نگوین توی هین، ورزشکار ووشو، در سن ۴۵ سالگی با شرکت در "خواهر زیبا سوار بر باد" ۲۰۲۴، خود را به چالش کشید. او فعالیت در هنرهای رزمی را از ۱۲ سالگی آغاز کرد و خیلی زود در دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ به یکی از چهرههای بالقوه ووشو ویتنام تبدیل شد و توسط مردم لقب "ملکه ووشو" را گرفت. در سال ۱۹۹۳، او اولین ویتنامی بود که در سن ۱۴ سالگی در مسابقات جهانی ووشو مدال طلا را از آن خود کرد.
ورزشکار سابق، توی هین، گفتگویی با خبرنگاران داشت تا نگاهی به سفرش و تصویرش در «خواهر زیبا سوار بر باد» ۲۰۲۴ بیندازد.
توئی هین زمانی ورزشکار فوقالعادهای بود و مدالهای کار درجه یک، دو و سه را دریافت میکرد. آیا گذشتهی یک دختر طلایی ووشو به شما کمک میکند تا نام و موقعیت خود را در « خواهر زیبای باد سوار » تثبیت کنید؟
- فکر نمیکنم هنگام شرکت در برنامه نقاط قوت زیادی داشته باشم. در اولین اجرا، جایزه بخش اجرا را دریافت کردم، اما این نقطه قوت من نیست. من سعی میکنم احساسات را به مخاطب منتقل کنم، اگرچه خواننده حرفهای نیستم.
من برای تایید نامم به این برنامه نپیوستم. میخواهم خودم را کشف کنم ، آیا میتوانم کاری غیر از هنرهای رزمی انجام دهم؟ از آنجا به بعد، زندگیام عاشقانهتر و جالبتر خواهد شد. قصد ندارم دستاوردهایم را به کسی ثابت کنم، بلکه میخواهم پیام مثبتی به زنان منتقل کنم تا همه دیدگاه متفاوتی نسبت به افسردگی داشته باشند.
من یک دوره طولانی افسردگی را پشت سر گذاشتم که درمان آن زمان زیادی برد. خانواده و نزدیکانم به من کمک کردند تا بر آن دوره سخت غلبه کنم. من به «خواهر زیبا سوار بر باد» آمدم تا الهام بخش باشم، تا امیدوار باشم کسانی که دوره مشابه من را سپری میکنند، انگیزه غلبه بر بیماری را داشته باشند.
چطور بر افسردگی غلبه کردی؟
- امروزه، افسردگی دیگر چیز عجیبی نیست، میتواند برای هر کسی اتفاق بیفتد. برای کسانی که آن را تجربه نکردهاند، درک آن دشوار خواهد بود. وقتی برای اولین بار دچار افسردگی میشوند، اعضای خانوادهشان نیز این بیماری را درک نمیکنند. شنیده شدن و به اشتراک گذاشتن درست آن برای افراد مبتلا به افسردگی بسیار مهم است.
در آن زمان، احساسات منفی من مانند غم، ناامیدی، درد... چندین برابر شد. احساس کردم که آرزوها، امیدها و شور و شوق گذشتهام دیگر معنایی ندارند. سختیهایی که تجربه کرده بودم، از طلاق گرفته تا بزرگ کردن فرزند به تنهایی، برایم هیچ بودند.
بعد از فراز و نشیبهای فراوان، حالا پایدارتر هستم و سلامتیام متعادل است. خیلیها از زیبایی جوانیام تعریف میکنند، اما من هیچ راز خاصی ندارم. من هر روز به طور منظم ورزش میکنم ، حتی وقتی بیمار یا افسرده هستم.
پس از سفری پر فراز و نشیب و غلبه بر افسردگی، توی هین پس از این همه سال دوری از ورزش، هنوز جوان و زیبا است. شکوه دوران اوج رقابتهایش اکنون برای او چه معنایی دارد؟
- وقتی جوان بودم، معنی کلمه افتخار را نمیفهمیدم. اما حالا ارزش مدالها، جوایز و تقدیرنامهها را میفهمم. نه تنها ارزش معنوی، بلکه قدردانی دولت و مردم را نیز درک میکنم. وقتی بچهدار شوم، میتوانم داستانم را تعریف کنم تا آنها را تشویق کنم که اشتیاق خود را دنبال کنند و خودشان را وقف کارشان کنند.
دلیل اینکه تصمیم گرفتید به مسابقه «خواهر زیبا سوار بر باد فصل دوم» بپیوندید چه بود؟ آیا سناریویی را تصور میکردید که در آن - یک ورزشکار سابق ووشو - مجبور باشید با خوانندگان مشهوری مانند مین هانگ، توک تین و ... «رقابت» کنید و احتمالاً خیلی زود حذف شوید؟
- دلایل زیادی برای شرکت در «خواهر زیبای سوار بر باد» دارم. وقتی دعوت به برنامه را پذیرفتم، همچنین گفتم که مدت زیادی افسرده بودهام. فرزندانم، خانواده و دوستانم همگی مرا تشویق کردند، به این امید که دوباره ظاهر شوم، شاد و فعال شوم و مخاطبان جوان مرا بیشتر بشناسند. شاید فقط بسیاری از مخاطبان متولد نسل نهم و قبل از آن مرا بشناسند، بنابراین همه اطرافیانم نیز انتظار داشتند که در این برنامه شرکت کنم و اجراهایی پر از هنرهای رزمی داشته باشم.
وقتی دعوت را پذیرفتم، چیز زیادی در مورد چهرههای صنعت سرگرمی نمیدانستم. در همین حال، فرزندانم اطلاعات بیشتری داشتند. فرزندانم گفتند که این برنامه بسیار خوب، بسیار پرمعنا و مورد توجه زیادی قرار گرفته است. آنها امیدوار بودند که تصویر Thuy Hien از گذشته بازگردد.
بعد از بازنشستگی از مسابقات، از برنامههای زیادی دعوتنامه دریافت کردم، اما آنها را رد کردم چون در آن زمان نمیخواستم در ملاء عام ظاهر شوم. وقتی سلامتیام پایدارتر شد، فرزندانم بزرگتر شدند و از طرف خانوادهام حمایت شدم، تصمیم گرفتم پوسته روانی که مدتها مرا محدود کرده بود، از خودم جدا کنم و چیزهای مثبتی را به ارمغان بیاورم.
در قسمتهای اول، مخاطبان میتوانستند ببینند که دختر طلایی ووشو وقتی ظاهر شد، به نظر نمیرسید حال خوبی داشته باشد. او در قسمت ۱ پایش درد میکرد و در قسمت ۳، وقتی به خوابگاه برگشت، با عجله رفت تا... دراز بکشد. چه اتفاقی برای توی هین افتاد؟
- همکارانم وارد برنامه شدند و سپس شروع به سوار شدن بر باد و ایجاد موج کردند، اما قبل از شروع "زیر باد لگدمال شدم". آسیب دیدگی برای من اتفاق غم انگیزی بود. بعد از راند انفرادی، احساس کردم که این آسیب دیدگی یک اتفاق خوش شانسی بوده است زیرا اطرافیانم از من مراقبت می کردند و مرا دوست داشتند. از اینکه همه را اذیت کنم می ترسیدم، اما در واقع، خدمه و خانم های زیبا وقتی پایم را آسیب دیده دیدند، اهمیتی ندادند. دیگر به خاطر آسیب دیدگی خجالت نمی کشیدم، انگیزه و عزم بیشتری برای عملکرد خوب در راند انفرادی داشتم تا به عشق همه پاسخ دهم. وقتی اجرا داشتم، درد زیادی داشتم اما تمام تلاشم را کردم تا کسانی را که دوستم داشتند ناامید نکنم.
علاوه بر مسائل مربوط به سلامتی، توی هین هنگام شرکت در مسابقه آواز و رقصی مانند «خواهر زیبا سوار بر باد» چه چیزهایی را برای خودش آماده کرده بود؟
- من زیاد آماده نشدم چون دو ماه قبل از فیلمبرداری آسیب دیدم. قصد داشتم رقصیدن، آواز خواندن و اجرا کردن را یاد بگیرم، اما وقتی پایم درد گرفت، نتوانستم هیچ کاری انجام دهم. فقط میتوانستم صبر کنم تا پایم بهتر شود تا بتوانم حرکت کنم و برای صحنه تکنفره تمرین کنم. هنگام اجرا، مجبور شدم یک پابند به زانویم ببندم تا از هیجان زیاد و انجام حرکات مختلف جلوگیری کنم، که به راحتی میتوانست باعث آسیب جدیتر شود. اما وقتی پابند را بستم، نمیتوانستم پایم را حرکت دهم.
در ویدیوهای پشت صحنه، میتوانیم محبت و وابستگی بین توی هین و خواننده تو پونگ را ببینیم. زندگی در خوابگاه شما چگونه است؟
- قرار بود من روی تخت پایین، و اتفاقاً کنار تخت خانم فوآنگ، بخوابم. من و خانم تو فوآنگ وقتی جوان بودیم بارها با هم اجرا داشتیم و اغلب در نمایشهای کودکان با هم همکاری میکردیم. در آن زمان، من هنوز ازدواج نکرده بودم و خانم فوآنگ را خیلی تحسین میکردم. وقتی دوباره در نمایش «خواهر زیبای سوار بر باد» همدیگر را دیدیم، خانم فوآنگ از دیدن من که زخمی بودم، متعجب شد. اما فوراً حالت چهرهاش را تغییر داد و مرا تشویق کرد که «شکست را به پیروزی تبدیل کنم» و بر بدبختیها غلبه کنم.
شخصیت من به سرعت جوانان با محیط سازگار نمیشود. پاهایم درد میکرد، بنابراین وقتی وارد خانه مشترک شدم، فقط میتوانستم دراز بکشم. وقتی زندگی در خانه مشترک را در ویدیوهای آنلاین مرور کردم، دیدم که دو بخش بسیار متفاوت وجود دارد. سمت جوانان بسیار شاد، پر سر و صدا و پر جنب و جوش بود، در حالی که سمت تو پونگ و من ساکتتر و ملایمتر بود. فضای وسط جایی بود که مردم با هم تعامل داشتند، اما من به دلیل مشکلات سلامتی نمیتوانستم در فعالیتهای زیادی شرکت کنم.
فکر میکنید با شرکت در یک مسابقه آوازخوانی مثل «خواهر زیبای سوار بر باد» چه جایزهای خواهید گرفت؟
- وقتی با پیشکسوتان باتجربهای که از جوانی تحسینشان میکردم، آشنا شدم، تحت تأثیر قرار گرفتم. من اجراهای آنها را زیاد تماشا میکردم و آنها بودند که به من آواز خواندن را یاد دادند. این فرصت خوبی برای ما بود تا با یکدیگر تعامل داشته باشیم.
فکر میکنم نه تنها من، بلکه همه از شدت بالای تمرینات «شوکه» شدند. از آنجایی که ما به هم نزدیک و مهربان هستیم، همه احساس میکنند که این فداکاری ارزشش را داشته است. با زندگی و تمرین در کنار هم، لحظات خستگی، فشار و آسیبدیدگی را میبینیم. ما بیشتر همدیگر را دوست داریم زیرا روزهای تمرین با شدت بالا را با هم گذراندهایم. ما مثل یک خانواده بزرگ هستیم.
راستش را بخواهید، وقتی فصل اول «خواهر زیبای سوار بر باد» یا «برادر با غلبه بر هزاران چالش» را تماشا میکردم، فکر میکردم همه احساساتی، حساس و زود اشک میریزند. اما بعد از شرکت در برنامه، خودم را هم به اندازه آنها احساساتی یافتم. فکر میکنم بقیه خواهران زیبا هم همین حس را داشتند. شدت تمرین خیلی زیاد بود و من فقط چند روز از دریافت آهنگ تا تمرین فرصت داشتم. خوانندگان حرفهای به سرعت به آهنگها میرسند، اما من حتی آهنگهای زیادی هم بلد نیستم. باید ملودی، شعر و طراحی رقص را به خاطر بسپارم. این برای من خیلی سخت بود. حتی مجبور بودم آهنگ را هنگام انجام کارهای خانه حفظ کنم. هنگام شستن ظرفها، جارو کردن زمین و هر زمان که وقت آزاد داشتم، به موسیقی گوش میدادم تا آن را خوب به خاطر بسپارم.
شرکت در این نمایش مثل «پا گذاشتن روی باد» است، چون همه چیز آسان نیست، گلگون هم نیست. فکر میکنم وقتی مجبوریم همه کارها را در مدت زمان کوتاهی به درستی انجام دهیم، تجربه جالب و احساسی هم هست. همه سختتر تلاش میکنند، نه تنها برای خودشان، بلکه برای همتیمیهایشان - که نقاط قوت متفاوتی دارند - و اجراهای خوبی ارائه میدهند. بنابراین، خانمهای زیبایی هستند که وقتی اجرایشان تمام میشود اشک میریزند.
هیچوقت فکر نکن که از مد افتادهای، نظرت در مورد این ضربالمثل چیه؟
- با اینکه تمام شده، اگر طبیعتاً آن را بپذیرید، هنوز نکته مثبتی است. من نمیتوانم مثل سابق پرواز کنم، اما هنوز میتوانم روحیه ورزش را بیاورم. اینکه تمام شده یا نه، به دیدگاه هر فرد بستگی دارد.
وقتی من از رده خارج شوم، جوانان میدرخشند، یا وقتی پیشکسوتان از رده خارج شوند، من میتوانم قهرمان جهان شوم.
مهم است که در هر مرحله از زندگی از نظر احساسی پایدار باشید. و همیشه زیبایی سفری را که پشت سر گذاشتهاید ببینید تا در روزهای آینده زیباتر زندگی کنید.
منبع






نظر (0)