کوچکترین برادر خانوادهی هاها دل بسیاری از مخاطبان را ربودهاند. به طرز عجیبی، به نظر نمیرسد دوی خان برای جذب آنها به هیچ مهارتی نیاز داشته باشد، فقط به او نگاه میکند و به حرفهایش گوش میدهد: «چرند میگوید و همچنان بامزه است». این جملهای بود که مخاطبان گفتند.
من، من هستم.
دوی خان هنگام شرکت در این مسابقه به اشتراک گذاشت برادر بر هزاران مانع غلبه کرد در ذهن باید محاسبه کند که آن روز چه بپوشد تا بیشتر به چشم بیاید، سپس باید سعی کند آواز بخواند، برقصد تا توجه مخاطب را جلب کند.
اما وقتی که فرا میرسد خانواده هاها در این صورت فقط ذهنیت «به رخ کشیدن نقاط ضعف» وجود دارد. برای مثال، اکنون تمام کشور میداند که دوی خان آشپزی بلد نیست، کمی دست و پا چلفتی است و تنوع زبانهای منطقهای را درک نمیکند.
گزیدهای دو دقیقهای از «بخارپز برنج چسبناک» در خانواده هاها این خبر در شبکههای اجتماعی به سرعت پخش شد. حضار به طنز نظر دادند: «برنجپز چسبناک هرگز انتظار نداشت که روزی پس از شنیدن تلفظ کوچکترین دوی خان، در سراسر اینترنت مشهور شود.»
«من فیلم «برنج بخارپز چسبناک» را بیست بار و بارها تماشا کردهام. وقتی صحبت از بامزهترین بچهی «دائو دوی خان» میشود، هیچکس شماره یک نیست.» «پس کی به تو گفته «برنج بخارپز چسبناک» را «برنج بخارپز بخارپز» ترجمه کنی؟» چت GPT این هم آزاردهنده است، چه برسد به تو.»
ببینید خانوادهی ههه ، هر کاری که دوی خان انجام میدهد یا میگوید، باعث خندهی حضار میشود. در مورد دوی خان، چیزی که او از آن سفر به دست آورد، تجربه و شفا بود.
خان گفت: «زمان در نسخه پیوسته من وقتم را صرف لذت بردن از خودم کردم، نگران کار نبودم، زیاد از تلفن همراهم استفاده نمیکردم و از نزدیک با برادران حاضر در برنامه در ارتباط بودم. بیش از همه، مردم محلی چیزهای زیادی را با من به اشتراک گذاشتند و الهام زیادی به من دادند. من دیدگاه متفاوت و صلحآمیزی نسبت به زندگی پیدا کردم.
فقط اسم دوی خان رو یادت باشه
در یک اپیزود خانواده هاها وقتی دوی خان و خانم تانگ به خانه یکی از اقوامشان در روستا رفتند، دوی خان به شوخی خودش را معرفی کرد: «اسم من نگوی سائو دوی خان است». بعد از گفتن این جمله، او هم خندید و حرفش را اصلاح کرد: «شوخی کردم».
همین جزئیات به سرعت همه جا پخش شد. از آن زمان، مخاطبان گاهی اوقات دوی خان را «دوی خان ستارهای» یا «آقای قابلمه برنج چسبناک» مینامند.
«در آن زمان، وقتی گفتم «ستاره» فقط شوخی میکردم. همیشه میخواستم در زمینههای مختلف هنری تجربه کسب کنم، اما احساس میکردم که در هیچ زمینهای واقعاً برجسته نیستم و باید بیشتر تلاش کنم. بنابراین بعد از بیش از ده سال فعالیت در این حرفه، فقط امیدوارم که مردم نام دوی خان را به خاطر بسپارند.»
دوی خان با افتخار میگفت که در طول سفرش در بان لین، غذای خوشمزه و آب و هوای خوبی داشته، بنابراین ۳.۵ کیلوگرم وزن اضافه کرده است. حضار صورت گرد او را مثل کوفته قلقلی مسخره میکردند. اما در سفر جدیدش در کوانگ نگای، به دلیل آب و هوای گرم و کار در مزارع نمک که بسیار سخت بود، به وزن قبلی خود بازگشت.
خان این خاطره را اینگونه به یاد آورد: «در تریلر سریال، تصویری از برادران بود که سوار کشتی میشدند.
اگرچه چندین بار سوار قایق شدهام، اما این اولین باری بود که واقعاً تجربه رفتن به دریا برای ماهیگیری را داشتم. اتفاقات وحشتناک زیادی در آن سفر افتاد که باعث شد احساس خیلی بدی داشته باشم.
موفقیت دوی خان در خانواده هاها، طبق توضیح او، دلیلش خیلی ساده بود: «من همیشه خیلی مراقب وجههام بودهام.
آن نمایش واقعیت این باعث میشود احساس کنم میتوانم خودم باشم. دیگر فشار زیادی را احساس نمیکنم. وقتی میتوانم خودم باشم، در عوض چیزهای مثبت بیشتری دریافت میکنم.
منبع: https://baoquangninh.vn/duy-khanh-nhang-cuoi-cho-do-xoi-ma-van-de-thuong-3367956.html






نظر (0)