از وقتی پدرم فوت کرده، حتی یک ریال هم پول نگرفتهام.
- واکنش شما به این واقعیت که هنرمند هونگ نونگ - عمه شما - در رابطه با اختلافات ارثی اقامه دعوی کرد و پرونده توسط دادگاه پذیرفته شد، چیست؟
صبح روز ۹ ژوئن، دادگاه خلق منطقه فو نوآن با من تماس گرفت تا در مورد شکایت خانم سائو (هنرمند هونگ نونگ - پیوی) از من در دادگاه اطلاع دهد. آنها از من خواستند مدارک مربوطه، از جمله: شناسنامه، گواهی حق استفاده از زمین... را ارائه دهم تا اختلاف طبق مقررات حل شود. من نیز برای انجام کار طبق روال اداری صحیح به دادگاه رفتم.
چون با قانون آشنا نیستم، از یک وکیل خواستهام که در جلسات آینده دادگاه وکالت من را بر عهده بگیرد. از نظر عقل و احساس، من هیچ اشتباهی ندارم و آمادهام که به دادگاه بروم، فقط امیدوارم از خطایی که مرتکب شدهام مبرا شوم.
خانم هونگ لون - دختر هنرمند فقید وو لین.
- به نظر شما، علت این دعوا چیست؟
همه اینها از اختلافات خانوادگی سرچشمه میگرفت. قبل از آن، ما بارها با هم بحث کردیم و نتوانستیم برای تقسیم اموال به توافق برسیم.
وقتی پدرم فوت کرد، خانهای در خیابان دوآن تی دیم، منطقه فو نوآن و یک قطعه زمین ۳۰۰۰ متر مربعی در شهر تو دوک از خود به جا گذاشت. بعد از مراسم تشییع جنازه، ما یک جلسه خانوادگی برای بحث در مورد این موضوع داشتیم.
من پیشنهاد دادم که زمین را بفروشم و از پول آن برای تقسیم بین اعضای خانواده استفاده کنم تا سرمایهای برای تجارت داشته باشیم. در مورد هونگ فونگ، من به او گفتم که خانهای به نام خودش خواهم خرید.
اما فوآنگ و خانم سائو موافقت نکردند. هر دو اصرار داشتند که نامشان روی تمام داراییها باشد و درخواست کردند که اگر تقسیمی صورت میگیرد، فقط من و آنها آن را دریافت کنیم.
- اطلاعات زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه خانواده هنرمند هونگ نونگ توسط شما از خانه بیرون رانده شدهاند، پاسخ شما چیست؟
من ناراحتم چون از نوادگان این خانواده هستم اما به من احترام گذاشته نمیشود. از مراسم تشییع جنازه گرفته تا ساخت آرامگاه پدرم، نظر من کاملاً نادیده گرفته شد.
در چند روز گذشته، ما نتوانسته بودیم به نقطه مشترکی برسیم. وقتی دیدم دیگر نمیتوانیم مسائل را حل کنیم، از خانم سائو و هونگ فونگ خواستم خانه را ترک کنند. قبل از آن، به خانم نگا - دستیار پدرم - هم توصیه کردم که برای مراقبت از والدین مسنش به روستا برگردد.
من خیلی ساده فکر میکنم، اگر با هم کنار نمیآیید، فقط جدا زندگی کنید و صبر کنید تا آرام شوید و بعد صحبت کنید. مطلقاً هیچ راهی وجود ندارد که من کسی را اخراج کنم.
- پیش از آن، شما از درخواست برخی افراد برای جمعآوری کمکهای مالی جهت ساخت آرامگاه هنرمند فقید وو لینه ناراحت بودید. داستان واقعی چه بود؟
بعد از مراسم خاکسپاری، به من اطلاع داده شد که برخی از مخاطبان در داخل و خارج از کشور میخواهند برای ساخت آرامگاه پدرم کمک مالی کنند. من از این خبر متاثر شدم و در آن زمان با پذیرش کمکهای مالی موافقت کردم. مهلت کمکهای مالی در 25 مارس به پایان رسید. با این حال، متوجه شدم که کمکهای مالی پس از آن هنوز ادامه دارد.
من مشکلی دیدم، بنابراین صحبت کردم و از حضار خواستم که این کار را متوقف کنند. همچنین از هونگ فونگ خواستم که به طور واضح کمکهای مالی را بیان کند تا همه چیز شفاف باشد، اما هیچ پاسخی دریافت نکردم.
علاوه بر این، من از این واقعیت که هونگ فونگ و شرکت رسانهای قراردادی برای فیلمبرداری از مراسم خاکسپاری پدر وو لین امضا کردهاند، مطلع نشدم. این موضوع مرا عصبانی کرد زیرا میخواستم همه چیز روشن باشد و نمیخواستم کسی از وجهه پدرم برای منافع شخصی سوءاستفاده کند.
خانم هونگ لون از زمان فوت پدرش تحت فشار زیادی بوده است.
- اخیراً چگونه با شایعات مخرب برخورد کردهاید؟
بعضیها میگویند من میخواهم اموال را تصاحب کنم، این حرف بیاساسی است. اگر میخواستم تصاحب کنم، از همان اول درخواست تقسیم زمین بین مردم را نمیکردم.
بعضیها شایعه پخش کردهاند که پدرم صدها شمش طلا برایم گذاشته و من همه را برداشتهام. در واقع، از وقتی پدرم فوت کرده، حتی یک پنی هم دریافت نکردهام.
در ابتدا ۱۳۰۰۰ دلار در گاوصندوق پدرم بود. بعد از مراسم خاکسپاری، من ۵۹۰۰ دلار برای تعمیر ماشین قدیمی که از او به جا مانده بود، خرید برنج خیریه و آزادسازی پرندگان و ماهیها برداشتم. هنوز نمیدانم پول باقیمانده پیش چه کسی است. همچنین، دقیقاً نمیدانم پدرم وقتی زنده بود چه جواهراتی میپوشید.
- کلیپی که در اینترنت با محتوای هنرمند شایسته، وو لین، در حال پخش است و در آن درباره واگذاری خانه به هونگ فونگ صحبت میکند، توسط بسیاری به عنوان «وصیتنامه شفاهی» در نظر گرفته میشود. آیا شما این اطلاعات را میدانید؟
تمام کلیپهای منتشر شده توسط فوئونگ در مهمانیها، زمانی که پدرم مست بود، ضبط شده بود. بعد از آن، دیگر هرگز نشنیدم که او به این موضوع اشاره کند.
خانوادهی فوئونگ و خانم سائو در سال ۲۰۲۱ به این خانه نقل مکان کردند. فوئونگ نزدیک به ۲ سال بارها درخواست کرد که در ثبت احوال خانوار ثبت نام کند، اما پدرش امتناع ورزید. اگر او قصد داشت کل خانه را به فوئونگ واگذار کند، چرا این کار را نکرد؟ من نمیدانم هدف فوئونگ از فیلمبرداری و انتشار آن در رسانههای اجتماعی چه بوده است. از نظر قانونی، ویدیوهای فوق توسط دادگاه به رسمیت شناخته نمیشوند.
چند ماه گذشته حسابی خسته و بیکار بودم.
- موضوعی که همه به آن علاقه دارند این است که آیا هونگ لوآن فرزندخوانده است یا بیولوژیکی، چگونه این را ثابت می کنید؟
چه فرزندخوانده باشم و چه بیولوژیکی، روی کاغذ من هنوز تنها فرزند قانونی پدرم هستم.
وقتی ۱۵ ساله بودم، خیلی از اطرافیانم اغلب میگفتند که من به فرزندی گرفته شدهام. من خیلی ناراحت بودم و این داستان را برای پدرم تعریف کردم. در آن زمان پدرم گفت: «چنین چیزی وجود ندارد، DNA تو مثل من است.» من فقط حرف پدرم را باور کردم.
علاوه بر این، من گواهی تولد و همچنین مدرکی دارم که نشان میدهد رابطه من با پدرم از نظر قانونی به رسمیت شناخته شده است. در صورت لزوم، من همچنین حاضرم برای اثبات این موضوع آزمایش DNA انجام دهم.
- سر و صدا در روزهای اخیر چه تاثیری بر شما داشته است؟
از زمان تشییع جنازه پدرم، ۵-۶ کیلوگرم وزن کم کردهام، چون کمتر غذا میخورم و شبها خوب نخوابیدهام. خستهام و روحیهام خراب است، چون مجبورم خیلی نگران باشم.
من سه ماه گذشته بیکار بودهام. قبلاً یک کسب و کار کوچک داشتم، بنابراین اوضاع مالیام خیلی خوب نیست. از ترس اینکه مردم از شکایت من برداشت اشتباهی داشته باشند، جرات نمیکردم به کسی چیزی بگویم.
حالا هنوز مجبورم برای تأمین هزینههای زندگی خانواده و مراقبت از فرزندانم پول قرض بگیرم. خوشبختانه، چند برادر و خواهر و مخاطب صمیمی دور و برم هستند که کمکم کنند و مرا تشویق کنند، بنابراین این کمی کمک میکند.
دختری بود که از طرفداران پدرم بود و حتی مرغ و سوپ درست کرد تا با خودش بیاورد، چون میترسید من چیزی برای خوردن نداشته باشم. وقتی خجالت کشیدم که امتناع کنم، گفت: «این را به عنوان مراقبت من از طرف پدرت در نظر بگیر.» آقای وو لوآن همچنین از من در تهیه محرابی برای پرستش صحیح پدرم حمایت کرد. این احساسات مرا تحت تأثیر قرار داد.
- حالا آرزویت چیست؟
من خیلی ناراحت و دلشکسته هستم که کار به اینجا کشیده است. پدرم زندگی پاکی داشت و بسیار شریف بود. حالا که رفته، همه چیز پر سر و صدا و آشفته شده است. من برای پدرم متاسفم چون او از دنیا رفته و باید شایعات بدی را تحمل کند.
به عنوان یک پسر، فقط امیدوارم که پدرم در آرامش به خاک سپرده شود و در آرامش بخوابد. در صدمین روز درگذشتش، قصد دارم کنسرتی برگزار کنم و از هنرمندان دعوت کنم تا با او وداع کنند. همچنین منتظرم که این دعوی قضایی به زودی پایان یابد تا بتوانم باری را که در چند ماه گذشته بر دوشم بوده، رها کنم.
هونگ لون امیدوار است این رسوایی به زودی پایان یابد تا بتواند زندگی جدیدی را آغاز کند.
- برای زندگی آینده ات چه برنامه ای داری؟
سالهای زیادی با خانواده شوهرم در منطقه نها به زندگی میکردم. حالا خانواده بچهها به خانه پدرشان نقل مکان کردهاند و هر روز از عود مراقبت میکنند و دور هم جمع میشوند تا او را خوشحال کنند.
بسیاری از همکاران پدرم به من توصیه کردند که راه او را ادامه دهم. با این حال، من دیگر جوان نبودم و احساس نمیکردم که برای محیط نمایش مناسب هستم، بنابراین منصرف شدم. قصد داشتم یک مغازه کوچک چای شیر در کنار خانهام باز کنم تا برای حمایت از تحصیل فرزندانم درآمد کسب کنم. خانواده من معمولی بودند و خواستههای زیادی نداشتند، بنابراین تا زمانی که غذا و لباس کافی داشتیم، خوشحال بودیم. برای من، داشتن یک زندگی ساده و آرام، خوشبختی بود.
(منبع: ویتنام نت)
مفید
احساسات
خلاق
منحصر به فرد
منبع
نظر (0)