Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آنها را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید.

(اخبار VTC) - در ارتفاعات مرکزی، در فصل گل‌های قهوه که مزارع سفیدپوش می‌شوند، ما به روستا برگشتیم تا به داستان‌های قدیمی بزرگان روستا گوش دهیم.

VTC NewsVTC News18/06/2025


جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 1

به داستان‌های قدیمی بزرگان روستا درباره جنگل بزرگ گوش دهید.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 3

« پیران داستان‌های قدیمی را به یاد می‌آورند » ضرب‌المثلی از مردم گیا رای است. « جوانان دوست دارند از کوه‌ها بالا بروند » ضرب‌المثلی از مردم بانا است. برای بزرگان گروه‌های قومی در ارتفاعات مرکزی، جنگل همه چیز است. در خاطرات بسیاری از بزرگان روستاهای کی‌هو، چو رو، اده... تصویر جنگل بی‌پایان با مسیرهایی که «به اندازه یک پا عرض دارند» وجود دارد، نفر بعدی روی رد پای نفر قبلی قدم می‌گذارد...

کمون دا چایس (لاک دونگ، لام دونگ ) در ارتفاع ۱۵۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است، بنابراین فضای اینجا خنک است. وقتی خورشید شروع به طلوع می‌کند، مه صبحگاهی هنوز بر قله کوه‌ها باقی مانده است، نور خورشید از میان برگ‌ها به درون می‌خزد و از هر تار درخشان مه پایین می‌ریزد.

دا چایس با بیش از ۳۴۰۰۰ هکتار، بزرگترین بخش در ناحیه لاک دونگ است که از این مقدار، زمین‌های جنگلی نزدیک به ۳۲۰۰۰ هکتار است و با بخش‌هایی از ۳ استان هم‌مرز است: خان هوا، داک لاک، نین توآن . این بخش در منطقه اصلی پارک ملی بیدوپ-نوی با، ذخیره‌گاه زیست‌کره جهانی لانگبیانگ و در جنگل بالادست دا نهیم واقع شده است. در حال حاضر، دا چایس دارای نرخ پوشش جنگلی تا ۹۳٪ است که بالاترین میزان در ناحیه لاک دونگ (به طور متوسط ​​۸۵٪) است.

روستای دونگ کِسی از قوم کِهو سیل که در دامنه کوه بیدوپ واقع شده، تنها چند ده نفر سالمند دارد، اما هزاران اضطراب و دلهره بی‌حس‌کننده از نسل قبلی در رابطه با جنگل در آن وجود دارد. عجیب است که در کنار جنگلی با گل‌ها و گیاهان کمیاب زندگی کنی، اما همچنان کمبود جنگل را احساس کنی.

روی ایوان خانه‌ی نوساز، بون تو سا نگا پیر دود را بیرون داد و به سمت کوه نگاه کرد.

پس از نزدیک به ۷۰ فصل کشاورزی، پاهای پیر بون تو سا نگا پر از پینه شده است، اما چشمان و لبخندش هنوز مانند چشمان یک کودک، معصوم و باز است. خلق و خوی او به گشودگی کوهستان، مرموز و مغرور مانند اعماق جنگل بزرگ است.

در کنار آتشی که در سرمای گزنده‌ی دره روشن بود، چشمان پیر بون تو سا نگا پر از غم و نگاهی دور بود، نگاهی که چیزی مضطرب، عذاب‌آور، مشتاق و تسخیرکننده در آن موج می‌زد.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - ۵

با علم به اینکه طبق قانون، وقتی جمعیت بیشتر شود، جنگل‌ها و کوه‌ها کوچک‌تر می‌شوند، اما پیرها هنوز هم غمگین هستند و دلتنگ جنگل‌های گذشته...

بون تو سا نگا، از بزرگان قبیله، گفت که در سال‌های اخیر، منطقه لاک دونگ به نقطه داغی برای جنگل‌زدایی تبدیل شده است. در کمون دا چایس در اواسط سال ۲۰۲۲، یک حادثه جدی جنگل‌زدایی نیز رخ داد که در آن بیش از ۵۰ درخت کاج سه برگ در مساحتی بیش از ۳۰۰۰ متر مربع از جنگل‌های تخریب‌شده با کاربری ویژه قطع شدند.

در گذشته، گفته می‌شد که این [وضعیت] گذشته است، اما تنها چند دهه پیش، حدود ۱۹۸۰ یا قبل از آن، کل منطقه لاک دونگ هنوز بسیار وحشی بود، سراسر جنگل و بیشه.

در گذشته، نه تنها با ورود به منطقه جنگل ملی می شد درختان جنگلی کمیاب را دید، بلکه با بیرون آمدن از در، به جنگل می رسید، جنگل انبوه بود، جنگل عمیق و باشکوه بود، درست کنار خانه درختان کهنی بودند که ۲-۳ نفر می توانستند دور آنها را در آغوش بگیرند.

درختان پومو، جیو بائو (برای چوب آگار، کی نام)، دارچین، انیسون ستاره‌ای و درختان بانوی سلطنتی لانگبیانگ هنوز به وفور یافت می‌شوند. جنگل‌ها جاده را احاطه کرده‌اند و جاده از میان جنگل می‌گذرد. ​​دورترین دهکده از جنگل باید چند قدم با خانه فاصله داشته باشد تا وارد جنگل شود.

در طول فصل خشک، مردان قوی خانواده محصولات جنگلی را به پایین دست می‌بردند تا با نمک مبادله کنند. در آن روزها، اگر هنگام ورود به جنگل مراقب نبودید، به راحتی گم می‌شدید. مناطقی از جنگل آنقدر انبوه بود که به سختی می‌توانستید آسمان را ببینید. جنگل‌نوردان باید منبع آب پیدا می‌کردند، به صدای کلاغ‌ها گوش می‌دادند و سپس به آنجا می‌رفتند و قطعاً آب پیدا می‌کردند.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 7

جنگل در گذشته به اندازه الان «تمیز» نبود، اما پر از گیاهان متنوع، پوشش زمین، زالو، پشه بود... در جنگل قدم می‌زدم، به تنه‌های سر به فلک کشیده درختان که از پایین تا بالا پوشیده از خزه بودند نگاه می‌کردم، تاک‌های کوچک آویزان که مانند بافتن پرده‌ای تاب می‌خوردند. درختان جنگل در هم تنیده، در هم تنیده، لایه لایه به یکدیگر تکیه داده شده بودند. گیبون‌های گونه زرد، توکاهای خنده‌دار سرسیاه بیرون زده بودند، پرندگان جیک جیک می‌کردند.

جنگل، هم غذا و هم نوشیدنی را برای روستا فراهم می‌کند. با قدم زدن در جنگل، لازم نیست نگران گرسنگی باشید. میوه‌های وحشی همه جا پیدا می‌شوند. اگر کسی تشنه باشد، می‌تواند تنه درختی را برای تهیه آب باز کند. یک کندوی زنبور عسل برای چند روز گرسنگی کافی است. حیوانات وحشی با دیدن مردم فرار نمی‌کنند. گله‌های گوزن برای نوشیدن آب به کنار جویبار، درست کنار مردم، می‌آیند.

ایستاده بر فراز روستایی که روستای دیگر را صدا می‌زد، فاصله‌ی بین آنها یک کوه بود، اما صدای زوزه از میان درختان جنگل می‌پیچید، از پنج نهر و چهار گذرگاه عبور می‌کرد و سرانجام به گوش یکدیگر می‌رسید. وقتی حیوانات وحشی جنگل صدا می‌زدند، هر چهار استان می‌توانستند بشنوند.

برای زنده ماندن و توسعه در میان طبیعت و کوهستان، قوم کی‌هو به تدریج شیوه‌های رفتاری و آداب و رسومی را شکل دادند و ماهیتی شرک‌آلود در زندگی معنوی جامعه کی‌هو ایجاد کردند.

آنها معتقدند که در زندگی روزمره همیشه یک نیروی ماوراء طبیعی وجود دارد، مافوق‌های عالی که از جنگل‌های سرسبز و عمیق، قله‌های باشکوه کوه‌ها، تا غارها، نهرها، رودخانه‌ها وجود دارند و مراقب ما هستند... مردم کی‌هو هنوز هم موجودات ماوراء طبیعی مانند خدایان و شیاطین را با نام‌های محترمانه و پرستش‌آمیز یانگ و کا صدا می‌زنند.

با مفهوم آنیمیسم و ​​شرک، مردم اینجا معتقدند که کوه‌ها و جنگل‌های مقدس، خدایان بزرگی هستند که بر بسیاری از خدایان مهربان دیگر حکومت می‌کنند و همیشه مایل به محافظت از روستا هستند.

بنابراین، حفاظت از جنگل برای مردم کی‌هو هم یک مسئولیت و هم یک وظیفه مقدس است. حفاظت از جنگل، حفاظت از محیط زندگی و منبع آب آبیاری است. هیچ‌کس بدون اجازه خدای جنگل اجازه تجاوز به آن را ندارد، حتی اگر فقط چیدن یک شاخه بامبو، بریدن یک شاخه درخت، گرفتن یک حیوان باشد...

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 9

مردم باستانی کی‌هو به یکدیگر می‌گفتند که فقط به اندازه‌ای از جنگل زمین قرض بگیرند که بتوانند بخورند، نه اینکه تمام نعمت‌های خدا را بخورند. این بدان معناست که در یک قطعه جنگل، فقط درختان کوچک قطع می‌شوند و درختان بزرگ برای خدای برنج باقی می‌مانند تا در بالای آن بمانند و خودشان زیر سایبان درختان پنهان می‌شوند تا استراحت کنند. پس از چند فصل کشاورزی، روستاییان به مکان جدیدی نقل مکان می‌کنند و سپس ده سال بعد برای بازیابی زمین برای کشت به مکان قدیمی بازمی‌گردند. با انجام این کار، درختان جنگل هنوز آنجا هستند، خدای برنج هنوز آنجاست و فرزندان آنها همچنان وجود دارند.

دستانش می‌لرزید وقتی زغال‌ها را برمی‌داشت تا آتش را روشن‌تر کند، صدای بون تو سا نگا پیر قطع شد، در نور بخاری هیزمیِ ترک‌خورده، هیکلش مانند مردی کوهستانی در میان جنگل قدیمی سایه‌ای بر دیوار می‌انداخت...

رگه‌های عاطفی شکسته شده‌اند، داستان‌ها تقریباً در خاطره‌ی عصری که در آن سوی شیب زندگی قرار دارد، شکسته شده‌اند.

امروزه جاده اصلی باز شده و مناطق بالادست و پایین‌دست را به هم متصل می‌کند. مکان‌هایی که قبلاً جنگل‌های قدیمی بودند و پیدا کردن یک مسیر عریض در آنها دشوار بود، اکنون کاملاً باز شده‌اند و مهم نیست به کدام سمت نگاه کنید، هیچ مانعی وجود ندارد.

نور خورشید بالای سر کم کم شدیدتر شد، باد و باران شدیدتر شد و مزارع جدید سر برآوردند و مردم بیشتری به سرزمین جدید سرازیر شدند. سبزی کم کم جای خود را به رنگ انسانی داد.

صدای اره برقی و افتادن درختان از کوه، هر روز ذهن سالمندان دامنه کوه بیدوپ را آزار می‌دهد. در سال‌های اخیر، گروه‌هایی از مردم از جاهای دیگر آزادانه برای بریدن درختان کاج به آنجا آمده‌اند.

در قله کوه با، صدها درخت کاج باستانی بریده و سوزانده شدند و به صورت پراکنده روی زمین افتادند. در کمون‌های همسایه، جنگل‌های کاج سه برگ نیز از پایین مسدود شدند، سوراخ‌هایی حفر شد و مواد شیمیایی برای از بین بردن درختان روی آنها ریخته شد... مردم برای اشغال زمین‌های جنگلی آمدند تا درختان میوه بکارند یا زمین‌های جنگلی را بفروشند.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 11

در پایان سال ۲۰۱۲، نزدیک به ۲۰ نفر از جاهای دیگر با اره برقی آمدند تا جنگل پو مو را در مقیاس وسیعی در پارک ملی بیدوپ نویی با نابود کنند. آنها بی‌رحمانه ده‌ها درخت پو مو را که صدها سال قدمت داشتند و قطری بیش از ۱ متر داشتند، قطع کردند.

پس از نابودی جنگل، مردم با ماشین‌های مکانیکی هزاران متر مکعب خاک را حفاری و به دور از محل حادثه منتقل کردند... پرندگان آشفته بودند، حیوانات وحشی به دوردست‌ها فرار می‌کردند. سپس به تدریج شاخه‌های کائوچو، فلفل و قهوه در ردیف‌های مستقیم رشد کردند و جایگزین سایبان جنگل شدند.

جنگل‌های بیشتری در حال سوختن هستند تا راه برای مزارع و زمین‌های فروشی باز شود. با ایستادن در دامنه کوه لانگبیانگ و نگاه کردن به همه جهات، لکه‌های بزرگ و قهوه‌ای تیره‌ای را در میان دامنه‌های سبز کوه خواهید دید.

جنگل اولیه و جنگل سرچشمه‌ها عمیق‌تر و عمیق‌تر شدند - جایی که تقریباً هیچ خانه‌ای وجود نداشت.

سیل جو ها گیان ۶۵ ساله، که نزدیک به ۲۰ سال است در روستای لیانگ بونگ، کمون دا نهیم، ناحیه لاک دونگ، در «یک سراشیبی» خانه پیرمرد بون تو سا نگا واقع شده است، توسط بسیاری از مردم منطقه جنگلی بیدوپ-نوی با و جنگل حفاظت‌شده دا نهیم به عنوان گواهی بر عشق مردم کهو سیل به جنگل ذکر شده است.

زیر نور ضعیف خورشید روز جدید، ها گیان پیر بی‌سروصدا وسایل لازم برای بازدید از جنگل را آماده می‌کرد. در نور قرمز چراغ برق ایوان، سایه ها گیان مانند تصویر فرزندان جنگل در داستان‌های حماسی مردم سیل، بر روی زمین تنها اما محکم نقش بسته بود.

سیل جو ها گیان پیر گفت، زندگی الان بهتر است، خانه‌ها پایه‌های آجری دارند، او با موتورسیکلت بیرون می‌رود، تلفن همراه در دست دارد اما هنوز احساس می‌کند چیزی کم است که نمی‌تواند توضیح دهد، شاید جنگل.

مردم بدون جنگل زندگی می‌کنند، ناقوس‌ها بدون جنگل به صدا در می‌آیند، کمبوآت (شیپور کدو)، کرلا (ساز نی بامبو) و سوگر (طبل) بدون جنگل‌های طبیعی به صدا در می‌آیند، جشنواره‌ها به چیزی غایب تبدیل می‌شوند.

پیرمرد بون تو سا نگا، پیرمرد ها گیان و پیرمردها می‌خواستند جنگل و حیوانات را ببینند، بنابراین از جاده طولانی پشت خانه عبور کردند و از رشته کوه‌های نزدیک مزارع بالا رفتند.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - ۱۳

پیرمردی به نام سیل جو ها گیان به دلیل عشقش به جنگل، 30 سال را صرف گشت‌زنی و حفاظت از جنگل و سازماندهی تیم‌های حرفه‌ای حفاظت از جنگل کرده است. او به اندازه یک ریش‌سفید روستا معتبر و به اندازه یک رهبر در رفتن به جنگل مهارت دارد، بنابراین واحد مدیریت جنگل دا نهیم از او خواست تا یک تیم گشت جنگلی با بیش از 40 نفر تشکیل دهد.

جیا جیان می‌تواند مکان درختان باستانی کمیاب در جنگل را به خاطر بسپارد. او مورد اعتماد مأموران ایستگاه حفاظت از جنگل دا نهیم است، همانطور که مردم سیل در مورد اعتماد مطلق می‌گویند: «دست‌ها به پاها اعتماد دارند».

به لطف پیرمرد ها گیان، جنگلبانان در دا نهیم توانستند به مکانی که «چوب‌برها» با اره برقی در آن اردو زده بودند، برسند - جنگلی با ده‌ها درخت کاج سفید و دو سان که همگی در کتاب سرخ ذکر شده‌اند.

ها گیان پیر به طرز غیرمعمولی عاشق جنگل است، او داوطلبانه حفاظت از جنگل را می‌پذیرد. گیان پیر گفت: «اجداد مردم سیل هزاران سال در وسط این جنگل زندگی کرده‌اند. اگر مردم سیل جنگل را از دست بدهند، شرافت خود را از دست خواهند داد.»

پیرمرد گفت که مردم سیل که در کمون دا نهیم زندگی می‌کنند، قبلاً در روستای دونگ ایار دینگ، روستایی در اعماق منطقه اصلی پارک ملی بیدوپ - نویی با، زندگی می‌کردند. روستای قدیمی برای زندگی راحت و توسعه‌یافته مناسب نبود، بنابراین به مردم سیل زمین‌هایی در خارج از کمون دا نهیم داده شد. برای مردم سیل، اینکه می‌توانستند در گذشته در کنار قلمرو اجدادشان ساکن شوند و کشاورزی کنند، آنها را بسیار سپاسگزار می‌کرد.

مردم سیل عاشق جنگل هستند، بنابراین داستان‌های مردم سیل در دا نهیم به هیئت مدیره پارک ملی بیدوپ - نویی با و هیئت مدیره جنگل حفاظتی دا نهیم کمک می‌کند تا از جنگل به اندازه روزهایی که با جنگل زندگی کرده‌اند، محافظت کنند. و شور و شوق آنها کم نشده است.

ها گیان پیر با قاطعیت گفت: «اگر جنگل باقی بماند، پرندگان و حیوانات جایی برای زندگی خواهند داشت و فرزندان ما جایی برای محافظت از خود خواهند داشت

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 15

او که در منطقه حفاظت‌شده جنگل قدیمی در دهکده پو پرانگ (کمون کوانگ تروک، شهرستان توی دوک، داک نونگ ) متولد و بزرگ شده بود، سپس به دنبال همسرش به دهکده تول آ (کمون ایا ور، شهرستان بوئون دون، استان داک لاک) رفت و در کنار جنگل‌ها زندگی کرد. بنابراین وقتی دیو کلونگ پیر (۸۲ ساله) دید که جنگل‌های اینجا به تدریج در حال کوچک شدن هستند، نتوانست غم و اندوه خود را پنهان کند.

«یادت باشد» کلمه‌ای تکرارشونده در هر یک از داستان‌های پیرمرد است. وقتی خورشید کم‌کم پشت کوه غروب می‌کند، خاطرات وحشی جنگل بزرگ در او زنده می‌شود. و پیرمرد نه تنها با یادآوری، بلکه از روی ترحم برای جنگل‌هایی که هزاران «زخم» را متحمل شده بودند، اشک می‌ریخت.

بزرگان گفتند که مردم م'نونگ به چندخدایی اعتقاد دارند. آنها به یکدیگر می‌گویند که خدایان در همه جا ساکن هستند: خدای زمین از خانواده محافظت می‌کند، خدای سنگ آتش را گرم نگه می‌دارد و آشپزی می‌کند، خدای جنگل پرندگان و حیوانات را برای تأمین غذای مردم پرورش می‌دهد. خدای کوه، خدای جویبار و خدای آبشار منبع آب روستا را حفظ می‌کند، خدای برنج و خدای محصول، برداشت فراوان و پوشش گیاهی سرسبز را تضمین می‌کند، خدای رعد و برق در آسمان کسانی را که کارهای بد انجام می‌دهند مجازات می‌کند.

قانون عرفی منونگ مقررات سختگیرانه‌ای در مورد حفاظت از جنگل‌ها، بهره‌برداری از زمین‌های جنگلی، زمین‌های قابل کشت، آداب و رسوم مربوط به زمین‌های قابل کشت، فعالیت‌های شکار حیوانات وحشی و ... دارد.

« اگر در علف‌های خشک آتش روشن کنید، روستاها، مزارع برنج، جنگل‌های خشک، حیوانات و اموال مردم را خواهد سوزاند. هنگام قطع درختان، نگذارید وارونه بیفتند و هنگام قطع درختان، شاخه‌های آنها را نشکنید. قانون عرفی مردم را از انجام هر کاری که بر رشد جنگل‌ها تأثیر بگذارد، منع می‌کند.»

برای دریاچه آب خانگی روستا، آلوده کردن منبع آب برای همه ممنوع است. اگر کسی ممنوعیت‌های فوق را نقض کند، بسته به طبیعت و وضعیت اقتصادی، ثروتمند یا فقیر، مجازات خواهد شد: گاومیش، گاومیش، خوک، مرغ و شراب برای پرستش یانگ برای طلب بخشش.

قانون عرفی منونگ همچنین تصریح می‌کند که جنگل‌های انبوه متعلق به اجداد ما، نوادگان ما، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما و خود ما هستند. بنابراین، اگر کسی جنگل را نابود کند، با این گفته محکوم خواهد شد: «هنگام ساختن خانه از درختان استفاده نکنید؛ هنگام ساختن کلبه از درختان استفاده نکنید؛ هنگام کشاورزی جنگل را پاکسازی نکنید؛ هنگام گرسنگی ریشه‌ها را از خاک بیرون نکنید...».

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 17

جنگل اِا نون به طول پنجاه یا هفتاد کیلومتر، تا بان دان و اِا سوپ امتداد دارد. جنگل‌های کو مگار و بون گیا وام متراکم و پر از چوب‌های گرانبهایی مانند چوب رز، کاته ته، گیانگ هونگ، کم سی، کا چیت، سائو، دوی... هستند. همچنین تعداد زیادی گوزن، شوکا، گراز وحشی... نیز در آنجا وجود دارد.

منطقه در امتداد دامنه‌های کوه چو یانگ سین از هوآ سون، خوئه نگوک دین، هوآ له، تا سه بخش یانگ مائو، کو پوی و کو درام، یک جنگل طبیعی با لایه‌های زیادی از درختان سائو، چو، بنگ لانگ، کی، تره، له و در پایین آن علف‌های کوگون و بوته‌های رونده است. هر روز صبح، دسته‌هایی از پرندگان چو رائو، دات دو، آئو گیا و طوطی... از جنگل‌های له و نیزارها با صدای بلند گریه می‌کنند.

حالا، اگرچه می‌توانم به دوردست‌ها نگاه کنم، اما تصویر «کوه‌ها و جنگل‌های باشکوه ارتفاعات مرکزی» در ذهنم نمی‌تواند ظاهر شود!

حالا، از بون کی تا بان دان، فقط می‌توانید خانه‌ها را کنار خانه‌ها، درختان قهوه را کنار درختان قهوه ببینید. در کل جنگل کو مگار، فقط چند درخت لخت کِنیا باقی مانده است، انگار که گواهی بر زمانی باشند که این مکان جنگلی وسیع بوده است.

جنگل به تدریج عقب‌نشینی کرده است، اما سالمندان در ارتفاعات مرکزی هرگز نمی‌توانند فراموش کنند که تحت حفاظت جنگل بزرگ شده‌اند. دلتنگی همیشه وجود دارد و با فرا رسیدن عصر شدیدتر و مبرم‌تر می‌شود. روزی که صدای نهر خروشان، جیک جیک پرندگان یا صدای پای حیوانات وحشی که برگ‌ها و شاخه‌های پوسیده را لگد می‌کنند، شنیده نشود، روزی عذاب‌آور است.

جنگل‌های زیادی باقی نمانده که بتوان آن را «ارتفاعات بزرگ مرکزی» نامید - 19

  • بیشتر بخوانید: بخش دوم: درخت افسانه‌ای کِنیا کجاست؟

Vtcnews.vn

منبع: https://vtcnews.vn/lam-gi-con-nhieu-rung-ma-goi-la-dai-ngan-tay-nguyen-ar949094.html



نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

مناطق سیل‌زده در لانگ سون از داخل هلیکوپتر دیده می‌شوند
تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول