نگهبان هتل فقط خواب آواز خواندن را میبیند.
«خاطره» یک فیلم موزیکال درباره پسری است که در روستایی فقیر به دنیا آمده و از کودکی به خوانندگی علاقه داشته است. او دوران کودکی شیرین و آرامی داشت، اما وقتی بزرگ شد، خانوادهاش با تغییر بزرگی روبرو شدند. مادرش به دلیل بیماری جدی زود درگذشت و پدرش هم سالم نبود و نمیتوانست به خوبی افراد عادی ارتباط برقرار کند.
در طول فیلم «من نهو»، لو وین توان با صدای شیرین و احساسی و بازی طبیعی خود که باعث گریه تماشاگران میشد، تماشاگران را تحت تأثیر قرار داد.
خواننده لو وین توان در فیلم موزیکال «خاطره».
لو وین توان در حومه فقیرنشین نگ آن در خانوادهای با ۵ خواهر و برادر متولد و بزرگ شد. پس از پایان کلاس نهم، با دیدن دو خواهر و برادر بزرگترش که به دانشگاه میرفتند و والدینشان را مجبور به کار سخت میکردند، توآن تصمیم گرفت درس خواندن را کنار بگذارد و برای تأمین مخارج خود به کار بپردازد.
توآن به سا پا رفت تا به عنوان نگهبان در یک هتل کار کند تا امرار معاش کند، هرچند به سن قانونی برای کار کردن نرسیده بود. در دوران نگهبانی او، هر آخر هفته هتل به کارکنان اجازه میداد تا با مهمانی و کارائوکه «استراحت» کنند و توآن هر بار که میتوانست میکروفون را در دست بگیرد و آواز بخواند، احساس خوشحالی میکرد.
زندگی سخت یک نگهبان امنیتی که هر روز چمدانهایی بزرگتر از خودش را برای مهمانان در هر طبقه حمل میکند، همیشه با انتظار آخر هفتهای که میتواند میکروفون را در دست بگیرد و آواز بخواند، آرامش و آسودگی مییابد.
تصویر برنج کشیدن با پدر پیر.
لو وین توان به یاد میآورد که یک بار در ساپا یک جشنواره فرهنگی بین هتلها برگزار شد، توان به عنوان بازیگر نقشی را به عهده گرفت، یک ماه تمام با پشتکار تمرین کرد و مشتاقانه منتظر روز اجرا روی صحنه بود، اما به دلیل طولانی بودن برنامه، آن را لغو کردند.
روبروی هتل توآن، دوستی بود که به عنوان نگهبان امنیتی کار میکرد. او خوب آواز میخواند، بنابراین اغلب از او برای شرکت در برنامههای فرهنگی در شهر ساپا دعوت میشد. توآن او را بسیار تحسین میکرد. او خودش را به وضوح میدید، آرزوها و شور و شوقهایش را درک میکرد.
پس از دو سال کار به عنوان نگهبان امنیتی، لو وین توان تصمیم گرفت به زادگاهش بازگردد، به مدرسه برود و رویای خود را به واقعیت تبدیل کند.
با همان عشق به موسیقی و میل فزاینده به خواننده شدن، لو وین توان زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است، سختی کشیده، به هر کجا سرک کشیده، و مشکلاتی که مانند یک فیلم روی هم انباشته شدهاند.
بهشت کسانی را که پشتکار دارند و قلب پاکی دارند، ناامید نمیکند. لو وین توان گفت که هرگز جرأت تصور این را نداشته که چنین چیزی ممکن باشد، یعنی دانشجوی آکادمی ملی موسیقی ویتنام شدن و تحقق رویای خود برای تبدیل شدن به یک خواننده حرفهای.
تصویر خواننده لو وین توان در فیلم موزیکال «خاطره».
با ۱۵۰ هزار دلار برو سایگون، نودل بخور، جای خشک بخواب تا بری آواز بخونی
توآن در خانه، ضمن تحصیل، هر راهی را امتحان میکرد تا هر جا که میتواند آواز بخواند. برادرش در یک عروسی مجری بود، بنابراین توآن از او خواست که وقتی فرصتی برای خواندن روی صحنه پیدا کرد، او را همراهی کند.
این هنوز کافی نبود، توآن به سراغ صاحبان تئاترهای عروسی رفت تا از آنها بخواهد بلندگوها را حمل کنند، به این امید که اگر برنامه خواننده نداشت یا کسی نبود، به توآن اجازه دهند روی صحنه آواز بخواند.
در صندوق عقب موتورسیکلت قدیمی توآن، همیشه یک کیسه پلاستیکی کوچک حاوی یک پیراهن روشن وجود داشت. توآن پس از حمل بلندگو، آن را میپوشید و مشتاقانه منتظر فرصت آواز خواندنش بود.
پس از پایان دبیرستان، توآن تنها با ۱۵۰،۰۰۰ دانگ ویتنامی در جیبش به سایگون رفت. او روی نیمکتهای سنگی میخوابید و نودل فوری میخورد. به لطف یک ارتباط، به گروه تئاتر فونگ تونگ پیوست و در مناطق روستایی دورافتاده غرب به اجرای برنامه پرداخت.
او به عنوان گوینده، تنظیمکننده صحنه، متصدی پشت صحنه کار میکرد و گاهی اوقات در انتظار اجرای یک ستاره، آواز میخواند. لو وین توان به یاد میآورد: «یک روز، وقتی میخواستم بروم بالا و آواز بخوانم، مجری برنامه گفت دیگر نیازی به خواندن ندارم چون ستاره دارد میآید. خیلی ناراحت شدم.»
پدر و پسر زیر باران به خانه برگشتند.
پس از آن، توآن با کمک پسرعمویش در یک انبار کوچک در سایگون ماند، روزها به عنوان نگهبان کار میکرد، شبها در چایخانههای کوچک آواز میخواند و در همه جا با گروههای لاتاری در ازای مبلغ کمی آواز میخواند. بسیاری از مکانها از استخدام توآن خودداری میکردند زیرا او لاغر و سبزه بود.
روزهایی که در انباری در محاصره موشها، سوسکها و مورچهها میخوابیدیم، جای زخمهای زیادی از گزش موشها هنوز باقی مانده است؛ روزهایی که در تمام طول سال فقط پول کافی برای خوردن نودل فوری داشتیم و مجبور بودیم صبحها خیلی دیر از خواب بیدار شویم تا پول پسانداز کنیم و مجبور نباشیم صبحانه بخوریم، همه و همه باعث شدند خواننده فولک امروزی متولد شود.
با خواننده تان نهان آشنا شوید: من دوباره متولد شدهام
«توآن» که فرصت رفتن به مدرسه را نداشت، از طریق اینترنت به صورت خودآموز و حرفهای موسیقی را فرا گرفت. او این شانس را داشت که با خانم «تان نهان» آشنا شود و توسط خواننده «هوین ترانگ» به او معرفی شود تا بتواند در یک محیط حرفهای، یعنی آکادمی ملی موسیقی ویتنام (VNA)، شانس خود را امتحان کند. «من میلرزیدم، چون این چیزی آنقدر دور از دسترس بود که هرگز جرات فکر کردن به آن را نداشتم.» این جمله را «لو وین توآن» به اشتراک گذاشت.
روبروی خانه قدیمی نشسته بود.
وقتی توآن برای شرکت در آزمون ورودی هنرستان موسیقی به هانوی رفت، خوانندهای به نام تان نهان خانهاش را به او قرض داد تا در آنجا بماند و درس بخواند.
توآن وقتی که دیگر به سن قانونی نرسیده بود، در آزمون ورودی مدرسه راهنمایی HVAN شرکت کرد. تان نهان از اعتبار خود برای محافظت از توآن و کمک به دانشآموز خود برای ورود به دروازه HVAN استفاده کرد و رسماً مسیر هنر حرفهای را دنبال کرد.
«زندگی با سایههای تاریک و غمانگیزش همیشه جلوی چشمانم ظاهر میشد، گاهی اوقات به نظر میرسید که دیگر هیچ امیدی باقی نمانده است، اما در آن زمان آسمان را درخشان میدیدم زیرا در مدرسهای درس میخواندم که هرگز فکر نمیکردم بتوانم آن را بخوانم.»
احساس کردم دوباره متولد شدهام. میتوان گفت که حرفه موسیقی من به لطف کمکهای مشتاقانه خانم تان نهان آغاز شد.» در حال حاضر، لو وین توان توسط خواننده لو آن دونگ آموزش و راهنمایی میشود.
لو وین توان به یاد میآورد که وقتی برای درس خواندن برای امتحان به هانوی رفته بود، پدرش که به شدت بیمار بود، دست او را گرفت و گفت: «پسرم، تمام تلاشت را بکن.» کمی بعد، پدرش درگذشت. نصیحتهای پدرش در ذهنش حک شده بود و او را به تلاش مداوم ترغیب میکرد.
پشت صحنه فیلمبرداری موزیکال "خاطره".
کارگردان هوین وو در پاسخ به مطبوعات در مورد «من نهو»، میخواهد پیامی به جوانان بدهد که جرات فکر کردن و انجام دادن برای تحقق رویاهایشان و رسیدن به زندگی بهتر را داشته باشند. در عین حال، او پیامی نیز در مورد عشق والدین به فرزندانشان میدهد، آنها حاضرند خود را فدا کنند و تمام سختیها را تحمل کنند تا فرزندانشان را خوشحال کنند.
فیلم موزیکال «مین نهو» روزهای زیادی از شبکه VTV1 پخش شد. در این فیلم آهنگهایی مانند «میهن در خاطرات؛ رودخانه خانگی؛ رودخانه خاطرات؛ لطف مادر؛ پدر گمشده در فصل میوههای شیرین ستارهای؛ جادهای به حومه شهر؛ سخنان ناگفته پدر» وجود داشت. به خصوص دو آهنگ «پدر گمشده در فصل میوههای شیرین ستارهای» و «رودخانه خانگی» توسط خود لو وین توان ساخته شده بود.






نظر (0)