بیش از یک دهه است که خانواده کوچک فونگ تی لین و نگوین هوانگ ترونگ، تمام سختیها را تحمل کردهاند و بهار امسال، آنها از دو فرشته کوچک، حاصل ۱۲ سال انتظار، استقبال کردند.
بهار امسال، خانم لین و آقای ترانگ پس از ۱۲ سال انتظار، وقتی صاحب دو پرنسس کوچک شدند، بسیار خوشحالتر بودند - عکس: NVCC
چالشهای سفر «یافتن فرزند»
خانم فونگ تی لین (۱۹۹۰) و آقای نگوین هوانگ ترونگ (۱۹۸۴) در سون تای، هانوی ، در سال ۲۰۱۱ با امید و آرزوی داشتن یک خانه کامل ازدواج کردند.
در اوایل ازدواج، خانم لین تأکید زیادی روی بچه دار شدن نداشت، زیرا معتقد بود که خوشبختی در زمان مناسب خود به خود از راه خواهد رسید. با این حال، زمان گذشت، سال به سال، و آرزوی شنیدن صدای بچه ها در خانه کوچک هنوز به حقیقت نپیوست.
آدرسهای طب سنتی و پزشکان خوب به ایستگاههای این زوج تبدیل شدهاند. لین و همسرش آمادهاند تا وقتی کسی به آنها میگوید، با این امید و باور که معجزهای رخ خواهد داد، سفر کنند. با این حال، با وجود تمام تلاشهایشان، آن معجزه هنوز ظاهر نشده است.
آنها در سال ۲۰۱۷ با دیدن اینکه طب شرقی بیاثر است، تصمیم گرفتند به طب غربی روی آورند به این امید که به زودی رویای پدر و مادر شدن خود را محقق کنند.
در بیمارستان، نتایج معاینه نشان داد که آقای ترانگ اسپرم ضعیفی دارد و پزشک به این زوج توصیه کرد که لقاح آزمایشگاهی (IVF) را در نظر بگیرند.
با این حال، با وجود انتخاب مدرنترین و پیشرفتهترین مسیر، به نظر میرسد که شانس هنوز به در خانه نخورده است. پس از دو انتقال جنین ناموفق، همه رویاها به صفر بازگشتهاند.
امور مالی همیشه یک مشکل دشوار برای خانواده است. خانم لین به عنوان کارگر کارخانه کار میکند و حقوق او فقط برای پوشش هزینههای روزانه کافی است، در حالی که آقای ترونگ به عنوان فریلنسر کار میکند، بنابراین درآمد او کاملاً ناپایدار است.
مهم نبود چقدر درآمد داشتند، همه را پسانداز میکردند، حتی مجبور شدند بیشتر قرض بگیرند، تنها با یک امید، که به زودی فرزندشان را به دنیا بیاورند.
با ایمان راسخ و اشتیاق شدید برای پدر و مادر شدن، در سال ۲۰۲۰، آنها تصمیم گرفتند برای ادامه مسیر IVF خود به بیمارستان دیگری بروند.
در این زمان، این زوج به خوبی از سلامت خود مراقبت کرده بودند و خود را از نظر ذهنی برای انتقال جنین امیدوارکننده آماده کرده بودند. با این حال، با وجود تمام تلاشهایشان، نتایج هنوز آنطور که انتظار میرفت، نبود.
در طول ۹ سال جستجوی فرزند، لین و همسرش فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند، طب شرقی و غربی را امتحان کردهاند، از امید تا ناامیدی. با این حال، این زوج مصمم هستند که روزی فرزندشان را در آغوش بگیرند.
لین به طور محرمانه گفت: «من همیشه فکر میکنم 'زیر پایم گل است اما بالای سرم آفتاب است'. اگر صبح چشمانم را باز کنم و خورشید را ببینم، زندگی هنوز برایم شکوفا خواهد شد. امید هنوز در پیش است، مهم نیست چقدر سخت باشد، من مصمم هستم که تا پایان سفر بروم تا فرزندم را بردارم.»
بعد از ۱۲ سال انتظار، خوشحالم
پس از ماههای طولانی، آنها مدتی مکث کردند و با امید به ادامه سفر ناتمام خود، روی کار و پسانداز تمرکز کردند. در سال ۲۰۲۳، این زوج برای معاینه به بیمارستان آندرولوژی و ناباروری هانوی رفتند.
روند تحریک تخمک و بازیابی تخمک به راحتی پیش رفت. در روز اعلام تشکیل جنین، خاطرهانگیزترین لحظه زمانی بود که پزشک اعلام کرد در روز پنجم، 5 جنین دارند.
درست در بیمارستان، لین و همسرش نتوانستند جلوی اشکهای شادی خود را بگیرند.
در ماه مه ۲۰۲۳، خانم لین برای اولین بار جنین را در بیمارستان منتقل کرد. قلب او پر از احساسات، هیجان و دعا برای پیشرفت همه چیز بود. اما با وجود تلاشهایشان، شانس هنوز به آنها روی خوش نشان نداده بود.
با این حال، آن شکست او را دلسرد نکرد. او تصمیم گرفت استراحت کند، حدود شش ماه را صرف مراقبت از خودش و آماده شدن بهتر کند، قبل از اینکه جسورانه به سفرش برای یافتن فرزند ادامه دهد.
در پایان سال ۲۰۲۳، خانم لین برای دومین بار به انتقال جنین ادامه داد. روزهای انتظار پس از انتقال جنین برای او دورانی پر از هیجان، اضطراب و انتظار بود.
هر روز که میگذرد، او نه تنها ساعتها را میشمارد، بلکه هر دقیقه را در آرزوی سوزانی میپیچد که معجزهای برای خانوادهاش رخ دهد.
وقتی آزمایش بارداری دو خط نشان داد، خانم لین شگفتزده شد و نمیتوانست چشمانش را باور کند. مجموعهای از سؤالات در ذهنش ظاهر شد: «آیا این درست است؟ آیا ممکن است اشتباه باشد؟»
این شک و تردیدها تنها در روز چهاردهم پس از انتقال جنین برطرف شد، زمانی که او برای آزمایش بتا HCG به بیمارستان رفت و نتیجه رسمی بارداری او را تأیید کرد.
وقتی دکتر در اولین سونوگرافی اعلام کرد که او دو فرشته کوچک را در شکم دارد، خوشحالی دو چندان شد.
در ۱۲ آگوست ۲۰۲۴، بالاخره خاصترین لحظه فرا رسید. خانم لین به همراه اعضای خانوادهاش وارد اتاق زایمان شد، در حالی که همه با نگرانی منتظر بودند.
وقتی اولین گریههای دو نوزاد، نگوین نگوک مین آن و نگوین نگوک مین آن، شنیده شد، شادی فراوانی را با خود به همراه آورد و تمام خانواده را غرق در احساسات کرد.
امسال، برای خانوادهی لین، همه چیز تغییر کرده است. برای اولین بار در زندگیشان، میتوانند سال نو را با فرزندانشان جشن بگیرند. این خوشبختیای است که ۱۲ سال پیش به نظر میرسید برای همیشه فقط یک رویای دور از دسترس خواهد بود.
با نگاه به دو کودک خردسال که در کنار شکوفههای هلو پچ پچ میکردند، انگار تمام سختیهای سالهای انتظار ناپدید شد. وقتی عضو جدیدی به خانواده کوچکشان اضافه شد، تت گرمتر شد، تبلور عشقی که این زوج ماهها برای داشتنش وقت صرف کرده بودند.
منبع: https://tuoitre.vn/mua-xuan-am-ap-cua-cap-vo-chong-12-nam-tim-con-20250124102753418.htm






نظر (0)