![]() |
نگوین کواک تری (راست) قهرمان نظامی و سربازان برای حمله به فرودگاه مونگ تان آتش گشودند. عکس: آرشیو VNA |
میدان نبرد را برای تصرف فرودگاه مونگ تان آماده کنید، خطوط تدارکاتی و تقویتی دشمن را کاملاً قطع کنید.
پایگاه ۱۰۵ (Huyghét 6) یکی از پایگاههای مهمی بود که توسط استعمارگران فرانسوی در شمال فرودگاه مونگ تان ایجاد شده بود و منطقه نسبتاً وسیعی را برای جلوگیری از حملات ما محافظت و کنترل میکرد. پس از یک دوره آمادهسازی دقیق در همه زمینهها، کمیسیون نظامی عمومی تصمیم گرفت از برخی از هنگهای لشکر ۳۰۸ و لشکر ۳۱۲ برای حمله به پایگاه ۱۰۵ استفاده کند.
با بهرهگیری از تجربه خود در تجاوز، در شب ۱۸ آوریل ۱۹۵۴، هنگ ۱۶۵ دژ ۱۰۵ را که از شمال فرودگاه مونگ تان محافظت میکرد، نابود کرد. بنابراین، آخرین دژ دشمن در انتهای شمالی فرودگاه مونگ تان دیگر وجود نداشت.
پس از از دست دادن سنگر ۱۰۵ در شمال، استعمارگران فرانسوی نیروهای خود را برای انجام ضدحملات متعدد جهت بازپسگیری سنگر از دست رفته متمرکز کردند و واحدها و خودروهای جنگی زیادی را برای تقویت خط دفاعی در تقاطع فرودگاه مونگ تان سازماندهی کردند. برای شکستن دفاع دشمن، در ۲۰ آوریل ۱۹۵۴، واحدهای ما ضدحملات متعدد دشمن را شکست دادند، میدان نبرد را از طریق حصار سیم خاردار در آخرین موقعیت غرب فرودگاه گسترش دادند و تعدادی از سنگرهای محافظ سنگرها را نابود کردند.
برای انجام مأموریت نابودی آخرین موضع در غرب و تصرف فرودگاه مونگ تان، قطع کامل تدارکات و تقویت دشمن، رهبران و فرماندهان لشکرهای 308 و 312 مصمم شدند واحدهایی را برای شرکت در حفر خندق برای تقسیم فرودگاه دشمن و تکمیل هدف قبل از برنامه بسیج کنند.
«ارتش ما فوراً مواضع خود را به دشمن نزدیکتر و نزدیکتر کرد، در بعضی جاها فقط حدود ۱۰ متر از حصار دژ فاصله داشت. نقاط مرتفع در شرق که تصرف کردیم، به ویژه تپه D1، به مواضع دفاعی مستحکمی برای مقابله با ضدحملات دشمن تبدیل شدند و همچنین مواضع شروع حملات ما بودند. آتش خمپاره و توپخانه ما بر روی این نقاط مرتفع همیشه دشمن را روز و شب تهدید میکرد.»
«لشکر ۳۱۲ سیستمی از مواضع ایجاد کرد که به موقعیت دشمن نزدیک و نزدیکتر میشدند. سربازان لشکر شب و روز از هر اینچ زمین در نقاط مرتفع E، D و C محافظت میکردند. مواضع دفاعی با استحکامات، سنگرهای ارتباطی، سنگرهای رزمی، مواضع توپخانه و مواضع ذخیره تقویت شدند. پست دیدهبانی D1 به یک پایگاه دفاعی قوی برای لشکر تبدیل شد که دارای قدرت آتش برای توپخانه کوهستانی و خمپارهاندازها با استحکامات مستحکم بود. در بعضی جاها، فاصله بین ما و دشمن فقط ۱۰ تا ۱۲ متر بود. یک تکتیرانداز بود که به تنهایی از سه نوع اسلحه استفاده میکرد...
از تجربه تک تیراندازان هنگ ۳۶ لشکر ۳۰۸، تاکتیک تجاوز توسعه داده شد. یکی از نبردهای معمول تاکتیک تجاوز، حمله به پایگاه ۲۰۶ (پایگاهی در نزدیکی فرودگاه) توسط هنگ ۳۶ در شب ۲۲ آوریل ۱۹۵۴ بود.
در همین حال، «سربازان هنگ ۳۶ لشکر ۳۰۸ نیز با مشکل جدیدی روبرو شدند. سنگرهای نزدیک پایگاه کمتر مؤثر بودند، نمیتوانستند آتش جناحین و همچنین نارنجکهای پرتاب شده از پایگاه را متوقف کنند و همچنین موقعیت نیروها را فاش میکردند. برخی از سربازان زخمی شدند. سرعت حفر سنگرها کاهش یافت. برخی از سربازان جدید که چریکهایی در پشت جبهه دشمن بودند، پیشنهاد حفر زیرزمینی برای رسیدن به سنگرهای دشمن را دادند تا هم تلفات را کاهش دهند و هم مخفیکاری را حفظ کنند. در ابتدا، کادرها میترسیدند که این روش زمان آمادهسازی را طولانی کند. اما وقتی تیمی سعی در حفر کرد، متوجه شدند که کندتر از حفر سنگرهای روباز نیست، زیرا میتوانستند در طول روز حفر کنند. روش حفر پذیرفته شد، اگرچه دشوار بود، اما از تلفات جلوگیری میکرد.»
«وقتی حلقه محاصره ارتش ما به فرودگاه نزدیک شد، فرماندهی عملیات پیشبینی کرد که اگر به هر نقطهای در اطراف فرودگاه حمله کنیم، دشمن حمله متقابل خواهد کرد. فرماندهی تصمیم گرفت از قدرت آتش بسیار قوی برای مقابله با ضدحملهکنندگان استفاده کند. رفیق وونگ توآ وو برای فرماندهی کل قدرت آتش برای مقابله با ضدحمله دشمن منصوب شد، معاون فرمانده رفیق دام کوانگ ترونگ بود.»
گروه آتش شامل پنج گروهان هویتزر، تمام توان آتش خمپارهانداز لشکرهای 308 و 312 و دو هنگ پیاده نظام بود. طرح هماهنگی بین توپخانه و پیاده نظام به صورت یکپارچه سازماندهی شده بود. گروههای توپخانه مکانها را محاسبه کرده و به تقاطعها، مسیرهای مانور و مواضع تجمع دشمن آتش میگشودند. معاون فرمانده دام کوانگ ترونگ و فرماندهان گردان توپخانه به بالای هونگ لچ رفتند تا هر هدف را در میدان هدایت کنند.
در اوایل عصر 20 آوریل 1954، گروهان 803 هویتزر، طبق نقشهای که با هونگ سون - فرمانده هنگ 36 - توافق شده بود، 20 گلوله به سمت دژ 206 شلیک کرد. فرمانده هنگ 36 به واحد دستور داد تا فریاد حمله سر دهد، اما در واقع این یک حمله ساختگی بود و سربازان به حفر سنگر ادامه دادند تا به تدریج به حصار دشمن نفوذ کنند.
![]() |
نیروهای ما در ۶ مه ۱۹۵۴ به مواضع کلیدی دشمن در تپه A1 حمله کردند. عکس: اسناد VNA |
حفر تونلهای زیرزمینی برای کار گذاشتن مواد منفجره در تپه A1
پس از روزهای متمادی کندن فعالانه سنگر برای آمادگی جهت حمله سوم، «سنگرهای یگانها چنان به دشمن نزدیک بود که افسران و سربازان پایگاه در شُرُف حمله بودند، مانند زمین استحکامات دشمن که بر روی یک میدان تمرینی ساخته شده و بارها تمرین شده بود.
پیچیدهترین بخش، آمادهسازی برای حمله به پناهگاه زیرزمینی تپه A1 بود. کادرها به این موقعیت نام بسیار مناسبی دادند: میخ دژ. میخهایی که دشمن مصمم بود آنها را محکم کند و ما مصمم بودیم آنها را از بین ببریم. تا زمانی که حمله سوم آغاز شد، ما و دشمن یک ماه را صرف جنگیدن برای هر اینچ از زمین در این نقطه مرتفع کرده بودیم. برای دشمن، تا زمانی که تپه A باقی مانده بود، دژ نیز باقی میماند. برای ما، نابودی تپه A1 راه را برای نابودی تمام نیروهای دشمن باقی مانده در دژ باز میکرد.
«پس از چهار حمله بدون تصرف تپه A1، فرمانده لشکرکشی، ژنرال وو نگوین جیاپ، بارها در ستاد کل در مورد این نقطه اوج بحث کرد. یکی از ساکنان محلی که قبلاً در ساخت خانه روی تپه A1 مشارکت داشت، روایت کرد: خانه محکمی بود اما چیز خاصی نبود، وقتی برای اولین بار ساخته شد، هیچ پناهگاه زیرزمینی وجود نداشت.»
این شخص با گوش دادن به توصیفات سربازان از پناهگاه، فکر کرد که شاید ارتش ژاپن در زمان حضورشان در دین بین فو این پناهگاه را برای محافظت در برابر بمبافکنهای آمریکایی ساخته باشد، یا شاید ارتش فرانسه انبار شراب قدیمی را به یک پناهگاه زیرزمینی تبدیل کرده باشد. بعداً مشخص شد که در طول دو ماه ساخت استحکامات، ارتش فرانسه از آجر و سنگهای خانه روی تپه استفاده کرده و انبار شراب را به یک پناهگاه نسبتاً محکم با خاک زیادی که روی آن ریخته شده بود، تبدیل کرده است...
فرماندهی کمپین به اداره اطلاعات نظامی دستور داد تا کنترل کامل سیستم تونل زیرزمینی در تپه A1 را به دست گیرد. رفیق نگوین نگوک بائو، معاون فرمانده گردان ۱۲۲، تحت هدایت اداره اطلاعات نظامی، یک تیم شناسایی را برای نفوذ، بررسی و تعیین محل تونل زیرزمینی دشمن که در تپه A1 مستقر شده بود، رهبری کرد. تیم شناسایی به وضوح تونل زیرزمینی دشمن را کشف کرد؛ که منجر به عزم راسخ فرماندهی کمپین شد: برای نابودی A1، مواد منفجره باید مخفیانه در تونل زیرزمینی سمت راست قرار داده شوند؛ تنها با تخریب تونل زیرزمینی میتوان A1 را نابود کرد.
مهندسان پیشنهاد کردند که در امتداد جاده ۴۱، خندقی حفر شود که A1 را از A3 جدا کند و همچنین مسیر تقویت فرانسویها را قطع کند. هنگ ۱۷۴ پیشنهاد داد که تونل دیگری از میدان نبرد در A1 به پناهگاه زیرزمینی حفر شود، مقدار زیادی مواد منفجره در آنجا قرار داده و سپس منفجر شود. مهندسان این واحد محاسبه کردند که این پروژه ظرف ۱۴ روز تکمیل خواهد شد و اطمینان حاصل کردند که حفاری در مسیر صحیح انجام میشود.
واحدی که وظیفه حفر تونلهای زیرزمینی و استفاده از مواد منفجره را انجام میداد، گروهان مهندسی M83 از هنگ مهندسی ۱۵۱ لشکر توپخانه ۳۵۱ بود. یک تیم ویژه متشکل از ۲۵ افسر و سرباز، به فرماندهی مستقیم رفیق نگوین فو شوین خونگ، افسر مهندسی وزارتخانه، این کار را درست زیر توپهای ارتش فرانسه و در محدوده کنترل نارنجکهای دشمن انجام دادند.
در شب ۲۰ آوریل ۱۹۵۴، کار حفر تونل زیرزمینی آغاز شد. همه مجبور بودند مانند فک قورباغه در حالت نشسته کار کنند. برای اطمینان از رازداری و ایمنی، کار استتار ورودی تونل بسیار استادانه انجام شد. در بیرون ورودی تونل، سقفی پوشیده از خاک وجود داشت تا هم در برابر نارنجکها و ترکشهای توپخانه که از بالا پرتاب میشدند، محافظت شود و هم از دید دشمن پنهان بماند. خاک و سنگهای حفر شده همگی در کیسههای چتر نجات ریخته شده و به بیرون برده شدند و پس از ریختن، با دقت بسیار استتار شدند.
خاک تپه A1 بسیار سفت بود، بنابراین لو ویت توآنگ، فرمانده دسته، قویترین تیم مهندسی را برای باز کردن درب تونل انتخاب کرد. در تمام شب اول، آنها فقط توانستند ۹۰ سانتیمتر در دیواره کوه حفر کنند. سربازان فرانسوی مدام شلیک میکردند و نارنجک پرتاب میکردند که باعث زخمی شدن سه نفر از سربازان ما شد. خود لو ویت توآنگ، فرمانده دسته، از شدت فشار بیهوش شد. حفر درب تونل سه شب طول کشید.
هنگام حفر ۱۰ متر در کوه، نیروهای ما با مشکلات بیشتری روبرو شدند: کمبود هوا، چراغها و مشعلهایی که به داخل تونل آورده شده بودند، همگی خاموش بودند، مقدار خاکی که از کوه کنده میشد، در حالی که توسط ارتش فرانسه شناسایی نمیشد، افزایش مییافت. سربازانی که در A1 دفاع میکردند، نقشهای برای مبارزه داشتند تا از پیشروی ارتش فرانسه به ورودی تونل جلوگیری کنند. هر چه عمیقتر حفر میکردند، کار به دلیل کمبود نور و هوا دشوارتر میشد، بنابراین نیروها مجبور بودند دائماً به نوبت برای نفس کشیدن بیرون بروند. در سنگرها، هر جا که مشاهده دشمن راحت بود، نیروهای تک تیرانداز، تیمی حدود چهار تا پنج نفره، را برای پشتیبانی از مهندسان حفر تونل ترتیب دادیم.
تونل تکمیلشده ۸۲ متر طول داشت و تا بالای تپه A1 امتداد داشت، جایی که ۱۰۰۰ کیلوگرم مواد منفجره کار گذاشته شده بود. بیشتر تونل بسیار باریک بود، به طوری که فقط یک نفر میتوانست به صورت سینهخیز از آن بالا برود.
در همین حال، «ژنرال ناوار گزارشی در مورد وضعیت نظامی در هندوچین به فرانسه فرستاد. به گفته ناوار، ضدحمله عمومی ما ۸ ماه زودتر از زمان مقرر انجام شد. ژنرال ناوار به دولت فرانسه پیشنهاد داد که یا قبل از مذاکره آتشبس برقرار شود، یا بدون آتشبس مذاکره شود، در حالی که همزمان به طور فعال یک سپاه رزمی جدید با افراد فرانسوی، تجهیزات و پول آمریکایی برای انجام یک جنگ جدید با ابزارهای عظیم آماده شود...»
هماهنگی با میدان نبرد دین بین فو:
«در دلتای شمالی، نیروهای ما در بزرگراه ۵، نزدیک نهو کوئین ( هونگ ین ) کمین کردند، یک گردان دشمن از GM3 را نابود کردند، ۸۵ تفنگ؛ ۲۵ توپ متوسط و مسلسل دستی را به غنیمت گرفتند؛ و ۳ تانک دشمن را منهدم کردند.»
منبع
نظر (0)