Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آب رودخانه سا لونگ تقطیر شده و به شیشه شراب تبدیل می‌شود

Việt NamViệt Nam08/12/2024


(خواندن مجموعه شعر «هویت و باور» اثر نگوین هو تانگ)

شاعر نگوین هو تانگ در کنار رودخانه آبی و زلال سا لونگ بزرگ شد. آیا رودخانه سا لونگ، رودخانه شاعرانه سرزمین اژدها است - وین لونگ ؟ در طول سال‌های رویایی‌اش که در یک سالن سخنرانی آموزشی در کنار رودخانه هونگ می‌نشست، اشعارش مرتباً در صفحه ادبی روزنامه دن و مجله ادبیات و هنر بین تری تین با نام مستعار نگوین هوای چونگ منتشر می‌شد. در سال ۱۹۷۷، در سن ۲۰ سالگی، نگوین هو تانگ مفتخر به کسب عنوان جوان‌ترین عضو انجمن ادبیات و هنر استان بین تری تین شد.

آب رودخانه سا لونگ تقطیر شده و به شیشه شراب تبدیل می‌شود

جلد کتاب «هویت ایمان» - انتشارات توآن هوا - عکس: TN

در یک چشم به هم زدن، نزدیک به ۵۰ سال گذشته است، آن دانش‌آموز سفیدپوستِ روزگاری رؤیاپرداز، اکنون به «شاعر پیر ۶۷ فصلِ برگ‌های زردِ در حالِ ریزش» تبدیل شده است. حرفه‌ی موفق او رویای همسالانش است؛ ابتدا به عنوان یک معلم نمونه‌ی ادبیات، سپس به عنوان یک مدیر. در هر موقعیتی، او همیشه عملکرد عالی داشته است.

اگرچه شعر «شغل جانبی» اوست، اما توانایی نویسندگی او قابل تحسین است. به نظر می‌رسد که او «کتابخانه‌ای کامل از کلمات» دارد، بنابراین وقتی اطلاعات، رویدادها و ایده‌های شاعرانه را درک می‌کند، شعری را خیلی سریع کامل می‌کند. اشعار او سرشار از سرزندگی، سرشار از احساسات، سبک نوشتاری انعطاف‌پذیر، تسلط بر تمام ژانرهای شعر و قافیه‌بندی روان است.

شعر سیاسی زبان شاعرانه جدی اما سبک نوشتاری ملایم و قابل فهمی دارد؛ شعر روزمره کلمات طنز، شوخ طبعی و شوخی دارد اما کاملاً عمیق است. او به قالب‌های شعری سنتی وفادار است.

بیشتر شاعران در طول زندگی خود بیش از یک کتاب شعر منتشر می‌کنند که تلاشی بزرگ است. با این حال، نگوین هو تانگ ۷ کتاب شعر جداگانه را پشت سر هم منتشر کرد که مجموعه‌های باکیفیتی با بیش از هزار شعر محسوب می‌شوند.

در هفتمین مجموعه شعر با عنوان «هویت ایمان» شامل ۷۵ شعر، که توسط انتشارات توآن هوا در ژوئیه ۲۰۲۳ منتشر شد. اشعار نگوین هو تانگ اغلب ما را به یاد مدار هفدهم، مرز دردناکی که شمال و جنوب را از هم جدا می‌کند، می‌اندازد.

شاعر به شهروند بودن در مدار تاریخی هفدهم افتخار می‌کند. پل هین لونگ که به رنگ آبی و زرد نقاشی شده و دو منطقه را از هم جدا می‌کند، در انتهای شمالی پل، پرچمی قرمز با ستاره‌ای زرد به عرض نود و شش متر مربع وجود دارد که بر فراز میله پرچمی به ارتفاع سی و هشت متر، به عنوان نمادی از ایمان، در اهتزاز است. شاعر درد جدایی دو منطقه را احساس می‌کند و می‌پرسد: « ای بن های، مرز موقت/ چرا اینقدر موقت است که اینقدر دور است/ ای هین لونگ، یک خط مرزی نقاشی شده/ چرا مرزی است که راه را مسدود می‌کند و جاده را می‌بندد؟» (روزی روزگاری، بن های)

زادگاه نگوین هو تانگ، وین لینه است، سرزمینی از فولاد، مرز، پایگاه شمالی جمهوری سوسیالیستی ویتنام، بنابراین امپریالیست‌های آمریکایی شبانه‌روز بمب می‌انداختند و آن را ویران می‌کردند: « عزیزم، هرگز نمی‌توانم فراموش کنم/ زمانی را که میهنم در آتش و گلوله غرق شده بود/ بمب‌های آتش‌زا، بمب‌های خوشه‌ای، توپ‌های خوشه‌ای، توپ‌های دریایی/ شب به شب، شعله‌های آتش آسمان را به رنگ قرمز روشن می‌کردند/ در آن زمان، ما نه، ده ساله بودیم/ یک بعدازظهر پاییزی، دور از خانه، تخلیه شده/ بزرگسالان این را «نقشه K8» می‌نامیدند/ ما را به ملاقات عمو هو برد... K8 زمانی بود که آنچه امروز دارم را به من داد» (خاطرات K8).

در طول سال‌های جنگ شدید از مدار ۱۷ درجه به بعد، از کودک تا سالمند، بیشترین ترس از بمباران فرشی شیطانی B52 بود که زمین را تا شعاع چند کیلومتری با خاک یکسان می‌کرد. غم و اندوه وصف‌ناپذیر بود: «بمباران فرشی B52 سرزمین وین لین/ ۳۷ بار/ هر بمب سی تن/ وین لام، وین توی، وین سون/ باریکه‌ای از زمین در کرانه شمالی هیِن لونگ/ بمب پشت بمب، خانه پشت خانه سوخت/ ...B52 برای اولین بار بر وین لین فرود آمد/ در خط مقدم شمال/ تونل‌ها، سنگرهای حفر شده در اعماق زمین/ مردم هنوز استوارانه به دفاع از میهن خود ادامه می‌دهند (آیا کسی هنوز این روز را به یاد دارد؟)

شاعر نگوین هو تانگ، شعر « هویت ایمان» را به عنوان عنوان مجموعه اشعار خود انتخاب کرد. ایمان در زندگی به ارمغان می‌آورد

به ما قدرت عمل می‌دهد، بدون ایمان هیچ کاری نمی‌توان انجام داد. شاعر با احساسی شهودی و عمیق، تصویر افسران پلیس و سربازانی را که در تهیه «کارت شناسایی شهروندی» - نوعی کارت شناسایی شخصی برای ساکنان شهرها، مناطق روستایی، دشت‌ها و ارتفاعات - با دقت عمل می‌کنند، ستایش می‌کند: « روز از پی روز، شب از پی شب / کارزار تهیه کارت شناسایی / به من اجازه می‌دهد بیشتر بفهمم خوشبختی چیست / وقتی هویت ایمان را دریافت می‌کنم. (هویت ایمان).»

اندرسن، نویسنده دانمارکی، گفته است: «هیچ افسانه‌ای زیباتر از افسانه‌ای که خود زندگی نوشته باشد، نیست.» در واقع، بیش از چهل سال گذشته است، اما شاعر نگوین هو تانگ هنوز سال‌های فارغ‌التحصیلی و کار به عنوان «مهندس روح» در شهر دونگ ها پس از آزادی را به روشنی به یاد می‌آورد.

مشکلات زیادی معلم جوان را احاطه کرده بود: مدرسه به طور موقت با سقف‌های آهنی موج‌دار قدیمی ساخته شده بود، هیچ کتاب درسی وجود نداشت، دانش‌آموزان گرسنه بودند، بنابراین در طول مسیر کلاس، تکه‌های بمب را جمع می‌کردند تا به عنوان ضایعات بفروشند، و معلم آنقدر گرسنه بود که دستان گچی‌اش مدام می‌لرزید. من و شاعر در آن زمان در شرایط مشابهی بودیم و به گذشته فکر می‌کردیم و نمی‌توانستیم جلوی احساس غم و اندوه خود را بگیریم: « آشپزخانه مشترک برای یک وعده کاساوا و برای وعده دیگر سیب‌زمینی شیرین داشت / حقوق ماه دیر شده بود، ما یک مشت برنج یکدیگر را تقسیم می‌کردیم / در مقابل دانش‌آموزان ایستاده بودیم، هنوز با مهربانی لبخند می‌زدیم / هنوز غرق در درس آخر بودیم / چندین ردیف خانه آهنی موج‌دار که به طور موقت مدرسه نامیده می‌شدند / صندلی کافی برای نشستن وجود نداشت، دانش‌آموزان به نوبت می‌ایستادند / معلم در حالی که گرسنه بود سخنرانی می‌کرد / لباس‌های یکدیگر را قرض می‌گرفتند تا لباس‌های پاره و سالم را با هم تقسیم کنند » (خاطرات دونگ ها).

بیشتر شاعران از همه نسل‌ها اشعاری در ستایش مادران سروده‌اند. مادران نه تنها کسانی هستند که «بار زایمان را به دوش می‌کشند»، بلکه کسانی هستند که مسئولیت‌پذیر، سخت‌کوش و عاشق همسر و فرزندان خود هستند و خود را فراموش می‌کنند. در اشعار نگوین هو تانگ، تصویر مادرش هنوز لباس‌های وصله‌دار، کلاه‌های مخروطی، راه رفتن در مزارع و به دوش کشیدن بار بزرگ کردن او تا رسیدن به یک دانش‌آموز موفق است. اکنون پسرش به لطف قدردانی بی‌کران او «یک تخت گرم و یک تشک نرم» دارد: « من مانند یک بوته برنج در مزرعه هستم / به لطف لطف کاشت و پرورش آن» (وو لان به یاد مادر).

گذشته از شعر روایی غنایی، شاعر در آستانه ورود به «هفتاد سالگی» خود است، بنابراین گاهی اوقات در مورد زندگی تأمل و تفکر می‌کند: « پیران اغلب شب‌ها از خواب بیدار می‌شوند/ به ساعت نگاه می‌کنند، می‌دانند که روز هنوز خیلی دور است/ شب به تدریج طولانی‌تر می‌شود/ خواب کوتاه‌تر می‌شود/ پیران اغلب به گذشته فکر می‌کنند/ خواب در فواصل زمانی قطع می‌شود/ چهره خود را در جوانی می‌بینند » (شب یک پیرمرد).

من معتقدم وقتی شاعر نگوین هو تانگ بیدار بود، به آرامی چراغ قوه را روشن کرد و به پهلو دراز کشید تا شعر بنویسد و جلوی نور را گرفت تا رویای «نیمه دیگر» خود را که در کنارش دراز کشیده بود، بیدار نکند. اشعار مانند نقاط عطف به یاد ماندنی هستند: «شعر بر فراز برج»، «چهره‌ها، روح‌ها»، «ضبط شده در روز جشنواره مدرسه»، «عروسی در کوانگ تری هست»، «آواز از پشت بام‌های مدرسه»، «بازگشت به تان کی در اوایل بهار»، «دهکده همیشه نام تو را به یاد خواهد داشت»، «تولد نوه ارشد»، «روز جهانی مرد»، «رفتن به خانه برای دروغ گفتن»...

من سبک نوشتاری استعاری و طنزآمیز و زبان ساده‌ی او را دوست دارم، اما همین سبک، شش هشت بیت او را به طرز عجیبی جذاب می‌کند: « برگشتم و از بچه‌ها پرسیدم/ همه با چشمانی گشاد به من نگاه کردند/ وقتی بیست سالم بود از روستا رفتم/ حالا برگشته‌ام، جوان و پیر » (بازگشت به روستا)؛ « میگوی پخته شده با تمر هندی/ سیب‌زمینی شیرین خورشتی با لوبیا که تازه سرو شده / دور از خانه، هوس رب میگو دارم، هوس بادمجان/ سه چیز متفرقه به نام روزهای قدیم » (طعم وطن)؛ « لبخندی به من قرض بده/ سودی که می‌دهم برابر با ده بوسه است/ لبخندت را نگه دار عزیزم/ هر روز بیشتر قرض می‌گیرم تا پس‌انداز کنم » (لبخند)؛ « کمی پول برای خرج کردن دارم/ شعری برای گشت و گذار با زندگی مانده/ قلبم هنوز می‌لرزد/ دوستانم رفته‌اند - جفت روحی » (کمی مانده)؛ « من به تو یک لحظه بی‌تفاوتی بدهکارم/ فراز و نشیب‌های زندگی همدیگر را نمی‌بینند/ بازار عصر یک دسته آجیل آرکا دارد که فروخته نشده / بازار فردا یک دسته برگ فوفل دارد که منتظر بسته‌بندی شدن هستند » (بدهی زمستانی)؛ « آیا کسی هست که بی‌تفاوتی بفروشد/ من یک دسته می‌خرم تا به تدریج استفاده کنم/ آیا کسی هست که تردید بخرد/ من آن را ارزان می‌فروشم، تقریباً آن را می‌دهم » (بی‌تفاوتی)؛ « من ده‌ها هزار روز سفر کرده‌ام/ موهایم سفید است، هنوز شلاق‌های بامبو را به یاد دارم/ من مدیر، استاد شدم/ به لطف تنبیه‌های معلمان در گذشته» (آیا کسی هست که هنوز به یاد داشته باشد)...

این شاعر علاوه بر عشق به شعر، به «فوتبال» نیز علاقه‌ی زیادی دارد. او تقریباً برای تمام مسابقات فوتبال تیم ملی فوتبال ویتنام در عرصه‌ی بین‌المللی اشعار خود را به‌روز کرده است. او در حال آماده‌سازی برای انتشار مجموعه شعری با عنوان «فوتبال و شعر» است. امروزه اشعار زیادی چاپ می‌شوند، اما کیفیت آنها اغلب آنطور که انتظار می‌رود نیست. مجموعه شعر «هویت ایمان» هدیه‌ای معنوی و ارزشمند برای دوستداران شعر است که علاقه‌مند به لذت بردن از زیبایی‌های هر شعر هستند.

نگوین شوان سانگ



منبع: https://baoquangtri.vn/nuoc-song-sa-lung-chung-cat-bau-ruou-tho-190263.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

مزارع پلکانی فوق‌العاده زیبا در دره لوک هون
گل‌های «غنی» که هر کدام ۱ میلیون دونگ قیمت دارند، هنوز در ۲۰ اکتبر محبوب هستند.
فیلم‌های ویتنامی و سفر به اسکار
جوانان در زیباترین فصل برنج سال برای بازدید به شمال غربی می‌روند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

جوانان در زیباترین فصل برنج سال برای بازدید به شمال غربی می‌روند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول