فوک تان، متولد ۱۹۹۶ در هانوی ، با سبک منحصر به فرد خود در فناوری «قافیهسازی» در صنعت تولید محتوا جایگاه خود را تثبیت کرده است. او از تلفن گرفته تا ماشین، در هر چیز خشک و بیروحی «شعر» میریخت.
فوک تان ادعا نمیکند که منتقد است، بلکه خود را یک معرفیکننده، یک معرفیکنندهی واقعی، مینامد.
«فکر میکنم نقطه قوت من همیشه خلق محتوای کوتاه بوده است. با مدت زمان کمتر از ۲ دقیقه، نمیتوانم احساسات عمیق یا نقدهای دقیقی را منتقل کنم. بنابراین نقش خود را به عنوان یک معرفیکننده تعریف میکنم، نه یک منتقد.»
فوک تان: ۵ سال کار بدون اینکه کسی بداند، یک بار "آتشنشانی" کرد و مشهور شد ( ویدئو : دوآن توی - دین تونگ).
من همچنین با بسیاری از مشتریان و برندها به اشتراک گذاشتهام که: محتوای کوتاه بهترین راه برای اطلاعرسانی به مخاطب در مورد وجود محصول است. اما اگر میخواهید یک نقد و بررسی واقعی داشته باشید، به قالبی طولانیتر با زمان کافی برای تجزیه و تحلیل نیاز دارید.
در حال حاضر، فوک تان به طور فعال در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند تیک تاک، فیسبوک و یوتیوب فعال است و به لطف لحن طنزآمیز، بازی هوشمندانه با کلمات و تواناییاش در انتقال اطلاعات مختصر اما ارزشمند، صدها هزار دنبالکننده را به خود جذب کرده است.
در گفتگو با خبرنگار دن تری ، «شاعر فناوری» رک و پوستکنده درباره مسیر شغلیاش، دورههای ناشناخته و اینکه چگونه سبک خاص خود را در میان روندهای بیشماری که هر روز در شبکههای اجتماعی تغییر میکنند، حفظ میکند، صحبت کرد.
ناگهان به لطف "آتش نشانی" مشهور شد
قبل از اینکه به یک تولیدکننده محتوای معروف تبدیل شوید، چه کار میکردید؟
- قبل از اینکه یک تولیدکننده محتوای شناخته شده باشم، یک تولیدکننده محتوای ناشناخته بودم.
من قبلاً انواع کارها را انجام میدادم: فیلمبردار، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس. بعداً، مدیریت پلتفرم رسانههای اجتماعی AutoPro را نیز بر عهده گرفتم - جایی که مدت زیادی در آن کار کردم.

فوک تان قبل از اینکه یک تولیدکننده محتوای شناختهشده باشد، تولیدکننده محتوای کمتر شناختهشدهای بود.
نقطه عطف زمانی بود که مسئولیت بخش ویدیوی کوتاه به من محول شد. در ابتدا، چند نفر را برای حضور در جلوی دوربین تعیین کردم. اما پس از مدتی، هیچ کس دیگری این نقش را بر عهده نگرفت، بنابراین تصمیم گرفتم خودم در قاب بایستم و یک یا دو قسمت را فیلمبرداری کنم. به طور غیرمنتظرهای، آن «آتشنشانی» مسیر کاملاً جدیدی را برای من گشود.
«پول درآوری ۴.۰» یک خط تولید محتوا است که حول محور جوانان و فرصتهای پولسازی در بستر فناوری میچرخد، فناوریای که همه چیز را به طرز چشمگیری تغییر میدهد. میتوانید کل خط تولید محتوا را اینجا تماشا کنید.
آیا جناسهای قافیهای شما از شخصیت واقعیتان سرچشمه میگیرد یا روشی است که برای خلق «رنگ» خودتان در تولید محتوا به کار میبرید؟
- راستش را بخواهید، من از آن دسته آدمهایی نیستم که در نوشتن خوب باشند. فقط فکر میکنم کمی «دست و پا چلفتی» هستم (میخندد).
قافیهسازی، بازی با کلمات و شوخی کردن همیشه بخشی از شخصیت من بودهاند. وقتی با دوستانم صحبت میکنم، اغلب از این روشها برای تلطیف فضا استفاده میکنم.

فوک تان گفت که روش منحصر به فرد او برای معرفی خود در ویدیوها تا حدودی از شیوه صحبت کردن روزمرهاش ناشی میشود.
قبلاً، وقتی هنوز محتوای پشت صحنه تولید میکردم، فرصت زیادی برای ابراز وجود نداشتم. اما از زمان توسعه پلتفرمهای ویدیوی کوتاه، عناصر تأثیرگذار و طنزآمیز در اولویت قرار گرفتهاند و احساس میکنم فضای کافی برای نشان دادن ماهیت واقعیام را دارم.
«کار در صنعت خودروسازی مانند کار در کشاورزی است زیرا به خدا وابسته است.»
آیا تا به حال احساس کردهاید که «کلمات از دهانتان بیرون رفته» و در چرخهی تولید مداوم محتوا گرفتار شدهاید؟
- بله! در این حرفه، نه تنها من، بلکه بسیاری از تولیدکنندگان محتوای دیگر نیز مواقعی دارند که سرعت کارشان کم میشود. برای شخص Thanh، مشکل «نوشتن ضعیف» است.
کار مداوم و فشار بیش از حد به ذهن طبیعی است، گیر کردن در آن دشوار است. اما یاد گرفتهام که در زمان مناسب متوقف شوم. نه برای استراحت، بلکه برای استراحت دادن به مغزم. و سپس، هر آنچه که باید به آن فکر شود - در نهایت به ذهنم خطور خواهد کرد.


هر بار که بر آن احساس خفگی غلبه میکنم، میبینم که زبان ویتنامی هنوز گسترده است و چیزهای زیادی وجود دارد که میتوانم از آنها بهرهبرداری و استفاده کنم.
خلق هر چیزی دشوار است. اما کار در صنعت خودرو و موتورسیکلت مشکل دیگری را ایجاد میکند. این محصولات به راحتی قابل قرض گرفتن نیستند. زیرا قرض گرفتن یک ماشین برای فیلمبرداری کاملاً با قرض گرفتن یک گوشی یا هدفون متفاوت است.
برای فیلمبرداری، به یک ماشین واقعی نیاز دارید. و برای داشتن ماشین، به ارتباطات و اعتماد نیاز دارید، و این چیزها را نمیتوان یک شبه ساخت.
بنابراین در زمانی که او یک تولیدکننده محتوای ناشناخته بود، چگونه میتوانست محصولات را برای نقد و بررسی قرض بگیرد؟
قبلاً در اتوپرو، یک واحد معتبر در صنعت خودرو، کار میکردم. با این حال، وقتی تازه کارم را شروع کرده بودم، مراجعه به یک نمایشگاه برای قرض گرفتن ماشین آسان نبود.

به گفته فوک تان، قرض گرفتن ماشین برای فیلمبرداری کاملاً با قرض گرفتن تلفن یا هدفون متفاوت است.
اولش مجبور بودم خودم را معرفی کنم: «من از این طرف، آن طرف میآیم...» اما در واقع آنها هیچ دلیلی برای باور کردن یا به خاطر سپردن من نداشتند. همه چیز باید از کوچکترین چیزها شروع میشد.
یادم میآید زمانی بود که فقط برای درخواست عکس گرفتن و نوشتن مقاله برای آنها به نمایشگاه میرفتم. وقتی دیدند که من جدی کار میکنم، با دقت عکس میگیرم و به ماشینها احترام میگذارم، شروع به انعطافپذیری بیشتری کردند.
اولش بهم اجازه دادن ماشین رو ببرم یه گوشه بهتر تو نمایشگاه، بعد اجازه دادن ماشین رو ببرم بیرون از در، بعد حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر برم بیرون، و آخرش هم گفتن: «خب، میتونی هر جایی برای فیلمبرداری ببریش.»
سالها طول کشید تا این اعتماد را به دست بیاورم، هیچ راه میانبری وجود ندارد. این چیزی است که اکثر مردم وقتی ویدیوهای چند دقیقهای من را آنلاین تماشا میکنند، نمیبینند.
وقتی رئیسم این کار را به من محول کرد، وقت زیادی برای فکر کردن نداشتم. رئیسم آدم بسیار مصممی است و این روحیه روی من هم تأثیر گذاشت. یادم هست که فقط در همان یکی دو روز اول، مجبور شدم با چند نمایشگاه در هانوی تماس بگیرم تا فرصتی برای قرض گرفتن ماشین پیدا کنم.

اولش بهم اجازه دادن ماشین رو ببرم یه گوشه بهتر تو نمایشگاه، بعد اجازه دادن ماشین رو ببرم بیرون از در، بعد حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر برم بیرون، و آخرش هم گفتن: «خب، میتونی هر جایی برای فیلمبرداری ببریش.»
به دلیل نیاز به فیلمبرداری فوری، در آن دو روز روابطی برقرار کردم و موفق شدم اولین ماشینی را که برای فیلمبرداری به خانه میآوردم، پیدا کنم.
در سالهای اولیه شروع کسب و کار، به جز سختی جلب اعتماد برای امانت گرفتن محصولات، چه مشکلات دیگری را تجربه کردید؟
- من از رسانه میآیم اما وقتی وارد صنعت خودرو شدم، به معنای واقعی کلمه یک "صفحه کاغذ خالی" بود. از تدوین گرفته تا عکاسی، همه چیز کاملاً با سایر زمینهها متفاوت بود. خودروها محصولات بزرگ و پیچیدهای هستند که نمیتوان آنها را با احساسات ساخت.

فوک تان وقتی برای اولین بار وارد صنعت نقد و بررسی خودرو شد، با مشکلات زیادی روبرو شد.
علاوه بر مهارتها، این یک مشکل بهینهسازی فرآیند نیز هست. داشتن ماشین لزوماً به معنای توانایی تیراندازی نیست، زیرا در ابتدا، هیچکس ماشین را به من تحویل نمیدهد. من باید به مکانی که ماشین در آن است بروم، که اغلب ناخوشایند است و نمیتوانم در مورد زمان یا شرایط تیراندازی پیشگیرانه عمل کنم.
من اغلب به شوخی میگویم که خودروسازی مانند کشاورزی است زیرا کاملاً به آب و هوا بستگی دارد. آفتاب زیاد چراغ را میسوزاند، ابر زیاد رنگ را خراب میکند و باران زیاد مانع از عکاسی میشود. تجهیزات دست و پا گیر هستند و منابع انسانی محدود.
آن زمان هنوز با موتورسیکلت سر کار میرفتم. سینوزیت داشتم، بنابراین هر هفته مجبور بودم در هوای ۳۷-۳۸ درجه سانتیگراد از ها دونگ به لانگ بین بروم. با اینکه خسته بودم، باز هم مجبور بودم سر وقت فیلم بگیرم، عکس بگیرم و پست بگذارم.
بعضیها غلبه میکنند، بعضیها تسلیم میشوند.
حالا کمی بهتر شده. بعضی از نمایشگاههای بزرگ فضایشان را در اختیار من قرار میدهند، بنابراین میتوانم درجا عکاسی کنم. اما عکاسی در نمایشگاه اغلب به خوبی عکاسی در فضای باز نیست. و اجاره استودیو گران است، و تولید محتوای مستقل همیشه مقرون به صرفه نیست.
متوجه میشوم که بیش از یک عدد میسازم.

فوک تان به اشتراک گذاشت: «من خودم هم محتوای منحصر به فرد تولید میکنم، اما همیشه برای خودم محدودیتهایی تعیین میکنم.»
خیلیها فکر میکنند اگر میخواهند ویدیوهایشان بازدید جذب کند، باید انتقاد کنند یا جنجال ایجاد کنند. نظر شما در مورد این دیدگاه چیست؟
- خیلیها فکر میکنند برای دیده شدن باید محتوایی تولید کنند که آنها را نقد و کنایه بزند. اما اگر خوب نگاه کنید، ماهیت آن محتوا این است که چون عجیب است و افراد کمی جرات انجام آن را دارند، توجه را به خود جلب میکند.
در مورد موضوعاتی که نظرات و نظرات مخالف زیادی دارند، در واقع به این دلیل است که جامعه به آن علاقه دارد، بنابراین هر کسی که این کار را انجام میدهد، توانایی ایجاد تعامل را دارد. بسیاری از جوانان اکنون از محتوا در این جهت سوءاستفاده میکنند.
من خودم هم با عناصر منحصر به فرد محتوا تولید میکنم، اما همیشه برای خودم محدودیتی تعیین میکنم و نمیخواهم از آن مرز عبور کنم. این اصل شخصی من است، اخلاق حرفهای که همیشه آن را حفظ میکنم.
من هنوز هم بحثهایی را مطرح میکنم، اما این بحثها در حوزهی کاری من هستند، چیزهایی که در آنها دانش و تجربهی واقعی دارم. من به مسائل اجتماعی که خیلی گسترده یا فراتر از محدودهی کاری من هستند، نمیپردازم. کسانی که علاقهمند باشند، بحث خواهند کرد، اما حداقل این یک گفتگو در زمینه و نقش مناسب است.
بعضیها میگویند که منتقدان «آب دهانشان را در ازای پول میفروشند». نظر شما در مورد این گفته چیست؟
- من اغلب با دوستانم شوخی میکنم که موفقیت من باعث میشود دیگران فکر کنند من ثروتمند هستم، اما اینکه بگویم من "پول درمیآورم" کاملاً درست نیست.

فوک تان اعتراف میکند که از نظر مالی ثروتمند نیست، اما از نظر تجربه حرفهای غنی است.
این به من فرصتهای بیشتری برای کسب درآمد نسبت به شغلهای قبلیام میدهد. اما صرفاً تولید محتوا به این معنی نیست که شما پول زیادی به دست خواهید آورد. و اینطور نیست که بعد از یک یا دو سال موفق شوید.
میدانم بعضیها به آن نگاه میکنند و فکر میکنند: «تو حدود ۲ سال است که اینجا هستی. پس من هم باید ۲-۳ سال دیگر شروع کنم تا به جایی که تو هستی برسم.»
اما کمتر کسی میداند که من ۵-۶ سال قبل از آن، محتوایی تولید میکردم که هیچکس آن را به خاطر نمیآورد. نه تنها من یا این حرفه، بلکه هر شغلی نیاز به فرآیندی از یادگیری، انجام دادن، تمرین و پشتکار دارد.
بنابراین فکر میکنم اگر هر جوانی به این حرفه نگاه کند و فکر کند که فقط داشتن یک کلیپ محبوب برای "گذران زندگی" کافی است، انتظاراتش کمی اشتباه است. ساختن یک ویدیوی محبوب کار سختی نیست، اما حفظ 10 ویدیوی بعدی که همچنان بیننده داشته باشند - این حرفه است.
این حرفه به من حق انتخاب بیشتری میدهد - از نظر مشتری، سبک کاری و درآمد - اما من هر فرصتی را نمیپذیرم. معاملات بزرگی وجود دارد که مناسب نیستند، اما من همچنان آنها را رد میکنم زیرا میدانم: وقتی "کیفیت خود را از دست بدهید"، به دست آوردن مجدد اعتماد دشوار است.
پس شما «ثروتمند» هستید؟
فکر میکنم هنوز ثروتمند نیستم، اما سرشار از تجربه حرفهای و روابطی هستم که با پول نمیتوان خرید. هر بار که یک برند به من اعتماد میکند، نمایشگاه بعد از ساعت کاری برای تحویل خودروها باز میشود، یا فقط یک بیننده در صندوق ورودی خود مینویسد "بعد از تماشای کانال شما تصمیم میگیرم".
متوجه شدم که بیش از یک عدد درست کردهام.
صنعت محتوا دوران طلایی خود را پشت سر گذاشته است، قبل از انجام هر کاری، «رنگ» خود را مشخص کنید
به گفتهی Thanh، آیا اکنون زمان «طلایی» برای کسانی است که به تولید محتوا علاقه دارند یا بازار فعلی «اشباع» شده است؟
اگر آن را «طلایی» به معنای آسان مشهور شدن - آسان پول درآوردن - بنامیم، فکر میکنم دیگر اینطور نیست.
برای من، آن دوره، دوران همهگیری کووید-۱۹ بود - زمانی که همه در خانه بودند و تقاضا برای مصرف محتوا به شدت افزایش یافته بود. در آن زمان، همه چیز خیلی راحت و سریع دریافت میشد.

اگر آن را «طلایی» به معنای آسان مشهور شدن - آسان پول درآوردن - بنامیم، فکر میکنم دیگر اینطور نیست.
الان، فکر نمیکنم بازار رو به افول رفته باشد، اما قطعاً از اوج خود گذشته است. در حال حاضر، تقریباً همه میدانند که باید محتوا تولید کنند، از صاحبان مشاغل گرفته تا کارمندان اداری معمولی. همه میخواهند اثری از خود به جا بگذارند، همه میخواهند شخصیت خود را ابراز کنند.
به نظر من، با انتظار «به زودی پول درآوردن» شروع نکنید. با تعریف واضح محتوایی که میخواهید ایجاد کنید، با چه کسی میخواهید صحبت کنید و چه رنگی میخواهید شروع کنید. اگر این موارد را تعریف نکنید، به راحتی در میان هزاران تولیدکنندهی دیگر گم خواهید شد - و گاهی اوقات به جای یک تولیدکننده، به یک مصرفکنندهی محتوا تبدیل خواهید شد.
تفاوت الان در تکنیک یا تصویر نیست، بلکه در نگرش نسبت به کار است. آیا شما سختکوش هستید؟ آیا جرات پایبندی به اصول را دارید؟ آیا یاد میگیرید و بهروز میشوید؟ من فکر میکنم این «طلای واقعی» در دورانی است که همه میتوانند در یک زمان مشهور باشند.
برندسازی شخصی چیزی است که مردم شما را با آن به یاد میآورند
آیا تان میتواند روشهایی را برای کمک به جوانان در یافتن رنگ شخصی خود در محیط دیجیتال به اشتراک بگذارد؟
- از من دعوت شده است تا مطالب زیادی در مورد موضوع برندسازی شخصی به اشتراک بگذارم. اما صادقانه بگویم، در آگوست-سپتامبر 2022، وقتی برای اولین بار به Schannel آمدم و با آقای هوی - رئیس فعلیام - صحبت کردم، هنوز مبهم بودم، حتی واقعاً نمیدانستم «برندسازی شخصی» چیست یا چگونه میتوان آن را در جایگاه مناسبی قرار داد.
امروز، میخواهم سادهترین تعریف را برای شما ارائه دهم: برندسازی شخصی چیزی است که دیگران شما را به خاطر آن به یاد میآورند، حتی زمانی که شما آنجا نیستید.
در عصر رسانههای اجتماعی، جایی که ما یکدیگر را از طریق صفحه نمایش میبینیم، برند شخصی شما فقط چیزی نیست که آگاهانه میسازید. بلکه نحوه صحبت کردن، اظهار نظر و تعامل شماست. اینکه با چه کسی معاشرت میکنید، پیراهنی که میپوشید، تلفنی که استفاده میکنید، کفشهایی که میپوشید، حتی پسزمینهای که برای فیلمبرداری انتخاب میکنید...

به گفتهی Thanh، عصر رسانههای اجتماعی باعث شده که ما یکدیگر را از طریق صفحه نمایشها بیشتر زیر نظر داشته باشیم، بنابراین برندسازی شخصی چیزی نیست که فقط عمداً بسازید.
همه این عوامل، چه بخواهید و چه نخواهید، تصویری را که دیگران از شما میبینند، شکل میدهند. و در آن زمان من شروع به شکل دادن به «تصویر شخصیام» کردم، خوشبختانه کاملاً خوب بود زیرا تا حدودی اغلب با مدلهای ماشین زیادی، به خصوص ماشینهای لوکس، ظاهر میشدم که در آن زمان هنوز برای بینندگان در ویتنام کاملاً عجیب بودند.
امروزه، در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، استفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد محتوای ویدیویی، حتی بدون نیاز به افراد واقعی، بسیار محبوب است. آیا فکر میکنید این یک چالش برای منتقدان است؟
- در مورد آینده نمیتوانم با قطعیت بگویم. اما با روشی که الان برای تولید محتوا دارم، معمولاً آن را به دو بخش تقسیم میکنم: یکی ترکیب، دیگری خلق.
به نظر من، در حال حاضر، هوش مصنوعی فقط در سطح سنتز است و خلاقیت هنوز قادر به پیشی گرفتن از انسان نیست. من همچنین چند ابزار هوش مصنوعی را برای درخواست بازی با کلمات امتحان کردهام. نتیجه چند ایده منحصر به فرد است، اما ایجاد یک فیلمنامه روان، مرتبط و منحصر به فرد هنوز ممکن نیست.
خلاصه اینکه، هوش مصنوعی در حال حاضر فقط یک ابزار پشتیبانی است. و من فکر میکنم، اگر آن را رقیب خود ندانیم، میتوانیم کاملاً آن را به عنوان همراهی برای پیشرفت بیشتر خود در نظر بگیریم.
ممنون تان بابت چت!
منبع: https://dantri.com.vn/cong-nghe/phuc-thanh-5-nam-lam-nghe-khong-ai-biet-mot-lan-chua-chay-lai-noi-danh-20250424135918569.htm
نظر (0)