Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

همکار عزادار Bandhit Rajavatahanin

Công LuậnCông Luận23/11/2023


آقای باندیت راجاواتادهانین بیش از یک سال است که به شدت بیمار است و ما تحولات سلامتی او را دنبال کرده‌ایم، اما با شنیدن خبر درگذشت او، بسیاری از دوستان و همکارانش هنوز شوکه، متعجب و گیج بودند. ما عمیقاً در سوگ یک روزنامه‌نگار - یک همکار نزدیک و وفادار مطبوعات ویتنام، یک رابط موفق - هستیم که همیشه دوستی بین مطبوعات ویتنام و تایلند را پرورش می‌داد...

باندیت راجاوتادانین عکس پارتی همکار 1

روزنامه‌نگار راهزن در بازدید از انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام .

به نظر می‌رسد که او در این زندگی به دنیا آمده تا کاملاً به روزنامه‌نگاری، به کار فدراسیون مطبوعات تایلند - که دوستان را در داخل و خارج از کشور به هم متصل می‌کند - متعهد باشد. این روزنامه‌نگار، باندیت راجاواتانادهانین، رئیس افتخاری فدراسیون مطبوعات آسه‌آن، رئیس افتخاری فدراسیون مطبوعات تایلند، سردبیر سابق بانکوک پست - نویسنده‌ای پیشکسوت و معتبر به مدت ۳۵ سال در یکی از روزنامه‌های پیشرو کشور معبد طلایی - است. در سن ۳۵ سالگی، باندیت راجاواتانادهانین رئیس باشگاه روزنامه‌نگاران اقتصادی - صنعتی، تجاری، مالی، بانکی و اوراق بهادار شهر بانکوک بود.

باندیت راجاواتانادهانین از یک خانواده کشاورز فقیر در منطقه فامپلان، استان ناخون پاتوم، ۱۵۰ کیلومتری بانکوک می‌آید. من دو بار به همراه او و همکاران ویتنامی‌ام از باغی که درختان نارگیل سبز در آن سایه افکنده بودند و خانه‌ای که دوران کودکی‌اش پر از خاطرات بود، بازدید کرده‌ام. پدرش زود فوت کرد، مادرش سخت کار می‌کرد تا فرزندانش را به تنهایی بزرگ کند و باندیت جوان به خاطر عشق به مادرش، خیلی زود اراده استقلال را در خود پرورش داد. در سن ۱۹ سالگی، پس از اتمام خدمت سربازی که برای همه مردان جوان تایلندی الزامی است، این مرد جوان با "ریشه کشاورزی" باندیت برای شروع یک حرفه به بانکوک، منطقه‌ای شهری و شلوغ با مشکلات فراوان، رفت.

او به یاد آورد: «اولین چیز این است که درس بخوانی، درس بخوانی و درس بخوانی؛ اگر پول کافی نداری، باید همزمان کار کنی و درس بخوانی.» دانشگاه حقوق بانکوک جایی بود که او برای اولین بار شانس خود را امتحان کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده حقوق، سرنوشت او را به طور اتفاقی به روزنامه‌نگاری کشاند. در حالی که بیکار بود، خواند که بانکوک پست خبرنگار استخدام می‌کند، درخواست داد و در دور اول پذیرفته شد. و 7 نوامبر 1963 به یک «نقطه عطف» در زندگی او تبدیل شد - روزی که باندهیت خبرنگار روزنامه بانکوک پست شد. پس از 3 ماه آزادی مشروط طبق دستور، او تنها کسی بود که توسط صاحب روزنامه استخدام شد و یک و نیم برابر افزایش حقوق دریافت کرد. او به سرعت به نویسنده کلیدی بانکوک پست تبدیل شد و در زمینه اقتصاد، امور مالی، سهام، تجارت و صنعت تخصص داشت، به عنوان رئیس باشگاه خبرنگاران اقتصادی شهر بانکوک انتخاب شد. توسط صاحب روزنامه به عنوان سردبیر هیئت اقتصادی بانکوک پست انتخاب شد و سپس به طور متوالی معاون سردبیر و سردبیر این روزنامه معروف شد.

عکس 2 همکار باندیت راجاوتادانین

باندیت روزنامه‌نگار (راست) و روزنامه‌نگار کیم تون (های فونگ)، 2010.

هنوز به یاد دارم که در سال ۲۰۰۹، در بانکوک، به مناسبت جشن چهلمین سالگرد باشگاه خبرنگاران اقتصادی بانکوک و برگزاری کنگره‌ای برای انتخاب رهبری جدید، من و هیئتی از خبرنگاران ویتنامی که به تایلند سفر کرده بودیم، توسط رئیس باشگاه برای شرکت در این مراسم دعوت شدیم. آقای آبهیسیت، نخست‌وزیر وقت تایلند، به همراه بسیاری از وزرا و روسای گروه‌های اقتصادی تایلند در این مراسم حضور داشتند. وقتی آقای باندیت وارد شد، تمام سالن به احترام رئیس افتخاری باشگاه از جای خود برخاستند و کف زدند. باندیت باهوش، مسئولیت‌پذیر، مشتاق به کار، آگاه به حقوق و اقتصاد، مسلط به زبان انگلیسی - از طریق خودآموزی - به سرعت در کارش مسلط شد، فعالیت‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای را اداره کرد، روابط اجتماعی گسترده‌ای برقرار کرد و در رسانه‌ها و مقامات دولتی نفوذ و اعتبار داشت.

اغراق نیست اگر همکاران، روزنامه‌نگار باندیت را نماد دوستی بین مطبوعات و رسانه‌های دو کشور بدانند؛ فردی که در پایه‌گذاری همکاری بین مطبوعات و رسانه‌های ویتنام و تایلند نقش داشته است. روزنامه‌نگار باندیت زمانی گفته بود: «برای من، ویتنام چیزی بسیار عجیب و بسیار خاص دارد. ویتنام همیشه در قلب من است. من دوستان نزدیک زیادی در ویتنام دارم؛ هر روز آنها را به یاد می‌آورم.» از سال ۱۹۹۸، پس از بازنشستگی از سمت‌های مدیریتی در صنعت رسانه، او هر ساله به طور فعال ارتباطاتی را بین دوستان و همکاران ویتنامی برای بازدید و تبادل نظر با همکاران از سرزمین دوستانه بتکده طلایی ترتیب داده است.

من و هوو مین، روزنامه‌نگار، خبرنگار سابق خبرگزاری ویتنام، بیش از نیم قرن پیش در بانکوک اقامت داشتیم و اغلب این فرصت را داشتیم که با آقای باندیت ملاقات و گفتگو کنیم. من و هونگ فونگ، روزنامه‌نگار، معاون رئیس انجمن روزنامه‌نگاران شهر هوشی مین، به بانکوک رفتیم. به جای اقامت در هتل، به دعوت گرم او در خانه‌اش اقامت کردیم. درباره چیزهای زیادی درباره زندگی و حرفه‌اش صحبت کردیم. هر بار که ملاقات می‌کردیم، صمیمانه از سلامتی همکارانش می‌پرسید. او از روزنامه‌نگاران فان کوانگ و روزنامه‌نگار فقید تران کونگ من - دو رهبر سابق انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام که او دوستشان داشت و به آنها احترام می‌گذاشت - نام می‌برد؛ خاطرات شیرینی از "آغاز کار" آنها وجود داشت. روزنامه‌نگار و ژنرال تران کونگ من به شدت بیمار بود. آن روز، در حالی که گروهی از روزنامه‌نگاران ویتنامی را برای بازدید از معبدی در تایلند رهبری می‌کرد، با خانه شخصی ژنرال من تماس گرفت تا زنگ را به صدا درآورد و دعا کند، به این امید که ژنرال من به سرعت بهبود یابد. سال‌های زیادی گذشته است، او هنوز هم هنگام مواجهه با "بدبختی‌های" حرفه‌ای، با همدردی و درک از روزنامه‌نگار تران مای هان یاد می‌کند. در کابینت شراب او، هنوز ۲ بطری شرابی که روزنامه نگار فقید تران کونگ من و روزنامه نگار تران مای هان چند دهه پیش به عنوان هدیه فرستاده بودند، وجود دارد. آن روز، وقتی او فرصتی برای پذیرایی از گروهی از روزنامه نگاران ویتنامی در خانه اش داشت، او و همکارانش کمی از آن را نوشیدند تا دوستی و رفاقت قدیمی را به یاد بیاورند. هر بار که شاهد این بودم، ناگهان فکر کردم، در ویتنام، با دوستان نزدیک، چه تعداد زیادی از مردم به اندازه او وفادار و مهربان هستند.

پارتی همکار باندیت راجاوتادانین عکس 3

او اغلب از روزنامه‌نگاران نگوین کیم توان (های فونگ)، روزنامه‌نگار فقید نگوین ویت خای (کوانگ نین)، شوان لونگ، فونگ هونگ (دا نانگ)، هونگ فونگ، روزنامه‌نگار فقید دین فونگ، روزنامه‌نگار زن هانگ نگا (شهر هوشی مین)، روزنامه‌نگار فقید تران کوانگ هوی (وونگ تاو) و غیره با خاطرات عمیق فراوان یاد می‌کرد. اتفاقاً او کسی بود که با دختر روزنامه‌نگار فقید نگوین ویت خای ارتباط برقرار کرد و از او حمایت کرد تا تحت برنامه بورسیه تحصیلی در دانشگاهی در بانکوک، آموزش و بلوغ کامل را دریافت کند.

او در ملاقات و گپ و گفت با همکاران ویتنامی خود، با افتخار از دو مصاحبه تاریخی مرتبط با ویتنام در دوران روزنامه‌نگاری خود یاد کرد. در سال ۱۹۷۸، سه سال پس از آزادسازی کامل جنوب و اتحاد مجدد ویتنام، هیئتی متشکل از ۴۰ تاجر و فعال تجاری تایلندی برای اولین بار به هانوی آمدند. باندیت راجاواتانادهانین تنها روزنامه‌نگار تایلندی بود که برای پیوستن به این هیئت دعوت شده بود و همچنین اولین روزنامه‌نگاری بود که افتخار ملاقات و مصاحبه با نخست‌وزیر فام وان دونگ را در دفتر نخست‌وزیری - هانوی - در مورد مردم و کشور پیروزی بزرگ ویتنام داشت. او اظهار داشت: «نخست‌وزیر فام وان دونگ سیاستمدار برجسته‌ای است، اما نخست‌وزیر به طرز شگفت‌آوری دوستانه، ساده و عمیق است.» پس از این ملاقات و مصاحبه، قلب همکار تایلندی‌اش باندیت راجاواتانادهانین تقریباً با دوستان ویتنامی‌اش هماهنگ شد.

در سال ۱۹۹۳، زمانی که او رئیس فدراسیون روزنامه‌نگاران آسه‌آن و رئیس هیئت روزنامه‌نگاران آسه‌آن برای بازدید از ویتنام بود، این هیئت مفتخر به استقبال گرم دبیر کل حزب کمونیست ویتنام، دو موئی، شد. او به یاد می‌آورد که در آن زمان، هنگامی که تازه با اعضای هیئت روزنامه‌نگاران آسه‌آن ملاقات کرده بود، دبیر کل دو موئی با گرمی پرسید: «آیا روزنامه‌نگار فان کوانگ (رئیس وقت انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام) و روزنامه‌نگاران ویتنامی از محل اقامت، مکان‌های بازدید و کار شما به خوبی مراقبت کردند؟». رئیس هیئت، باندیت، پاسخ داد: «ویتنامی‌ها از ما بسیار خوب مراقبت کردند.» او گفت: «دبیر کل - بالاترین رهبر ویتنام - بسیار مهربان، صمیمی، گشاده‌رو و ساده است.» عکس او با دبیر کل دو موئی، که توسط دفتر انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام ارسال شده است، به طور رسمی در اتاق نشیمن در آدرس ۶۳/۲ جاده پتکاسم، بانگخائه، بانکوک ۱۰۱۶۰ آویزان شده است. او این را یک امتیاز می‌داند، یک خاطره حرفه‌ای که برای همیشه در قلبش حک شده است.

باندیت راجاواتانادانین، روزنامه‌نگار-سیاستمدار، در طول دوران روزنامه‌نگاری خود بیش از 20 بار از ویتنام بازدید و در آنجا کار کرد؛ او از شمال به جنوب، از شمالی‌ترین منطقه، شمال شرقی لانگ سون، کوانگ نین به استان‌های مرکزی و دلتای مکونگ سفر کرد. در دفتر خاطرات سفر خود، نام و آدرس حدود 200 دوست صمیمی در مطبوعات ویتنام را ثبت کرد. او به غذاهای ویتنامی علاقه زیادی داشت، بسیاری از مناطق روستایی ویتنام را می‌شناخت و از غذاهای ویتنامی زیادی لذت می‌برد که هر ویتنامی فرصت چشیدن آنها را نداشت. من بارها این فرصت را داشتم که با او بروم، به ندرت او را در حال آواز خواندن دیدم، اما در کمال تعجب، در رستورانی در کنار رودخانه هان - دا نانگ، او رهبری گروه آواز را بر عهده داشت و گروه روزنامه‌نگاران تایلندی با شور و شوق آواز خواندند: " همه ما در این دنیا هستیم، در دوستی مرزی وجود ندارد، اینجا همه ما برادر هستیم، دوستی به وسعت اقیانوس و آسمان است. ما برای عشق، برای خوشبختی با هم، برای بشریت متحد می‌شویم..." او با تمام احساسات خالصانه خود آواز خواند و مهمانی کنار رودخانه هان را چشمگیر کرد و به یک خاطره زیبا، یک خاطره حرفه‌ای تبدیل شد که هرگز محو نخواهد شد.

هنوز خاطره‌ی یک همکار ویتنامی را به یاد دارم که به بانکوک آمد و از او خواست تا او را به نقاط تفریحی و گردشگری جنسی نفوذی ببرد. او ساکت ماند. در پایان جلسه، او در گوشم زمزمه کرد: « پیشنهاد همکار X توصیه نمی‌شود و غیرممکن است. رفتن به آنجا فایده‌ای ندارد. در مورد روزنامه‌نگاری، مردم زیاد در مورد آن صحبت کرده‌اند، دیگر چیز جدیدی وجود ندارد .» نظر او درست است. این همچنین شجاعت و کیفیت روزنامه‌نگار باندیت راجاواتانادهانین است.

در طول این سال‌ها، من چیزهای زیادی را در زندگی روزمره او مشاهده کرده‌ام که گاهی اوقات گردباد کار باعث می‌شود افراد وقت کمی برای آنها داشته باشند. همسرش، کان-چا-نا، تعریف کرد: « او عاشق مادر و خواهر و برادرهایش است و با دوستان و همسایگانش بسیار صمیمی و دوستانه است. او بدون توجه به زمان، بدون خستگی کار می‌کند و هرگز استراحت نمی‌کند. هر روز صبح، او و پنج یا هفت دوست قدیمی‌اش یکدیگر را برای ورزش و پیاده‌روی صدا می‌زنند. یک ساعت بعد، تمام گروه دوستان برای صبحانه، چای و قهوه - که توسط او پخته و مخلوط شده است - در خانه‌اش جمع می‌شوند. هنگام پذیرایی از دوستان، او هرگز همسر و فرزندانش را اذیت نمی‌کند .» سه دخترش، فان-دار-رات، فان-تی-فا و فان-رانان، همیشه او را الگوی تلاش، خودآموزی و پیشرفت می‌دانند. فان-رانان، کوچکترین دختر زیبا، که با مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی در استرالیا فارغ‌التحصیل شده است، به طور محرمانه گفت: « اراده و عزم پدرم الگویی برای من است تا بر مشکلات و تنبلی که امروز دارم غلبه کنم.»

برای او، « وطن مهد یک حرفه است»، «مادر همه چیز در این زندگی است »، با یادآوری سفر اتوبوس برای آوردن حقوق ماه اول آزمایشی خود به زادگاهش برای دادن به مادرش، او به همکاران ویتنامی خود محرمانه گفت که برای آموزش خوب به کودکان، والدین باید الگو باشند، فرزندان خود را دوست داشته باشند، اما هرگز آنها را لوس نکنند. برای بزرگ شدن واقعی، کودکان باید مستقل باشند تا بتوانند رشد کنند، نه اینکه به والدین خود متکی باشند یا به آنها تکیه کنند. بیایید به کودکان یاد بدهیم که چگونه پولی را که از کار، پس انداز و پس انداز به دست آورده اند، دوست داشته باشند. تمام زندگی او به روزنامه نگاری علاقه مند بوده است - همیشه نمونه ای درخشان از اراده، عزم، استقلال و خودباوری. او محرمانه گفت: « وقتی کودکان بتوانند از زندگی خود مراقبت کنند، در تعطیلات، تولدها و وقتی به تعطیلات می روند، اگر فرزندانشان به آنها پول بدهند، والدین باید آن را بپذیرند، مواقعی وجود خواهد داشت که به آن نیاز دارند - برای خودشان و گاهی برای فرزندانشان.»

فلسفه و تجربه روزنامه‌نگار باندیت در تربیت فرزندانش بسیار منطقی بوده است. به لطف این، فرزندان او همگی موفق، بالغ، خوش‌رفتار و بسیار مستقل شده‌اند. پسر بزرگش نه تنها از نظر ظاهری، بلکه از نظر شخصیت مستقل و سخت‌کوشش نیز شبیه اوست. این همچنین شادی و لذتی است که روزنامه‌نگار باندیت راجاواتانادهانین در زندگی خود داشته است - در کنار یک حرفه موفق، که همیشه مورد علاقه و احترام دوستان و همکارانش بوده است.

همکارم، باندیت راجاواتانادهانین، در ۴ ژوئن ۱۹۳۸ متولد شد. طبق محاسبات ویتنامی، او در سال ببر - پادشاه جنگل - متولد شد. او در ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، در سن ۸۵ سالگی درگذشت. پس از یک سفر طولانی، این مقاله را در مورد یک همکار نزدیک تایلندی، یکی از بزرگان مطبوعات تایلند، به عنوان چوب عود خداحافظی برای او - روزنامه‌نگار پیشکسوت، باندیت راجاواتانادهانین - نوشتم.

روزنامه‌نگار فام کوئوک توآن



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول