۱. نوسازی حزب ما با کنگره ششم (دسامبر ۱۹۸۶) آغاز شد و دوره جدیدی از توسعه را برای انقلاب ویتنام گشود. این نوسازی، به عنوان یک نقطه عطف درخشان، جایگاه یک انقلاب را دارد که از نوسازی تفکر شروع میشود و به تغییر جامع، کامل و عمیق همه عرصههای زندگی منجر میشود. با نگاهی به گذشته پس از نزدیک به ۴ دهه، باید تأیید کنیم که تفکر نوسازی و جسارت حزب ما بسیار ارزشمند و والا است.
امروزه، صحنهی متنوع و پویای ادبیات و هنر انقلابی ویتنام، مدیون دبیرکل نگوین ون لین است که در جهتدهی و هموار کردن راه برای آرمان نوسازی عمیق و جامع سهم داشته است. سخنان او در تاریخ فرهنگ ملی به عنوان کلیدی طلایی که افقهای خلاقانه را میگشاید، ثبت شده است: «مستقیماً به حقیقت نگاه کنید، حقیقت را به درستی منعکس کنید، حقیقت را به درستی ارزیابی کنید»، «دستهای هنرمندان و نویسندگان را باز کنید»، «خودتان را نجات دهید قبل از اینکه خدا شما را نجات دهد»...
نوآوری قانون اجتنابناپذیر زندگی است. نوآوری در ادبیات و هنر، اجتنابناپذیرترینِ اجتنابناپذیرهاست. از آنجا که به حوزه معنوی با ویژگی تفکر با منِ فردی برای خلق تصاویر هنری منحصر به فرد و غیر تکراری تعلق دارد، باید همیشه جدید باشد.
عموم مردم از نمایشگاه «دبیر کل نگوین ون لین - زندگی و حرفه» بازدید میکنند. عکس: HOANG HOANG |
۲. در تاریخ فرهنگ ویتنام، ۶ و ۷ اکتبر ۱۹۸۷ به رویدادهای ویژهای تبدیل شدند که دوره جدیدی از خلاقیت را رقم زدند. این دو روز، جلساتی بین دبیرکل نگوین ون لین و نزدیک به ۱۰۰ هنرمند بود. طبق گزارشها، در نزدیک به ۱۵ ساعت، دبیرکل نگوین ون لین ۵ دقیقه اول را صحبت کرد، قبل از پایان جلسه، ۵۰ دقیقه صحبت کرد و بقیه را به گوش دادن گذراند. این واضحترین نشانه نوآوری بود: حزب ما توجه زیادی نشان داد، به آن احترام گذاشت و روح دموکراسی را نشان داد و با دقت به صدای هنرمندان گوش داد. اصطلاح «رها کردن» که دبیرکل نگوین ون لین از آن استفاده کرد، برای همیشه زنده خواهد ماند، زیرا روح نوآوری در ادبیات و هنر است. اول از همه، این نوآوری در ایدئولوژی است: «قلم را خم نکن، باید آنچه را که فکر میکنی بنویسی.» از آنجایی که این وظیفه بسیار دشوار و پیچیده بود، نگوین ون لین، دبیرکل، دشواریها را از طریق آرزوهای محبتآمیز، عمیق و ظریف خود پیشبینی کرد: «برای شما رفقا آرزوی سلامتی، پشتکار و شجاعت دارم.»
در نهایت، نوآوری در ادبیات و هنر، پاسخ به این سؤالات است: نوآوری در چه چیزی؟ چگونه آن را انجام دهیم؟ چرا هنوز آثار خوبی وجود ندارد؟ برای داشتن آثار خوب بیشتر چه باید کرد؟ این موارد زیاد گفته شده است، اجازه دهید بیشتر در مورد «رها کردن» خود هنرمندان بگویم. یک نمونه بارز، داستان مستند « هانوی از چشمان چه کسی» به کارگردانی تران ون توی است. این مستند در سال ۱۹۸۲ تکمیل شد، اما به دلیل اینکه افکار عمومی میگفتند «مشکلاتی وجود دارد»، هنوز منتشر نشده است.
در اکتبر ۱۹۸۳، نخست وزیر فام ون دونگ فیلم را تماشا کرد و یادآوری کرد که باید به صورت عمومی اکران شود. اما به دلیل نیرویی نامرئی، این فیلم هنوز در سینماها اکران نشده بود. تا ماه مه ۱۹۸۷ که نگوین ون لین، دبیرکل حزب، شخصاً آن را تماشا کرد و درخواست اکران آن را داد، این ممنوعیت به طور جدی اجرا نشد. بنابراین، «ممنوعیت» ممکن است از «بالا» نباشد، اما رشته نامرئی که افکار هنرمندان را به هم پیوند میدهد، در درون خود تیم نهفته است. آیا جایی «ترس از سایهها» وجود دارد؟ آیا حسادت، عدم احترام، عشق و کمک صادقانه به یکدیگر وجود دارد؟...
۳. قایق ادبی ویتنام پس از سال ۱۹۸۶، گویی سکاندار جدیدی پیدا کرده بود، گویی نیروی محرکه جدیدی یافته بود، درست در مدار باد موافق نوآوری کشور قرار گرفت، با افتخار بر اقیانوس زندگی اوج گرفت و به سوی افق استقلال، آزادی و سوسیالیسم رهسپار شد و بدین ترتیب دستاوردهای بزرگی را به دست آورد. نامهای جدید بسیاری در دنیای ادبیات ظهور کردند، مانند: بائو نین، هو آن تای، دا نگان، نگوین نگوک تو، تران آن تای، مای ون فان، لو نگوک ترا، دو لای توی...
در واقع، فصل برداشت هرگز چنین دستاوردهای بزرگی نداشته است. نشان برجسته ادبیات، سه اثر نثر عالی است که در سال ۱۹۹۱ جایزه انجمن نویسندگان ویتنام را از آن خود کردند: «اندوه جنگ» (بائو نین)، «سرزمین مردمان بسیار و ارواح بسیار» (نگوین خاچ ترونگ)، «اسکله بدون شوهر» (دونگ هوئونگ). در صحنه تئاتر، نمایشنامههای لو کوانگ وو افکار عمومی را برانگیخت، سالنهای تئاتر پایتخت و شهرهای بزرگ را روشن کرد و در صحنه بینالمللی با استقبال خوبی روبرو شد. نقاشی ویتنامی با لباسهایی با رنگهای ملی همراه با مدرنیته، با اعتماد به نفس پا به عرصه جهان گذاشت. نمایشگاههای بسیاری از هنرمندان جوان در داخل و خارج از کشور افتتاح شد. بسیاری از فیلمهای ویتنامی در جشنوارههای بینالمللی فیلم شرکت کردند و جوایز بالایی را از آن خود کردند...
از نظر نوآوری، چه از نظر عمق و چه از نظر وسعت، باید به سهم نظریه انتقادی اشاره کنیم. این پایه و اساس نوآوری موفق است. این معرفی نامهایی است که متفکران بزرگ جهان نیز هستند: وی. آی. پروپ، ام. باختین، ام. لاتمن، ام. فوکو، آر. بارت، جی. دریدا، جی. ژنت، اس. فروید، سی. جی. یونگ، ام. هایدگر... به طور کلی، هر 8 گرایش و مکتب نظری (فرمالیسم روسی، نقد مارکسیستی، نقد نو، ساختارگرایی و نشانهشناسی، پساساختارگرایی، پسامدرنیسم، نقد روانکاوانه، نقد پدیدارشناختی) در کشور ما وجود داشتهاند و تأثیر آشکاری بر تعدادی از مطالعات، به ویژه در پایاننامههای دکترا، داشتهاند.
مسیرهای پژوهشی پیشرو در جهان مانند شعرشناسی، روایتشناسی، روانکاوی و ادبیات، هنر، زیباییشناسی دریافت، ادبیات تطبیقی، نشانهشناسی، نظریه گفتمان، نقد بومشناختی... به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین لازم به تأکید است که به لطف استعداد فردی نویسنده، میراث دستاوردهای زبان و فرهنگ ملی و جذب سبکهای جدید نوشتاری از خارج از کشور، ما آثار ادبی بسیار خوبی داریم...
۴. ایدههای دبیرکل نگوین ون لین در مورد نوآوری فرهنگی و هنری به داراییهای فرهنگی کشور تبدیل شدهاند. این ایدههای ارزشمند نه تنها ارزشهای جدیدی خلق میکنند، بلکه درسهای ماندگاری نیز از خود به جای میگذارند.
اولاً، درس، پیروی دقیق از رهبری حزب است. بر اساس رویه از نوسازی سال ۱۹۸۶ تا قطعنامه پنجمین کمیته مرکزی، جلسه هشتم، مورخ ۱۶ ژوئیه ۱۹۹۸ حزب در مورد «ساخت و توسعه یک فرهنگ پیشرفته ویتنامی سرشار از هویت ملی»، قطعنامه شماره ۲۳-NQ/TW مورخ ۱۶ ژوئن ۲۰۰۸ دفتر سیاسی در مورد «ادامه ساخت و توسعه ادبیات و هنر در دوره جدید»، قطعنامه شماره ۳۳-NQ/TW مورخ ۹ ژوئن ۲۰۱۴ کمیته مرکزی حزب در مورد «ساخت و توسعه فرهنگ و مردم ویتنام برای برآوردن الزامات توسعه پایدار ملی»... نشاط جدیدی را به فرهنگ و هنر ویتنامی بخشیده است. این نور، تکیهگاه توسعه ادبیات و هنر است. ادبیات و هنر باید زیر پرچم حزب، ماموریت خود را در خدمت به مردم و کشور، برای هدف مردمی ثروتمند، کشوری قوی، دموکراسی، عدالت و تمدن، انجام دهند.
دوم، شعار دبیرکل نگوین ون لین «نگاه مستقیم به حقیقت، انعکاس حقیقت، ارزیابی حقیقت» عینیتبخش دیدگاه مارکسیستی-لنینیستی است که واقعیت را منبع شناخت میداند. ادبیات و هنر، به عنوان شکلی از آگاهی، باید عمیقتر به سرزمین واقعیت بروند، باید به ته رودخانه زندگی شیرجه بزنند تا ماهیت زندگی را درک کنند، بفهمند، تعمیم دهند و توصیف کنند. اگر هنر از واقعیت جدا شود، قطعاً پژمرده خواهد شد. استعداد فقط از زندگی، که از زندگی سرچشمه میگیرد، میتواند شکوفا شود. راه دیگری وجود ندارد، اگر کسی میخواهد استعداد را پرورش دهد، هنرمند باید به ریشه هنر بازگردد، که زندگی رنگارنگ و متنوع حقیقت است.
سوم، تاریخ فرهنگ بشری نشان میدهد که هر آفرینش بزرگی از سنت سرچشمه میگیرد و نشانههای روشنی از نوآوری فردی در آن دیده میشود. بنابراین، آفرینش باید به طور هماهنگ بر بالهای سنت، ملت و نوآوری، مدرنیته، پرواز کند.
چهارم، در بستر انقلاب صنعتی چهارم، هنرمندان برای رقابت با هوش مصنوعی (AI)، مانند درختان سبز، باید با پشتکار ریشههای محکمی در اعماق سرزمینهای سنتی ملت، تمدن جهانی و زندگی معاصر بکارند؛ و با رسیدن به شاخهها و برگهای بلند در آسمان عصر فتوسنتز نور ایدهآل حزب، عشق، صلح و دوستی، تنها در آن زمان میتوانند آثاری خلق کنند که هم مخرج مشترک فرهنگ بشری باشند و هم رنگ و بوی ایدئولوژیک خاص خود را داشته باشند. همانطور که در بالا ذکر شد، پرورش ایدئولوژی سیاسی، اخلاق، موضع و غیرت برای هنرمندان بسیار مهم است و باید به طور منظم، اساسی و مؤثر آموزش داده شود.
دانشیار، دکترا، نویسنده نگوین تان، دانشگاه فنی
*برای مشاهده اخبار و مقالات مرتبط، لطفاً به بخش اسناد مراجعه کنید.
منبع: https://www.qdnd.vn/tu-lieu-ho-so/van-kien-tu-lieu/tong-bi-thu-nguyen-van-linh-gop-phan-khoi-dong-doi-moi-cho-van-hoc-nghe-thuat-phat-trien-835140
نظر (0)