Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

قلب پر از عشق معلم هوین

معلم ها تی هوین، از قوم تای، در کمون تونگ بانگ لا، استان لائو کای، با رویای آوردن دانش برای روشن کردن روستاهای فقیر، بر مشکلات غلبه کرده، در تحصیل و کار سرآمد بوده و از دانش‌آموزان فقیر در مناطق اقلیت‌های قومی در سفر دانششان حمایت کرده است. علاوه بر این، معلم هوین با قلبی سرشار از مشارکت، تریو تی ترانگ، از قوم دائو، متولد ۲۰۰۶، با شرایط بسیار دشوار را به فرزندی خود پذیرفته و او را تا بزرگسالی بزرگ کرده است.

Báo Quân đội Nhân dânBáo Quân đội Nhân dân05/07/2025

عشق سوزان به تدریس

معلم ها تی هوین داستان را اینگونه شروع کرد: «روزهای کلاس من را مشغول نگه می‌دارد، اما زمانی است که شادی و خوشبختی زیادی به همراه دارد. هر تعطیلات تابستانی، احساس می‌کنم خیلی طولانی است زیرا دلم برای مدرسه، کلاسم و دانش‌آموزان خوبم تنگ می‌شود.»

معلم هوین در سال ۱۹۸۱ متولد شد. در آن زمان، تونگ بانگ لا یک کمون فقیر در منطقه اقلیت‌های قومی بود. هوین مانند بسیاری از همسالانش، گاهی سیر و گاهی گرسنه به مدرسه می‌رفت. معلم هوین با لبخندی ملایم گفت: «ذهنیت برخی از دانش‌آموزان این است که درس خواندن "کار سخت" است».

در آن زمان، ترک تحصیل برای دانش‌آموزان اقلیت‌های قومی در تونگ بانگ لا امری عادی بود. بسیاری از اوقات، والدین خوشحال بودند زیرا داشتن کسی در خانه به معنای کار بیشتر بود. زمانی بود که من به ترک تحصیل با دوستانم فکر می‌کردم، اما نصیحت معلمانم مبنی بر اینکه "باید سعی کنی خوب درس بخوانی. زیرا یادگیری به تو کمک می‌کند خوب غذا بخوری، لباس‌های نو برای پوشیدن داشته باشی و به اعضای خانواده‌ات در تهیه غذا و لباس کمک کنی"، مرا به رفتن به مدرسه و کلاس ترغیب کرد.

قلب پر از عشق معلم هوین

معلم ها تی هوین (سمت راست) و تریو تی ترانگ (با لباس آئو دای).

بنابراین، در حالی که بیشتر دوستانش پس از اتمام دوره متوسطه در تونگ بانگ لا، مدرسه را ترک کردند، هوین به تحصیل در دبیرستان که تقریباً 20 کیلومتر از خانه فاصله دارد، ادامه داد. از آنجا که مدرسه دور است، هوین مجبور بود در یک مدرسه شبانه‌روزی درس بخواند. هر دوشنبه صبح، هنگام طلوع آفتاب، هوین در مسیری سنگی پر از سنگ‌های بزرگ و کوچک دوچرخه‌سواری می‌کرد و برنج، سبزیجات و نمک را از خانه به مدرسه حمل می‌کرد. و عصر شنبه، با دوچرخه برمی‌گشت. معلم هوین با لبخندی گفت: «بارها، دوچرخه‌ام پنچر می‌شد یا ناگهان خراب می‌شد، بنابراین مجبور بودم پیاده به مدرسه بروم و سپس پیاده از مدرسه به خانه برگردم.»

پرسیدم: «چه چیزی شما را به حرفه معلمی کشاند؟»

معلم هوین پاسخ داد: «فکر می‌کنم اگر شغل دیگری را دنبال کنم، فقط به خودم یا خانواده‌ام کمک می‌کند زندگی بهتری داشته باشیم. اما اگر معلم شوم، به بسیاری از کودکان کمک می‌کنم خواندن و نوشتن را یاد بگیرند، به این معنی که بسیاری از مردم زندگی بهتری خواهند داشت.»

رویای معلم شدن، هوین را در سفر دانشش یاری کرده است. هوین، معلم، می‌گوید: «بعد از اتمام دبیرستان، در آزمون ورودی مدرسه راهنمایی فرهنگ و هنر (که اکنون دانشکده فرهنگ، هنر و گردشگری، بخش ین بای ، استان لائو کای نام دارد) قبول شدم. در آن زمان، بخشی به دلیل وضعیت اقتصادی دشوار خانواده و بخشی به دلیل طرز فکر مردم تای مبنی بر اینکه دختران فقط باید دبیرستان را تمام کنند، در خانه بمانند تا ازدواج کنند و بچه‌دار شوند، بنابراین در ابتدا والدینم نمی‌خواستند من درس بخوانم. مجبور شدم مدت زیادی به والدینم التماس کنم و حتی قول دادم که کمتر غذا بخورم تا خانواده‌ام تحت تأثیر قرار نگیرد. از آنجا که آنها فرزندشان را دوست داشتند، والدینم موافقت کردند که به من اجازه دهند در مدرسه راهنمایی ادامه تحصیل دهم.»

در روزهایی که هوین رویای خود را دنبال می‌کرد، مجبور بود درس بخواند و پاره وقت کار کند تا به خانواده‌اش در پرداخت شهریه کمک کند. هوین با عزم و اراده، رویای معلم شدن خود را محقق کرد و شروع به کار در مدارس روستاهای دورافتاده استان لائو کای کرد تا به دانش‌آموزان در سفر دانش کمک کند.

قلب مادر هوین

«سلام مامان، سلام عموها»، مکالمه ما با سلام تریو تی ترانگ قطع شد.

از طریق معرفی، متوجه شدیم که ترانگ توسط معلم هوین به فرزندی پذیرفته شده و از کودکی توسط او بزرگ شده است. وقتی فهمید که ما روزنامه‌نگار هستیم و می‌خواستیم درباره حرفه معلمی مادر هوین بدانیم، ترانگ محرمانه گفت: «مادر هوین معلم بسیار خوبی است! یادم می‌آید وقتی کوچک بودم، مادر هوین برای تدریس به کمون مو وانگ می‌آمد. هر روز، مادرم مقداری غذا ذخیره می‌کرد تا با دانش‌آموزان تقسیم کند. بارها به دلیل طوفان، برخی از دانش‌آموزان نمی‌توانستند به خانه بروند، بنابراین مجبور بودند آخر هفته در مدرسه بمانند، مادر برنج و سبزیجات را با آنها تقسیم می‌کرد.»

بعد از داستان، ترانگ از همه اجازه گرفت تا به آشپزخانه برود و به مادرش در آماده کردن ناهار کمک کند. معلم هوین با نگاهی محبت‌آمیز به ترانگ نگاه کرد و گفت:

- ۱۶ سال پیش (۲۰۰۹)، فارغ‌التحصیل شدم و به مدرسه شبانه‌روزی ابتدایی کمون مو وانگ منصوب شدم. در آن زمان، مدرسه شبکه برق نداشت. هر روز، بسیاری از کودکان مجبور بودند تیرهای بامبو را از روی نهر نگوی تیا، از روی کوه‌ها و از میان جنگل‌ها عبور دهند تا به کلاس برسند. در اینجا، کودکان گروه‌های قومی تای، دائو و مونگ از روستاهای دورافتاده توسط مدرسه به عنوان دانش‌آموزان شبانه‌روزی آموزش می‌بینند. والدین اغلب بعدازظهرهای جمعه فرزندان خود را برمی‌داشتند و صبح زود دوشنبه یا بعدازظهرهای یکشنبه آنها را به مدرسه می‌آوردند.

آخر هفته‌ها، چون جاده‌های کوهستانی به خصوص وقتی باران می‌بارد یا سیل می‌آید، رفت و آمد دشوار است، اغلب در مدرسه می‌مانم تا به دانش‌آموزان آواز و رقص یاد بدهم. بچه‌هایی که نزدیک مدرسه زندگی می‌کنند با شنیدن موسیقی و آواز اغلب برای تماشا می‌آیند. در سال ۲۰۱۳، در میان بچه‌هایی که مرتباً برای تمرین رقص و آواز می‌آیند، دختر کوچکی با چشمانی بسیار درخشان، بدنی کوچک و لاغر و هنوز به زبان ماندارین مسلط نشده بود. او همیشه زود می‌رسید و آخر از همه می‌رفت، و کسی نبود که او را سوار یا پیاده کند.

دختری که توجهم را جلب کرد، تریو تی ترانگ، اهل روستای تانگ چان بود که خانواده‌اش در شرایط بسیار سختی قرار داشتند. او از بدو تولد پدرش را نمی‌شناخت و فقط مادرش در خانه‌ای موقت که در کنار رودخانه ساخته شده بود، در کنارش بود. مادرش بیمار بود و حافظه‌اش رو به زوال بود، اما او همچنان سعی می‌کرد برای امرار معاش کار کند. من هم در سختی‌های زندگی مادر و دختر شریک بودم و برای ترانگ غذا می‌پختم و لباس گرم و شلوار می‌خریدم.

روز به روز، عشق معلم هوین به ترانگ قوی‌تر می‌شد. اگرچه زندگی او در ارتفاعات پر از سختی بود، شرایط خانواده‌اش دشوار بود، شوهرش دور از خانه کار می‌کرد و او یک فرزند کوچک داشت که باید از او مراقبت می‌کرد، خانم هوین هنوز هم از ترانگ مانند فرزند خودش مراقبت می‌کرد. معلم هوین در مورد وضعیت ترانگ، آرزویش برای به فرزندی پذیرفتن ترانگ، با شوهرش صحبت کرد و او از او حمایت کرد.

پس از دریافت رضایت مادر بیولوژیکی ترانگ و همچنین مقامات محلی، در سال ۲۰۱۴، خانواده معلم هوین، تریو تی ترانگ را به عنوان عضو جدید پذیرفتند. در سال ۲۰۱۸، هنگامی که ترانگ مدرسه ابتدایی را تمام کرد، از آنجا که کمون مو وانگ مدرسه متوسطه نداشت، معلم هوین از مادر بیولوژیکی ترانگ اجازه خواست و از او اجازه گرفت تا او را برای زندگی با خانواده‌اش به کمون کات تین بیاورد تا بتواند در مدرسه متوسطه کات تین تحصیل کند. در سال ۲۰۲۰، معلم هوین برای تدریس به مدرسه متوسطه کات تین منتقل شد و مراقبت و آموزش ۳ فرزندش را راحت‌تر کرد.

برای ترانگ، روزی که به فرزندی پذیرفته شد، روزی بود که خانواده جدیدی داشت. خانه او بیش از یک کیلومتر از مدرسه فاصله داشت و والدینش برای او دوچرخه‌ای خریدند تا رفت و آمد به مدرسه را آسان‌تر کند. در روزهای بارانی، والدینش او را مانند هر کودک دیگری به مدرسه می‌بردند و برمی‌گرداندند. والدینش معلم‌هایش نیز بودند و به او کمک می‌کردند تا دانش و مهارت‌هایی را که کم داشت، به خصوص اعتماد به نفسی که برای پیشرفت در درس‌هایش نیاز داشت، تکمیل کند.

معلم هوین لبخندی زد و گفت: «من در خانواده همیشه با فرزندانم منصفانه رفتار می‌کنم. اگر چیزی برایشان بخرم، از لباس، غذا، اسباب‌بازی گرفته تا کش مو، برای هر سه نفرشان به اندازه کافی می‌خرم و هرگز به این فکر نمی‌کنم که بین فرزندخوانده و فرزند بیولوژیکی تفاوتی قائل شوم. به فرزندانم یاد می‌دهم که «خواهر بزرگتر، ترانگ، مسئولیت آموزش خواهر و برادرهای کوچکترش را دارد؛ خواهر و برادرهای کوچکتر باید به حرف او گوش دهند». من و همسرم همیشه به ترانگ یادآوری می‌کنیم که ریشه‌هایش را به خاطر داشته باشد و فرزندانش را به دیدار اقوام ببرد.»

«اخیراً، ترانگ در امتحان فارغ‌التحصیلی دبیرستانش شرکت کرد. او گفت که در امتحاناتش نمره خوبی گرفته است. آرزوی نهایی من و همسرم این است که همه فرزندانمان زندگی خوبی داشته باشند. ترانگ آرزو دارد معلم شود و برای تدریس به دانش‌آموزان به زادگاهش بازگردد. اگرچه زندگی خانوادگی ما هنوز دشوار است، من و همسرم تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا فرزندانمان را به بزرگسالی برسانیم.» این گفته معلم ها تی هوین است.

منبع: https://www.qdnd.vn/phong-su-dieu-tra/cuoc-thi-nhung-tam-guong-binh-di-ma-cao-quy-lan-thu-16/trai-tim-yeu-thuong-cua-co-giao-huyen-835307




نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند
صبح پاییزی در کنار دریاچه هوان کیم، مردم هانوی با چشمانی خندان به یکدیگر سلام می‌کنند.
ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول