وقتی توان هونگ به خاطر نگاه خیره مداوم، چهره گرفته و رفتارهای عجیبش در نمایش «آن ترای وونگان کونگ گای» مورد انتقاد قرار گرفت، به حرف آمد.
اخیراً تصاویری از توان هونگ «برادر از پس هزار چالش برآمد» در اولین اجرای خود جنجال آفرید.

بعضی از صفحات طرفداران، لحظات حضور او در این برنامه را با این کامنت منتشر کردند: «توان هونگ مدام خیره نگاه میکرد، چهرهاش در تلویزیون مات و بیتمرکز بود. مشکلش چیست؟»
زیر پست، بسیاری از بینندگان نظرات منفی، نگرشهای طعنهآمیز و شوخیهایی گذاشتند، هرچند که موقعیت را کاملاً درک نکرده بودند.
در پاسخ، توآن هونگ توضیح داد که حالتهای چهرهای که حضار عجیب به نظر میرسیدند، به دلیل کمبود خواب و فشار ناشی از تمرینات شدید بوده است. علاوه بر این، او ناراحت بود زیرا نتایج اولین اجرا آنطور که انتظار میرفت نبود.
«آیا از اینکه نمیتوانید کاری برای قرار دادن گروه در شرایط ناامن انجام دهید، ناراحتید؟ من خیلی ناراحتم چون تمام تلاشم را کردم اما هنوز نتوانستم نتایج خوبی بگیرم. بچهها، الان ساعت ۳ صبح فیلمبرداری داریم.»
این خواننده از تماشاگران التماس کرد که او را ببخشند و قبل از قضاوت، واقعیت برنامه را ببینند. او افزود: «ما مجبور بودیم از ساعت ۷ صبح تا آخر شب، ۴-۵ روز در هفته فیلمبرداری کنیم. دیگر نمیتوانستیم تحمل کنیم، همه ما مریض شدیم.»

توآن هونگ که زمانی خواننده مرد مشهوری با آهنگهای پرفروش بسیاری بود، دورهای بحرانی را پشت سر گذاشت که در آن دائماً نظرات ضد و نقیضی دریافت میکرد. او به دلیل عملکرد رو به افول، آواز نامفهوم و عدم استقبال از محصولات موسیقی تازه منتشر شدهاش مورد انتقاد قرار میگرفت.
از زمان تایید حضورش در برنامه Anh trai vu ngan cong gai، توآن هونگ توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. تلاشها و پیشرفت توآن هونگ در هر قسمت مورد تقدیر قرار میگیرد.
توآن هونگ اعتراف کرد که در مقایسه با دیگر افراد با استعداد «آهسته غذا میخورد و آهسته صحبت میکند» به همین دلیل وقت زیادی برای حضور در تلویزیون ندارد. این خواننده مرد قبلاً نگران بود که وقتی برای اولین بار وارد جامعه میشود، احساس گمگشتگی کند.
«در اولین لحظات فیلمبرداری برنامه، به دلیل حرفهای بودن صدها نفری که ۳۳ عضو گروه «آن ترای ون نگان تروک تورن» را احاطه کرده بودند، فهمیدم که این برنامه آنطور که فکر میکردم، آسان نیست. قوانین بازی مرا بیشتر گیج میکرد، زیرا هیچ آمادگی یا محاسبهای به من نمیدادند، مدام اعضا را جابهجا میکردند، تیمها را تقسیم میکردند، دور هم جمع میشدند و با موضوعات جدید از هم جدا میشدند. گاهی اوقات احساس خفگی میکردم.
با این حال، وقتی از آن آستانه آشنایی عبور کردم، احساس علاقه کردم زیرا سختیهای برنامه باعث شد طرز فکر قدیمی و کند خود را تغییر دهم. شروع به فعالتر شدن کردم و بیشتر در داستانهای گروه شرکت کردم زیرا قبل از آن، میترسیدم که اختلاف سنی زیاد باعث شود به راحتی جذاب نباشم.
منبع






نظر (0)