Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

سه هنرمند مشهور در دنیای هنر آمریکا

Báo Quốc TếBáo Quốc Tế01/09/2024


اجازه دهید سه هنرمند مشهور دنیای هنر آمریکا را معرفی کنم.
Nghệ thuật Mỹ [Kỳ cuối]
چاپلین (چپ) در اولین نقش سینمایی‌اش، ساختن یک زندگی (۱۹۱۴)

چارلی اسپنسر چاپلین (۱۸۸۹-۱۹۷۷) کمدین، فیلمنامه‌نویس، فیلمساز و آهنگساز انگلیسی بود که بیشتر در ایالات متحده شناخته شده است. چاپلین به عنوان یک فیلمساز، پیشگام و یکی از مهمترین چهره‌های سینما در نیمه اول قرن بیستم محسوب می‌شود.

دوران کودکی چاپلین در فقر گذشت. پدرش خواننده بود و مادرش در سالن‌های موسیقی آواز می‌خواند که هر دو فقیر بودند. در شش سالگی برای رقصیدن روی صحنه رفت. در اواخر سال ۱۹۱۳، او توسط فیلمساز بااستعداد آمریکایی، مک سِنِت (۱۸۸۰-۱۹۶۰)، کشف شد.

سال بعد، چاپلین مجموعه‌ای شامل ۳۵ فیلم برای هالیوود ساخت که همگی درباره تعقیب و گریز و پرتاب کیک بودند. چاپلین تصویری معمولی از خود خلق کرد: کلاه خربزه‌ای، سبیل، راه رفتن اردکی، راه رفتن اردکی، کفش‌های بزرگ، شلوار گشاد، که نمایانگر مرد سرگردان و دلشکسته‌ای بود که به لطف شوخ‌طبعی، وقار، حیله‌گری و شانس بر هزاران سختی غلبه می‌کند.

فیلم‌هایی که در دوره ۱۹۱۶-۱۹۱۸، با آماده‌سازی دقیق و روحیه جدی و خلاق او ساخته شد، آثاری عالی محسوب می‌شوند. چاپلین همیشه از قدرتمندان و پلیس انتقاد می‌کرد و خواستار احترام به هر «نماینده غیرنظامی» بود.

وقتی «فیلم‌های ناطق» ظاهر شدند، چاپلین قصد داشت صنعت سینما را ترک کند. اما پس از سه سال کار سخت، او فیلم «روشنایی‌های شهر» (۱۹۳۱) را ساخت، اثری دلخراش که در اروپا به نمایش درآمد. رکود بزرگ اقتصادی به او پیشنهاد داد که «عصر جدید» (۱۹۳۶) را بسازد. فاشیسم در حال ظهور بود، جنگ در شرف وقوع بود، او به فیلم «دیکتاتور» (۱۹۴۰) «متعهد» شد. او مورد حمله مرتجعین قرار گرفت. او فیلم «آقای وردو» (۱۹۴۷) را با لحنی «طنز سیاه» ساخت. جنبش ضد کمونیستی مک‌کارتی در ایالات متحده باعث جنجال شد، او تصمیم گرفت ایالات متحده را ترک کند و به اروپا بازگردد تا «روشنایی‌های صحنه» (۱۹۵۲) را معرفی کند. فیلم‌های فوق او در میان بهترین فیلم‌های تمام دوران قرار دارند.

او به همراه همسر چهارم و فرزندانش، به مدت ۲۵ سال تا زمان مرگش در سوئیس در انزوا زندگی کرد. او خاطرات خود را از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ نوشت.

گرتا گاربو (۱۹۰۵-۱۹۹۰)، با نام واقعی گرتا لوویسا گوستافسون، یک سوئدی-آمریکایی، بزرگترین ستاره زن سینمای کلاسیک هالیوود بود. او فرزند سوم یک خانواده فقیر از طبقه کارگر بود. گاربو از دوران مدرسه به هنر علاقه داشت؛ در سن ۱۴ سالگی، او نقش یک دوشیزه یونان باستان را که خود را فدای پدر و کشورش کرد، در نمایش مدرسه‌ای «ایفیژنی» بازی کرد. این اجرای موفق، گاربو را بیش از پیش به رویای بازیگر شدن سوق داد.

گاربو که به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران زن تمام دوران شناخته می‌شود، به خاطر به تصویر کشیدن شخصیت‌های مالیخولیایی‌اش شناخته می‌شد. بازی و حضور او در سینما به سرعت او را به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران زن هالیوود تثبیت کرد؛ او در اواخر دوران سینمای صامت و "عصر طلایی" هالیوود، ستاره‌ای بین‌المللی بود.

به گفته دیوید دنبی، مورخ و منتقد سینما، گاربو هنر بازیگری صامت را به اوج رساند و تأثیر آن بر مخاطبان غیرقابل انکار است.

گاربو کار خود را با ایفای نقش مکمل در فیلم «افسانه گوستا برلینگ» (۱۹۲۴)، که بر اساس رمانی محبوب از نویسنده سوئدی سلما لاگرلوف ساخته شده بود، آغاز کرد. بازی گاربو توجه لوئیس برت مایر (۱۸۸۴-۱۹۵۷) را جلب کرد و او در سال ۱۹۲۵ او را به هالیوود آورد. گاربو با اولین فیلم صامت آمریکایی خود، تورنت (۱۹۲۶)، توجه‌ها را به خود جلب کرد.

بازی گاربو در فیلم فرشتگان و شیاطین (۱۹۲۶)، سومین فیلمش، او را به یک ستاره بین‌المللی تبدیل کرد. از دیگر فیلم‌های معروف دوران سینمای صامت می‌توان به بانوی مرموز (۱۹۲۸)، تنها استاندارد (۱۹۲۹)؛ بوسه (۱۹۲۹) اشاره کرد. گاربو به بازی در فیلم‌های ناطق مانند ماتا هاری (۱۹۳۱)، سوزان لنوکس - سقوط و ظهور او (۱۹۳۱)، گراند هتل (۱۹۳۱)، ملکه کریستینا (۱۹۳۲)، آنا کارنینا (۱۹۳۵) ادامه داد... گاربو در سن ۳۵ سالگی پس از ساخت ۲۸ فیلم (که نیمی از آنها صامت و نیمی دیگر ناطق بودند) از سینما کناره‌گیری کرد. او از هر فرصتی برای بازگشت به سینما امتناع ورزید، از تبلیغات دوری کرد و زندگی منزوی‌ای را سپری کرد.

مرلین مونرو (۱۹۲۶-۱۹۶۲) بازیگر، مدل و خواننده آمریکایی بود. او نمادین‌ترین و قدرتمندترین «ستاره» بت و افسانه‌ای بود که «ماشین رویایی» سینمای آمریکا و جهان تا به حال به خود دیده بود.

در دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ قرن بیستم، مونرو نماد کمال شهوانیت در بدن زن بود. مونرو در هر حالتی که ایستاده، نشسته، راه می‌رفت و هر حرکتی که می‌کرد، همیشه این حس را القا می‌کرد که از جذابیت بدن خود، از بدنی که برایش افتخار می‌آورد، آگاه است. از نظر جامعه‌شناسی، غرب در نیمه دوم قرن بیستم او را پرچم‌دار انقلاب جنسی، جنبه‌ای از جنبش رهایی زنان، می‌دانست.

اما از طرف دیگر، مونرو به اندازه کافی هوشیار بود که گول شخصیتی را که سینما می‌خواست از طریق نقش‌هایش برایش بسازد، نخورد. او یک استعداد واقعی در بازیگری بود، نه فقط یک مدل که پوستش را به شکلی پیش پا افتاده به نمایش بگذارد.

مونرو در فیلم‌های زیادی بازی کرد، از جمله برخی از فیلم‌های مهم مانند: نیاگارا (۱۹۵۳) درباره زنی با جذابیت غیرمعمول و مظنون به قتل شوهرش؛ مردان موطلایی‌ها را ترجیح می‌دهند (۱۹۵۳)، که تصویر آشنای "موطلایی احمق" را خلق کرد؛ رودخانه بی‌بازگشت (۱۹۵۴)، هفت سال فکر (۱۹۵۵)، یکی از بزرگترین موفقیت‌های گیشه دوران حرفه‌ای او، ایستگاه اتوبوس (۱۹۵۶). او برای فیلم "بعضی‌ها داغش را دوست دارند" (۱۹۵۹) برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن شد.

از میان بیش از ۳۰ فیلمی که مونرو در آنها بازی کرد، هیچ‌کدام بی‌نقص تلقی نمی‌شوند، اما همه آنها در خلق تصویر زنی که تجسم جذابیت و زیبایی بود، نقش داشتند. مدت‌ها پس از مرگش، او همچنان یک نماد اصلی فرهنگ عامه باقی ماند. در سال ۱۹۹۹، موسسه فیلم آمریکا، مونرو را در رتبه ششم فهرست بزرگترین ستاره‌های زن پرده سینما در عصر طلایی هالیوود قرار داد.



منبع: https://baoquocte.vn/ba-nghe-si-noi-tieng-trong-gioi-nghe-thuat-my-284337.html

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ
گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول