
تأیید واقعیت مارکسیسم-لنینیسم
انقلاب اکتبر در روسیه نه تنها پیروزی طبقه کارگر و زحمتکشان روسیه، بلکه پیروزی تئوری انقلابی علمی ، و نمایشی قدرتمند از سرزندگی و واقعگرایی مارکسیسم-لنینیسم بود.
لنین مارکسیسم را به ارث برد و خلاقانه توسعه داد و دکترین رهایی بشر مارکس را به واقعیتی زنده در زندگی سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد. تحت رهبری نبوغآمیز حزب بلشویک به رهبری لنین، طبقه کارگر و مردم زحمتکش روسیه برای سرنگونی سلطه بورژوازی، لغو دولت کهنه بورژوازی و تأسیس اولین دولت شوروی در تاریخ - نوع جدیدی از دولت مردم، توسط مردم و برای مردم - قیام کردند. تولد دولت شوروی دوران جدیدی را در تاریخ بشر گشود، دورانی که در آن مردم زحمتکش برای اولین بار صاحب سرنوشت خود شدند.
پیروزی انقلاب اکتبر اساساً سرنوشت روسیه را تغییر داد و مردم روسیه را از بردگان به اربابان کشور تبدیل کرد و در عین حال تأثیر عمیقی بر روند توسعه جهان گذاشت. انقلاب اکتبر به منبع بزرگی از تشویق برای جنبش انقلابی پرولتاریای بینالمللی تبدیل شد و الهامبخش و ایجادکننده اعتماد به نفس برای جنبش آزادیبخش ملی در کشورهای مستعمره و وابسته در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، از جمله ویتنام، بود.
مهمتر از آن، پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه حقیقتی با ارزش جهانی را ثابت کرد: وقتی نظریه علمی انقلابی با مبارزه عملی زحمتکشان پیوند میخورد، به نیروی مادی عظیمی تبدیل میشود که میتواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد.
اصول مارکسیسم-لنینیسم را درک کنید
یکی از بزرگترین و ماندگارترین درسهایی که انقلاب اکتبر روسیه برای جنبش انقلابی جهان به جا گذاشت، درک محکم، به کارگیری خلاقانه و پایبندی پایدار به اصول اساسی مارکسیسم-لنینیسم است.
انقلاب اکتبر روسیه درس پایداری در موضع طبقه کارگر را نشان داد، که همواره منافع طبقه کارگر و زحمتکشان را در اولویت قرار میدهد و آن را نیروی محرکه اصلی انقلاب سوسیالیستی میداند. انقلاب تنها زمانی میتواند پیروز شود که طبقه کارگر نقش رهبری ایفا کند و در عین حال اتحاد نزدیکی با دهقانان - پرجمعیتترین نیروی جامعه روسیه در آن زمان - برقرار کند. پایداری در موضع طبقاتی به حزب بلشویک کمک میکند تا اهداف استراتژیک خود را حفظ کند و فریب نیروهای بورژوازی و ارتجاعی را نخورد و به خطر نیندازد.
انقلاب اکتبر به روشنی درس روحیه حزبی را در سیاست و ایدئولوژی نشان داد. ولادیمیر لنین تأکید کرد که حزب کمونیست باید با وحدت بالا در تئوری، ایدئولوژی، سازماندهی و عمل، پیشتاز طبقه کارگر باشد. ساختن نوع جدیدی از حزب - حزب پرولتاریا مجهز به تئوری مارکسیستی-لنینیستی و با انضباط آهنین - پیشنیازی برای تضمین این است که انقلاب روسیه در مسیر درست حرکت کند و پیروز شود.
انقلاب اکتبر نمونه بارزی از درس تلفیق نزدیک نظریه و عمل است. ولادیمیر لنین زمانی تأکید کرد که: «بدون نظریه انقلابی، هیچ جنبش انقلابی نمیتواند وجود داشته باشد»[1]؛ «فقط حزبی که با یک نظریه پیشرفته هدایت میشود میتواند نقش یک مبارز پیشتاز را ایفا کند»[2]. او نه تنها آموزههای مارکسیستی را به ارث برد، بلکه به طور خلاقانهای آن را توسعه داد تا با شرایط خاص روسیه در اوایل قرن بیستم مطابقت داشته باشد.
انقلاب اکتبر درس رادیکالیسم و پایداری در هدف سوسیالیستی را تأیید کرد. لنین همیشه تأکید میکرد که انقلاب پرولتری باید تا انتها پیش برود و نمیتواند در اصلاحات نیمبند متوقف شود. همین پایداری بود که به حزب بلشویک کمک کرد تا جرأت کند قاطعانه عمل کند، به سرعت از فرصت تاریخی استفاده کند، دولت بورژوازی را سرنگون کند و دولت شوروی را تأسیس کند - نوع جدیدی از دولت مردمی، توسط مردم و برای مردم.
نوآوری و خلاقیت در به کارگیری مارکسیسم-لنینیسم
انقلاب اکتبر روسیه حقیقتی عمیقاً مهم را ثابت کرده است، اینکه وفاداری به مارکسیسم-لنینیسم به معنای پیروی از کلیشه یا کپیبرداری مکانیکی از مدلهای قدیمی نیست، بلکه باید همواره با روحیه نوآوری و خلاقیت، مطابق با شرایط تاریخی و اجتماعی خاص هر کشور و هر دوره، همراه باشد. بر اساس وفاداری مطلق به ماهیت انقلابی و علمی مارکسیسم، و. لنین دائماً نظریهها را توسعه داده و تکمیل کرده و دکترین مارکسیستی را به اوجهای جدیدی رسانده و الزامات دوران امپریالیستی و جنبش انقلابی پرولتاریای جهانی را برآورده ساخته است.
لنین نظریه انقلاب پرولتری در دوره امپریالیستی را توسعه داد. او به قانون حرکت ناموزون سرمایهداری اشاره کرد و اظهار داشت که انقلاب پرولتری میتواند در یک یا چند کشور سرمایهداری ضعیفتر پیروز شود و لزوماً نباید همزمان در همه کشورهای سرمایهداری، آنطور که مارکس در ابتدا معتقد بود، رخ دهد. از آنجا، او روسیه را به عنوان "ضعیفترین حلقه" در نظام سرمایهداری شناسایی کرد و میتواند کاملاً به مکانی تبدیل شود که انقلاب پیروزمند پرولتری در آن آغاز شود. این یک پیشرفت خلاقانه با اهمیت استراتژیک بود که مسیر جداگانهای را برای جنبش انقلابی جهانی گشود.
و. لنین نظریه نوع جدیدی از دولت را توسعه داد که همان دولت شوروی زحمتکشان است. دولت شوروی یک شکل سیاسی جدید است که منعکس کننده ماهیت دموکراتیک طبقه کارگر و نشان دهنده تسلط واقعی زحمتکشان است. و. لنین در مواجهه با مشکلات پس از انقلاب موفق، یک سیاست اقتصادی جدید پیشنهاد کرد که امکان احیای نسبی اقتصاد خصوصی و روابط کالایی را تحت کنترل دولت سوسیالیستی فراهم میکرد. این بیان زندهای از تفکر خلاق و گواهی بر دیدگاه انعطافپذیر، دیالکتیکی و عملی و. لنین در حفاظت از دستاوردهای انقلاب است.
معنا و درسهایی برای انقلاب کنونی ویتنام
برای ویتنام، درسهای انقلاب اکتبر روسیه هنوز هم ارزش زیادی دارند و اهمیت عمیقی در آرمان ساختن و دفاع از سرزمین پدری سوسیالیستی امروز دارند. در بستر جهانی شدن و ادغام فزاینده بینالمللی، همراه با توسعه قوی علم، فناوری و تحول دیجیتال، لازمه انقلاب ویتنام این است که هم در اهداف و اصول خود ثابت قدم باشد و هم در تفکر و روشهای عمل خود نوآورانه عمل کند تا بتواند با انعطافپذیری با شرایط جدید سازگار شود.
درس اول این است که همیشه به مارکسیسم-لنینیسم، اندیشه هوشی مین و هدف استقلال ملی مرتبط با سوسیالیسم پایبند باشیم. این پایه و اساس ایدئولوژیک و قطبنمای تمام دستورالعملها و سیاستهای حزب کمونیست ویتنام است. واقعیت بیش از ۹۰ سال مبارزه انقلابی و نزدیک به ۴۰ سال نوسازی ثابت کرده است که تنها با ثابت قدم ماندن در مسیر سوسیالیستی، ملت ما میتواند به طور پیوسته توسعه یابد، استقلال و خودمختاری را حفظ کند و قدرت وحدت ملی بزرگ را ارتقا دهد.
درس دوم، نوآوری مداوم در تفکر نظری، روشهای رهبری و در توسعه عملی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، دفاع ملی و امنیت است. نوآوری به معنای تغییر هدف نیست، بلکه یافتن مسیر و مدل مناسبتری برای اجرای مؤثر هدف سوسیالیستی در شرایط جدید است.
درس سوم، ترکیب هماهنگ ثبات قدم در اصول انقلابی با انعطافپذیری در کاربرد عملی است. ثبات قدم بدون خلاقیت به محافظهکاری منجر میشود، در حالی که انعطافپذیری که از اصول منحرف شود، انقلاب را از مسیر خود خارج میکند. بنابراین، ترکیب روان شجاعت سیاسی و هوش خلاق عاملی است که تضمین میکند انقلاب ویتنام به طور پیوسته به توسعه خود ادامه دهد.
انقلاب اکتبر روسیه همیشه یک نقطه عطف درخشان و مکتب بزرگی برای تسلط بر اصول و در عین حال نوآوری و خلاقیت مداوم در به کارگیری مارکسیسم-لنینیسم خواهد بود. این درس برای ویتنام امروز و فردا اهمیت استراتژیک دارد.
[1] ویلنین: آثار کامل، انتشارات ملی سیاسی، حقیقت، هانوی، 2005، جلد 6، صفحه 30. [2] ویلنین: همان منبع، جلد 6، صفحه 32.
منبع: https://nhandan.vn/bai-hoc-ve-nam-vung-nguyen-tac-khong-ngung-doi-moi-sang-tao-chu-nghia-mac-lenin-post921280.html






نظر (0)