Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

یک وعده غذایی گرگ و میش در میان دود عصرگاهی.

Việt NamViệt Nam15/03/2024

هر کسی که در روستا زندگی کرده یا دوران کودکی فقیرانه‌ای داشته باشد، آن شام‌های پر از احساسات را به یاد خواهد آورد.

در قدیم، روستاها برق نداشتند، حتی چراغ‌های نفتی را هم زود روشن نمی‌کردند. غروب که می‌شد، وقتی خورشید غروب می‌کرد و حیاط تاریک می‌شد، بالاخره شام ​​را می‌خوردند. فقط یک زیرانداز کهنه بود که روی زمین پهن می‌کردند. اگر خانواده‌ای فقط دو یا سه نفر بودند، زیرانداز را روی زمین پهن نمی‌کردند، بلکه روی ایوان جلوی خانه می‌نشستند و از چراغی که از تیرهای سقف آویزان بود و هم داخل و هم بیرون خانه را روشن می‌کرد، استفاده می‌کردند.

عکس: اینترنت.
عکس: اینترنت.

در قدیم، یک وعده غذایی عصرانه معمولی در روستاها فقط شامل یک قابلمه سیب‌زمینی مخلوط با سایر سبزیجات بود. غذاهای خوش‌طعم شامل یک بشقاب میگوی سرخ‌شده نمک‌سود، یک کاسه ماهی خورشتی در سس سویا یا با آلوچه وحشی، و یک بشقاب برگ سیب‌زمینی شیرین و اسفناج آبی آغشته به خمیر خرچنگ یا خمیر سویای تخمیر شده بود. در فصل صدف، یک کاسه سوپ صدف با گوجه‌فرنگی یا چند ماهی کوچک صید و پخته شده با میوه‌های ترش مانند میوه ستاره‌ای و موز سبز وجود داشت.

شام، پایان یک روز سخت کاری در مزارع و دامنه تپه‌ها را نشان می‌داد. این غذا عمدتاً توسط مادربزرگ‌ها، مادران یا خواهرانی تهیه می‌شد که برای روشن کردن آتش به آشپزخانه‌ی ویران شده هجوم می‌آوردند. از آشپزخانه، دود غلیظ و خاکستری رنگی از کاه خشک بیرون می‌آمد و حیاط و خانه را پر می‌کرد. بسیاری از غذاها با عجله پخته می‌شدند، و چندین اجاق همزمان روشن بودند و ابر غلیظی از دود ایجاد می‌کردند. هنوز به یاد دارم که در کودکی برای پختن غذا با کاه خشک یا سوزن‌های کاج به گوشه‌ی آشپزخانه می‌خزیدم؛ این توصیف رمانتیک و شاعرانه‌ای از یک اجاق درخشان نبود. کسی که با کاه آشپزی می‌کرد، مجبور بود ساعت‌ها کنار اجاق بنشیند، مدام کاه را به صورت دسته‌هایی جمع کند و با استفاده از چنگک آن را به داخل آتش هل دهد. این گوشه‌ی تاریک و دودآلود آشپزخانه همیشه تاریک بود، حتی بعد از تاریکی هوا تاریک‌تر. نور از چراغ نفتی نمی‌آمد، بلکه از نور آتش می‌آمد. به دلیل دود، چشم همه می‌سوزید و می‌سوزید.

در قدیم، مادربزرگ‌ها، مادران و عمه‌ها برنج را با دقت زیادی در قابلمه‌های سفالی می‌پختند، زیرا یک حادثه کوچک باعث شکستن آن می‌شد. آنها از حرارت متوسط ​​استفاده می‌کردند و وقتی برنج تقریباً پخته می‌شد، آن را به گوشه‌ای از آشپزخانه می‌پیچیدند و در خاکستر کاه قرار می‌دادند تا پخت آن تمام شود. پختن سوپ، جوشاندن سبزیجات یا پختن ماهی نیز باید سریع انجام می‌شد؛ زمانی که آن را بیرون می‌آوردند، هوا تاریک شده بود. هنگام باز کردن درب قابلمه برنج، آنها مجبور بودند با مهارت از چوب غذاخوری استفاده کنند تا خاکستر چسبیده به برنج را جدا کنند تا سگ‌ها و گربه‌ها بتوانند آن را بخورند. در بسیاری از خانواده‌های فقیر، عروس از کاسه خودش غذا می‌خورد و برنج سفید و سیب‌زمینی شیرین نرم را به پدر، مادر یا پدربزرگش می‌داد... حتی در تاریکی، شام همیشه پر جنب و جوش بود. قبل از غذا، بچه‌ها به نوبت پدربزرگ و مادربزرگ، والدین و خواهر و برادرهای بزرگتر خود را دعوت می‌کردند. کوچکترها بزرگترها را دعوت می‌کردند. خود غذا مفصل نبود، اما همه چیز از مزارع، روستا و همسایگان با شور و شوق مورد بحث قرار می‌گرفت.

در قدیم، نشستن همه دور میز مهم بود؛ به ندرت پیش می‌آمد که مردم قبل یا بعد از دیگران غذا بخورند. بنابراین، شام همیشه نمادی از تجدید دیدار خانواده در خانه‌های کاهگلی بود. این غذا سختی‌ها و شادی‌های زندگی را تسکین می‌داد. پیش از این، وقتی به جنوب رفتم، خانواده‌های زیادی را دیدم که به فرزندانشان کاسه‌های برنج می‌دادند تا بخورند، صرف نظر از اینکه چه کسی اول یا آخر غذا می‌خورد. شاید به دلیل عادت و رسم بود. با این حال، امروزه بسیاری از خانواده‌ها، هر چقدر هم که تلاش کنند، به ندرت شام دسته جمعی می‌خورند. بنابراین، بسیاری از ساکنان شهر، پس از بازگشت به زادگاه خود، اغلب ترجیح می‌دهند برای غذا خوردن، حصیرهایی را در حیاط پهن کنند. مردم گاهی اوقات با نگه داشتن یک کاسه برنج، خیره شدن به درختان موز و بیشه‌های بامبو که در نسیم تکان می‌خورند، در میان دود غروب، به یاد عزیزانی که زمانی آنجا نشسته بودند و اکنون دور هستند، احساس غم و اندوه می‌کنند.

صرف شام در حیاط قدیمی روستا برای کسانی که آن را تجربه کرده‌اند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است و آن را برای همیشه به یاد خواهند داشت.

دونگ مای آن


منبع

نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

نمای نزدیکی از کارگاه ساخت ستاره LED برای کلیسای جامع نوتردام.
ستاره کریسمس ۸ متری که کلیسای جامع نوتردام در شهر هوشی مین را روشن می‌کند، به طور ویژه‌ای چشمگیر است.
هوین نهو در بازی‌های SEA تاریخ‌ساز شد: رکوردی که شکستن آن بسیار دشوار خواهد بود.
کلیسای خیره‌کننده‌ای در بزرگراه ۵۱ برای کریسمس چراغانی شد و توجه همه رهگذران را به خود جلب کرد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کارها

کشاورزان در روستای گل سا دِک مشغول رسیدگی به گل‌های خود هستند تا خود را برای جشنواره و تِت (سال نو قمری) ۲۰۲۶ آماده کنند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول