زن "مقدس" درباره پول اهدایی برای اول اکتبر صحبت میکند
نگوین تی توییت مای - که ۵ سال عضو کلیسا بوده و زمانی همسر یکی از رهبران گروه بوده است - با یادآوری روزهایی که مجبور بود نگران پول نذورات و سهم درآمد ماهانهاش باشد، بدنش میلرزد، که این امر بدن او را ضعیف کرده و باعث شده بود از مشکلات معده رنج ببرد.
مای زمانی را به یاد میآورد که سازمان فکر میکرد او ایمان کافی دارد و کسانی که در کلیسا سمت داشتند به او درس «کمربند آسمانی را ببند» را آموختند تا به تدریج روانشناسی او را دستکاری کنند و مای را به این باور برسانند که تقدیم یک دهم از قربانی، یک برکت است.
مای باید یک دهم پولی را که والدینش برای تحصیل او میفرستند، بپردازد. وقتی این «قانون» برداشته شود، دانشآموزانی مانند مای مجبور به پرداخت هزینه نخواهند بود.
بعد از فارغالتحصیلی، مای مجبور بود هر ماه ۱۰٪ از درآمدش از شغل پاره وقتش، به علاوهی پول پیشکشها را که حدود ۵۰۰۰۰۰ دونگ میشد، بپردازد. بنابراین، مای مجبور بود در تمام هزینههایش صرفهجویی کند تا آنها را پوشش دهد.
غذاهایی که فقط شامل برنج با بادمجان، یا برنج با پودر چاشنی، یا صرفاً نودل فوری بودند... کمکم برای دختری که مانند «گوهر گرانبها»ی خانواده بود، آشناتر شدند.
مای همچنین گفت که «مقدسین» مجبور بودند روز شنبه، یعنی روز سبت، به عبادت بروند، بنابراین آنها فقط میتوانستند از دوشنبه تا جمعه کار کنند. پیدا کردن شغل از قبل دشوار بود، بنابراین حتی دشوارتر هم شد. به این موارد، تعطیلات و لزوم رعایت «سهمیه» تعداد روزهای موعظه در هفته را اضافه کنید، بنابراین بسیاری از مردم مجبور بودند هر 2-3 ماه شغل خود را تغییر دهند زیرا نمیتوانستند محدودیت زمانی را رعایت کنند.
«به دلیل محدودیتهای زمانی سختگیرانه، بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه هنوز فقط کارهایی مانند فروش مسواک، نان یا دستمال توالت انجام میدهند... و منتظر پایان دنیا هستند.»
ما فقط یک دهم از نذری خود را پرداختیم، بدون اینکه از ما پرسیده شود کجا میرود یا چگونه خرج میشود. آنها تأکید کردند که پرسیدن اینکه پول برای چیست، کفر است. فقط به ما گفته شد که نذری به برادران و خواهران ما در بهشت تعلق خواهد گرفت.
نه تنها این، بلکه کلیسا تأکید کرد که کسانی که به بهشت بازگردند از نذوراتی که ارائه دادهاند لذت خواهند برد، خانههایی در بهشت خواهند ساخت و پاداشهایی مانند ستارهها و کهکشانها خواهند داشت... " ، مای به طور محرمانه گفت.
با یادگیری در مورد پیشکش ۱/۱۰، به مای یاد داده شد که دقیقاً ۱/۱۰ بدهد، نه اینکه کمتر بدهد، بلکه بیشتر بدهد اشکالی ندارد. حتی دادن ۱۰۰۰ سکه کمتر از پیشکش ۱/۱۰، دزدیدن پول خداست. آنها همچنین اشاره کردند که کسانی که پیشکش ۱/۱۰ را دریافت میکنند بسیار خوش شانس هستند.
همچنین طبق گفته مای، آنها گفتند که مجاز به تقدیم است، نه اینکه باید 1/10 تقدیم کنند، و اجباری نبود، اما هر که این تقدیم را تقدیم نکند، به دریاچه جهنم محکوم خواهد شد، بنابراین «مقدسین» همگی ترسیدند و مطیعانه اطاعت کردند.
نذری ۱/۱۰ در یک پاکت سفید با کد زندگی که با کد محلی شروع میشود (کد هانوی M06 است) قرار داده میشود. کد زندگی همچنین شامل تاریخ تولد دوباره معنوی، که تاریخ غسل تعمید و تبدیل شدن به "قدیس" کلیسا است، به همراه مجموعهای از اعداد برای هر شخص است.
هر فرد باید قانون زندگی خود را به خاطر بسپارد تا وقتی دنیا به پایان میرسد، خواندن آن قانون او را به بهشت ببرد.
علاوه بر رمز زندگی، روی پاکت نذورات ۱/۱۰، نام کامل، شماره تلفن و صهیون (شاخه کلیسایی که به آن تعلق دارید) خود را بنویسید و سپس نذورات را به افراد بالاتر مانند رهبر منطقه، رهبر گروه یا شماس بدهید.
نگوین های - که به مدت ۶ سال عضو این کلیسا بود و به مقام رهبر گروه رسیده بود - در دوران خود به عنوان یک "قدیس" نیز در انزوای اجتماعی زندگی میکرد، از تمام خواستههای دنیوی و همچنین روابط خود دست میکشید، شغل متوسطی داشت تا پول کافی برای تأمین هزینههای زندگی و هدایای هفتگی و همچنین ۱/۱۰ هدایا داشته باشد.
به گفته های، ۱/۱۰ گرانترین بخشش است. مردم در کلیسا میگویند که این کار اجباری نیست، اما در واقع اجباری است زیرا قانون این است که اگر شما یک «قدیس» هستید، باید ۱/۱۰ از پولی را که به دست میآورید، اهدا کنید. فرد مسئولی که ایمانش آزمایش شده است، آن مبلغ را از «قدیسان» جمعآوری کرده و به سازمان بازمیگرداند.
نگوین های مثالی زد، اگر یک "مقدس" در عرض ۱ ماه ۲۰ میلیون دانگ درآمد داشته باشد، باید ۱/۱۰ مبلغ پیشنهادی، یعنی ۲ میلیون دانگ، را ارائه دهد. علاوه بر این مقدار پول، پول زیادی هم وجود دارد، افرادی با این سطح درآمد، هر ماه، فقط با محاسبه پول پیشنهادی، باید حدود ۳ میلیون دانگ خرج کنند.
های کسی بود که قبل از ارسال پول، آن را شمرد. نذورات زیادی وجود داشت و افراد زیادی در هانوی در آن شرکت کردند، بنابراین هنگام شمارش، پول نذورات در ۱ ماه از ۱ سیون میتوانست تا چند صد میلیون دونگ باشد.
زوایای پنهانی که نگوین های به آنها اشاره کرد، چیزهایی هستند که «مقدسین» یا «واعظینی» که غرق در عبادت، تقدیم قربانی، مطالعه کتاب مقدس و... هستند و با عشق والدین خود آرامش مییابند، هرگز از پادشاهی بهشت با زندگی آزاد و آسان خود آگاه نخواهند شد. وقتی آنها مقام رهبر گروه را در کلیسا به دست میگیرند، فریبهای درونشان به تدریج آشکار میشود.
او گفت که در ویتنام، سمتها در «کلیسای مادر خدا» به این صورت طبقهبندی میشوند: قدیس - مبشر - رهبر منطقه - رهبر منطقهای - رهبر گروه - شماس - مبشر.
نگوین های در سال ۲۰۱۶ درست پس از فارغالتحصیلی از مدرسه به کلیسا پیوست و توسط برادرش بشارت داده شد، بنابراین بدون هیچ شکی، او به سرعت به یکی از "قدیسان" این سازمان تبدیل شد.
پس از ۶ سال پیوستن به کلیسا، از «سنت»، های به عنوان رهبر منطقه و سپس رهبر گروه منصوب شد و حدود ۱۰۰ نفر را مدیریت کرد، زمانی که ایمانش آزمایش شد و ایمانش قطعی شد. های با زنی ازدواج کرد که او نیز در کلیسا بود.
به گفته او، این مقام والایی است، اگر انسان ایمان مطلق نداشته باشد، برای سازمان بسیار خطرناک خواهد بود زیرا آنها به تدریج چیزهایی را آشکار خواهند کرد که «مقدسین» نمی توانند تصور کنند و برای افرادی با ایمان عادی، وقتی آن را بشنوند، قادر به پذیرش آن نخواهند بود.
سوزنِ توی کیسه بالاخره بیرون میآید. هر چه مدت بیشتری در کلیسا کار کند و مقامش بالاتر برود، تناقضات و اعمال مشکوک این سازمان بیشتر آشکار میشود. ایمان نگوین های به تدریج محو میشود و به صفر برمیگردد.
«آنها به من یاد دادند که برای معلولین موعظه نکنم، با افراد فاسد (گانگسترها) یا افرادی که مشکلات اقتصادی دارند مانند گداها، بیخانمانها، معاشرت نکنم...
مقامات زن نباید باردار شوند. همسر من نیز اجازه بارداری یا زایمان ندارد. اگر باردار شود، آنها به صورت خصوصی با او ملاقات میکنند تا به او بگویند سقط جنین کند و تهدید میکنند که اگر بچه را نگه دارد، دیگر اجازه نخواهد داشت سمت فعلی خود را داشته باشد. کسانی که نقش رهبر تیم یا بالاتر را بر عهده گرفتهاند، از از دست دادن سمت خود بسیار میترسند.
خود های نیز با موردی مواجه شد که همسر رهبر یک گروه باردار شد، اما اعضای کلیسا نتوانستند او را متقاعد کنند، نوزاد به دنیا آمد و هر دو زن و شوهر مقام خود را از دست دادند و به مقام «مقدسین» تنزل مقام یافتند.
های گفت کسانی که از شماس و بالاتر از همه، سمتهایی داشتند، حقوق دریافت میکردند. در مورد رهبران گروه مانند های، اگرچه حقوقی دریافت نمیکردند، اما از امتیازاتی برخوردار بودند که هیچ «مقدس» دیگری نمیشناخت یا از آن برخوردار نبود.
های اشاره کرد که ماهی یک بار، رهبران گروه تا شماسها میتوانند در رستوران غذای خوب بخورند. در ویتنام، مقامات هنوز هم اجتماعات کلیسا را محدود میکنند، بنابراین غذا خوردن در بیرون از خانه محدود شده است، در عوض، مردم برای صرف یک وعده غذایی مجلل در خانه کسی جمع میشوند.
تقریباً هر ۳ ماه، این افراد یک بار فرصت سفر دارند. طبق تحقیقات و تصاویری که توسط افراد دارای سمت در کلیسا در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، در اوایل سال ۲۰۲۳، آنها یک سفر بهاری ترتیب دادهاند.
«آنها این لذت را مخفی نگه میداشتند، اما به «مقدسین» یاد میدادند که آرزوی این زندگی را نداشته باشند، سفر نکنند، بیرون رفتن و خوش گذراندن، خوب غذا خوردن و خوب لباس پوشیدن را فراموش کنند و بعداً در بهشت از آن لذت ببرند.»
های به یاد آورد: «وقتی من یک قدیس بودم، بدون هیچ مشکلی از آن چیزها اطاعت میکردم. اما وقتی رهبر گروه شدم، دیدم که آن آموزهها بسیار اشتباه بودند و برای «قدیسان» که هر روز جان خود را برای این سازمان به خطر میانداختند، متاسفم.»
نه تنها این، بلکه سرپرست گروه اجاره یک آپارتمان بزرگ و راحت را نیز از کلیسا دریافت میکند. مایحتاج روزانه مانند دستمال کاغذی، خمیردندان، برنج، گوشت و غیره، حتی کوچکترین اقلام، سرپرست گروه فقط باید آنها را فهرست کرده و برای شماس ارسال کند و کسی آنها را برای استفاده بدون نگرانی از صرف هزینه برای خرید آنها ارسال خواهد کرد. با این حال، همه چیز مادی است، سرپرستان گروه مانند های پول نقد یا حقوق دریافت نمیکنند.
های پرسید: «پول این از کجا میآید؟ این همان پولی است که قدیسان به آن خدمت میکنند.» های حتی مرتباً هدایایی از کلیساهای خارج از کشور مانند: تونیک، جینسینگ، لباس، حوله و غیره دریافت میکند.
«این بسیار متناقض است. خود شماسها یا رهبران گروه از چنین چیزهایی لذت میبرند، اما وقتی با «مقدسین» روبرو میشوند، خود را بدبخت، فقیر، از هر نظر فاقد، و بسیار ریاکار نشان میدهند.»
آقای های با عصبانیت گفت: «من خودم هم «اینطوری دروغگو» هستم.» خیلی وقتها هنوز فکر میکنم، چرا اینقدر منحرف شدهام؟ قبل از آمدن به اینجا، همه ذاتاً خوب بودند، اما کلیسا افرادی مثل من را منحرف کرده است. خوشبختانه، من هنوز به اندازه کافی هوشیار هستم که آن دروغها را تشخیص دهم و تغییر کنم.»
در حال حاضر، او و همسرش به خواست خودشان از آن سازمان فرار کردهاند، اما تقریباً تمام روابط و دوستانشان را از دست دادهاند و مجبور شدهاند تقریباً از صفر شروع کنند.
بعدی: کلیسای مادر خدا "لانه شیطان" - سازمان جنایی
یکی از رهبران گروه فرقهای «کلیسای خدا» اظهار داشت: «وجود کلیسا یک جنایت است، قربانیان را از یک زندگی آرام برای تمام عمرشان محروم میکند!»
منبع
نظر (0)