آیا «بازار سیاه خرید و فروش موقعیت‌ها» وجود دارد؟ چه راه‌حل‌هایی برای بهبود کیفیت کارکنان، مبارزه با «خرید موقعیت‌ها و قدرت» و فساد و منفی‌بافی وجود دارد؟ ما از طریق مجموعه‌ای از مقالات « هشدار در مورد وضعیت نگاه به موقعیت‌ها به عنوان کالا » به این مسائل خواهیم پرداخت.

درس اول: «مقامات پول‌پرست» - خطری که بقای رژیم را تهدید می‌کند

تصور اینکه اگر هر مقام و عنوانی در سازمان حزبی و سیستم دولتی به یک کالا تبدیل شود، ارزش‌گذاری شود و مانند هر کالای دیگری قابل مبادله و خرید و فروش باشد، چه اتفاقی می‌افتد، دشوار است. یک چیز مسلم است، کادرهایی که از «خرید و فروش مقام‌ها» متولد می‌شوند، آن را یک معامله سرمایه‌گذاری تجاری می‌دانند، بنابراین هر راهی را برای «جمع‌آوری» تمام منابع درآمد برای «بازیابی سریع سرمایه» و «کسب سود» پیدا می‌کنند. همچنین از طریق این مکانیسم، آنها به استخدام و انتصاب کادرهای بیشتری از همان نوع به سبک «پرندگان یک پر با هم پرواز می‌کنند» ادامه می‌دهند و خسارات جامع و بلندمدتی را برای کشور و آرمان انقلاب به جا می‌گذارند.

آیا «بازار سیاه برای خرید و فروش موقعیت‌ها» وجود دارد؟

تاکنون، مقامات هنوز هیچ مورد موفقی از «خرید و فروش مناصب رسمی»، خرید شغل یا استخدام را کشف و افشا نکرده‌اند تا تعدادی از مسائل مورد توجه عموم را تأیید و روشن کنند: آیا این وضعیت وجود دارد؟ اگر چنین است، هزینه هر موقعیت، سمت شغلی یا موقعیت استخدامی در سازمان‌های حزبی و دولتی چقدر است؟ اشکال و روش‌های خرید و فروش چیست؟ فروشنده کیست و چه کسی در «تجارت، توزیع و بازاریابی» شرکت می‌کند؟ آنها با «صندلی‌هایی» که می‌خرند چه می‌کنند؟ عواقب آن چیست؟... اگرچه هیچ مبنایی برای پاسخ دقیق به این سؤالات وجود ندارد، اما از طریق موارد بسیاری از کلاهبرداری در خرید شغل که با مشارکت بسیاری از مقامات در سیستم حزبی و سازمانی دولتی با مبالغی تا صدها میلیون و میلیارد دونگ کشف شده است، مردم بر این باورند که می‌توان مناصب را با مواد یا مزایا خرید، فروخت و مبادله کرد.

«خرید برای موقعیت، خرید برای قدرت»، «خرید و فروش موقعیت‌ها» اقدامات ملموس تبدیل «موقعیت‌ها» به «کالا» هستند. زیرا تنها زمانی که آنها به کالا تبدیل می‌شوند و قیمت‌گذاری می‌شوند، مردم «قیمت» «خرید» و فروشنده و دونده را می‌دانند. نگران‌کننده‌تر اینکه، اگر در گذشته این وضعیت فقط در یک محدوده محدود، در برخی مکان‌ها، برخی موضوعات رخ می‌داد، اکنون کاملاً رایج شده است، به اعماق نفوذ می‌کند، به سطوح مختلف، بخش‌های مختلف، موضوعات مختلف گسترش می‌یابد، به دسته‌ها، گروه‌ها و قطعات متصل می‌شود... بسیار پیچیده و روشمند. مردم نه تنها به اشکال مادی «خرید و فروش» می‌کنند، بلکه به اشکال غیرمادی، حتی با مبادله و مذاکره نیز «خرید و فروش» می‌کنند: شما به من کمک می‌کنید این موقعیت را «بخرم»، من به شما کمک می‌کنم آن موقعیت را «بخرم» یا آن پروژه را «بخرم»... بنابراین، دیگر یک داستان شخصی نیست، بلکه تغییر شکل داده، دگرگون شده، گروه‌های ذی‌نفع، شبکه‌ها، تیم‌هایی را برای خرید موقعیت‌ها، فروش عناوین تشکیل داده و سپس به یک شبکه فساد تبدیل شده است.

صحنه محاکمه متهمان مربوط به پرونده «پرواز نجات». عکس: VNA

در مجمع مجلس ملی، در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۱۹، نماینده نگوین تین سین (نماینده مجلس ملی استان هوا بین ) هشدار داد که تعداد زیادی از مقامات و اعضای حزب که دارای مناصب هستند، تنزل مقام یافته‌اند، تغییر کرده‌اند و ظرفیت محدودی دارند که ناشی از فساد در کار پرسنلی است و صریحاً اظهار داشت: «فساد در کار سازماندهی پرسنلی مدت‌هاست که به عنوان یک نقطه داغ فساد در نظر گرفته می‌شود، اما بسیاری از مردم هنوز آن را یک منطقه ممنوعه می‌دانند زیرا هیچ مقررات قانونی برای تنظیم همزمان و کامل آن وجود ندارد. پاسخ به «بازار سیاه خرید و فروش مناصب» آسان نیست، فقط می‌دانیم که افکار عمومی در حال وزوز کردن است که این «بازار سیاه» اغلب در طول انتخابات و کنگره‌ها شلوغ است».

نماینده لو نهو تین، نایب رئیس کمیته فرهنگ، آموزش ، جوانان، نوجوانان و کودکان سیزدهمین دوره مجلس ملی، نگرانی خود را ابراز کرد: «فقط به مردم و افکار عمومی گوش دهید، خواهید دانست که هر چه در یک موقعیت خاص مزایای بیشتری کسب کنید، سرمایه‌گذاری اولیه بزرگتری خواهید داشت. بنابراین، مردم از استفاده از هر وسیله‌ای دریغ نخواهند کرد، مهم نیست چقدر هزینه کنند، آنها برای به دست آوردن آن «می‌دوند» زیرا در این صورت فرصت بازیابی سرمایه‌ای را که خرج کرده‌اند، خواهند داشت. داستان کارمندان دولت که چمدان‌های پول را به مقامات ذیصلاح می‌برند تا برای مناصب، قدرت و احکام کاندید شوند، کاملاً درست است. اگر فوراً متوقف نشود، به یک بیماری تبدیل می‌شود، سندرمی که درمان آن بسیار دشوار است.»

خرید رسمی انواع چیزها را می‌فروشد

ویژگی اصلی یک کمونیست، از خودگذشتگی برای کشور و مردم است. بنابراین، برای آنها، ثروت و طلا نمی‌تواند آنها را رشوه دهد. فقر نمی‌تواند روح آنها را متزلزل کند. هیچ نیرویی نمی‌تواند آنها را به تعظیم و تسلیم وادارد. تنها چیزی که کمونیست‌ها دنبال می‌کنند، آرمان "استقلال ملی و سوسیالیسم" است. با این حال، اگر آنها راه خودسازی و تلاش را دنبال نکنند، بلکه در عوض از پول "از در جلو و در عقب" برای خدمت به هدف پیشرفت استفاده کنند، آیا فضایل، فداکاری و روحیه خدمت خالص و فداکارانه کادرها و اعضای حزب هنوز وجود خواهد داشت؟ مطمئناً این کادرها و اعضای حزب، قدرت را وسیله‌ای برای ابراز وجود، تحقق آرزوها و جاه‌طلبی‌های خود برای کمک به کشور نمی‌دانند، بلکه آن را یک معامله سرمایه‌گذاری برای ارضای جستجوی شهرت، سود و لذت خود می‌دانند؛ تا به راحتی "خانواده خود را ثروتمند کنند". تنها چیزی که آنها می‌پرستند، به آن اهمیت می‌دهند و به آن فکر می‌کنند، پول و منافع شخصی است. بنابراین، به محض ورود به سازمان، باید به هر راهی فکر کنند تا حداقل "سرمایه را بازیابی" کنند و سپس "سود کسب کنند".

مناصب کوچک به دنبال آزار و اذیت و سوءاستفاده از چیزهای کوچک هستند. وقتی سرمایه و سود کافی دارند، مناصب بالاتر را می‌خرند و به شیوه‌ای کاملاً استثمارگرانه، مناصب بیشتری را تصاحب می‌کنند، همانطور که نگوین فو ترونگ، دبیرکل حزب، در گفتگویی با اعضای جوان حزب در سراسر کشور در ۲۷ آگوست ۲۰۱۹ گفت: «به همین مناسبت، می‌خواهم از صمیم قلب با شما رفقا درد دل کنم. فقط به زندگی فکر کنید، افرادی هستند که هیچ کمبودی ندارند، چرا اینقدر حریص هستند؟ بدون انجام هیچ کاری، آنها از قبل به "میکشوند"، زمزمه کردن "میکشوند"، صحبت کردن با صدای بلند نقض قانون است، صرف نظر از قانون، دیگر لیاقت عضویت در حزب را ندارند، مورد تحقیر و تحقیر مردم قرار می‌گیرند.»

تصور اینکه وقتی مقام‌ها به کالا تبدیل می‌شوند، هر چیز دیگری نیز به کالا تبدیل می‌شود، دشوار نیست. زیرا وقتی پول پرستی، صرف نظر از اخلاق، رواج پیدا می‌کند، کسانی که مقام می‌خرند، قدرت دولتی را به قدرت شخصی، به ابزاری برای سودجویی و بخشش تبدیل می‌کنند. اول از همه، کسانی که «مقام می‌خرند» ترجیح می‌دهند از کسانی استفاده کنند که می‌دانند چگونه «از پاکت‌ها استفاده کنند، از در پشتی عبور کنند» تا گروهی برای محافظت از خود ایجاد کنند، با هدف طرح یکی دانستن سازمان با رئیس سازمان برای انجام ترفندهای فوق‌العاده، نقشه‌های فوق‌العاده تاریک؛ تبدیل اصول حیاتی حزب به تشریفات؛ تحریف همه مقررات؛ ایجاد انواع عادات بد. آنها مسائل اصولی را سبک می‌گیرند، صرف نظر از اصول و انضباط، و در دستورالعمل‌ها و سیاست‌های حزب، سیاست‌ها و قوانین دولت، روزنه‌هایی برای سود خود و جناح‌هایشان پیدا می‌کنند.

«تجارت با القاب» همراه فساد قدرت است و کار سازماندهی کادرهای حزب را تحریف و بی‌اهمیت می‌کند، نقش سازمان حزبی و همچنین اصل سانترالیسم دموکراتیک حزب را بی‌اثر می‌کند. رهبر را انحصارطلب، رشوه‌خوار و فاسد می‌کند. اعتماد، فرصت تلاش و پیشرفت کادرهای واقعی را می‌سوزاند و از بین می‌برد. اعتماد به سازمان حزبی، به «ریشه کار» را از بین می‌برد. کسانی که با موفقیت «مقامات قدرت را می‌خرند»، خیلی راحت به اوج قدرت می‌رسند، فضیلت و استعداد لازم را نخواهند داشت، بنابراین به راحتی از قدرت خود سوءاستفاده می‌کنند، سازمان، کمیته حزب، مردم، آژانس و همکاران را نادیده می‌گیرند؛ اصول حزب را به طور جدی نقض می‌کنند؛ سازمان حزبی را ضعیف می‌کنند، قدرت مبارزه خود را از دست می‌دهند و «خدایان کوچکی» را در سطح مردم تشکیل می‌دهند که متکبر، مغرور و از خود راضی هستند. از آنجا، گروهی از مردم به دنیا می‌آیند که از خود راضی، وابسته، متکبر هستند و ناگهان بدون نیاز به تلاش یا کوشش توسعه می‌یابند. باعث می‌شود بخش باقی‌مانده (اکثریت) دلسرد شوند، اراده خود را برای تلاش از دست بدهند و به سازمان حزب بی‌اعتماد شوند. بنابراین، انحطاط قدرت به طور کلی و فساد و منفی‌گرایی به طور خاص، به طور فزاینده‌ای جدی خواهد شد و بقای حزب و رژیم سوسیالیستی را تهدید می‌کند.

نماینده لو نهو تین در بحث در مورد این موضوع، شواهد بیشتری را ذکر کرد: «وقتی افراد به مناصب خود می‌رسند، امضاها و تصمیمات آنها می‌تواند پول زیادی به همراه داشته باشد، بنابراین آنها باید سعی کنند به هر قیمتی «مقام و قدرت را بخرند». در گذشته، این مبلغ می‌توانست صدها میلیون باشد، اکنون ده‌ها میلیارد، صدها میلیارد است. لزوم جلوگیری از «خرید مقام و قدرت» عامل تعیین‌کننده‌ای در جلوگیری از فساد است.»

دانشیار، دکتر نگوین ون جیانگ، معاون سابق مدیر موسسه حزب‌سازی، آکادمی ملی سیاست هوشی مین، اظهار داشت: «افراد مجبور بودند از سمت رئیس بخش به سمت معاون مدیر و مدیر بخش، سپس به سمت دبیر، رئیس استان و سپس به سطح مرکزی «بدوند». این بدان معناست که آنها پس از استعفا از یک سمت کوچک مجبور به دویدن بودند. این کار کار کادرها را خراب می‌کند. اگر آنها هنوز هم وقتی به سطح مرکزی می‌رسند، طرز فکر دویدن داشته باشند، بسیار خطرناک خواهد بود. ضرر خرید و فروش سمت‌ها بسیار زیاد است و کل سیستم را فاسد می‌کند و خطرناک‌ترین آن، خراب کردن کل تیم کادرها است.»

(ادامه)

نگوین دوک توان

*برای مشاهده اخبار و مقالات مرتبط، لطفاً از بخش پیشگیری از تکامل مسالمت‌آمیز دیدن کنید.