Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

داماد آلمانی «مثل پسر بچه‌های ناگه آن» ویتنامی صحبت می‌کند

VnExpressVnExpress04/10/2023

سوئیس به محض اینکه مارتین سر میز شام نشست، با لهجه‌ی نِگه آن از همسرش پرسید: «سس ماهی کجاست؟» و باعث خنده‌ی هوآ شد.

ویدیوهایی درباره زندگی روزمره مارتین کنوفل و نگوین تی هوا، هر دو ۳۹ ساله، در سوئیس اخیراً محبوب شده‌اند، زیرا داماد غربی آنها به راحتی با "لهجه روستایی" صحبت می‌کند و بسیاری از کلمات محلی را به درستی به کار می‌برد.

مارتین گفت: «من دوست دارم زبان ویتنامی یاد بگیرم، مخصوصاً با لهجه‌ی نِگه آن، چون می‌خواهم به راحتی با خانواده‌ی همسرم ارتباط برقرار کنم و به همسرم کمک کنم تا دلتنگی‌اش را تسکین دهد.»

خانم نگوین تی هوا و آقای مارتین کنوفل ۱۵ سال است که در سوئیس زندگی می‌کنند. عکس: ارائه شده توسط شخصیت

خانم نگوین تی هوا و آقای مارتین کنوفل ۱۳ سال است که در سوئیس زندگی می‌کنند. عکس: ارائه شده توسط شخصیت

۱۶ سال پیش، مارتین کنوفل، یک مهندس ساختمان آلمانی، برای کار به ویتنام آمد. او از طریق یکی از آشنایانش با خانم هوآ آشنا شد. آنها در نگاه اول عاشق هم شدند و کمی بعد ازدواج کردند. در سال ۲۰۱۰، آنها برای اقامت به سوئیس نقل مکان کردند و روزهای سخت اولیه را پشت سر گذاشتند.

مارتین گفت که در آن زمان، او تازه از مدرسه فارغ‌التحصیل شده بود، بنابراین حقوقش کم بود. هوآ برای اولین بار به خارج از کشور رفت، شغلی نداشت و هنوز مجبور بود اجاره، برق و آب را بپردازد. زمانی بود که باارزش‌ترین دارایی این زوج دوچرخه‌شان بود.

مانع زبانی و محدودیت‌های مالی ، همسرش را دلسرد کرده بود و او هر روز گریه می‌کرد. هر بار که مارتین او را غمگین می‌دید، او را دلداری می‌داد. مرد می‌گفت: «به خاطر من، تو مجبوری خانواده‌ات را ترک کنی. من سعی می‌کنم این را برایت جبران کنم.» بعد از کار، تمام وقتش را با همسرش می‌گذراند. آنها با هم کارهای خانه را انجام می‌دادند و آشپزی می‌کردند. بعدها، مارتین همسرش را نیز به تحصیل در رشته پزشکی راهنمایی کرد، فارغ‌التحصیل شد و برای کار در یک مرکز ترومای ارتوپدی در سوئیس پذیرفته شد.

با این حال، مارتین بارها با دیدن هوآ که هنوز بی‌توجه نشسته بود، حدس زد که همسرش دلش برای وطنش تنگ شده است. او فکر می‌کرد اگر او بتواند هر روز به زبان مادری‌اش صحبت کند، حالش بهتر خواهد شد. از آن به بعد، او قصد داشت ویتنامی را خودش یاد بگیرد، به خصوص لهجه‌ی نِگه آن، هرچند گوش دادن و تلفظ آن برای خارجی‌ها کمی دشوار بود.

اولین نکته این است که در ارتباطات روزانه، مرد آلمانی به طور فعال با همسرش با لهجه نِگه آن صحبت می‌کند و با تماس منظم با اقوام در ویتنام، دایره لغات خود را بهبود می‌بخشد.

مارتین بیست بار به زادگاه همسرش برگشته است، اما القابی مانند «من»، «با»، «ما»، «او»، «تائو»، «بانگ چوآ»... این مرد را گیج می‌کند و نمی‌تواند همه آنها را به خاطر بسپارد. اما او می‌داند که برای ادغام با خانواده همسرش، باید به زبان ویتنامی، به خصوص لهجه «نگه آن» مسلط باشد، بنابراین سعی می‌کند یاد بگیرد.

خانم هوآ گفت: «هر بار که چیزی می‌دید، می‌پرسید «چگونه آن را بگویم» و آن را یادداشت می‌کرد.» وقتی مردم صحبت می‌کردند، با دقت گوش می‌داد، معنی هر کلمه را حدس می‌زد و اگر نمی‌فهمید دوباره می‌پرسید. او گوش می‌داد و آن را به خاطر می‌سپرد و به تدریج دایره لغاتش رشد می‌کرد و غنی‌تر می‌شد.

سال‌ها پیش، وقتی مارتین یاد گرفت با لهجه‌ای دست و پا شکسته ویتنامی صحبت کند، بسیاری از مردم زادگاهش متوجه منظورش نشدند. او آن را تکرار کرد و همه گوش دادند و خندیدند. او که خجالت کشیده بود، ساکت شد و به آلمانی صحبت کردن با همسرش روی آورد. در این زمان، خانم هوآ توضیح داد که مردم او را مورد انتقاد یا تمسخر قرار نمی‌دادند، بلکه او را تشویق و تحسین می‌کردند. از آن زمان، هر بار که به ویتنام برمی‌گشت، داماد آلمانی با اعتماد به نفس زیادی هنگام بیرون رفتن با لهجه نگه آن صحبت می‌کرد.

با این حال، از آنجایی که او از طریق دهان به دهان یاد می‌گرفت، مرد آلمانی اغلب به خاطر نفهمیدن معنی اصطلاحات عامیانه مورد تمسخر قرار می‌گرفت. یک بار هنگام شام، مارتین از مادرزنش پرسید: «آیا تا به حال میوه خو مان خورده‌ای؟» که باعث خنده تمام خانواده شد. در ذهن او، «خو مان» نوعی میوه بود، زیرا قبلاً شخص دیگری این سؤال را از او پرسیده بود. اما بعداً فهمید که این کلمه «باسن» است که مردم برای مسخره کردن یکدیگر از آن استفاده می‌کردند.

مارتین که ویتنامی یاد می‌گیرد اما آن را با لهجه‌ی نِگه آن تلفظ می‌کند، وقتی با مردم مناطق دیگر صحبت می‌کند، بیشترشان نمی‌فهمند مارتین چه می‌گوید. خانم هوآ مجبور شد به شوهرش یاد بدهد که چگونه آن را به طور مشترک تلفظ کند، مثلاً نگوید «دی مو» بلکه بگوید «دی دائو» و «من رنگ» می‌شود «چرا». مارتین این قانون را خیلی خوب به کار برده است، تا به امروز او حتی می‌داند که چگونه هنگام ملاقات با افرادی از همان شهر، لهجه‌اش را به طور خودکار تغییر دهد، درست مثل یک مرد نِگه آن واقعی.

خانم هوآ گفت: «در چنین مواقعی، من اغلب آن را با «بازگشت لهجه نِگه» مقایسه می‌کنم، زیرا وقتی کسی را از همان شهر ملاقات می‌کنید، همه فاصله‌ها به طرز عجیبی کوتاه می‌شوند.»

بعدها، هر بار که با پدرزنش برای نوشیدن آبجو یا وقت‌گذرانی بیرون می‌رفت و می‌شنید که او به لهجه‌ی نِگه آن صحبت می‌کند، اطرافیانش با چشمانی گشاد به او نگاه می‌کردند. کسی نمی‌توانست جلوی خودش را بگیرد و با کنجکاوی نِگه آن نپرسد: «چرا اینقدر خوب صحبت می‌کنی؟» مرد آلمانی لبخندی زد و گفت: «چون من داماد نِگه آن هستم!»

اگرچه او هرگز در هیچ دوره رسمی شرکت نکرده بود، فقط گوش می‌داد و صحبت می‌کرد، اما مهارت‌های ویتنامی مارتین به مرور زمان بهبود یافت. او همچنین به خودش قافیه و تلفظ را آموخت، بنابراین پس از سال‌ها می‌توانست یک شعر بلند به ویتنامی بخواند و جملات ساده بنویسد. در قفسه کتاب‌هایش، کتاب‌های زیادی درباره ویتنام نوشته نویسندگان آلمانی داشت. داماد خارجی همچنین درباره افراد مشهور، قهرمانان ملی و به ویژه عمو هو و ژنرال وو نگوین جیاپ که او را تحسین می‌کردند، آموخت.

مارتین کنوفل و پدرزنش در سفری به ویتنام، مه ۲۰۲۳. عکس: ارائه شده توسط شخصیت

مارتین کنوفل و پدرزنش در سفری به ویتنام، مه ۲۰۲۳. عکس: ارائه شده توسط شخصیت

اگرچه او در ویتنام زندگی نمی‌کند، اما مارتین رابطه خوبی با خانواده همسرش دارد. هر آخر هفته، او با والدین همسرش در نِگه آن تماس می‌گیرد تا از آنها جویا شود. یا هر وقت می‌خواهد صحبت کند یا همسرش را در حال پختن غذای جدیدی ببیند، با پدرش تماس می‌گیرد تا خودنمایی کند. مارتین همچنین تمام نام‌های اقوام، همسایه‌ها و حتی دوستان والدینش را به خاطر دارد، بنابراین هر وقت کسی از آنها نام می‌برد، به او سلام می‌رساند.

داماد خارجی عاشق ویتنام است و عاشق غذاهای زادگاه همسرش، به خصوص سس ماهی، نیز می‌باشد. در هر وعده غذایی که این زوج صرف می‌کنند، یک کاسه سس مخلوط به سبک نِگه آن با زنجبیل، سیر، لیمو و فلفل چیلی وجود دارد. این مرد آنقدر به سس ماهی معتاد است که اگر سس ماهی روی میز نباشد، قطعاً غذا نمی‌خورد. هر بار که به سوپرمارکت می‌رود، اولین چیزی که انتخاب می‌کند سس ماهی است و هر بار که به سوپرمارکت می‌رود، سه بطری با خود می‌آورد، زیرا می‌ترسد که آن را در جاهای عجیب و غریب نفروشند.

مارتین علاوه بر سس ماهی، غذاهای ویتنامی دیگری مانند ورمیشل، فو، اسپرینگ رول و هات پات را نیز دوست دارد. بیشتر غذاهای این زوج به سبک ویتنامی پخته می‌شوند. در روزهای هفته، وقتی دیر از سر کار به خانه می‌آیند، معمولاً سه غذای اصلی برای شام دارند: یک غذای اصلی، سوپ و برنج. در آخر هفته‌ها، وقتی وقت داشته باشد، هوآ غذاهای مفصل‌تری مانند ورمیشل، فو یا غذای کبابی درست می‌کند.

خانم هوآ گفت که همیشه احساس خوشبختی می‌کند، زیرا با اینکه در یک کشور خارجی زندگی می‌کند، می‌تواند به زبان مادری‌اش صحبت کند و هر روز مانند مردم ویتنام غذا بخورد. او نه تنها همه کارها را با دیگران تقسیم می‌کند، بلکه شوهرش نیز به احساسات شاد و غمگین او اهمیت می‌دهد.

خانم هوآ گفت: «فقط با تماس گرفتن با همسرم، می‌توانم فوراً با شنیدن صدایش بفهمم چه احساسی دارم.» اگرچه گاهی اوقات این زوج با هم اختلاف دارند، اما مدت زیادی عصبانی نمی‌مانند، زیرا فقط شنیدن صحبت‌های او به زبان نِگه آن باعث می‌شود که او احساس گرمی کند.

بیش از یک سال است که همسر ویتنامی‌اش کلیپ‌هایی از این زوج را که با لهجه‌ی نِگه آن با یکدیگر صحبت می‌کنند، در صفحه شخصی خود منتشر می‌کند. لهجه و حالات چهره‌ی صمیمانه‌ی مارتین هنگام صحبت کردن، مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته است.

همسر او به اشتراک گذاشت: «نه تنها من، بلکه هر کسی که این ویدیو را تماشا می‌کند احساس خوشحالی و استرس کمتری دارد. لهجه طنزآمیز او (Nghe) باعث می‌شود خانواده همیشه پر از خنده باشند.»

های هین

Vnexpress.net


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

شهر هوشی مین: خیابان فانوس لونگ نهو هوک برای استقبال از جشنواره نیمه پاییز رنگارنگ است
حفظ روحیه جشنواره اواسط پاییز از طریق رنگ‌های مجسمه‌ها
تنها روستای ویتنام را در بین ۵۰ روستای زیبای جهان کشف کنید
چرا فانوس‌های پرچم قرمز با ستاره‌های زرد امسال محبوب هستند؟

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول