Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

مرد ویتنامیِ مقیم خارج از کشور و رابطه عاشقانه‌اش با دختر روی بیلبورد

VnExpressVnExpress13/01/2024

HCMC - به محض اینکه نگوین توان تصویر دختری را که روی بیلبورد تبلیغ یک دوره آموزشی چاپ شده بود دید، احساس کرد که دچار «عشق در نگاه اول» شده است، بنابراین تصمیم گرفت در این دوره ثبت نام کند.

سال ۲۰۱۷ بود که آن مرد جوان اهل سیاتل (آمریکا) برای دیدار خانواده‌اش به شهر هوشی مین آمد. نگوین توان گفت: «در آن زمان نمی‌دانستم آن دختر استاد دانشگاه است یا دانشجو، اما می‌دانستم که اگر می‌خواهم او را پیدا کنم، تنها راه این است که ریسک کنم و در این دوره ثبت‌نام کنم.»

وقتی به مدرسه رفت، آن مرد ویتنامی-آمریکایی تازه فهمید که آن دختر، فان می تان، ۲۰ ساله، دانشجوی سال دوم و همچنین مدیر دوره و مدل عکاسی مدرسه است. طبق عادت دانشجویان آمریکایی، توآن به دفتر دانشکده رفت تا برنامه کاری مای تان را بپرسد اما بارها نتوانست او را ملاقات کند.

عروسی مای تان و نگوین توان در ژانویه ۲۰۲۱ در شهر هوشی مین برگزار شد. عکس: ارائه شده توسط شخصیت.

عروسی مای تان و نگوین توان در ژانویه ۲۰۲۱ در شهر هوشی مین برگزار شد. عکس: ارائه شده توسط شخصیت.

یک ماه پس از روز افتتاحیه، آن دو برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند، زمانی که تان در کلاس درس حاضر شد تا به استاد کمک کند. پسر به او نزدیک شد تا او را بشناسد، اما به محض اینکه سرش را پایین آورد تا به برچسب اسم تان که روی پیراهنش سنجاق شده بود نگاه کند، دختر او را با یک "دانشجوی منحرف" اشتباه گرفت.

تان که می‌دانست توآن کسی است که برنامه کاری‌اش را پرسیده، بیشتر تلاش کرد تا از او دوری کند. او با نگاهی به برنامه حضور و غیاب او، متوجه شد که او اغلب دیر به کلاس می‌آید، بنابراین خیلی زود به کلاس آمد. به طور غیرمنتظره‌ای، توآن از همان جلسه اول، با پشتکار و به امید اینکه فرصتی برای ملاقات با تان پیدا کند، زودتر از همه به کلاس آمد. هر بار که مدیر آموزشی را در حال بررسی تجهیزات و آماده کردن نوشیدنی برای اساتید می‌دید، این آمریکایی ویتنامی با او لاس می‌زد.

اما تنها چیزی که نصیبش شد بی‌تفاوتی بود.

توآن برنامه‌اش را تغییر داد و بعد از مدرسه در کلاس ماند، چون می‌دانست تان آخرین نفری است که کلاس را ترک می‌کند. هر بار که او خودش را تمیز می‌کرد، احساس می‌کرد که آن مرد دنبالش می‌کند و این باعث می‌شد دانش‌آموز دختر معذب شود. یک بار از او پرسید که چه می‌خواهد. توآن پاسخ داد: «شماره تلفن شما را می‌خواهم تا درباره برنامه بیشتر بپرسم.» تان که نمی‌توانست امتناع کند، شماره‌اش را به او داد، اما هیچ سؤالی در مورد دوره دریافت نکرد، فقط پیام‌هایی مبنی بر درخواست ملاقات یا تعیین وقت ملاقات دریافت کرد.

نگوین توان با علم به اینکه نمی‌تواند دختر را تکان دهد، با مدیر دوره تماس گرفت تا بگوید که تان به سوالات دانش‌آموزان پاسخ نداده است. پس از یادآوری، دختر با اکراه به توان پیامک داد و دعوت‌نامه‌ای دریافت کرد: «من درخواست جلسه می‌کنم و سپس شما را آزاد می‌کنم.»

تان که از تعقیب شدن خسته شده بود، با این فکر که «فقط همین یک بار» این پیشنهاد را قبول کرد. قبل از رفتن به قرار، موقعیت مکانی خود را برای دوستان نزدیکش فرستاد و یک سناریوی نجات برنامه‌ریزی کرد، زیرا می‌ترسید توآن «حقه‌باز» شود.

در مورد توآن، او در مورد غذای مورد علاقه‌ی تان تحقیق کرد و یک مغازه‌ی نودل فروشی کنار خیابان را انتخاب کرد که تان اغلب به آنجا می‌رفت. بعد از خوردن غذا، تان صورتحساب را پرداخت و سوار ماشین شد تا برود. در این زمان، آن مرد به دنبالش دوید و گفت که هرگز دختری را ندیده که خودش در اولین قرارشان پول را بپردازد و این‌طور برود. تان با اکراه موافقت کرد که به او اجازه دهد برایش یک قهوه‌ی دیگر بخرد.

بعد از مدتی گپ زدن، تان متوجه شد که توآن آن چیزی نیست که قبلاً فکر می‌کرد. هر دوی آنها در خانواده‌های تک‌سرپرست بزرگ شده بودند و ادامه تحصیل و بعداً کار برایشان بسیار دشوار بود.

تان گفت: «من کم‌کم از احتیاط نسبت به او دست کشیدم و شروع به همدردی با او کردم. با وجود ظاهر خشنش، در اعماق وجودش فردی بسیار احساساتی است.»

توآن قبلاً در آمریکا تجارت می‌کرد، وقتی به ویتنام برگشت، یک کسب و کار آنلاین راه انداخت. وقتی رابطه‌شان بهتر شد، وقتش رسیده بود که به آمریکا برگردد، اما تصمیم گرفت در ویتنام بماند تا درباره دختری که تازه با او آشنا شده بود بیشتر بداند. به همین دلیل بود که بعد از چند ماه، وقتی توآن از تان خواستگاری کرد، او موافقت کرد.

پس از مدتی با هم بودن، تان هنگام قدم زدن در شهر تصادف کرد. به محض اینکه معشوقش را سوار آمبولانس کرد، توآن ناگهان از ترس از دست دادن او به خود لرزید. این فکر مدام در ذهنش تکرار می‌شد: «من باید از این دختر محافظت کنم. او مهمترین دختر زندگی من است».

به محض اینکه تان از بیمارستان مرخص شد و به خانه بازگشت، برای خواستگاری زانو زد، حلقه‌ای به او داد و قول داد: «فقط وقتی حلقه را از دستش دربیاورم، رسماً از هم جدا می‌شویم.» آنها قول دادند که تا فارغ‌التحصیلی تان از مدرسه صبر کنند و بعد ازدواج کنند.

اما زمانی رابطه آنها به دلیل اختلافات تان با خانواده توآن متوقف شد. قرارهای این زوج طاقت‌فرسا شد. یک روز، تان پیشنهاد جدایی موقت داد تا بتوانند زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشند.

در مدتی که یکدیگر را نمی‌دیدند، هر دو خود را وقف کار و تحصیل کردند. تان سعی کرد مدرک دانشگاهی خود را بگیرد در حالی که توآن شروع به راه‌اندازی کسب و کار خود در ویتنام کرد. با اینکه آنها با هم تماسی نداشتند، دختر همچنان صفحه شخصی معشوقش را دنبال می‌کرد و متوجه شد که او هنوز حلقه نامزدی در انگشت حلقه‌اش دارد.

پس از ۶ ماه جدایی، با علم به اینکه هنوز توآن را خیلی دوست دارد، در روز تولدش، تان ابتکار عمل را به دست گرفت و به خانه‌اش آمد تا به او هدیه‌ای بدهد و اختلاف را با همه اعضای خانواده حل کند. از آن به بعد، آنها دوباره پیش هم برگشتند و در مورد قوانین رفتاری در زندگی مشترک با هم صحبت کردند.

تان گفت: «توان نمی‌خواست من بیشتر از این احساس رنجش کنم، بنابراین آن قوانین را پیشنهاد داد. وقتی دیدم که او مدام از عروسی حرف می‌زند، در حالی که تازه با هم برگشته بودیم، فهمیدم که این مرد همیشه در مورد من جدی است.»

خانواده کوچک من، تان و نگوین توان، در سفری در سال ۲۰۲۲. عکس: شخصیت ارائه شده

خانواده کوچک من، تان و نگوین توان، در سفری در سال ۲۰۲۲. عکس: شخصیت ارائه شده

در اوایل سال ۲۰۲۰، هنگام آماده شدن برای نامزدی، تان متوجه شد که به آندومتریوز درجه سه مبتلا است و این امر بارداری را برای او دشوار می‌کرد. او که می‌دانست توآن همیشه آرزوی داشتن فرزند در خانواده را دارد، پیشنهاد جدایی داد، اما توآن مخالفت کرد. توآن معشوق خود را تشویق کرد که اگر نمی‌تواند به تنهایی زایمان کند، کودکی را به فرزندی بپذیرد.

بنابراین، عروسی این زوج همچنان برای ژانویه ۲۰۲۱ برنامه‌ریزی شده بود. یک هفته قبل، تان با کمال تعجب فهمید که باردار است. این همچنین اولین بار پس از سال‌ها زندگی مشترک بود که او توآن - مردی که او را قوی و نترس می‌دانست - را در حال گریه می‌دید.

توآن برای مراقبت از همسرش، تمام کارهایش را به صورت آنلاین انجام می‌دهد و تمام وقتش را با او می‌گذراند. رژیم غذایی و برنامه ورزشی تان در دوران بارداری نیز توسط شوهرش برنامه‌ریزی و نظارت می‌شود. اگر او مجبور باشد برای استقبال از مهمانان بیرون برود، همسرش را نیز با خود می‌برد زیرا راحت نیست که او را در خانه تنها بگذارد. در ژوئیه ۲۰۲۱، تان اولین دخترش را به دنیا آورد، مادر و فرزند هر دو سالم هستند.

از زمان بچه‌دار شدن، با اینکه او به جایگاه دوم در خانواده رانده شده است، تان هنوز به خاطر عشق و مراقبت شوهرش خوشحال است. او گفت که توآن با دانستن نحوه تغذیه علمی و ورزش منظم‌تر، تغییر مثبتی در او ایجاد کرده است.

تان گفت: «اگر صبر او نبود، ما نمی‌توانستیم این همه مدت با هم باشیم و من الان اینی که هستم نبودم.»

در مورد توآن، او گفت که او و همسرش از نظر افکار، ایده‌ها و احساسات با هم سازگار هستند. شخصیت ساده و بی‌تکلف تان است که باعث می‌شود مرد ویتنامی خارج از کشور بیشترین عشق و احترام را به او داشته باشد.

های هین - Vnexpress.net

لینک منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.
فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول