نگوین هوا بین ، عضو دفتر سیاسی، معاون دبیر دائمی کمیته حزب و معاون نخستوزیر دولت، اخیراً از دریچهی دید یکی از دستاندرکاران، با مطبوعات در مورد این نقاط عطف مهم صحبت کرد.
* جناب معاون نخست وزیر، با نگاهی به دورهای که در شرف پایان است، افکار عمومی ارزیابی میکند که یکی از برجستهترین دستاوردهای دوره سیزدهمین کنگره حزب، اجرای موفقیتآمیز انقلاب سادهسازی سازمانی در کل نظام سیاسی بوده است. آیا میتوانید نتایج برجسته پس از تقریباً یک سال فعالیت تحت مدل سازمانی جدید را خلاصه کنید؟
معاون نخست وزیر نگوین هوآ بین: همانطور که روزنامهنگاران و افکار عمومی ارزیابی کردهاند، اجرای قطعنامه ۱۸ کمیته مرکزی واقعاً منجر به انقلابی در سازماندهی شده است. مردم این را «سازماندهی مجدد کشور» مینامند. من معتقدم که این اصطلاح بسیار مجازی و دقیق است. این فقط یک ادغام مکانیکی واحدهای اداری نیست، بلکه یک انقلاب واقعی با اهداف بیسابقه بسیاری است که یک دوره تاریخی جدید را رقم میزند و پایه محکمی برای یک دوره شکوفا از توسعه ملی بنا میکند.
من این فرصت را داشتهام که با بسیاری از رهبران و کارشناسان بینالمللی صحبت کنم و همه آنها اذعان دارند که هر کشوری نمیتواند این انقلاب را انجام دهد و در واقع، کشورهای زیادی موفق نشدهاند. پس از تقریباً یک سال از عملیات، علیرغم مشکلات اولیه «شیارهای ناهموار»، میتوانیم 10 دستاورد عمده زیر را تأیید کنیم:
اولاً، فضای وسیعی برای توسعه اقتصادی ایجاد کرده است. سازماندهی مجدد واحدهای اداری، نقاط قوت هر منطقه اقتصادی را به حداکثر رسانده است. ما شهرهای بزرگی مانند شهر هوشی مین ایجاد کردهایم - یک ابرشهر با مقیاس اقتصادی قابل مقایسه با بسیاری از شهرهای بزرگ جهان که قادر به رقابت در سطح بینالمللی است. بسیاری از مناطقی که قبلاً به دلیل زمینهای پراکنده با مشکلاتی روبرو بودند، مانند ارتفاعات مرکزی، اکنون پس از سازماندهی مجدد دارای مناطق ساحلی هستند و ارتباطی بین اقتصادهای دریایی و کوهستانی ایجاد میکنند. اولین و مهمترین نتیجه، ترکیب هماهنگ مزایای مناطق اقتصادی است: دشتها دارای کوه هستند، اقتصاد دریایی دارای جنگل است، بنابراین نقاط قوت و فضای توسعه کشور بهینه و به حداکثر میرسد.
دوم، ما باید واسطههای غیرمنطقی را به شدت کاهش دهیم. ما قاطعانه لایههای واسطهای را که سالها وجود داشتهاند، حذف کردهایم. در واقع، بسیاری از ادارات، دفاتر، ادارات فرعی، ادارات کل و حتی سازمانهای سطح ناحیه اساساً نقاط واسطهای هستند - جایی که ظرفیت سیاستگذاری کافی نیست و خدمات مستقیم به مردم ناکافی است. بنابراین، کاهش ضروری است. در واقع، ما اخیراً ۴۶٪ از واحدهای اداری سطح استان (۲۹ استان)، ۱۰۰٪ از واحدهای اداری سطح ناحیه (۶۹۶ واحد)، ۶۶.۹٪ از واحدهای اداری سطح بخش (۶۷۱۴ واحد)، تمام ۳۰/۳۰ ادارات کل و بیش از ۱۰۰۰ اداره و دفتر و بیش از ۴۴۰۰ دفتر فرعی در همان سطح را کاهش دادهایم و باعث شدهایم که سیستم روانتر عمل کند.
سوم، نظام سیاسی به صورت علمی، ساده، مؤثر و کارآمد سازماندهی شده است. این انقلاب نه تنها در درون دولت در حال وقوع است، بلکه کل نظام سیاسی، از حزب، مجلس ملی، نیروهای مسلح گرفته تا جبهه میهنی را در بر میگیرد.
سازمانها و واحدهایی با وظایف و مسئولیتهای مشابه برای سادهسازی عملیات و بهبود کارایی ادغام شدهاند. به عنوان مثال، وزارت امور خارجه و وزارت امور خارجه، یا اداره بسیج مردمی و اداره تبلیغات - در مواردی که وظایف تبلیغات، بسیج و جمعآوری مردم با هم تداخل دارند، ما آنها را به صورت علمی سازماندهی مجدد کردهایم تا از دوبارهکاری جلوگیری شود و منابع به حداکثر برسند.
چهارم، کاهش چشمگیر سطح کارکنان در عین بهبود کیفیت نیروی کار ، هدفی است که ما در دورههای مختلف برای آن تلاش کردهایم، اما پیشرفت کند بوده است. اکنون، به نتایج چشمگیری دست یافتهایم. از طریق این تجدید ساختار، کل سیستم، از سطوح مرکزی تا محلی، تقریباً ۱۴۵۰۰۰ موقعیت شغلی را کاهش داده است. این فرصتی ارزشمند برای غربالگری نیروی کار؛ اتخاذ سیاستهای مناسب؛ و تشویق افراد با سلامت، توانایی یا سن بالا به بازنشستگی ایجاد میکند.
این همچنین نشاندهنده یک گذار نسلی معنادار است، زیرا نسل قدیمیتر مایل است عقبنشینی کند تا فضا و فرصتهایی برای توسعه برای مقامات جوان، بااستعداد و آموزشدیده ایجاد شود تا در دوران جدید به توسعه کشور کمک کنند و مسئولیت آن را بر عهده بگیرند.
پنجم، ما منابع بودجه قابل توجهی را برای سرمایهگذاری در رفاه اجتماعی صرفهجویی میکنیم. سالهاست که میخواهیم سیستم حقوق و دستمزد را اصلاح کنیم، اما بوروکراسی دست و پا گیر و تعداد زیاد کارکنان مانع ما میشد. اجرای قطعنامه ۱۸ این سیستم را ساده کرده است و تخمین زده میشود که سالانه تقریباً ۳۹۰۰۰ میلیارد دانگ ویتنام در هزینههای جاری صرفهجویی شود. این منابع برای رفاه اجتماعی بسیج میشوند و مراقبت بهتری را برای مردم فراهم میکنند.
بلافاصله پس از کاهش نیروی کار، دفتر سیاسی تصمیم گرفت از این بودجه، همراه با سایر منابع بودجه دولتی مانند افزایش درآمد و کاهش هزینهها، برای معافیت از شهریه، ساخت مدارس در مناطق مرزی و بهبود ظرفیت مراقبتهای بهداشتی استفاده کند. کل هزینههای رفاه اجتماعی در دوره گذشته به بیش از ۱ تریلیون دونگ ویتنام رسید که نشاندهنده برتری این سیاست است.
ششم، ایجاد دولتی نزدیکتر به مردم و خدمترسانی بهتر به آنها نیز از اهداف والای انقلاب سازمانی است. برای اولین بار، در سطح مردمی (کمونها و بخشها)، ما مراکز اداری را با تجهیزات مدرن و کاربردهای پیشرفته سازماندهی کردهایم. پیش از این، سطح بخشها دور بود و سطح کمون ظرفیت محدودی داشت. اکنون، ما کارکنان حرفهای را به کمونها آوردهایم و خواستههای بالاتری را برای حکومت محلی و خدمات عمومی تعیین کردهایم. در نتیجه، ظرفیت خدماترسانی دولت مردمی به طور قابل توجهی بهبود یافته و نیازهای مردم را بهتر برآورده میکند.
هفتم، ایجاد انگیزه برای ارتقای تحول دیجیتال بسیار مهم است. سازماندهی مجدد دستگاه اداری، نیروی محرکه قدرتمندی برای تحول دیجیتال است. برای خدمترسانی بهتر به مردم و ایجاد یک سیستم اداری مستقل از مرزهای جغرافیایی که به صورت شبانهروزی فعالیت میکند، تنها راه، دیجیتالی شدن است. این شرایطی است که تمام سطوح دولت، از مرکزی گرفته تا محلی، را "وادار" میکند تا قاطعانه تحول دیجیتال را برای بهبود کارایی خدمترسانی به مردم و تطبیق با مدل جدید حکومتداری اجرا کنند.
هشتم، تقویت وحدت ملی. در واحد اداری جدید، ما مناطق پست و مرتفع، مناطق ساحلی و دلتا را با هم ترکیب میکنیم. این ترتیب شرایطی را برای مناطق قوی از نظر اقتصادی ایجاد میکند تا منابع را به اشتراک بگذارند و از مناطق محرومتر حمایت کنند. مسئولیت سازمان حزب و دولت محلی کاهش شکاف توسعه و در نتیجه تحکیم و تقویت هرچه بیشتر وحدت ملی است.
نهم، تقویت قابلیتهای دفاعی و امنیتی ملی. استقرار افسران پلیس عادی در بخشها به ارزیابی دقیق وضعیت، حل و فصل اختلافات در سطح مردمی و حفاظت از زندگی مسالمتآمیز مردم کمک میکند. همزمان، سازماندهی مجدد نیروهای نظامی بر اساس واحدهای اداری جدید نیز به افزایش پتانسیل دفاعی ملی، افزایش قابلیتهای دفاعی و حفاظت قاطع از حاکمیت ملی کمک میکند.
دهم، افزایش رقابتپذیری ملی. در مجموع، با تقویت هر بخش و استان با اقتصادی بزرگتر و بازتر و حمایت متقابل، قدرتی مشترک برای کل اقتصاد ایجاد خواهد شد. هم افزایی قدرت حاصل از مناطق محلی پس از تجدید ساختار، پایه و اساس ارتقای جایگاه و رقابتپذیری ملت در عرصه بینالمللی است.
البته «هر آغازی دشوار است» و روزهای اولیه فعالیت ناگزیر با برخی موانع و کاستیها همراه بوده است. اما با نگاهی به روند کلی بهبود و افزایش شاخص رضایت مردم، دلیلی برای باور به آینده داریم. این انگیزهای برای ادامه تلاش، غلبه بر چالشها و کارآمدتر کردن سیستم برای خدمت به مردم و توسعه کشور است.

در تاریخ 30 ژوئن 2025، معاون نخست وزیر نگوین هوا بین از کمون دوک ترونگ (استان لام دونگ) بازدید و در مورد سازماندهی و عملکرد مرکز خدمات اداری عمومی با آنها همکاری کرد.
* انقلاب «تجدید سازمان کشور» کار بسیار دشواری بود. با این حال، این بار در مدت کوتاهی از دولت مرکزی به سطح محلی انجام شد. برای حل این مشکل دشوار، حساس و بیسابقه در چنین مدت کوتاهی، چگونه بر محدودیتهای خودمان غلبه کردیم؟ و چه درسهایی میتوان آموخت؟
این سوال خوبی است که به عمیقترین نگرانیهای ما اشاره دارد. این موفقیت به طور طبیعی به دست نیامده است؛ بلکه از طریق سختکوشی، فداکاری و حتی فدا کردن منافع شخصی به دست آمده است. از این تجربه واضح و دشوار، 10 درس بزرگ آموخته شده است که نه تنها برای اجرای این سیاست، بلکه برای بسیاری دیگر نیز مفید خواهد بود.
اولاً، ما باید تفکر استراتژیک و چشماندازی آیندهنگر داشته باشیم. برای انجام انقلابی به این بزرگی، به بینش و تفکر برتر نیاز است؛ ما باید شجاعت کنار گذاشتن مدلهای قدیمی و دیرینه را داشته باشیم. در واقع، مدلهای قدیمی، اگرچه زمانی مؤثر بودند، اما در عصر جدید کاستیهایی را نشان دادهاند. بنابراین، برای اجرای موفقیتآمیز این امر، به یک طرز فکر جامع، پیشگامانه و بلندمدت نیاز داریم.
دوم، منافع کشور و مردم آن باید بالاتر از هر چیز دیگری قرار گیرد. هنگام تدوین سیاستهای کلان، این اصل عالی است. این درس، اگرچه جدید نیست، اما در این زمینه بسیار معنادار است. همه نسبت به سرزمین مادری خود احساساتی دارند، همه میخواهند سرزمین مادریشان به یک منطقه شهری مرکزی تبدیل شود و همه میخواهند نام بخشها، مناطق و استانهای خود را حفظ کنند. اما اگر خیر عمومی را در اولویت قرار ندهیم، اگر خیر عمومی کشور را نبینیم، نمیتوانیم موفق شویم. ما باید خدمت به مردم را محور اصلی و معیار موفقیت قرار دهیم تا بتوانیم یک دستگاه دولتی را سازماندهی کنیم که واقعاً به مردم نزدیک باشد و به آنها خدمت کند، همانطور که امروز داریم.
سوم، ما باید به واقعیت پایبند باشیم، رک و پوستکنده با محدودیتهای خود روبرو شویم و شجاعانه بر آنها غلبه کنیم. سیستم سازمانی ما ۷۰-۸۰ سال است که وجود دارد و مؤثر بودن خود را ثابت کرده است. با این حال، با ورود به مرحله جدید، بسیاری از کاستیها آشکار شدهاند. به عنوان مثال، وظایفی با همان کارکردها و مسئولیتها وجود دارد که توسط ۲-۳ سازمان انجام میشود؛ بسیاری از ساختارهای سازمانی اساساً واسطهای هستند و لایههای اضافی بوروکراسی ایجاد میکنند. ادارات کل، بخشها، بخشها و دفاتر متعدد، سیستم را دست و پا گیر میکنند. بنابراین، درس این است که ما باید جسورانه این چالشها و محدودیتها را شناسایی و با آنها مقابله کنیم و شجاعانه آنها را از بین ببریم تا به موفقیت برسیم.
اگر ما همچنان مردد، طفرهرو و متمرکز بر منافع محدود و خودخواهانه باشیم، غلبه بر نقاط ضعفی که سالهاست پابرجا ماندهاند، بسیار دشوار خواهد بود.
چهارم، باید عزم سیاسی بسیار بالا و اقدام قاطع وجود داشته باشد. برای انجام انقلابی که هر کشوری نمیتواند به آن دست یابد، عزم راسخ بالا باید از بالاترین ارگانهای قدرت آغاز شود: کمیته مرکزی، دفتر سیاسی، مجلس ملی، دولت... اقدام باید واقعاً قاطع باشد؛ تردید، تأمل و محاسبه منجر به از دست رفتن فرصتها خواهد شد.
در دوران اوج، دفتر سیاسی و دولت جلسات هفتگی برای بررسی کار و ترغیب به اجرای آن برگزار میکردند. این رویکرد، رویکردی جدید بود: کار از بالا به پایین، با کمیته مرکزی که الگویی برای افراد پاییندست ارائه میداد و کل سیستم سیاسی درگیر میشد. این رویکرد بر محدودیت دیرینه «سیاستهای صحیح اما اجرای ضعیف» غلبه کرد.
پنجم، ما باید قدرت وحدت ملی را ارتقا دهیم و اجماع گستردهای ایجاد کنیم. در مواجهه با وظایف دشوار و حساس، بزرگترین درس، حفظ وحدت درون حزب، نظام سیاسی و مردم است. ما باید مسئولیت را تقسیم کنیم. در واقع، این سیاست از زمان آغاز خود از حمایت قاطع مردم برخوردار بوده است. میتوان گفت که انقلاب، اعتماد مردم به حزب را تأیید کرده است؛ مردم اعتماد زیادی به آن دارند و با تمام وجود از آن حمایت میکنند.
ششم، کاملاً به رهبری و انضباط حزب پایبند باشید. پس از تدوین یک سیاست صحیح، باید آن را به طور دقیق اجرا کرد، مطابق با قطعنامهها و قوانین صحبت و عمل کرد. رهبران اغلب میگویند: «یک فرمان، همه پاسخ میدهند.» اگر هر مکان به طور مستقل عمل کند و در یک جهت حرکت نکند، شکست به دنبال خواهد داشت. بنابراین، پایبندی به انضباط حزبی در تضمین پیشرفت و انجام به موقع وظایف، درسی است که به سختی به دست آمده است.
هفتم، در زمینه ایدئولوژی و ارتباطات سیاسی خوب عمل کنید. این انقلاب بر مردم، هر مقام و شهروندی تأثیر میگذارد. ادغام، نام روستاها و کمونها را تغییر میدهد، رفت و آمدها را طولانیتر میکند و مستقیماً بر زندگی مردم تأثیر میگذارد. بنابراین، کار ایدئولوژیک باید در اولویت قرار گیرد تا درک و احساس مشترک را از درون حزب تا مردم ایجاد کند.
کادرها و اعضای حزب باید درک کنند که کار کردن یک وظیفه است و کنارهگیری برای سادهسازی سیستم نیز یک وظیفه است. کار ایدئولوژیک مؤثر برای دستیابی به اجماع ضروری است. در انجام این وظیفه، مطبوعات و رسانهها نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند.
هشتم، باید سیاستی برای «جذب و حفظ افراد با استعداد» وجود داشته باشد. سادهسازی دستگاه اداری، با وجود تعداد زیاد پرسنل، مستلزم آن است که در حالی که اندازه دستگاه کاهش مییابد، ظرفیت و کیفیت نیروی کار افزایش یابد. بنابراین، در کنار کوچکسازی نیروی کار، باید سیاستی برای جذب و انتخاب افراد با استعداد با روحیه فداکاری وجود داشته باشد. در نهایت، مردم همچنان عامل تعیینکننده در اثربخشی دستگاه دولتی هستند. همانطور که گذشتگان آموختهاند، «افراد با استعداد، خون حیات ملت هستند»، برای داشتن افراد با استعداد، باید آموزش را احیا کنیم و سیاستهایی برای ارزشگذاری و حفظ افراد واقعاً با استعداد داشته باشیم.
نهم، نهادها و قوانین کامل باید مقدم بر قانونگذاری باشند و راه را هموار کنند. سیاستهای حزب باید فوراً از طریق قانونگذاری نهادینه شوند. مجلس ملی قانون اساسی، قوانین مربوط به سازماندهی مجلس ملی، دولت و دولتهای محلی را اصلاح کرده است... دولت مجموعهای از احکام را تدوین کرده است. این نظام حقوقی، چارچوب حقوقی محکمی را برای انقلاب ایجاد میکند تا در چارچوب یک دولت قانونمدار رخ دهد.
یک چارچوب نهادی پیشگیرانه همچنین به تخصیص منابع برای اجرا کمک میکند. اگرچه ممکن است عملکرد اولیه تحت سیستم جدید بینقص نباشد، ما این واقعیت را میپذیریم و به طور مداوم آن را بهبود میبخشیم تا با نیازهای عملی بهتر مطابقت داشته باشد.
دهم، منابع را به طور مناسب و استراتژیک سرمایهگذاری کنید. پروژههای بزرگی مانند این به منابع قابل توجهی نیاز دارند، اما دانستن محل سرمایهگذاری بسیار مهم است. درس این است که اولویتبندی کنیم، به صورت علمی و سیستماتیک در حوزههای مشخص سرمایهگذاری کنیم. یکی از این اولویتها، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال برای ایجاد یک جامعه دیجیتال و یک دولت دیجیتال است. به لطف این سرمایهگذاری هدفمند، به نتایج چشمگیری دست یافتهایم: اکثر مراحل اداری مردم به صورت دیجیتالی انجام شده است. این یک گام بزرگ به جلو در ایجاد یک دولت الکترونیک و خدمترسانی بهتر به مردم است.

معاون دائمی نخست وزیر، نگوین هوا بین، در تاریخ 30 ژوئن 2025 از کمون دوک ترونگ (استان لام دونگ) بازدید و با آنها همکاری کرد.
* سیزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست ویتنام با مشکلات و چالشهای بیشماری روبرو بود، با این حال ما بر آنها غلبه کردیم و به موفقیتهای بیسابقهای دست یافتیم. این نتایج به لطف رهبری و هدایت قاطع و خردمندانه حزب امکانپذیر شد. به عنوان عضوی از دفتر سیاسی، معاون نخست وزیر لطفاً توضیح دهید که چگونه نقش رهبری حزب در ایجاد اجماع و گسترش روحیه عزم و اراده در کل نظام سیاسی و جامعه برای دستیابی به این موفقیت نشان داده شد؟
من کاملاً با این ارزیابی موافقم و عمیقاً آن را تأیید میکنم. من به عنوان کسی که مستقیماً در تصمیمگیریهای کمیته مرکزی و دفتر سیاسی در این دوره پرتلاطم دخیل بودهام، عمیقاً این حقیقت را درک میکنم که تمام پیروزیهای انقلاب ویتنام، از پیروزیهای باشکوه در تاریخ گرفته تا دستاوردهای شگفتانگیز امروز، از رهبری خردمندانه و ماهرانه حزب سرچشمه میگیرد.
«نقش رهبری» حزب در این دوره تاریخی به وضوح در سه جنبه اصلی نشان داده شده است:
اولاً، از نظر تفکر و جهتگیری: حزب، چشمانداز استراتژیک برتری را نشان داده است که منعکسکننده جایگاه زمانه است. برای آمادهسازی کشور برای ورود به «عصر جدید» - عصر تجدید حیات ملی - حزب صرفاً به رسیدگی به مشکلات فوری بسنده نکرده است.
حزب در تفکر خود گامهای بلندی برداشته و به سطوح پیشرفته حکومتداری در جهان نزدیک شده است. تصمیم اخیر برای اجرای یک انقلاب در ساختار سازمانی، روشنترین گواه این امر است. این اوج تفکر نوآورانه، جسارت رویارویی با حقیقت و حذف شجاعانه رویههای منسوخ و عقبمانده برای ساختن آیندهای شکوفا است. بدون دوراندیشی و عزم سیاسی تزلزلناپذیر حزب، به سختی میتوانستیم چنین سیاستهای تاریخی مهم و پیشگامانهای را تدوین کنیم.
دوم، در مورد روشهای اجرایی و عناصر جدید: این نکته، نکته برجسته ویژه این دوره است. نقش محوری حزب نه تنها در صدور قطعنامههای خردمندانه، بلکه در اقدام قاطع، "تطبیق گفتار با کردار" نیز هست. ما شاهد یک تغییر اساسی در رویکرد بودهایم: کمیته مرکزی الگو است و همه سطوح از آن پیروی میکنند؛ و در هر مرحله، دقت و صحت را تضمین میکنند. تأثیر اجتماعی گسترده و اجماعی که اخیراً حاصل شده، ناشی از قاطعیت و رهبری مثالزدنی کمیته مرکزی، دفتر سیاسی و دبیرخانه است. به طور خاص، نمیتوانیم از نقش دبیرکل تو لام - "معمار اصلی" که به شدت الهامبخش، هدایتکننده و شعلهورکننده عزم و اراده برای کل سیستم بوده است، غافل شویم.
سوم، ما باید در مواجهه با مشکلات و چالشها، انعطافپذیری تزلزلناپذیری از خود نشان دهیم. شرایط فعلی ایجاب میکند که نقش رهبری حزب بیش از هر زمان دیگری مورد تأکید قرار گیرد. ما نه تنها تحت فشار هستیم تا به رشد دو رقمی بالا دست یابیم تا آرمان «مردمی ثروتمند و ملتی قوی» را محقق کنیم و کشور را به سوی رفاه، قدرت و مردمی مرفه و شاد هدایت کنیم؛ بلکه باید به طور مداوم و پیوسته با موقعیتهای غیرمنتظره در جهانی بیثبات و غیرقابل پیشبینی مقابله کنیم. این موقعیتها شامل بلایای طبیعی شدید، بیماریهای همهگیر بیسابقه و تغییرات سیاسی جهانی سریع و غیرقابل پیشبینی است.
همه این عوامل به طور مستقیم، روزانه و ساعتی، بر هر جنبهای از زندگی سیاسی و اجتماعی کشور تأثیر میگذارند و نیاز مبرمی به رهبری استوار حزب ایجاد میکنند. آرامش، خرد و قاطعیت حزب، پایه و اساس اعتماد تزلزلناپذیر، متحد کردن مردم و تبدیل چالشها به فرصتها است. حزب واقعاً سکاندار توانمند، هسته تعیینکننده همه پیروزیها است که کشور را از میان موانع و چالشها هدایت میکند تا با اطمینان به سوی دوران جدید پیش برود.
آقای معاون نخست وزیر، از شما برای این گفتگوی پرمعنا بسیار سپاسگزارم!
منبع: https://thanhnien.vn/cuoc-cach-manh-tu-y-dang-den-long-dan-va-khat-vong-ve-ky-nguyen-vuon-minh-185251212080616542.htm






نظر (0)