رفیق خامتای سیفاندون رهبری ساده و وفادار به کشور و مردم آن است، به ویژه سربازان داوطلب و متخصصان سابق ویتنامی که در سرزمین یک میلیون فیل زندگی و جنگیدند.
در ۲ آوریل ۲۰۲۵، یکی از رهبران پیشگام در ساختن مسیر انقلابی لائوس، رئیس سابق حزب و رئیس جمهور لائوس، خامتای سیفاندون، در سن ۱۰۱ سالگی درگذشت.
خبرنگاران خبرگزاری ویتنام با سپهبد نگوین تین لونگ، معاون رئیس انجمن دوستی ویتنام و لائوس، در مورد احساسات و خاطرات فراموشنشدنیاش از رهبری که بسیار ساده و وفادار به کشور و مردم بود، به ویژه سربازان داوطلب سابق و کارشناسان ویتنامی که در سرزمین یک میلیون فیل زندگی، جنگیده و کار میکردند، مصاحبه کردند.
- سپهبد چه احساسی داشت وقتی خبر درگذشت رئیس سابق حزب و رئیس جمهور لائوس، خامتای سیفاندون، را شنید؟
سپهبد نگوین تین لانگ: وقتی خبر درگذشت رفیق خامتای سیفاندون را شنیدم، عمیقاً متأثر شدم.
رفیق خامتای سیفاندون، اگرچه سختیها و دشواریهای زیادی را تجربه کرد، عمری طولانی داشت و فردی بسیار شریف و دانشمند بود.
من به جنگ مقاومت علیه آمریکا پیوستم و برای جنگ به لائوس اعزام شدم. در آوریل ۱۹۶۴ به لائوس رفتم، چندین بار برای درمان زخمهایم به خانه برگشتم و سپس به میدان جنگ بازگشتم. در سال ۱۹۷۳ به خانه برگشتم. وقتی برای انجام وظیفه به لائوس رفتم، رفیق خامتای سیفاندون وزیر دفاع لائوس بود.
سربازان داوطلب ویتنامی در لائوس همیشه آموزش میبینند تا رهبری حزب، دولت و ارتش خلق لائوس را بشناسند. ما همیشه به رفیق خامتای سیفاندون اعتماد و احترام داریم.
در طول جنگ در لائوس، فرصتی پیش آمد تا با رفیق خامتای سیفاندون، هرچند در سطح بسیار پایین، ارتباط برقرار کنم. یکی از عمیقترین خاطرات این بود که پس از چهار سال اقامت در لائوس، زمانی که حدود ۲۲-۲۳ سال داشتم، افسر گروهان شناسایی هنگ ۱۷۴ بودم که در شینگ خوانگ، نزدیک جاده داخلی نیروهای انقلابی ما، مشغول به خدمت بودم. روزی، واحد، من و شش برادر دیگر را برای نظارت بر یک بخش جادهای به طول چند کیلومتر مأمور کرد.
یک گروه هفت نفره از کادرهای لائوسی از آنجا عبور کردند، ما را دیدند و حدود ۱۵ تا ۱۷ دقیقه برای استراحت توقف کردند. فرمانده گروه با خوشرویی و صمیمیت از ما سوالاتی در مورد غذا و محل اقامت و چگونگی فعالیتهای رزمیمان پرسید.
در آن زمان، ما نام فرمانده را نپرسیدیم، اما بعدها فهمیدیم که هیئتی از وزارت دفاع لائوس به رهبری رفیق خامتای سیفاندون بوده است.
او درباره زادگاههایمان پرسید و تأکید کرد که مردم ویتنام و لائوس مرز مشترک دارند و از دوران باستان به یکدیگر احترام گذاشتهاند.
اخیراً فکر میکردم که ویتنام با سه کشور مرز زمینی مشترک دارد که از این میان، مرز ویتنام و لائوس بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر طول دارد و اساساً هزاران سال است که در صلح بوده است. من دوستی بین مردم دو کشور را حتی بیشتر قدر میدانم.
رفیق خامتای سیفاندون همچنین اظهار داشت که دو ملت از دیرباز رابطهای مبتنی بر همبستگی و برادری داشتهاند.
تنها بعدها متوجه شدم که چنین جمله سادهای، تاریخ روابط بین دو کشور را برجسته میکند. رفیق خامتای سیفاندونه همچنین گفت که مردم لائوس از سربازان ویتنامی بسیار سپاسگزار هستند.
رفیق خامتای سیفاندون به شیوهای ساده ما را تشویق کرد: «وقتی به لائوس میآیید، مردم لائوس را مانند والدین خود، مانند برادران و خواهران خونی بدانید، یکدیگر را دوست داشته باشید و به یکدیگر اعتماد کنید و هر چه در دسترس است بخورید.»
او ما را تشویق کرد که اگرچه سربازان معیارهایی داشتند، اما در مواقع دشوار، باید به مردم لائوس نزدیک شویم و هر آنچه را که داریم به اشتراک بگذاریم. مردم لائوس مایل بودند که سربازان ویتنامی را به اشتراک بگذارند و از آنها محافظت کنند.
او به طور خاص به ما گفت: در صورت امکان، به مردم لائوس بپیوندید، یاد بگیرید که چگونه مردم لائوس از تمام محصولاتی که کوهها و جنگلها ارائه میدهند، از حیوانات گرفته تا سبزیجات، میوهها و غیره، استفاده میکنند. سربازان، به مردم بپیوندید، یاد بگیرید تا در مواقع دشوار، بتوانید به یکدیگر کمک کنید.
چنین به اشتراک گذاشتن سادهای منبع بزرگی از تشویق و انگیزه برای سربازان ما بود. مکالمه آن روز، اگرچه فقط چند دقیقه طول کشید، اما به ما کمک کرد تا به وضوح محبت یک رهبر عالی رتبه حزب و ارتش خلق لائوس را نسبت به سربازان ویتنامی احساس کنیم، احساسی مانند پدری که با فرزندش صحبت میکند، گرم، قابل درک و اصلاح، بدون دیپلماسی یا فاصله.
داستان بالا هنوز در من حک شده است و باعث میشود که از رفیق خمتای سیفاندون بیشتر قدردانی و تحسین کنم.
بعدها، پس از اتمام مأموریتم و بازگشت به زندگی عادی، به کمیته رابط ارتش داوطلب و انجمن دوستی ویتنام و لائوس پیوستم. بنابراین، اغلب برای انجام وظایف دیپلماسی مردمی به لائوس رفتهام.
هر بار که برمیگردم، با هر کار خاص، همیشه سعی میکنم کارم را طوری تنظیم کنم که با رهبران سابق حزب و دولت لائوس ملاقات کنم.
من سه بار به همراه هیئت سربازان داوطلب ویتنامی و انجمن دوستی ویتنام-لائوس به دیدار رفیق خامتای سیفاندون در زادگاهش رفتم.
رفیق خامتای سیفاندونه با یادآوری آن مکالمه قدیمی بسیار متأثر شد و گفت که معتقد است سربازان ویتنامی مأموریت خود را به خوبی انجام خواهند داد، هرچند که همگی در دهه بیست زندگی خود هستند.
میتوان گفت برداشت من از رفیق خامتای سیفاندون، سادگی، روستایی بودن و عشق او به سربازان ویتنامی و لائوس است.
- سپهبد، نظر شما در مورد نقش رهبری رفیق خامتای سیفاندون در انقلاب لائوس، و همچنین دوستی و همبستگی ویژه بین ویتنام و لائوس چیست؟
سپهبد نگوین تین لانگ: من معتقدم که رفیق خامتای سیفاندون نقش بسیار مهمی برای حزب، دولت و مردم لائوس و همچنین مردم ویتنام ایفا میکند.
کل روند رشد ارتش و انقلاب لائوس تحت رهبری حزب انقلابی خلق لائوس، از جمله رهبری و فرماندهی مستقیم رفیق خامتای سیفاندون، بود.
ما این را به وضوح احساس کردیم وقتی که به عنوان سرباز و نیروی رزمی به لائوس رفتیم و فرصت ارتباط مستقیم با شما را داشتیم.
بعدها، وقتی بزرگ شدم و وظایف مهمتری را در ارتش بر عهده گرفتم، هنوز اطلاعاتی در مورد رابطه همبستگی ویتنام و لائوس دریافت میکردم و همیشه متوجه میشدم که در رهبری حزب و دولت لائوس، همراه با رفیق کایسون فومویهانه، رفیق شوفانوونگ و دیگر رهبران کلیدی، رفیق خامتای سیفاندون نقش بسیار مهمی ایفا کرد و مسئولیتهای مهمی را در بسیاری از زمینهها، به ویژه در زمینه نظامی، بر عهده گرفت.
او سهم بزرگی در روند تشکیل حزب انقلابی خلق لائوس و مستقیماً در تشکیل ارتش خلق لائوس داشت.
ارتش خلق ویتنام زود متولد شد و هنگها و لشکرها را تشکیل داد، در حالی که لائوس در طول دوره مقاومت، نیروی کافی برای انجام این کار نداشت.
اما من میبینم که در فرآیند پیروی دقیق، هماهنگی و جنگیدن با ارتش خلق ویتنام، ارتش لائوس به سرعت بالغ شد.
این است کارنامه و کار حزب و کل ارتش خلق لائوس با نقش رهبری مستقیم و برجسته رفیق خامتای سیفاندون، زمانی که مستقیماً توسط حزب و دولت لائوس برای رهبری و فرماندهی ارتش منصوب شد.
من هنوز به یاد دارم که در طول کل جنگ مقاومت علیه فرانسه و ایالات متحده، ما لشکرکشیهای بزرگی را در لائوس انجام دادیم، اما به ویژه لشکرکشی برای آزادسازی نام باک در لائوس علیا.
این لشکرکشی از اهمیت بالایی برخوردار بود و به ما کمک کرد تا پیروزی بزرگی کسب کنیم و ارتش لائوس بیشترین اسیران جنگی را در تمام نبردهای لائوس به اسارت گرفت.
تنها بعدها بود که فهمیدم وزارت دفاع لائوس، به رهبری مستقیم رفیق خامتای سیفاندون، در رهبری آن کارزار شرکت داشته و به همه نیروهای حاضر در کارزار تأکید کرده است: در نبرد پیروز شوید، اما سعی کنید تا حد امکان زندانیان بیشتری را دستگیر کنید تا آنها را برای پیوستن به انقلاب اصلاح کنید.
من همچنین در این عملیات، در گروهان شناسایی هنگ ۱۷۴، در جهتی که بیشترین اسیران را به اسارت گرفت، شرکت داشتم که تعدادشان به هزاران نفر میرسید.
پیروزی بدون نابودی، اما با دستگیری بسیاری از زندانیان و ترغیب آنها به پیروی از انقلاب. این دیدگاه رفیق خمتای سیفاندون در کشوری با جمعیت کم اما با دشمنان بزرگ، بسیار دیالکتیکی و انسانی است. این یک ویژگی منحصر به فرد در ایدئولوژی راهنمای رفیق خمتای سیفاندون است.
با نگاهی به زندگی و کارنامه انقلابی رفیق خامتای سیفاندون، من به او احترام بیشتری میگذارم و سهم بزرگ او را در انقلاب لائوس میبینم، یکی از افرادی که سهم مهمی در ایجاد رابطه همبستگی ویژه بین ویتنام و لائوس داشت.
به طور خاص، من فکر میکنم که شما نیز فردی هستید که به کشور برادرمان ویتنام ایمان زیادی دارید. از طریق واقعیت میدان جنگ، حتی بیشتر آشکار میشود که شما فردی هستید که به ویتنام وابسته، احترامگذار و اعتمادکننده هستید و همچنین یکی از افرادی هستید که نسلهای کادر، سربازان، ارتش، مردم لائوس و نسلهای مردم لائوس را به احترام، دلبستگی، حفاظت و توسعه سوق میدهید تا "همبستگی و دوستی بین ویتنام و لائوس برای همیشه سبز و برای همیشه پایدار باشد".
- خیلی ممنون، سپهبد!
منبع
نظر (0)