چند بار رودخانه جاری شده و برگهای زرد را باد برده است؟
زنان جوان در حال عبور از رودخانه
برنمی گردد
پل بامبو همینطور مدام تکان میخورد.
تا عشق من در این سو به دام بیفتد.
ترونگ گیانگ
ای جویبار سبز!...
ندای درونم را باد با خود برد.
چرا به من میخندید؟ شما بچههای کوچک!
با آسودگی بر پشت یک گاومیش در میان بیشههای بامبوی روستا نشسته بود...
یک شب مهتابی یا یک بعد از ظهر طلایی پاییزی
لالایی ها...
دلم برات خیلی تنگ شده.
اوه، رودخانه به دو مصب تقسیم میشود.
من میدانم کجا بروم.
رودخانه همچنان بیپایان است.
منبع: https://baoquangnam.vn/gui-truong-giang-3157123.html






نظر (0)