برنامه پخش قسمت ۵۱ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
بینندگان میتوانند قسمت ۵۱ برنامه «هوا سوا و ترونگ جیو» را که امروز، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۹ شب پخش میشود، به صورت زنده از کانال VTV1 تماشا کنند.
VTV Go - VTV - VTVCab - SCTV - TV360 - FPTPlay

لینک تماشای فیلم بازگشت گل شیر در باد با کیفیت Full HD
برای تماشای قسمتهای کامل HD این سریال که از کانال VTV1 پخش شده است، به این لینک مراجعه کنید
پیشبینی میشود این مجموعه تلویزیونی ۶۵ قسمت داشته باشد و از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت ۹ شب از کانال VTV1 به صورت زنده در VTV Entertainment - VTV - VTV Go پخش خواهد شد.
خلاصه قسمت ۵۰ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
همکاران قدیمی با لین (تان هوئونگ) ملاقات میکنند و به او اطلاع میدهند که رئیس تین تنبیه و منتقل شده است و هوآن پس از اینکه همسر رئیس تین برای دعوا به بانک رفته، اخراج شده است. در حال حاضر، اداره یک رئیس جدید دارد، کسی که هم فداکار و هم توانمند است و همه میخواهند لین به سر کار برگردد. با این حال، لین این دعوت را رد میکند.

لین گفت: «میخواهم وقت بیشتری را با خانوادهام بگذرانم. درست است که برگشتن به سر کار پایدارتر است، اما... چه پایدار اما خستهکننده باشد و چه نامطمئن اما سرگرمکننده و آزاد، من هنوز دومی را انتخاب میکنم.»
فوآنگ، اگرچه آرام است، اما دختری معقول است. او با گوش دادن به داستان ترانگ (هوای آن)، با مادرش همدردی میکند و به او فکر میکند. اگرچه خاطرات او با مادرش همیشه زیبا نیست، ترانگ هنوز مادرش را دوست دارد و به او احترام میگذارد و همچنین به فوآنگ اعتراف میکند که گاهی اوقات هنوز نمیتواند باور کند که مادرش رفته است.
ترانگ به فوآنگ گفت: «گاهی اوقات مادرم را سرزنش میکنم، اما یک چیز را میفهمم: مادرم مرا خیلی دوست دارد. با اینکه مادربزرگم مرا دوست داشت، و بعداً لین هر کاری کرد تا این را برای من جبران کند. من بسیار سپاسگزارم، اما مادرم هنوز مادرم است. هیچکس در دنیا نمیتواند جای او را بگیرد.»

در آن لحظه، ثوان (هویان سام) به سمتش آمد و با خجالت از او در مورد گردش امروز پرسید. فهونگ لبخند نزد، اما با رویی گشاده به مادرش پاسخ داد و اجازه داد مادرش دستش را بگیرد. این باعث شد ثوان احساس راحتی بیشتری کند: «وقتی شما دو نفر را اینقدر نزدیک میبینم، احساس اطمینان میکنم.»
فوآنگ همچنین از علاقهاش به نقاشی به او گفت و توان قول داد که برای فرزندش کلاس نقاشی پیدا کند. این روش توان برای نشان دادن این بود که تغییر کرده و کمتر از قبل سختگیر است.
برای اینکه فونگ فرصت استراحت داشته باشد، ثوان و فونگ تصمیم گرفتند برای شام در خانه خانم تروک (هنرمند شایسته، تان کوی) بمانند. با این حال، ثوان دروغ گفت که خانگ (هنرمند شایسته، نگوک کوی) به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای شام به خانه بیاید. خانم تروک از رفتار دامادش راضی نبود.
خانم تروک به توآن گفت: «پوانگ هم همینطور است، شما دو نفر باید به هم نزدیک باشید و موضوع بچهدار شدن را با هم در میان بگذارید. باید با خانگ صحبت کنید تا بتوانید به هم نزدیکتر و از هم دورتر باشید.»

خانم تروک که متوجه شده بود مشکلی پیش آمده، بیشتر درباره وضعیت خانوادهی توان پرسید، اما فقط همان جواب آشنا را شنید.
اواخر شب، خانگ به خانه مادرزنش رفت تا ثوان و دخترش را بردارد، اما نمیدانست که آنها قبلاً به خانه برگشتهاند. در این مورد، خانم تروک مسئولیت خانگ در قبال خانوادهاش را به او یادآوری کرد:
«وقتی فوآنگ دچار فروپاشی روانی شد، شما والدین کجا بودید؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاید که در زندگی باید چه چیزهایی را در اولویت قرار دهید؟ وقتی این تصمیم را گرفتید، باید با خانواده، همسر و فرزندانتان وقت بگذرانید.»
او افزود: «من همچنین احساس شما را در مورد تسلیم شدن، گاهی تحمل کردن و سپس اجتناب از درگیری درک میکنم. اما چیزی که من میخواهم اجتناب نیست، بلکه به اشتراک گذاشتن و پذیرا بودن است تا زن و شوهر بتوانند یکدیگر را بهتر درک کنند، احساسات فرزندانشان را بهتر درک کنند.»
خنگ با شنیدن حرفهای مادرش فقط توانست سرش را پایین بیندازد و عذرخواهی کند و قول داد که از این به بعد وقت بیشتری را با خانوادهاش بگذراند تا آسیبهای روحی وارده به همسر و فرزندانش را جبران کند.
در اتفاقی دیگر، خانگ به طور اتفاقی با معشوق سابقش ملاقات میکند و هیو (هنرمند شایسته با آن) او را میبیند. هیو تصمیم میگیرد او را تعقیب کند تا از ماجرا سر در بیاورد.
دوست دختر سابق خنگ گفت دلیل دوری او از او این بود که مادرشوهرش قبلاً او را گیر انداخته و در موردش دچار سوءتفاهم شده بود. خنگ رک و پوست کنده گفت: «نمیخواهم مردم، از جمله تو، در مورد من دچار سوءتفاهم شوند. این موضوع تأثیر زیادی بر خانوادهام خواهد گذاشت.»

پس از توضیحات خانگ، دوست دختر سابقش نه تنها او را ترک نکرد، بلکه میخواست بیشتر از او مراقبت کند، به خصوص وقتی میدانست که او مشکلات مالی دارد. او پیشنهاد داد که در صورت نیاز به او کمک کند، اما خانگ امتناع کرد:
خانگ تشکر کرد و گفت: «واقعاً از نگرانی شما قدردانی میکنم. اگر دیگر نتوانم تحمل کنم، از شما کمک خواهم خواست.» دختر تأیید کرد که فقط به عنوان یک دوست میخواسته کمک کند و هیچ قصد دیگری نداشته است. هیو تمام این مکالمه را شنید.
هیو سپس از همکارانش خواست تا پرونده خانگ را بررسی کنند و ظاهراً متوجه شد که خانگ مرتکب رشوه شده و قوانین مناقصه را نقض کرده است.
ترانگ با کمال تعجب فهمید که مادربزرگش قبل از مرگش مقداری طلا به عنوان جهیزیه برایش گذاشته است. عمه شوان میخواست طلاها را به ترانگ پس بدهد زیرا میترسید که پدر کوچکترش از این پول و دارایی برای قمار استفاده کند. با این حال، ترانگ مردد بود و از عمهاش خواست که طلاها را برای او نگه دارد.
عمه شوان فهمید که ترانگ تمایلی به پذیرش آن ندارد، زیرا میترسد اگر هیو بفهمد، ناراحت شود. پیش از این، هر پولی که خانواده مادری ترانگ میدادند، توسط هیو برگردانده میشد. این موضوع عمه شوان را ناراحت کرد: «من هم نمیفهمم، مادربزرگ مادری و مادرت هر دو رفتهاند، پدرت از چه چیز دیگری بدش میآید؟»

لین پس از تعریف داستان خه برای شوای (تو اوآن) به او در مورد چگونگی رفتار عاشقانه نیز توصیههایی کرد: «زنان باید ملایم و مهربان باشند تا مردان فرصت نگرانی و مراقبت از آنها را داشته باشند.» شوای در ابتدا موافق نبود، زیرا او همیشه قوی و «غرقکننده» بود و خه هرگز شکایتی نکرده بود. با این حال، شوای هنوز میخواست به توصیههای لین گوش دهد تا بتواند مانند گذشته عشق خه را دوباره به دست آورد.
در مورد خه، پس از جدایی از شوای، او زندگیای با خوردن و آشامیدن موقت داشت. شوای با دیدن این موضوع، متاسف شد و او را سرزنش کرد: «میبینی، از اینجا برو، به آنجا نگاه کن، آیا بدبخت و بیچاره به نظر نمیرسی؟»

«اما بگذار بهت بگم، نمیتونی از اینجا فرار کنی، تقلا نکن.» شوای لبخند زد. خه هم لبخند زد، انگار بعد از همه چیز، خه و شوای دوباره با هم بودند.
لطفا قسمت ۵۱ فیلم «گل شیر در باد میآید» را که ساعت ۹ شب ۱۴ نوامبر از شبکه VTV1 پخش میشود، تماشا کنید!
فیلم «گل شیر در باد بازمیگردد» حول محور خانواده خانم تروک، یک مقام بازنشسته، با دو فرزند، هیو و توآن، میچرخد.
شوهر خانم تروک زود فوت کرد و او به تنهایی دو فرزندش را بزرگ و شوهر داد. تصور میشد که خانم تروک از دوران پیری خود، از بودن با فرزندان و نوههایش و ملاقات هر روز با دوستان قدیمی از همان محله لذت خواهد برد.
اما نه، خانم تروک هنوز هم از هر چیز کوچکی برای فرزندان و نوههایش مراقبت میکند، بدون اینکه بین عروس، داماد، پسر یا دختر تفاوتی قائل شود.
و از آن به بعد، درگیریها، مشکلات و حوادث در خانواده کوچک هیو - لین، توآن - خنگ، یا داستان عشق و کار خواهرزادهاش ترانگ، هنوز هم مایه غم و اندوه و نگرانی خانم تروک است.
منبع: https://baodaknong.vn/hoa-sua-ve-trong-gio-tap-51-tren-vtv1-ngay-14-11-234237.html












نظر (0)