عروسی بینظیر لیو و لوین
نقد قسمت ۴۵ سریال «زندگی هنوز زیباست»، آخرین قسمت پخش شده در عصر ۱۲ جولای، صحنهای را نشان داد که در آن لو (هنرمند شایسته، هوانگ های) و لوین (تان هوئونگ) تصمیم گرفتند یک عروسی دنج در پانسیون برگزار کنند.
لو کت و شلوار میپوشد و به دامادی خوشقیافه تبدیل میشود. با این حال، لو هنوز لوین را "مارماهی لوین" صدا میزند که باعث میشود تاچ (ویت هوانگ) مجبور شود به او یادآوری کند. لو در پاسخ به پسرش، هنوز هم به شوخی میگوید: "خوشبختانه این یک مارماهی است. اگر مار بود، پدرت مرده بود."
لیو کت و شلوار میپوشد و به یک داماد خوشتیپ تبدیل میشود
در این زمان، خانواده عروس نیز به همان اندازه شلوغ بودند، خانم هوآ (آنه تو) زودتر از موعد برای شرکت در عروسی رسید. با شنیدن سخنان لوین مبنی بر اینکه بدهی داماد، به خصوص شرایطی که هر دو در "قرارداد" توافق کرده بودند را فراموش نخواهد کرد، خانم هوآ و خانم تین هر دو از خنده منفجر شدند و به لوین توصیه کردند که صبورتر باشد و بدهی داماد را تمدید کند.
هوآ با دیدن اینکه لوین در شرف عروس شدن است اما چهرهاش شاداب نیست، به او یادآوری کرد که برود و آرایش کند. در این لحظه، لوین وحشتزده نام بین (مین کوک) را به زبان آورد. دلیلش این بود که بین داوطلب شده بود تا از زیبایی لوین مراقبت کند اما هنوز اثری از او نبود.
نگا (ها دان) نیز طبق دستور مادرش در خانه داماد حضور داشت و گلهای عروسی آماده شده را به عنوان دعای خیر به لوو تحویل داد. تصویر نگا که با خوشحالی در حال قدم زدن با تاچ بود، بسیاری از مردم را امیدوار کرد که این زوج جوان نیز پس از دریافت دعای خیر از خانم هوآ، در کنار هم خوشبخت خواهند بود.
در همین حال، بیرون از پانسیون، دین (تو دانگ) آماده است تا مجری عروسی باشد. همه در پانسیون دست به دست هم میدهند تا برای عروسی لو و لوین آماده شوند.
همه با هیجان در حال آماده شدن برای عروسی لوین و لو هستند.
لوین تصمیم گرفت لو را به خانه ببرد تا با والدین بیولوژیکیاش آشنا شود.
در تحولی دیگر، اگرچه او مجبور شد از یک نقشه تلخ برای تعقیب زوج «شاه مارماهی» تا زادگاهشان استفاده کند، اما لوین همچنان وظیفه فرزندی خود را حفظ کرد و از والدینش مراقبت کرد.
خانم تین (هنرمند شایسته، تان کوی) همچنین به لوین گفت که پس از عروسی، او و این زوج برای صحبت با خانوادههایشان به زادگاهشان بازخواهند گشت. خانم تین گفت: «در آن زمان، قایق از قبل آماده شده بود، حتی اگر پدربزرگ و مادربزرگ میخواستند اوضاع را سخت کنند، نمیتوانستند این کار را انجام دهند.»
لوین به خانم تین در مورد قصدش برای معرفی لو به والدین بیولوژیکیاش، اعتماد کرد.
لوین به خانم تین گفت که اگرچه با شیوه زندگی والدینش و بزرگ کردن پسرشان موافق نیست، اما آنها هنوز خویشاوندان خونی او هستند و "نمیتوان آنها را رها کرد"، بنابراین از همسایهها خواست که مراقب آنها باشند. او همچنین قصد داشت لو را پس از ازدواج به خانه بیاورد تا با والدینش ملاقات کند. حالا که قایق حرکت کرده بود، شاید والدین لوین نیز نسبت به لو پذیراتر باشند.
منبع
نظر (0)