محبت تماشاگران، همکاران و احساسات والای روی صحنه، چیزهایی هستند که مای تین دونگ هنگام آمدن به برنامه از آنها قدردانی میکند.
اگرچه حضور طولانی مدت در برنامههای تلویزیونی واقعنما بر سایر برنامههای کاری او تأثیر میگذارد، مای تین دونگ هنوز هم با پشتکار در برنامههای مختلف ظاهر میشود. بخش بزرگی از انگیزه این خواننده مرد از طرفدارانش ناشی میشود - کسانی که همیشه وقتی بتهایشان به ندرت در تلویزیون ظاهر میشوند، بیصبر هستند و در انتشار محصولات جدید کند عمل میکنند...
نظر شما در مورد نام «شاهزاده موسیقی» از این برنامه چیست؟ آهنگ ما که مخاطب برای شما دارد؟
فکر میکنم بخشی از آن به این دلیل است که آهنگهای اخیر من تصنیفهای احساسی هستند و به شنوندگان فضای روایی میدهند. بنابراین وقتی به دنبال اسمی برای من به عنوان جوانترین OG (OG: Old Generation) میگشتند، برنامه این نام را انتخاب کرد، که به معنی جوانی است که موسیقی غنایی میخواند.
با این حال، «شاهزاده» به معنای ثروتمند نیز هست!
(با صدای بلند میخندد) همه میگویند من ثروتمند هستم، اما من فکر نمیکنم چیزی داشته باشم. من فقط از نظر احساسات ثروتمند هستم! بعد از این همه سال، میبینم که داراییهایی که جمع کردهام خیلی زیاد نیستند. چون به این حرفه علاقه دارم، به اندازه درآمدم پسانداز میکنم تا دوباره سرمایهگذاری کنم. این پساندازها در واقع ناچیز هستند! وقتی برای توسعه حرفهام به خانه برگشتم، تمام تلاشم را کردم و پولی را که از روزهای اول خوانندگیام پسانداز کرده بودم، سرمایهگذاری کردم، اما در آن زمان موفق نبودم. هیچ اعتباری نداشتم و پولم هم از بین رفته بود. بنابراین مجبور شدم از اول شروع کنم.
مای تین دونگ با طنز خودش را اینگونه توصیف میکند: «همه از اینکه میبینند در زندگی واقعی کمی «دیوانه»، شاد و راحتطلب هستم، اما هنگام خواندن تصنیف غمگین و احساساتی به نظر میرسم، متعجب میشوند.»
بعد از اون سختیها برای اینکه دوباره بلند شی چیکار کردی؟
من سعی کردم برای امرار معاش آواز بخوانم. سپس در برنامههای تلویزیونی واقعنما شرکت کردم، توسط مطبوعات شناخته شدم و این فرصت را داشتم که به مخاطب نزدیکتر شوم. از آن به بعد، همه چیز بهتر شد. بزرگترین نگرانی من این بود که چگونه با پول محدود، یک محصول با کیفیت بسازم تا مخاطب آن را بپذیرد. به هر حال، من مدت زیادی است که در این حرفه هستم، بنابراین نمیخواهم سطحی باشم. به همین دلیل است که نمیتوانم به طور مداوم محصولات را منتشر کنم، اما قبل از انجام این کار باید به تدریج پسانداز کنم.
پس از ترک آهنگ ما ، فکر میکنی چه چیزی به دست آوردهای، و از چه چیزی پشیمانی؟
این یک زمین بازی سرگرم کننده و پرمعنا است. چیزی که بیشتر از همه به یاد دارم زمانی است که بازی را متوقف کردم. هفته بعد، وقتی همه در حال آماده سازی یک برنامه جدید بودند و من در خانه بودم، واقعاً دلم برای لحظات فیلمبرداری تنگ شد. انرژی کمیاب موجود در این برنامه چیزی است که واقعاً از آن قدردانی می کنم.
من خوش شانس بودم که این فرصت را داشتم که با شاگرد ارشدم، تان لام، و جوانانی مثل اورنج، لیلی... بخوانم. آنها به من فرصتهای زیادی دادند تا خودم را کشف کنم، نسبت به بازار حساستر باشم، فعالتر باشم و با جریان موسیقی مدرن همراه شوم.
چرا در EP خیلی متاسفم ، برای ساخت ۴ موزیک ویدیوی همزمان با سبکهای مختلف خیلی سرمایهگذاری کردی؟
آهنگهایی که برای اجرا انتخاب میکنم اغلب روایی هستند، انگار که دارم داستانی را برای دیگران تعریف میکنم. این عناصر باعث میشود که خواندن «nhac suy» و تحت تأثیر قرار دادن قلب مخاطبان برایم آسان باشد. مای تین دانگ |
این آلبوم کوتاه شامل ۳ تصنیف و ۱ آهنگ شاد است. فکر میکنم دو حس متضاد در درونم دارم: یا خیلی شاد یا خیلی غمگین. انتخاب موسیقی من نیز به وضوح این را نشان میدهد. میخواهم تجربه کنم و امیدوارم برای آلبوم کوتاه جدید حمایت شوم تا انگیزه و الهام بیشتری برای پروژههای آینده در سال ۲۰۲۵ داشته باشم.
فکر میکنم آهنگ Love like the last day of love که ۷ سال پیش منتشر شد، درباره احساسات، خاطرات و تجربیات واقعی در زندگی است، زمانی که حرفهام رو به افول بود و عشقم شکوفا نمیشد. در آن زمان، تصمیم گرفتم آن را بخوانم چون میخواستم اول احساسات خودم را تسکین دهم.
اگرچه شما برای شرکت در بسیاری از برنامههای موسیقی به ویتنام بازگشتهاید و دوستان زیادی در دنیای هنر در داخل و خارج از کشور دارید، اما تصویر شما نزد مخاطبان ویتنامی هنوز محدود است. میتوانید توضیح دهید؟
من ظاهراً شاد و سرزنده به نظر میرسم، اما در واقع درونگرا هستم. اگر مشغول اجرا نباشم، به ندرت بیرون میروم، فقط در خانه میمانم یا گاهی اوقات به خانه دوستانم میروم. فکر میکنم این مانعی است که هنوز در حال یادگیری غلبه بر آن هستم. دارم یاد میگیرم که خودم را وفق دهم و در همه چیز پذیراتر باشم.
بعد از مدتی کار در حوزه هنر، چه تغییری در خودتان میبینید؟
من اغلب به آهنگهای قدیمی گوش میدهم تا از آنها یاد بگیرم. با نگاهی به گذشته، متوجه میشوم که آواز خواندن من به دلیل کمبود تجربه زندگی، نابالغ بود. بنابراین هنوز هم هر روز تمرین میکنم.
شاید به این دلیل که من احساسات زیادی را در اشعار و نتها قرار میدهم. بنابراین وقتی صداها و کلمات را با حال و هوای مناسب میشنوم، احساساتی میشوم و کمی اشک میریزم. میخواهم عادتی را که باعث میشود بیش از حد غرق خواندن شوم و به راحتی نفسم بند بیاید و تلفظ خوب آن کمی دشوار است، تغییر دهم.
ممنون از به اشتراک گذاشتن!
منبع






نظر (0)