خواهرشوهرم تازه سه ماه است که طلاق گرفته و دو فرزندش را آورده تا با پدر و مادرش و من و همسرم زندگی کنند. از اینجا بود که اختلافات زیادی در زندگی خانوادگی من به وجود آمد.
خانواده شوهرم دو خواهر دارند. او ۳ سال از او بزرگتر است و در جایی بیش از ۳۰۰ کیلومتر دورتر از خانه ازدواج کرد. از شوهرم شنیدم که میگفت والدینش به شدت با این ازدواج مخالف بودند، اما او همچنان اصرار به ازدواج داشت. پس از ۵ سال زندگی مشترک و داشتن ۲ فرزند، او و شوهرش از هم جدا شدند زیرا شوهرش قمار میکرد، رابطه نامشروع داشت و خشن بود.
او طلاق گرفت و دو فرزندش را به خانه والدینش برگرداند. والدین شوهرم در حومه شهر فقط یک خانه ۵ اتاقه با سقف مسطح داشتند که مدتها پیش ساخته شده بود و ۲ اتاق خواب داشت که بعد از ازدواج ما بازسازی شد. با آمدن او و فرزندانش، والدین من یک تخت اضافی در وسط خانه گذاشتند تا در آن بخوابند و اتاق خواب را برای او و فرزندانش گذاشتند.
از زندگی با خواهرشوهرم که اخیراً طلاق گرفته خسته شدهام (عکس از KT)
پدر و مادرم پیر هستند، در روستا فقط دامداری و کشاورزی میکنند، وضع اقتصادی خیلی خوب نیست، اگر بگوییم که قدرت کافی برای مراقبت از دخترشان را دارند، احتمالاً نه.
اما از وقتی که به اینجا آمد، با اینکه شغلهای زیادی به او معرفی شد، همه را رد کرد. تمام روز فقط در خانه ماند، با تلفن همراهش ور رفت، تیک تاک تماشا کرد و هیچ کار خانه یا آشپزی انجام نداد.
من تا ساعت 6 عصر سر کار هستم و بعد به آشپزخانه میروم تا برنج بپزم. مادرشوهرم هم در آن ساعت سر کار به مزارع میرود و گاهی به خانه میآید.
از وقتی که به اینجا آمده بود، اغلب بدون اینکه از من بپرسد، شیر بچهام را برای بچه خودش میگرفت. او حتی از من میخواست لباسهایی را که تازه خریده بودم، امتحان کند و اگر قشنگ بودند، از من میخواست که آنها را برایش بخرم.
همه اعضای خانواده فکر میکردند که او فقط یک شوک بزرگ را پشت سر گذاشته است، بنابراین هیچکس چیزی نگفت. اما شخصیت خواهرشوهرم واقعاً من را آزار میداد. اگر ما به این شکل به زندگی مشترک ادامه میدادیم، دیر یا زود خانواده دچار اختلاف و درگیریهای بزرگی میشد.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/met-moi-khi-song-chung-voi-chi-chong-vua-moi-ly-hon-172241124205521647.htm
نظر (0)