Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

تونگ نگوک هان، نویسنده، می‌گوید: «ادبیات مثل کوهنوردی است، فقط وقتی خسته می‌شوم، تسلیم می‌شوم.»

در طول ده سال گذشته، نویسنده تونگ نگوک هان با آثاری که منعکس کننده زندگی و نفس مردم مناطق کوهستانی است، بر دنیای ادبیات تأثیر گذاشته است. زندگی تونگ نگوک هان به اندازه نوشته‌هایش پر از فراز و نشیب است.

Báo Lào CaiBáo Lào Cai10/07/2025

«بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم سرنوشت دارد من را به این سمت می‌کشد.»

+ با خواندن نوشته‌های تونگ نگوک هان، به راحتی می‌توان فکر کرد که برای خلق چنین زندگی‌ها و سرنوشت‌های سختی، او حتماً در مسیر ادبی و زندگی خود تلخی‌های زیادی را تجربه کرده است؟

نویسنده تونگ نگوک هان.

نویسنده تونگ نگوک هان.

۵ سال پیش (حدود اواخر سال ۲۰۲۰)، وقتی شنیدم که از عمل جراحی تومور مغزی برگشته‌ام، یکی از دوستان نزدیکم از راه دور به من پیام داد و پرسید: «چیز دیگری هست که هان هنوز تجربه نکرده باشد؟» به او گفتم: «این احتمالاً آخرین بار است.»

این را می‌گویم، اما خودم هم نمی‌توانم مطمئن باشم که آیا این «طوفان» آخرین طوفان است یا نه. فقط امیدوارم اینطور باشد. اتفاقات زیادی در زندگی رخ می‌دهد، اما همه آنها خواهند گذشت. یک ضرب‌المثل لاتین خیلی خوب وجود دارد: «اگر می‌خواهی بروی، سرنوشت تو را هدایت می‌کند، اگر نمی‌خواهی بروی، سرنوشت تو را به دنبال خود می‌کشد.»

مواقعی بود که احساس می‌کردم سرنوشت مرا به دنبال خود می‌کشد. آن سالی بود که زادگاهم را ترک کردم تا به لائو کای بروم. بیشتر شبیه یک فرار، به یک جای امن برای پنهان شدن. لائو کای با بردباری از من و خانواده کوچکم محافظت کرده است.

پس از تشخیص پارگی کیست تخمدان و خونریزی شدید، برای جراحی اورژانسی در بیمارستان بائو ین (استان لائو کای) بستری شدم. تنها ۲ سال بعد، آتش‌سوزی خانه چوبی من در سواحل رودخانه چای را به خاکستر تبدیل کرد.

من و خانواده کوچکم بدون هیچ وسیله‌ای به بائو تانگ - لائو کای رفتیم و حدود یک سال در خانه عمویم ماندیم. سپس، در تابستان ۲۰۰۲، به سا پا رفتم و تا زمان بازگشت به خانه (۲۰۱۷) در آنجا ماندم. اگر شوهرم به شدت بیمار نبود، در آن زمان به خانه برنمی‌گشتم.

«طوفان‌های» زیادی وجود دارد، اما من زود فراموش می‌کنم، به ندرت از گذشته شکایت می‌کنم و حتی کمتر از آن می‌خواهم از سختی‌ها شکایت کنم.

آثار نویسنده تونگ نگوک هان.

آثار نویسنده تونگ نگوک هان.

هر چقدر هم که زندگی پر فراز و نشیب بوده، مسیر ادبی من هموار بوده است. از همان اولین آثارم، اولین کتابم، مورد استقبال قرار گرفته‌ام و تا به امروز، خوانندگان هنوز می‌پرسند که چه زمانی کتاب جدیدی منتشر خواهم کرد. با نگاه به ادبیات، می‌توانید افراد را ببینید، می‌توانید سرنوشت را ببینید، که نمی‌توان آنها را پنهان کرد. اما روایت داستان‌های خاص مانند این، شاید این اولین بار باشد.

یک بار به دخترم گفتم: «اگر روزی توموری در بدنم رشد کند، قطعاً در مغزم خواهد بود.» دو سال بعد، درد طاقت‌فرسای صورتم باعث شد از فکر کردن به پیشگویی‌ها به خود بلرزم. به بیمارستان رفتم و متوجه تومور مغزی شدم و پزشک جراحی را توصیه کرد.

نویسنده تونگ نگوک هان، متولد ۱۹۷۶ در کمون دونگ لین (فو تو)، عضو انجمن نویسندگان ویتنام است. او ۳ مجموعه رمان، ۱۵ مجموعه داستان کوتاه، ۲ مجموعه داستان کودک و ۲ مجموعه شعر منتشر کرده است. در میان آنها، بسیاری از آثار او جوایز بزرگی مانند موارد زیر را کسب کرده‌اند: جایزه مسابقه نویسندگی با موضوع «برای امنیت ملی و زندگی مسالمت‌آمیز» که توسط وزارت امنیت عمومی و انجمن نویسندگان (۲۰۱۱-۲۰۱۵) برای رمان «سربازان شبح و برگ‌های سمی» برگزار شد؛ جایزه سوم «قلم طلایی» که توسط وزارت امنیت عمومی (۲۰۱۷) برای داستان کوتاه «مرز سرخ» اهدا شد؛ جایزه‌ای در جایزه فانسیپان (۲۰۱۲-۲۰۱۷) که توسط کمیته مردمی استان لائو کای برای رمان «یشم خونین» برگزار شد...

دیگر نمی‌خواهم سرنوشت مرا به دنبال خود بکشد، مخصوصاً از وقتی که به ادبیات روی آورده‌ام. مطیعانه اجازه داده‌ام سرنوشت مرا هدایت کند. چون معتقدم که به اعمال نیک پاداش داده خواهد شد. معتقدم که در امنیت از خواب بیدار خواهم شد. هیچ راهی وجود ندارد که سرنوشت برای همیشه با من ناعادلانه رفتار کند.

خدا چیزی را از من گرفت و در عوض چیز دیگری به من داد. و بنابراین، همانطور که می‌بینید، من قدم به قدم پیش رفتم و همه چیز درست شد.

«ادبیات شما را شجاع‌تر می‌کند»

+ زندگی برای هیچ‌کس آسان نیست. پس از تجربه یک بحران بزرگ سلامتی پنج سال پیش، نویسنده تونگ نگوک هان به نویسندگی بازگشت یا این ادبیات بود که او را به این زندگی پیوند داد؟

اثر «نهمین برهنه» اثر نویسنده تونگ نگوک هان.

اثر «نهمین برهنه» اثر نویسنده تونگ نگوک هان.

آرزوی من زندگی کردن بود، زندگی کردن برای ادامه‌ی نوشتن. پزشکی که آن سال تومور مغزی‌ام را عمل کرد، خیلی جوان بود، حدود ده سال از من کوچک‌تر. قبل از بیهوشی از من پرسید: «می‌ترسی؟». من پاسخ دادم: «نه، این چهارمین باری است که روی تخت عمل هستی، از چه چیزی می‌ترسی؟»

اگر تا حدی عاشق ادبیات باشید، خواهید دید که ادبیات شما را در زندگی شجاع‌تر و دلیرتر می‌کند، دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسید، حتی از مرگ!

+ به نظر می‌رسد افکار و تأملات درونی تونگ نگوک هان در نوشته‌های این دوره از زندگی‌اش، در آخرین اثرش، مجموعه داستان کوتاه «نهمین برهنگی»، خلاصه شده است؟

البته نویسنده، منشی روزگار و منشی زندگی خودش است. نویسنده و نوشته هم انسان هستند. جدیدترین کتاب «نهمین برهنه» است که شخصاً آن را برای چاپ انتخاب کردم. این اولین باری است که برای چاپ کتاب برای خودم هزینه کرده‌ام.

دفعه‌های قبل همه چیز در مورد فروش حق چاپ به توزیع‌کنندگان و ناشران بود، به نظر می‌رسید که من در فرآیند چاپ و قیمت‌ها دخالتی ندارم و فقط قبل از ارسال، از نسخه خطی مراقبت می‌کنم. بنابراین، می‌توان گفت که این کتابی است که از بین 20 کتابم از آن بیشترین رضایت را دارم.

البته، هنگام انتخاب، عوامل زیادی را در نظر گرفتم، از موضوع گرفته تا محتوا و پیام، در هر حوزه ۱-۲ داستان را که به نظرم بهترین بودند انتخاب کردم. در مورد نحوه ارزیابی آن، به خوانندگان بستگی دارد.

با این حال، تا آنجا که من می‌دانم، این کتاب بازخورد خوبی از خوانندگان دریافت کرده است. و من همچنین اعتماد به نفس دارم که به نوشتن و ساخت کتاب‌های بعدی ادامه دهم.

+ نه تنها نوشته‌ها، بلکه احساس می‌کنم آدم‌ها و داستان‌های مربوط به زندگی و ادبیات نویسنده تونگ نگوک هان همیشه انرژی گرمی از خود ساطع می‌کنند!

من وقت آزاد زیادی ندارم چون باید بفروشم، بنویسم و ​​کلی کار دیگر انجام دهم، اما هنوز هم برای گوش دادن به حرف‌های خوانندگان و نویسندگان جدید وقت می‌گذارم. بسیاری از خوانندگان سابق من حالا نویسنده شده‌اند.

بسیاری از افرادی که نمی‌توانند بنویسند، داستان‌هایشان را برای من تعریف می‌کنند و می‌خواهند که من آنها را در آثار ادبی بازآفرینی کنم. البته، برای جوانانی که ذهنی باز و مشتاق یادگیری دارند، من همیشه با اشتیاق بیست سال تجربه نویسندگی‌ام را به اشتراک می‌گذارم.

+ در طول این سال‌ها، برخی از آثار شما ترجمه و در کتابخانه‌های خارج از کشور قرار گرفته‌اند. حتماً از دیدن کتاب‌هایتان در سرزمین‌های دور متأثر شده‌اید؟

گاهی اوقات، دوستانم در خارج از کشور عکسی از کتابی از من که اتفاقی در کتابخانه ملی دیده‌اند، دریافت می‌کنند. یا وقتی اثر من در برنامه درسی زبان ویتنامی در خارج از کشور گنجانده می‌شود، طبیعتاً خیلی خوشحال می‌شوم.

این چیزی بود که وقتی دفترچه دانشجویی‌ام را روی پایم می‌گذاشتم تا داستان بنویسم، هرگز به آن فکر نکرده بودم. یادم می‌آید در سال ۲۰۱۳، یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌ام داستان کوتاهی به زبان روسی که در روزنامه چاپ شده بود، برایم فرستاد. در آن زمان، نمی‌توانستم آن را بخوانم، فقط می‌دیدم که نویسنده همنام من است.

هر سطر را جستجو کردم، سا پا و نام شخصیت‌هایم را دیدم. قطعاً داستان من بود. پرسیدم چطور مطمئنی این داستان من است، و تو گفتی که یادت هست هان در ادبیات خیلی خوب بود، همین.

یا دوستی در پرواز ویتنام به استرالیا روزنامه می‌خواند، داستان کوتاه من را به انگلیسی دید، و عکسی هم برای خودنمایی گرفت. انگار از نظر دوستان قدیمی، اسم من خیلی با پرستیژ و خاطره‌انگیز است.

ادبیات مثل کوهنوردی است...

+ خوانندگانی که نوشته‌های شما را دوست دارند، در آینده نزدیک همچنان از آثار جدید تونگ نگوک هان استقبال خواهند کرد؟

من ده سال است که در مسابقه رمان، داستان و خاطره با موضوع «برای امنیت ملی و زندگی مسالمت‌آمیز» شرکت می‌کنم و این سومین باری است که در این مسابقه شرکت می‌کنم. دو بار قبلی برای دو رمان بود: «سربازان شبح و برگ‌های سمی» و «غار جنگلی». هر دو کتاب جوایزی را کسب کردند، هرچند نه خیلی زیاد.

با این حال، این مسابقه بود که به من نشان داد و تأیید کرد که می‌توانم رمان بنویسم، نه فقط داستان کوتاه. در مورد این رمان، «غریبه‌هایی از همان خون»، هنوز نمی‌توانم چیزی بگویم.

این مسابقه با حضور بسیاری از نویسندگان پیشکسوت این حوزه، بسیاری از نویسندگان نیروی پلیس و حتی نویسندگان جوان، که از من بسیار بهتر هستند، برگزار می‌شود.

ادبیات مثل کوهنوردی است، من فقط وقتی خسته می‌شوم تسلیم می‌شوم، نه به این خاطر که افراد زیادی از من پیشی گرفته‌اند. در حال حاضر، یک رمان و سه داستان کوتاه دارم که هیچ برنامه‌ای برای انتشارشان ندارم. چون عجله‌ای ندارم. بعد از بیستمین کتاب (برهنه ۹)، به یک «استراحتگاه» هم نیاز دارم.

phunuvietnam.vn

منبع: https://baolaocai.vn/nha-van-tong-ngoc-han-van-chuong-giong-nhu-leo-nui-toi-chi-bo-cuoc-khi-kiet-suc-post648391.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

چه چیز خاصی در مورد این جزیره که در نزدیکی مرز دریایی با چین قرار دارد، وجود دارد؟
هانوی با فصل گل‌هایی که «زمستان را به خیابان‌ها فرا می‌خواند» شلوغ است.
از منظره زیبا مانند یک نقاشی آبرنگ در بن ان شگفت زده شدم
تحسین لباس‌های ملی ۸۰ دختر زیبای شرکت‌کننده در مسابقه دختر شایسته بین‌المللی ۲۰۲۵ ژاپن

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

75 سال دوستی ویتنام و چین: خانه قدیمی آقای تو وی تام در خیابان با مونگ، تین تای، کوانگ تای

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول