Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

پناهگاه، حالا خانه

«در مارس ۱۹۶۸، من یکی از ۷۲ ملوان کاروان حمل و نقل ویژه از کمون کان دونگ (که اکنون هوا تراچ نام دارد)، استان کوانگ بین (قدیمی) بودم تا سلاح‌ها را به میدان نبرد جنوبی بیاوریم. در یک شب طوفانی، ما بادبان کشیدیم. کاروان قایق‌ها به سرعت در دریای شب به حرکت درآمد. صبح روز بعد، کاروان به وونگ سی، وین موک، وین لین، کوانگ تری (قدیمی) رسید. جنگ شدید سفر را طولانی‌تر کرد. بسیاری از مردم توسط دشمن اسیر شدند، بقیه مجبور شدند به روستاها پراکنده شوند و از مردم خواستند که آنها را پنهان کنند. روزهایی که تحت حمایت مردم کوانگ تری زندگی می‌کردم، خاطرات فراموش‌نشدنی در قلب من به جا گذاشت!»

Báo Quảng TrịBáo Quảng Trị05/07/2025

پناهگاه، حالا خانه

آقای Nguyen Van Nhuong در پل Hien Luong - عکس: NGOC MAI

سفر به «سرزمین آتش»

این خاطره آقای نگوین ون نونگ (متولد ۱۹۵۰، کمون قدیمی کان دونگ)، عضو تیم حمل و نقل ویژه، معاون سابق رئیس هیئت نمایندگی مجلس ملی استان کوانگ بین است . تیم حمل و نقل توسط آقای دائو تان لونگ به عنوان سرپرست تیم، آقای نگوین نگوک لین به عنوان کمیسر سیاسی گروهان و آقای نونگ به عنوان دبیر شعبه هدایت می‌شد.

پس از یک شب سرگردانی، تحت پوشش یک قایق ماهیگیری، گروه در وونگ سی، نزدیک تونل وین موک، پیاده شد. آنها قایق را در شکاف سنگی لنگر انداختند و در تونل پنهان شدند. بعدازظهر همان روز، هواپیماهای دشمن دو قایق را کشف و بمباران کردند و آنها را غرق کردند. هسته حزب جلسه‌ای فوری برگزار کرد و به افراد دستور داد که برای نجات قایق‌ها بمانند، در حالی که بقیه به سفر خود ادامه دادند.

با هوش، شجاعت و عزم راسخ برای حمایت از میدان نبرد تری تین، گروه از کنار کوا تونگ و بن های گذشت و وارد میدان نبرد سهمگین شد. چند کیلومتر مانده به بندر کوا ویت، منورهای دشمن به وضوح هر فرد سوار بر قایق را در تعلیقی خفه کننده روشن می‌کرد. قایق‌های حامل سلاح به طور ویژه طراحی شده بودند، با یک سوراخ "لو" در کابین خلبان تا در صورت کشف توسط دشمن، خود به خود غرق شوند. بارها هنگام مواجهه با موقعیت‌های خطرناک، کاپیتان دستور عقب‌نشینی "لو" را می‌داد و قایق غرق می‌شد. پس از فرار از دید دشمن، آنها آب را بیرون ریختند، آن را پوشاندند و به سفر خود ادامه دادند.

سپیده دم، آقای نهونگ و چند ملوان به عمق خاک روستای ۱، کمون تریو وان (که اکنون کمون ویتنامی نام کوا است) رفتند. ملوانان قایق‌های دیگر به طور پراکنده از روستای ۱ به روستای ۹ وارد شدند. آنها با شادی وصف‌ناپذیری فوراً سلاح‌ها را به واحدهای ارتش تحویل دادند. ۲۲ ملوانی که به عمق منطقه جنگی رفته بودند، در خانه‌های مردم در کمون تریو وان (قدیمی) اسکان داده شدند. آقای نهونگ به یاد آورد: «روزهایی که توسط مردم اینجا محافظت و پناه داده می‌شدم، خاطرات عمیقی را در قلب من به جا گذاشته است.»

پناهگاه، حالا خانه

اسکله قایق روستای کان دونگ، نقطه شروع عملیات حمل و نقل VT5 برای تأمین سلاح به میدان نبرد تری-تین در سال ۱۹۶۸ - عکس: THANH HAI

چهره‌های فراموش‌نشدنی

نزدیک به ۶۰ سال گذشته است، چیزهایی هست که او نمی‌تواند به وضوح به خاطر بیاورد، اما خاطرات مردم قهرمان تریو وان و حمایت خاموش آنها در روزهای خطرناک را هرگز فراموش نخواهد کرد.

در مدتی که کاروان در تریو وان توقف کرد، میدان نبرد تری تین بسیار شدید بود. هواپیماها و کشتی‌های جنگی دشمن شب و روز عملیات انجام می‌دادند و پیوسته روستاها را گلوله‌باران می‌کردند. مردم مجبور شدند روستاهای خود را ترک کنند و در شنزار ساحلی، تحت کنترل شدید، به صورت متراکم زندگی کنند. بندر نظامی مای توی همیشه روشن بود، آمبولانس‌ها، قایق‌های گشتی، ناوهای هواپیمابر و هلیکوپترهای دشمن در حالت آماده‌باش در ساحل بودند. در هوا، هواپیماها و هلیکوپترهای شناسایی به طور مداوم اعلامیه می‌ریختند، بلندگوها را برای پخش تبلیغات نشانه می‌گرفتند، نیروها را جابجا و پیاده می‌کردند... و این وضعیت را همیشه متشنج و خطرناک می‌کرد.

در روستای ۱، آقای نهونگ در خانه‌ی فرمانده‌ی روستا اسکان داده شد. خانواده پسری به نام هوآ داشتند، حدود ۹-۱۰ ساله، با پوستی تیره، باهوش و بسیار چابک. اگرچه هنوز جوان بود، اما وظیفه‌ی راهنمایی و محافظت از او به او محول شده بود. در جریان یک حمله، هوآ او را به یک پناهگاه مخفی که با علف کوگون و برگ‌های خشک بید استتار شده بود، هدایت کرد. او به وضوح گفت: «آنجا بمان، اگر اتفاقی افتاد برمی‌گردم.» و سپس رویش را برگرداند. بیش از یک بار، آن پسر او و بسیاری از کادرها را از حملات خطرناک نجات داد.

خانه مادر تین در همان نزدیکی است. او مأمور مراقبت از یک سرباز زخمی بود که دچار سوختگی شدید با فسفر شده بود، تمام بدنش چرک کرده و بو می‌داد. او و پسرش بدون کوچکترین شکایتی از او مراقبت می‌کردند. هر زمان که حمله‌ای صورت می‌گرفت، روستاییان با هم او را برای امنیت به مکان دیگری منتقل می‌کردند. آقای نونگ با احساسی این را تعریف کرد: «آن تصویر دوست‌داشتنی تمام عمرم با من بوده است!»

پس از مدتی اقامت در روستای ۱، به دلیل خطرناک بودن اوضاع در نزدیکی بندر نظامی مای توی، رهبر گروه گروه را به عمق روستای ۴ منتقل کرد. آقای نونگ و یک ملوان قرار بود در خانه یک غیرنظامی اقامت کنند و در هنگام پاکسازی در یک پناهگاه مخفی پناه بگیرند. به آنها دستور داده شده بود که مانند غیرنظامیان لباس بپوشند تا در صورت عدم امکان فرار به موقع، شناسایی نشوند. در اینجا، او خوش شانس بود که با یک مادر قهرمان، تریو وان، به همراه دو فرزند، خانم شوین و آقای لوین، آشنا شد که بارها از آنها محافظت کرد و به آنها کمک کرد تا از مرگ با فاصله کمی فرار کنند.

پس از عملیات‌های گسترده و شدید، جبهه قصد داشت هیئت اعزامی را از تریو لانگ از طریق زمینی و از طریق کوا ویت و کوا تونگ به شمال بازگرداند، اما هر دو به دلیل کنترل شدید دشمن شکست خوردند. سرانجام، رهبران تصمیم گرفتند هیئت را به منطقه جنگی کوانگ تری غربی و از آنجا به شمال منتقل کنند. مردم با دانستن اینکه هیئت در شرف عزیمت است، مخفیانه هدایایی دادند، اما به هیئت دستور داده شد که مطلقاً چیزی جز چند وسیله کوچک به عنوان سوغاتی نیاورده و نپذیرد.

با نیکوکار آشنا شوید

پس از اتحاد مجدد کشور، برخی از ملوانان قدیمی برای بازدید از کمون تریو وان بازگشتند. مردم فکر می‌کردند که آنها فوت کرده‌اند، بنابراین دیدار مجدد بسیار احساسی بود. آنها با سرباز آزادی‌بخشی که به عنوان اپراتور رادیو در حال انجام وظیفه بود و خبر تحویل کالا توسط گروه در آن سال را دریافت کرده بود، ملاقات کردند. آقای نهونگ با آقای لوین ملاقات کرد و خاطرات پناهگاه مخفی گذشته را مرور کرد. خانم شوین فوت کرده بود و مادر آقای لوین اکنون نابینا شده بود. آقای لوین و همسرش نیز برای دیدار با خانواده آقای نهونگ به کوانگ بین رفتند و محبت عمیق خود را برای همیشه حفظ کردند.

اکنون، وقتی کوانگ بین و کوانگ تری قدیمی زیر یک سقف هستند، ملوانان کاروان حمل و نقل ویژه گذشته، برخی هنوز زنده، برخی فوت شده، برخی به شدت بیمار، هنوز عمیقاً زمانی را که در میان گوشت و خون مردم زندگی می‌کردند به یاد می‌آورند. در خاطراتشان، آن روزها فراموش نشدنی بودند. آنها عمیقاً از مردم اینجا سپاسگزارند، نه تنها به خاطر پناه گرفتن و محافظت شدن، بلکه به این دلیل که این سرزمین به وطن آنها تبدیل شده است، ابتدا وطن مهربانی در بحبوحه جنگ شدید، اکنون وطن واقعی پس از ادغام دو استان، وطن مردم ساده اما بزرگ، همیشه با قلبی باز از یکدیگر محافظت و ارتباط برقرار می‌کنند.

نگوک مای

منبع: https://baoquangtri.vn/noi-cho-che-nay-thanh-que-huong-195543.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول