
هر ژانویه و فوریه، زمانی را به یاد میآورم که در انتهای کوچه مینشستم و منتظر میماندم تا ببینم مادرم وقتی از بازار عصر برمیگردد، عروس دریایی میخرد یا نه. در دهه ۱۹۹۰، سفر بین تام لان و تام کی هنوز دشوار بود، با اینکه این دو مکان کمتر از سی کیلومتر از هم فاصله داشتند.
کل کمون فقط یک اتوبوس داشت که مردم محلی هنوز آن را اتوبوس باری مینامیدند. صبح زود، این اتوبوس مسافر و کالا را به بازار تام کی حمل میکرد و ظهر، برای حمل ماهی، سبزیجات، لوازم خانگی، کود و انواع چیزهای دیگر به کمون برمیگشت. در آن زمان، بازار عصر فقط ساعت سه یا چهار باز میشد. بعضی روزها، اتوبوس خراب بود و بازار روستایی باید زیر نور سوسو زننده چراغهای نفتی برگزار میشد.
در آن سالها، در دو ماه اول سال قمری، عروس دریایی محبوبترین غذایی بود که مردم شهر من از کامیونهای باری که از شهر برمیگشتند، انتظارش را میکشیدند. من و برادرانم با دیدن مادرم که با یک کیسه عروس دریایی از بازار برگشته بود، فوراً به باغ دویدیم تا جک فروت بچینیم، سپس به سمت مخزن آب دویدیم تا گشنیز و ریحان ویتنامی بچینیم.
او قبلاً مقدار زیادی جک فروت در باغش کاشته بود، بنابراین در مدت کوتاهی سبدی پر از غلافهای جک فروت با دانههای ریز سبز برنج داشت. بعد از تت، جک فروت شروع به شکوفه دادن کرد و خوشههای کوچکی از میوه تولید کرد. این همچنین زمانی بود که فصل عروس دریایی شروع شد. به نظر میرسید که یک جفت در بهشت برای ایجاد یک عروس دریایی مخلوط با غذای جک فروت پیدا شده است که باعث شد بسیاری از کودکان تام لان مانند من که دور از آنجا بودند، آرزوی آن را داشته باشند.
درست کردن سالاد عروس دریایی خیلی ساده است. مامان عروسهای دریایی را سفید میکند، خردشان میکند و در یک کاسه بزرگ میگذارد. در حالی که مامان جکفروت را برش میدهد، من و برادرهایم سبزیها را میشوییم، بادامزمینی کباب میکنیم و کاغذ برنج کبابی میخریم.
مامان عروس دریایی، آناناس ورقه شده نازک و سبزی اضافه کرد. روزهایی که غذای فانتزیتری داشت، کمی میگوی آبپز پوستکنده یا گوشت خوک آبپز ریشریش شده اضافه کرد. بعد سس ماهی ترش و شیرین ریخت، خوب مخلوط کرد، بعد آن را در بشقاب گذاشت، رویش بادامزمینی برشته و فلفل قرمز ورقه شده پاشید، خیلی خوشمزه شد.
مادرم همیشه از من میخواست که برای پدربزرگ و مادربزرگم یک بشقاب عروس دریایی مخلوط با کاغذ برنجی ببرم و بعد منتظر بمانم تا به خانه بیایم و آن را برای تمام خانواده سرو کنم.
هیچ راهی برای توصیف خوشمزگی غذای عروس دریایی مخلوط با آناناس و جک فروت که مادرم درست میکرد، ندارم. گوشت نرم، شیرین و خنک عروس دریایی مخلوط با طعم تند آناناس و جک فروت، طعم شیرین و ترش سس ماهی چیلی و سیر، طعم چرب بادام زمینی که خودم برشته کرده بودم و عطر ملایم گشنیز و ریحان ویتنامی. هنوز آن را طوری به یاد دارم که انگار همین امروز بعد از ظهر دوباره آن را خوردهام...
سی سال خیلی زود گذشت. گاریهای قدیمی و بازارهای عصرگاهی در روستا هم از بین رفته بودند. باغ جک فروتی که کاشته بود حالا فقط یک درخت جک فروت کوچک در ابتدای کوچه داشت که سعی میکرد آن را به عنوان یادگاری نگه دارد.
بازار تام لان حالا هر روز صبح باز میشود، فروشندگان انواع ماهی و میگو را از دریا میآورند. بعد از ماه دوم قمری، عروس دریایی هم مرتباً فروخته میشود. مامان دیگر مشتاق نیست که به بازار برود و عروس دریایی بخرد تا مثل قبل با آناناس و جکفروت مخلوط کند. وقتی زنگ زدم بپرسم، مامان گفت: «همه دوستانت رفتهاند، اگر مخلوط شود چه کسی آن را میخورد؟» بچههای گذشته روستا را به مقصد شهر ترک کردهاند، کجا میتوانند لحظاتی را برای دور هم جمع شدن، خندیدن با غذاهای پر از خاطره پیدا کنند...
منبع: https://baoquangnam.vn/sua-tron-khom-mit-3150697.html






نظر (0)