«هنرمندان، ذاتاً، همیشه زیبایی، خوبی و ایدههای انسانگرایانه را هدف قرار میدهند. آنها زندگی و کار خود را از این طریق به مردم، کشور و آرمانهای والای اجتماعی و انسانی پیوند میدهند. هیچ هنرمند واقعی به مردم و کشور خود خیانت نمیکند. ماموریت و سرنوشت آنها این است که از فعالیتهای خود برای خدمت به کشور و مردم استفاده کنند.» این تأکید دکتر فام کوانگ لانگ، محقق ادبی، دانشیار و معاون سابق رئیس دانشگاه ملی هانوی است.
آزادی خلاقانه به معنای بیحد و مرز بودن نیست.
خبرنگار (PV): اخیراً، برخی نظرات میگویند دلیل اینکه ما آثار ادبی و هنری بزرگی که منعکسکنندهی دامنهی امر نوسازی باشند و تأثیر مثبتی بر توسعهی کشور و مردم داشته باشند، نداریم، فقدان محیط و فضای خلاقیت است. نظر شما در مورد این نظر چیست؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: من فکر میکنم محیط و فضای خلاقانه برای همه کارگران، به ویژه کارگران خلاق فردی مانند هنرمندان و دانشمندان ضروری است. اگر کسی فکر کند که فقط به دلیل کمبود محیط و فضای خلاقانه است که نمیتوان آثار درجه یک داشت، اگر عمداً چیزی را متهم نکند، این یک برداشت نادرست و یک ارزیابی غیرعینی است.
ادبیات و هنر در هر دورهای، هم تحت تأثیر قوانین اجتماعی و هم تحت جهتگیری و کنترل روابط سیاسی ، اخلاق ارتدکس، سنتهای فرهنگی... آن نهاد هستند، اما طبق قوانین خلاقانهی خود نیز عمل میکنند. از آنجا که این یک فعالیت ویژه است، فردی که آن را خلق میکند عضوی از جامعه است، اما محصولی که آن فرد میسازد فقط متعلق به خودش است. این نتیجهی جستجوهای شخصی است، محصولی منحصر به فرد و ویژه که نمیتواند به صورت انبوه تولید شود.
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ. |
هنرمندان به زمان خود وابسته هستند، در زمان خود زندگی میکنند، تحت تأثیر روابط چندبعدی زمان قرار دارند و به آنها وابسته هستند، اما آنها به دنبال راهی برای جامعه (از طریق آثارشان) هستند، بنابراین همیشه نگران مشکلات زمان خود هستند و از طریق پیشگوییهایی که گاهی اوقات فقط یک بار در زندگیشان رخ میدهد، از زمان جلوتر میروند. آیا نگوین ترای، نگوین دو، نگوین کونگ ترو و نام کائو در زمان خود آزادی داشتند تا آثار بزرگی را برای آیندگان به جا بگذارند؟ الف. پوشکین توسط تزار تبعید شد؛ ف. داستایوفسکی به اعدام محکوم و سپس آزاد شد؛ ل. تولستوی توسط کلیسا تکفیر شد، با این حال آنها هنوز آثاری نوشتند که همه بشریت آنها را تحسین میکند. ارائه این مثالها به این معنی است که بگوییم هنرمندان واقعاً به آزادی و فضای خلاقانه نیاز دارند زیرا اینها مقدمات لازم برای کار آنها هستند، اما برای داشتن یا نداشتن آثار بزرگ، عوامل بسیار دیگری مورد نیاز است.
در تاریخ کشور ما، پادشاهانی بودهاند که بسیار باسواد، عاشق ادبیات و بسیار مینوشتند. آنها تقریباً آزادی مطلق داشتند، اما آیا آثار بزرگی از خود به جا گذاشتند؟ هنرمندان باید با شادیها و دردهای مردم خود، کشورشان و حتی بشریت به طور کلی زندگی کنند، ایدههایی داشته باشند که از زمان خود جلوتر باشند و همچنین برای امید به نوشتن شاهکارها به استعداد برجستهای نیاز دارند.
پو: به عنوان یک نویسنده و نمایشنامهنویس، در طول فرآیند خلق آثار ادبی، آیا تا به حال شده که در تفکر خلاق خود احساس محدودیت یا اجبار ناشی از فشاری نامرئی داشته باشید؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: شغل اصلی من تدریس و تحقیق در ادبیات است؛ نوشتن یک سرگرمی و یک نیاز شخصی است، اما نیازهای شخصی هرگز از مسئولیت در قبال جامعه جدا نیستند، و این مسئولیت مستلزم رعایت استانداردهای اجتماعی و استانداردهای خودم است. وقتی در کلاس میایستم یا چیزی مینویسم، باید از اینکه چه کسی هستم، چه کاری انجام میدهم آگاه باشم و آنچه میگویم و مینویسم باید در یک چارچوب استاندارد باشد، حداقل قانون را نقض نکنم و به جامعه آسیب نرسانم. این آگاهی از رعایت قانون، اخلاق و الزامات علمی است. فشار وجود دارد، اما شادی واقعی نیز وجود دارد، زیرا من در ایجاد ارزشهای مثبت برای دیگران و جامعه مشارکت میکنم.
پو: شما نویسندهی نمایشنامهی ادبی «بازگشت ماندارین بزرگ به روستا» هستید که به موضوعی داغ و دردناک از زندگی میپردازد، که همان انحطاط مقامات با اختلاس و فساد است. آیا هنگام نوشتن این نمایشنامهی صحنهای با مشکلی مواجه شدید؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: من نمایشنامه «کوان تان ترا» (که وقتی به روی صحنه رفت، به «کوان لون و لانگ» تغییر یافت) را بر اساس الهام از نمایشنامه نویسنده روسی، ان. گوگول (1809-1852) نوشتم. بین متن ادبی و متن صحنه، برخی اضافات و کاستیها برای اجرا وجود داشت. کارگردان دوآن هوانگ جیانگ به من گفت: «ما باید صحنه را به قبل از سال 1945 برگردانیم تا نمایشنامه عمق بیشتری داشته باشد». ما صحنه را تغییر دادیم اما همچنان آنچه را که لازم بود بگوییم، گفتیم. بنابراین مجبور شدیم هم ایدهها و هم جزئیات را خودمان ویرایش کنیم تا از مقررات عمومی تخطی نکنیم. اما تغییر صحنه به ما اجازه داد خلاقتر و آزادتر باشیم. این جزئیات را به شما میگویم: هنگام اجرای نمایشنامه «کوان لون و لانگ» در منطقهای از استان تای بین، رهبران منطقه در ابتدا به تعداد زیادی برای تماشا آمدند، اما بعداً به تدریج کنار کشیدند، شاید به این دلیل که «به موضوع حساس بودند». مردم بسیار هیجانزده بودند زیرا به موضوع مبارزه با فساد میپرداخت. این نمایشنامه در جشنواره ملی تئاتر چئو در سال ۲۰۱۱ مدال طلا را از آن خود کرد. با این حال، نوشتن درباره موضوعات پیچیده و حساس میتواند مقامات را در تمام سطوح تحت تأثیر قرار دهد، اما نکته مهم این است که خالق اثر باید بداند چگونه پیامهای مثبت و معناداری را برای خدمت به ارزشهای مشترک جامعه، اجتماع و کشور منتقل کند.
پیوی: نویسنده بزرگ فرانسوی اچ. بالزاک زمانی گفته است: «من در پرتو دو حقیقت جاودانه مینویسم: خدا و سلطنت مطلقه.» از این مفهوم، برخی معتقدند که فضای خلاق به معنای بیپایان و نامحدود نیست، بلکه باید با آرمانها، استانداردها و قوانین خاصی روشن و هدایت شود. آیا این با تضمین آزادی خلاقانه هنرمندان در تضاد است، آقا؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: این کاملاً درست است و هیچ کس نباید در مورد آزادی مطلق توهمی داشته باشد. در واقعیت، چنین چیزی وجود ندارد. حتی با دین، آزادی مطلق وجود ندارد. کاتولیک کسانی را که علیه ایمان خود صحبت میکنند، سوزانده است، بنابراین هیچ نهادی وجود ندارد که به شهروندان خود اجازه دهد فراتر از قانون آزاد باشند، زیرا یک نهاد نمیتواند بدون قوانینی برای تنظیم روابط اجتماعی وجود داشته باشد. دین به مردم آزادی میدهد تا بر اساس ایمان خود عمل کنند، اما در زمان مرگ، آنها همچنان باید قضاوت خداوند متعال را در مورد خوب و بد، درست و غلط هر فرد بپذیرند.
بنابراین، از هیچ نظر، مردم آزادی به معنای فراتر رفتن از همه قید و بندها و محدودیتهای جامعه و خودشان را ندارند. اینکه بگوییم تضمین آزادی آفرینش برای هنرمندان ضروری است، به معنای احترام به حرفه و ماهیت کار آنها در چارچوب قانون است، نه استفاده از اقدامات اداری فراقانونی برای محدود کردن آزادی با دخالت در کار آنها در مواردی که قانون را نقض نمیکنند. من این را میگویم زیرا فعالیتهای هنری ذاتاً وابسته به قانون و مقررات نظام هستند، گفتن خلاف آن نادرست است.
شهرت برای هنرمندان مهم است، اما مهمتر از آن، محبوب مردم بودن است.
پو: نظرتان چیست وقتی در سالهای اخیر برخی از هنرمندان شأن خود را به عنوان محققان واقعی از دست دادهاند و با آثاری که از نظر احساسی و محتوای ایدئولوژیک ضعیف هستند، اما حاوی پیامهایی هستند که برای آرمان عمومی مضر هستند، رسالت والای ادبیات و هنر را تضعیف کردهاند؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: این بسیار تأسفبار است. اگر آفرینشهای ادبی و هنری با انگیزههای شخصی ناپاک ترکیب شوند یا با اهداف کوتهبینانه و مغرضانه مرتبط باشند، خود هنرمندان وظایف خود را به عنوان محققان واقعی انجام ندادهاند.
هنرمندان همواره مورد احترام و تکریم جهانیان بودهاند، زیرا استعدادها و هوش آنها اغلب فراوانتر و کاملتر از عموم مردم است. ارزشهای فرهنگی، هنری و معنوی که هنرمندان برای مردم و کشور به ارمغان میآورند، همیشه با استقبال گرم روبرو شده و یکی از اهرمها و نیروهای محرکه برای ارتقای توسعه اجتماعی، پیشرفت و تمدن هستند.
در طول چهار دهه گذشته، با روحیه نوآوری کل جامعه، هنرمندان این فرصت را داشتهاند که در فضای خلاقانهای که حزب و دولت ایجاد کردهاند، "غوطهور شوند" و آنها را تشویق کردهاند که دائماً در تلاش برای کشف و کمک به مردم و کشور با آثاری باشند که زندگی را زیبا میکند و به غنیسازی ارزشهای فرهنگی برای مردم کمک میکند. با این حال، تمام خلاقیت هنرمندان نیز باید از وجدان، مسئولیت و وظیفه یک شهروند ابراز شود. از آنجا که هنرمندان در درجه اول شهروند هستند، باید با ظرفیت و مسئولیت یک شهروند نسبت به جامعه و دولت عمل کنند. هنرمندانی که عمداً این موضوع را درک نمیکنند یا از آن فاصله نمیگیرند، میتوانند به راحتی خود را از اکثریت جامعه جدا کنند و گاهی منزوی شوند، حتی در مقابل همنوعان خود قرار گیرند.
هنرمندان در حال اجرای نمایش. عکس از Hanoimoi.com.vn |
پیوی: وفاداری یکی از ویژگیهای والای یک جنتلمن است. به نظر شما، چگونه باید وفاداری هنرمندان امروزی را به سرزمین پدری، مردم و رژیم اجتماعی-سیاسی که ملت ما انتخاب کرده و به سمت آن حرکت میکند، درک کنیم؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: دیدگاههای زیادی در مورد این موضوع وجود دارد. این موضوع فقط در حوزه هنر نیست. اخیراً شنیدهام که باشگاههای فوتبال نیز به بازیکنان به خاطر وفاداریشان به باشگاههایشان پاداش میدهند. مردم مدتهاست که در مورد این موضوع صحبت میکنند، اما دامنه آن بسیار گسترده است. به عنوان مثال، صحبت در مورد وفاداری آقایان به کسانی که به آنها لطفی کردهاند به عنوان قدردانی، نگرش خوبی است. اما بسیاری از مردم در زمان و مکان نامناسبی وفاداری نشان میدهند که باعث تمسخر جهانیان شده است.
وفاداری نه تنها یک نگرش اخلاقی، یک انتخاب اخلاقی، بلکه یک ادراک است. من میخواهم از زاویه کوچکی مانند این بحث کنم: هنرمندان، ذاتاً، همیشه زیبایی، خوبی و ایدههای انسانگرایانه را هدف قرار میدهند. از این رو، زندگی و کار خود را به مردم، کشور، به آرمانهای والای اجتماعی و انسانی پیوند میدهند. هیچ هنرمند واقعی به مردم و کشور خود خیانت نمیکند. ماموریت و سرنوشت آنها این است که از فعالیتهای خود برای خدمت به کشور و مردم استفاده کنند. شهرت نیز برای آنها مهم است، اما مهمتر از آن، آنها از طریق آثارشان و وفاداری که به مردم و کشور نشان میدهند، مورد علاقه مردم هستند.
شاعر بزرگ نگوین ترای زمانی گفته است: «با خوردن غذا، لطف کشاورز را جبران کنید.» این یک ضربالمثل خاص است، اما به طور کلی، مردم آنها را تغذیه میکنند، منبع انرژی آنها برای خدمت از طریق آثارشان هستند. مخالفت با این امر خیانت به مردم و نابودی خود است. هنرمندانی که مردم و کشور خود را دوست ندارند، شادی و غم مردم و کشور را شادی و غم خود نمیدانند، نمیتوانند در اینجا درباره مفهوم وفاداری صحبت کنند. با نگاهی به تاریخ، این را همه جا میبینیم: با وقف تمام زندگی، هوش و شور خود به مردم، نه تنها مردم زمان خود این را تشخیص خواهند داد، بلکه تاریخ برای همیشه این را به یاد خواهد داشت.
پو: برای شکلگیری آگاهی و مسئولیت اجتماعی، باید از یک فرآیند آگاهیبخشی عبور کنیم. به نظر شما، برای هنرمندان جوانی که در حال آموزش مهارتهای حرفهای خود، شکلگیری فلسفه زندگی و جهانبینی خلاقانه خود هستند، چه کاری باید انجام دهیم تا به پرورش و تقویت مسئولیت مدنی هنرمندان جوان کمک کنیم؟
دانشیار، دکتر فام کوانگ لانگ: هنرمندان جوان یا پیر در یک نکته مشابه هستند: آنها سعی میکنند برای خدمت به زندگی و تثبیت جایگاه خود در قلب مردم، خلق کنند. بنابراین باید نیازها و آرمانهای مردم را درک کنند. مردم اینجا میتوانند اکثریت باشند، میتوانند اقلیت باشند، اما همیشه نمایانگر روند توسعه و آینده کشور هستند. با درک این موضوع و پاسخ به آن، هنرمندان احترام و عشق مردم را به دست خواهند آورد. شاعر چه لان وین گاهی اوقات از اینکه آنچه نوشته هیچ وجه مشترکی با مردم ندارد، تعجب و پشیمان میشد (البته او کمی زیادهروی کرده بود اما اشتباه نکرده بود) و میخواست «از افق یک نفر به افق همه» (شاعر فرانسوی پل الوار) برسد. مفهوم همه در اینجا به معنای عموم مردم، کشور و مردم است. هر هنرمندی یکسان است، اگر این را نفهمد، رسیدن به مقصد دشوار خواهد بود!
پی وی: خیلی ممنونم!
«تمرکز بر ارتقای ارزشهای ایدئولوژیک و هنری، در عین تضمین آزادی و دموکراسی در آفرینشهای ادبی و هنری؛ تشویق کاوشهای جدید برای غنیسازی هویت فرهنگی ویتنام؛ محدود کردن انحرافات و مظاهر پیروی از روندهای پیشپاافتاده.» (اسناد سیزدهمین کنگره ملی حزب) |
(ادامه)
THIEN VAN - HAM DAN (اجرا شده)
منبع
نظر (0)