این هفته، تو دیا وین لانگ (بازیگر دونگ تان وانگ) قصد داشت با به اشتراک گذاشتن تجربهاش در تازه نگه داشتن گلها برای مدت طولانی با کمک به افراد بیشتر و کسب "شایستگی" بیشتر، تان تای (بازیگر دین تاآن) را غافلگیر کند. قبل از اینکه این نقشه موفقیتآمیز باشد، هوا تین نو (بازیگر کام هو) با یک دسته گل پشمی زیبا در دست ظاهر شد و اعتماد تان تای را جلب کرد. تو دیا ناگهان متوجه شد که دسته گل پشمی محصول هوین تی کا مام، یک شخصیت معلول که پشم میبافد، است و تو دیا قصد داشت "نقشه" بکشد تا از تان تای کمک بخواهد. هوا تین نو، تو دیا را به خاطر کندی در کار سرزنش کرد و اگر او محصول نهایی را تحویل نمیداد، تان تای چگونه میتوانست به او اعتماد کند و به زمین بیاید؟ تو دیا برای جبران گناهانش، تصمیم گرفت شخصیت را به قصر تان تای هدایت کند تا بر آرزوها غلبه کند.
این خانه در اعماق یک جاده خاکی پر پیچ و خم واقع شده است، جایی که دختری به نام هوین تی کا مام هنوز هر روز با رولهای کاموای رنگارنگ به بافتن ادامه میدهد - که به او کمک میکند نه تنها اقلام زیبا، بلکه رویاها، باورها و اراده خارقالعاده برای زندگی را نیز ببافد.
مامان کا به بیماری مادرزادی استخوان شکننده مبتلاست - بیماریای که استخوانها را به شکنندگی کریستال تبدیل میکند، حتی یک ضربه کوچک میتواند آنها را بشکند. هر بار که استخوانی میشکند، روند بهبودی باعث تغییر شکل بیشتر استخوان میشود. بنابراین، با اینکه ۳۳ سال دارد، بدن مامان مانند یک کودک ۱۰ ساله کوچک و ضعیف است. در تمام دوران کودکیاش، مامان نمیتوانست مانند یک فرد عادی راه برود یا زندگی کند. او به دستان والدینش نیاز داشت تا روز و شب او را در آغوش بگیرند. با این حال، در چشمان روشن مامان، هرگز شکایت یا تسلیمی وجود نداشته است. در عوض، مامان همیشه لبخندی ملایم دارد و این باور را در خود دارد: "من معلول هستم اما بیفایده نیستم".
![]() |
| مامان کا همیشه روحیهاش را سرشار از عزم و اراده نگه میدارد. |
در سال ۲۰۱۸، وقتی مادرم بهطور اتفاقی با یک گوشی قدیمی در اینترنت مشغول گشتوگذار بود، ویدیوهای آموزشی بافتنی دید. از آن به بعد، او خودش یاد گرفت که چگونه حیوانات عروسکی، گل، پیراهن، کلاه و غیره را ببافد. در ابتدا، محصولات بدشکل و ناشیانه مادرم را دلسرد میکردند. اما بعد، او با صبر و حوصله هر کوک و هر خط را امتحان کرد. بدون رفتن به مدرسه، بدون اینکه کسی دستش را بگیرد تا او را راهنمایی کند، همه چیز با تلاش و اشتیاق خودش بود. کمکم، محصولات مادرم ماهرانه، زیبا و مورد تحسین بسیاری از مردم محله قرار گرفتند. هر بار که او یک کالا را تکمیل میکرد، مادرم لبخند میزد: «این فقط کاموا است، اما وقتی یک محصول زیبا را میبافم، احساس میکنم ارزش دارم. مثل رویای من است، هر چه را که بخواهم میبافم، اگر بتوانم آن را ببافم، بسیار زیبا خواهد بود.»
برای مامان، هر رشته پشم فقط یک ماده خام نیست، بلکه نمادی از امید است. هر کوک پشم یک تاکید است: «اگرچه بدن من کوچک است، اما اراده من باید بزرگ و قوی باشد.»
![]() |
| دختر کوچولوی کا مام، با کوکهای پشمی رویا میبافد. |
پدر مادر، آقای هوین ون کی، بیش از ۶۰ سال سن دارد و مبتلا به گلوکوم است که باعث تاری دید و تاری چشمانش شده است. با این حال، او هنوز سعی میکند در محله کار کند تا برای هزینههای دارو و خانه دخترش پول دربیاورد.
![]() |
| آقای هوین ون کی هنوز هم برای مراقبت از خانوادهاش سخت کار میکند و کارهای متفرقه انجام میدهد. |
مادر مادرم، خانم نگوین تی فوک - زنی لاغر اما قوی - با بافتن طنابهای بامبو امرار معاش میکند. او تمام عمرش به این کار دستی دقیق وابسته بوده است، با اینکه کمرش مفاصل تحلیل رفته دارد و بسیاری از روزها از درد متورم میشود، اما برای رسیدن به رویای فرزندش، همیشه تمام شب سخت کار میکند و میبافد. خانم فوک میگوید: «فرزندم این کار بافتنی را خیلی دوست دارد، این شادی اوست. گاهی اوقات او آنقدر پرشور است که از صبح تا شب کار میکند. وقتی پولش برای خرید پشم تمام میشود، از من میخواهد ۱۰۰۰۰۰ دانگ ویتنامی به او قرض بدهم تا پشم بخرد و وقتی آن را بفروشد، پولم را پس میدهد. بنابراین من تمام پولی را که از بافتنی به دست میآورم به او میدهم، البته تا زمانی که فرزندم خوشحال باشد.»
![]() |
| رویای مامان با فداکاریاش شروع شد. |
اگرچه او مهارتهایی دارد و محصولاتش مورد علاقه همه است، اما کار مامان در حال حاضر با مشکلات زیادی روبرو است. به دلیل کمبود وسیله نقلیه و دور بودن خانهاش از بازار، او مجبور است برای پیدا کردن مشتری، تبلیغ محصولات و رساندن آنها به دست مشتریان به کمک مادرش تکیه کند. چیزی که مامان را بیشتر نگران میکند، کمبود سرمایه برای خرید مواد اولیه است. یک رول پشم خوب هزینه زیادی دارد، در حالی که درآمد والدینش فقط برای تأمین حداقل هزینههای زندگی کافی است. گاهی اوقات، مامان مجبور میشود کار را متوقف کند زیرا نخش تمام میشود یا قلاب قلاببافیاش پاره میشود و پولی برای تعویض آن ندارد.
![]() |
| محصولات زیبا انگیزهای برای کا مام هستند تا بر مشکلات مسیر توسعه حرفه پشمبافی غلبه کنند. |
داستان مادر، خدای ثروت را تحت تأثیر قرار داد. در آن بدن کوچک، ارادهای خارقالعاده وجود داشت. او از زندگی یا سرنوشت خود شکایت نکرد، بلکه تصمیم گرفت شادی خود را بیافریند و ارزش خود را ثابت کند. بدن او ممکن است شکننده باشد، اما اراده و رویاهای او هرگز شکسته نمیشوند.
بینندگان عزیز، لطفاً سفر خانم هوین تی کا مام برای فتح رویای خود را در برنامه «خدای ثروت در میزند» که ساعت ۱۹:۱۵ پنجشنبه، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵ از کانال THVL1 پخش میشود و ساعت ۱۶:۳۰ جمعه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ از کانال THVL2 بازپخش میشود، تماشا کنید !
تان ششم
منبع: https://baovinhlong.com.vn/van-hoa-giai-tri/202511/than-tai-go-cua-ky-808-co-gai-xuong-thuy-tinh-viet-nen-uoc-mo-bang-soi-len-va-nghi-luc-5b44796/











نظر (0)