پدرش به دلیل بیماری سختی درگذشت. قول او برای بردن همسرش به گشت و گذار در جهان ، توسط پسرش نگوین ترونگ لوآن با تلاش و پسانداز "به انجام رسید".
ترونگ لوآن و مادرش در سفر اخیر به ایالات متحده - عکس: NVCC
نگوین ترونگ لوآن (۲۸ ساله) یک هنرمند بازیهای پیکسلی است که در دا نانگ زندگی میکند. او و مادرش - خانم نگوک آن (۶۲ ساله) - یک ماه پیش سفری به ایالات متحده داشتند. پیش از آن، او و مادرش از کره، تایلند، تایوان و بسیاری از استانها و شهرهای سراسر کشور بازدید کرده بودند.
مادرم جوانیاش را صرف مراقبت از من و خانوادهام کرده است. کاری که اکنون از دست من برمیآید این است که از او مراقبت کنم و لحظات معناداری در زندگی برایش رقم بزنم، که این بیش از هر موفقیت دیگری باعث افتخار من است.
نگوین ترونگ لوان
وعده ناتمام پدر
فوت ناگهانی پدرش او را با غمی تسلیناپذیر و وعدهای ناتمام برای بردن مادرش به یک تور جهانی تنها گذاشت. این آرزوی پدرش بود تا سالهای سختی مادرش را جبران کند و حالا لوآن این مسئولیت را بر عهده گرفته بود.
در اولین سفر خارجیاش در سال ۲۰۲۳، مادرش را به کره برد چون عاشق سریالهای کرهای بود. در طول دو سال گذشته، لوآن و مادرش تایلند، تایوان و اخیراً سفری به آن سوی دنیا، یعنی ایالات متحده، را تجربه کردهاند.
لوآن همیشه به یاد داشت که پدرش وقتی زنده بود به او چه گفته بود: اگر پول داشت، قطعاً مادرش را به آمریکا میبرد تا چیزهای جدید را تجربه کند و دوستان قدیمیاش را ببیند. بنابراین برای او، آن سفر تمام قلب و روحش بود، نه فقط انجام دادن قول پدرش.
سفر این مادر و دختر از ساحل غربی تا ساحل شرقی آمریکا را در بر میگرفت، از لسآنجلس شروع میشد و در نیویورک به پایان میرسید.
لوآن نه تنها مادرش را به بازدید از مکانهای دیدنی معروف میبرد، بلکه او را به بازدید از دانشگاه قدیمی که قبلاً در آن درس میخواند نیز میبرد و از روزهای تنهاییاش که به تنهایی در سرزمینی بیگانه درس میخواند برایش تعریف میکرد.
خاطرهانگیزترین خاطره زمانی بود که مادر و پسر در سن دیگو مشغول تماشای اقیانوس بودند. مادر بیحرکت ایستاده بود و به دوردستها نگاه میکرد، سپس ناگهان دست پسرش را گرفت و گفت: «کاش پدرت اینجا بود!»
این جمله انگار لحظهای قلب لوآن را فشرد، اما به نوعی باعث شد کمی احساس آسودگی کند، چون بالاخره به جایی رسیده بود که پدر و مادرش از رفتن با هم به آن لذت میبردند، هرچند حالا فقط مادرش مانده بود.
آن شب، پسر بهطور اتفاقی متوجه شد که مادرش هنوز عادت دارد در چتباکس به پدرش پیامک بدهد. هشت سال گذشته، او هر روز این عادت را حفظ کرده بود و درباره اتفاقات آن روز به شوهرش پیامک میداد، هرچند که او دیگر هرگز آن را نمیدید.
لوان گفت: «تمام این سفر یکسان بود، هر مقصدی، هر غذایی یا شخصی که ملاقات میکردم، مادرم در مورد آن به من میگفت تا پدرم همیشه در زندگیام حضور داشته باشد.»
قدر تک تک لحظات با مادر بودن را بدانید
بسیاری از افرادی که این داستان را میدانند میگویند لوآن در چنین سفرهایی پول و جوانی خود را هدر میدهد.
چرا روی کار کردن و پسانداز کردن تمرکز نمیکنی تا مطمئن شوی مادرت وقتی پیر میشود زندگی راحتی دارد؟ لوآن به همه چیز گوش میدهد اما معمولاً فقط لبخند میزند و ساکت میشود. چون برای او، پول را میتوان دوباره به دست آورد اما وقتی را که با والدینش میگذراند، نه.
اما این مرد در هر سفر وقتش را تلف نمیکند، چون همیشه برنامهاش را طوری تنظیم میکند که هم بتواند سفر کند و هم کار کند. لوآن همیشه یک لپتاپ در کولهپشتیاش دارد تا بتواند کارهایی را که در هر جایی پیش میآید، انجام دهد، بنابراین تقریباً هیچ مانع قابل توجهی وجود ندارد.
سالها کار سخت، حتی ۱۶ ساعت کار مداوم در روز، اما لوآن گفت که مشکلی نیست.
از آنجا که هر سفر با پسانداز خودش انجام میشود، لوآن میگوید دیدن مادرش که از کشف چیزهای جدید خوشحال و هیجانزده است، پاداش ارزشمندی برای دستاوردهای کاریاش است.
خانم نگوک آنه، در حالی که نمیتوانست غرورش را هنگام صحبت درباره پسرش پنهان کند، گفت که به عنوان یک مادر، تمام عشق، محبت و تلاشهای پسرش را از طریق هر عمل و کلمهای که به او میدهد، احساس میکند.
این همچنین حمایت و تسلی خاطر او در روزهای پایانی عمرش بود. خانم نگوک آنه متأثر شد و گفت: «وقتی او فوت کرد، به نظر میرسید زندگی من به پایان رسیده است، اما لوآن همیشه آنجا بود تا از مادرم مراقبت و هر روز او را تشویق کند. شادیهایی که او برایم به ارمغان آورد به من کمک کرد تا به تدریج تعادل را در زندگی به دست آورم.»
کمی پس از پایان آن سفر از ویتنام به آن سوی دنیا، لوآن در حال برنامهریزی برای مقصد بعدی خود بود که ژاپن و چین بود.
با این حال، این برنامه به تعویق افتاد زیرا مادرش اخیراً تصادف رانندگی کرده بود. با این حال، او هنوز امیدوار بود که مادرش به زودی بهبود یابد تا بتوانند در آینده نزدیک سفر خود را با هم برای کشف سرزمینهای جدید ادامه دهند.
تا فرصت هست به پدر و مادرت محبت کن
گاهی اوقات، وقتی دوستانش را میدید که از زندگی لذت میبرند، لوآن به این فکر میکرد که موقتاً کار پرمشغلهاش را رها کند تا مثل آنها باشد. اما در آن مواقع، تصویر پدر سختکوشش از گذشته در ذهنش ظاهر میشد.
چون لوآن قبلاً فکر میکرد «سخت کار کن و بعد کمکم لذت ببر، هنوز خیلی دیر نشده». اما شاید بیش از هر کس دیگری، این فقدان به لوآن فهماند که زمان با مادرش بودن زیاد نیست، بنابراین باید از هر فرصتی که هنوز دارد استفاده کند.
«برای انجام کارهای بزرگ لازم نیست منتظر موفقیت یا ثروت باشید. گاهی اوقات یک وعده غذایی در پایان روز، تماشای مسابقه فوتبال با پدرتان یا شانه کردن موهای مادرتان و ماساژ دادن پشتش کافی است.»
لوآن گفت چیزهایی که عادی به نظر میرسند و بعضیها آنها را «بیاهمیت» میدانند، زیباترین و معنادارترین خاطرات زندگی برای والدین هستند.
فو آن - دوست صمیمی لوان که او را در سفرش به آمریکا همراهی میکرد - گفت که بیش از همه تحت تأثیر مقاومت و اراده دوستش قرار گرفته است. پس از سالها دوستی، آن متوجه شد که لوان همیشه با قویترین و مثبتترین نگرش ممکن بر هر چالشی که با آن مواجه میشود، غلبه میکند.
فو آن به اشتراک گذاشت: «نحوه مراقبت لوآن از مادر و خانوادهاش الهامبخش زیادی برای من بوده است. من متوجه شدم که عشق و حمایت از عزیزان میتواند به ما قدرت دهد تا شجاعانه رویاهایمان را دنبال کنیم، مهم نیست چقدر دشوار باشد.»
منبع: https://tuoitre.vn/thay-cha-dua-me-kham-pha-the-gioi-2025020910264658.htm
نظر (0)