پاسخهای پیشنهادی برای ادبیات
بخش اول: درک مطلب (۴ نمره).
سوال ۱. لحن روایی استفاده شده در متن را مشخص کنید.
متن از روایت سوم شخص استفاده میکند.
سوال ۲. در متن، زادگاه لِ و زادگاه سون با کدام دو رودخانه مرتبط هستند؟
زادگاه لو با رودخانه لام مرتبط است (در جزئیات ذکر شده است: «مواضع توپخانه آنجا با خاک آبرفتی رودخانه لام، به رنگ زرد روشن مانند زردچوبه، ساخته شدهاند»).
زادگاه سون با رودخانه سرخ مرتبط است (که از طریق جزئیات «خاک آبرفتی رودخانه سرخ به مردم له حس خنکی میدهد» وقتی له در هانوی است، به آن اشاره شده است).
جمله ۳. تأثیر ابزار بلاغی مقایسه را در جمله زیر تحلیل کنید: گروهان توپخانه آنها مانند درختی بزرگ بود که شیرهاش پر بود و به دو شاخه گسترش مییافت.
ابزار بلاغیِ تشبیه «گروهان توپخانه آنها مانند درختی تنومند بود که شیرهاش پر از شیره بود و به دو شاخه گسترش مییافت» این تأثیر را دارد:
- بر همبستگی و اتحاد تأکید میکند: ریشههای بزرگ درخت و شیرهی کامل آن نماد بلوغ، استحکام و سرزندگی قوی گروهان توپخانه است.
- جدایی اجتنابناپذیر را نشان میدهند اما همچنان با همان مأموریت مبارزه برای استقلال و آزادی ملی مرتبط هستند، آنها هنوز روح، قدرت و ارتباطی را که در رکاب سربازان شکل گرفته بود، در خود حمل میکنند.
- با برانگیختن تصاویر خاص و واضح، قدرت تداعی را برای خوانندگان افزایش میدهد تا به راحتی توسعه و سپس جدایی شرکت را تجسم کنند و برداشت عمیقتری از رفاقت و کار تیمی ایجاد کنند.
سوال ۴. نقش جزئیات «آنها یک زیرانداز خواب، چند پیراهن که بوی باروت میداد و آسمان سرزمین پدری بالای سرشان را با هم تقسیم میکردند» را در بیان محتوای متن بیان کنید.
- تأکید بر رفاقت و دوستی عمیق: «به اشتراک گذاشتن یک زیرانداز خواب و چند پیراهن که بوی باروت میدهند» نشاندهندهی همبستگی و سهیم بودن در تمام سختیها و دشواریهای زندگی و نبردهای سربازان است. اینها اقلام آشنایی هستند که ارتباط نزدیکی با زندگی نظامی دارند و به اشتراک گذاشتن آنها نشاندهندهی نزدیکی و در نظر گرفتن یکدیگر به عنوان خویشاوندان خونی است. «به اشتراک گذاشتن آسمان سرزمین پدری در بالا» معنای نمادین عمیقی دارد. آنها نه تنها چیزهای مادی را به اشتراک میگذارند، بلکه مسئولیت و وظیفهی حفاظت از سرزمین پدری را در میدانهای نبرد مختلف نیز به اشتراک میگذارند. این تأکید میکند که اگرچه هر فرد در جای متفاوتی است، اما همچنان هدف والای یکسانی را دنبال میکنند و مأموریت حفاظت از کشور را بر عهده دارند.
- احساسات فداکاری خاموش را برمیانگیزد: به اشتراک گذاشتن اقلام مربوط به جنگ و به اشتراک گذاشتن «آسمان سرزمین پدری» تصویر سربازانی را تداعی میکند که مایلند بخشی از بدن خود، بخشی از جان خود را برای محافظت از کشور فدا کنند و احساسات را برای خواننده ایجاد میکند.
جمله ۵. این دو متن از نظر معنایی شباهتهایی دارند، زیرا هر دو دلبستگی عمیق و مقدس بین مردم و سرزمینی را که در آن زندگی، جنگیده و تجربه کردهاند، توصیف میکنند. آن فضاهای فیزیکی فقط مکانهای بیجان نیستند، بلکه «روح شدهاند»، «نیمی از روح را ترک کردهاند» و به بخشی جداییناپذیر از آگاهی مردم تبدیل شدهاند. این نشان دهنده عشق عمیق به میهن و احترام به خاطرات و نشانههای زندگی مرتبط با آن مکان است.
بخش دوم: نگارش (۶ نمره = ۲ نمره + ۴ نمره).
جمله ۱. این پاراگرافی است که دانشآموزان میتوانند در آن با استفاده از روشهایی مانند: قیاس استقرایی، موازیسازی، زنجیرهسازی و غیره، نظر خود را بیان کنند.
عشق رفیقانه «از دوردست» (چین هو)، در نبردی سخت، سربازان با خاطراتی شیرین و دوستداشتنی، پیوندی قوی با یکدیگر برقرار کردند. در گزیدهای از کتاب «آسمانهای متفاوت» نوشته نگوین مین چائو، لو علاقهای صمیمانه، عمیق و ویژه به سان داشت، بهویژه درک و اعتماد. اگرچه پیش از آن، لو همدردی زیادی با سان - ارباب جوان هانوی - نداشت. احساسات لو نسبت به سان، احساسات فردی در نبردی سخت بود که با خون و گوشت (یعنی تخت، پیراهن، آسمان سرزمین پدری بالای سر، ...) از نزدیک به هم پیوسته بودند. آنها راه خود را از هم جدا کردند، این نیز روند عادی جنگ است، به سادگی «من واقعاً باور دارم... من واقعاً به تو باور دارم»، «بیایید برویم». این نشان دهنده اعتماد مطلق «رفقا» است. لو به هانوی بازگشت، سان در نگه آن ماند. لو همیشه حتی در رویاهایش سان را به یاد میآورد. این زمینهای آبرفتی هانوی بود که به لِه حس ملاقات دوباره با سون را در اینجا داد، پایتختی که سون زمانی عاشقش بود "هر درخت، هر گوشه خیابان" که ناگهان ما را به یاد چه لان وین در آهنگ کشتی انداخت "وقتی اینجا هستیم، فقط جایی برای زندگی است، وقتی میرویم، زمین به روح تبدیل شده است". عشق به رفقا و همرزمان برای همیشه در قلب سربازان گره خورده است. جدایی و دیدار مجدد در زندگی یک سرباز قانون اجتنابناپذیر جنگ است، همچنین یک موقعیت متضاد است که در آن یک نفر باید برای محافظت از میهن دیگری بجنگد، رشد روانی از غریبه به آشنا. خود لِه برای محافظت از آسمان هانوی میجنگد، همچنین از عشق سون به میهنش محافظت میکند. نویسنده ماهرانه موقعیتی متضاد را میسازد که در آن دو سرباز برای محافظت از میهن یکدیگر میجنگند، یعنی عشق به رفقا که با عشق به کشور در هم تنیده شده است. رشد روانی از غریبه به آشنا مناسب است؛ از دوست نداشتن فرهنگ منطقهای تا دوست داشتن آسمان سرزمین پدری. موفقیت در ساخت روانشناسی و احساسات شخصیتها به بیان عمیق درونمایه اثر کمک میکند. احساسات لی نسبت به سون نیز نمونهای از عشق به میهن در میان نسل جوان در طول جنگ ضد آمریکایی است. "مردم را دوست داشته باشید، کشور را دوست داشته باشید، میخواهید تمام سختیها را به دوش بکشید" - (تران لونگ آن)
جمله ۲.
«آسمان هر سرزمینی، آسمان سرزمین پدری است» - ضربالمثلی به ظاهر ساده اما عمیق از میهنپرستی، درک و قدردانی از ارزشهای متنوع در سراسر نوار S شکل زمین. در بستر توسعه و ادغام روزافزون کشور، درک واضح این موضوع نه تنها به نسل جوان کمک میکند تا نقش خود را به درستی تشخیص دهند، بلکه عشق عمیقی به سرزمین مادری خود نیز در آنها پرورش میدهد.
اول از همه، هر منطقه روستایی، چه دشت و چه کوهستان، چه شهری و چه روستایی، ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد که به تصویر کلی سرزمین پدری کمک میکند. از زرد درخشان مزارع برنج در جنوب غربی گرفته تا سبز بیکران کوهها و جنگلهای شمال غربی، از پویایی شهر هوشی مین گرفته تا عمق فرهنگی پایتخت باستانی هوئه - همه «آسمان» بینظیری هستند. هر مکان زبان، فرهنگ و آداب و رسوم متفاوتی دارد، اما همه در هویت ویتنامی ادغام میشوند.
جوانان ویتنامی منبع گرانبهایی از نشاط برای سرزمین پدری هستند که نقش کلیدی در حفظ هویت ملی، حفاظت از صلح و استقلال کشور و خلق آینده ایفا میکنند و کشور را به دوردستها میبرند. تعیین صحیح و کافی «آسمان سرزمین پدری» از اهمیت مهم و کاربردی برخوردار است، به ویژه هنگامی که جوانان ما با دوران جدیدی با فرصتها و چالشهای فراوان مانند ادغام بینالمللی، تحول دیجیتال، امواج فرهنگی چندوجهی و چندبعدی روبرو هستند...
دوم، در هر سرزمینی، مردم ویتنام همیشه میهنپرستی و احساس مسئولیت نسبت به سرزمین پدری را در درون خود دارند. تاریخ ثابت کرده است که از سربازان دفاع ملی شمال گرفته تا کودکان جنوب - همه برای یک سرزمین پدری مشترک. امروز، پزشکان هانوی میتوانند داوطلبانه به مرکز اپیدمی در کان تو، مرزبانان از ترونگ سان گرفته تا ترونگ سا... بروند، مهم نیست کجا متولد و بزرگ شدهاند، در قلب آنها همیشه ندای مقدس کشور وجود دارد. این نشان میدهد که سرزمین پدری تنها نقطه شروع است و سرزمین پدری مقصد هر فرد ویتنامی است.
در نهایت، همبستگی و اتحاد بین مناطق، عواملی هستند که قدرت پایدار و تمامیت ارضی سرزمین پدری را ایجاد میکنند. اگر مردم یک کشور یکدیگر را درک نکنند و با هم همدردی نکنند، نمیتواند قوی باشد. روحیهی «تمام برگ، برگ پاره شده را میپوشاند»، «یک اسب دردمند، تمام اصطبل را از علف خالی میکند» رشتهای نامرئی است که تمام مناطق را به هم متصل میکند. در طول همهگیری کووید-۱۹، زمانی که جنوب با کمبود غذا مواجه بود، کاروانهای «خیریه» از شمال به منطقه مرکزی هزاران کیلومتر را برای رساندن آذوقه طی کردند. هنگامی که منطقه مرکزی دچار سیل شد، دهها هزار هدایای اهدایی از همه جا سرازیر شد. این نه تنها یک اقدام حمایتی، بلکه یک اعلامیهی بیکلام بود که: «مهم نیست در کدام آسمان باشیم، ما هنوز در یک آسمان مشترک هستیم - آسمان سرزمین پدری.»
در واقع، جوانان ویتنامی امروز به وضوح روحیه «تمام مردم، تمام محل، سرزمین پدری است» را نشان دادهاند. هِن نیه - دختری از ارتفاعات مرکزی که به جهان خدمت میکند، نه تنها یک ملکه زیبایی زیبا است، بلکه اراده غلبه بر سرنوشت را نیز گسترش میدهد. او همیشه به سرزمین مادری خود عشق میورزد و پروژههای اجتماعی بسیاری را از خانه فرهنگ، کتابخانه کتاب، کاشت جنگل... توسعه میدهد و نه تنها زیبایی سرزمین مادری خود را ترویج میدهد، بلکه به طور فعال در ترویج توسعه در تمام مناطق کشور مشارکت میکند. دن واو - خواننده رپ از منطقه معدن، از یک کارگر بهداشت گرفته تا یک هنرمند که موسیقی ساده اما عمیق را به هر استان و شهری میآورد، به ویژه با پروژههای «آشپزی برای شما» و «موسیقی جنگل»، پیامی عمیق و قوی در مورد شفقت، پرورش دانش و حفظ فضای سبز و فرهنگ برای نسلهای آینده منتقل کرده است. و هزاران جوان وجود دارند که داوطلب شدهاند تا به ترونگ سا بروند تا سرباز، مهندس، پزشک جزیره شوند - «مناطق آسمانی» دور از سرزمین اصلی اما بسیار نزدیک به آرمان ملی. این نمونهها در یک مکان متولد نشدهاند، در یک روستا بزرگ نشدهاند، اما قلب مشترکی دارند - قلب سرزمین پدری.
علاوه بر این، ما همچنین باید تشخیص دهیم که محلیگرایی هنوز در جایی وجود دارد - که باعث قطع ارتباط میشود. همچنین حوزههایی وجود دارند که در توسعه مشترک فراموش شدهاند. بنابراین، میهنپرستی امروز فقط یک احساس نیست، بلکه باید اقدامی برای ایجاد عدالت برای همه سرزمینها باشد. یک کشور قوی، کشوری است که در آن هر منطقه درک، دوست داشته و برای توسعه مناسب سرمایهگذاری میشود.
بزرگترین درس برای جوانان این است: عاشق جایی باشید که در آن متولد شدهاید، اما این عشق را در مرزهای باریک «زادگاهم» محدود نکنید. دانستن چگونگی گشودن قلب خود به روی سرزمینهای دیگر - درک، همدردی و توسعه مشترک، راهی عملی و بالغانه برای دوست داشتن کشور است. آشنایی با فرهنگ غنی ۵۴ گروه قومی؛ قدردانی و دوست داشتن مناظر طبیعی زیبا، غنی و متنوع در سراسر کشور؛ جذب سرمایهگذاری و بهرهبرداری از پتانسیل توسعه مناطق بر اساس احترام به فرهنگ بومی؛ اتصال و توسعه همهجانبه قلمرو ویتنام، این ماموریت زمانه است، ماموریتی از سوی ملت برای جوانان.
زیرا اگر سرزمین پدری آسمانی پهناور است، هر میهنی یک ستاره است. ضرب المثل "آسمان هر میهنی، آسمان میهن است" نه تنها یادآور میهن پرستی است، بلکه فراخوانی برای زندگی با مدارا، مسئولیت پذیری و همبستگی نیز هست. وقتی هر فرد بداند چگونه میهن خود را دوست داشته باشد، میهن دیگران را درک کند و بداند چگونه برای خیر عمومی تلاش کند، آنگاه کشور واقعاً زیر یک آسمان مشترک - آسمانی از صلح، توسعه و غرور - پایدار خواهد بود.
سوال ۲ (برای مرجع)
«وقتی زندگی میکنیم، فقط جایی برای زندگی کردن است،
وقتی راه میرویم، زمین ناگهان تبدیل به روح ما میشود.
عشق، سرزمین غریب را به وطن تبدیل میکند"
هر آسمانی در ویتنام، آسمان سرزمین پدری است. عشق به سرزمین پدری احساسی مقدس است، رشتهای نامرئی که هر فرد را به کشور متصل میکند. آسمان میهن از کودکی به همه ما پیوسته است. وقتی خاطرات کودکی را پشت سر میگذاریم، با رفقای نزدیک، در مرز بین زندگی و مرگ، برای محافظت از میهن وارد جنگ میشویم، مردم تمام عمق دو کلمه میهن را احساس خواهند کرد.
لازم نیست به هر گوشهای از کشور برویم، بلکه فقط کافی است به یک «آسمان میهن» آشنا و خاص متصل باشیم. متن «آسمانهای متفاوت» نوشته نگوین مین چائو، ارتباط نزدیکی بین علاقه به میهن خاص و عشق به سرزمین پهناور پدری را مطرح کرده و تأکید میکند که: «هر آسمان میهنی، آسمان سرزمین پدری است».
وطن، جایی که ما در آن متولد و بزرگ شدهایم، خاستگاه عشق ما به کشور است. در بستر تغییر کشورمان، استان بین دین به استان گیا لای، استان نین توان به استان خان هوا، استان لونگ به استان تای نین و استان بن تره به استان وین لونگ تبدیل شد، اما روح کودکان آنجا، نام روستاها و مراکز استانها از دوران کودکی هرگز فراموش نخواهد شد. علاوه بر این، هر آسمانی در ویتنام، آسمان سرزمین پدری و به طور گستردهتر، آسمان بشریت است.
دلبستگی لِه و سون به سرزمین مادریشان گواه محکمی است. از سربازان توپخانهای که در جنگ علیه آمریکا میجنگند، آنها فراز و نشیبهای زیادی را دور از زادگاهشان تجربه کردهاند، اما عشق آنها به سرزمین مادریشان همیشه وجود دارد. لِه، اگرچه به هانوی بسیج شده است، اما هنوز هم نوستالژی سرزمین باستانی را با خود دارد. سون، پس از نبردهای شدید، هنوز این باور را در خود حفظ میکند که سرزمین مادری محافظت خواهد شد. سخنان لِه به سون: "ما به هر قیمتی از سد و آسمان سرزمین مادری تو محافظت خواهیم کرد...". در واقع، به طور دقیقتر، این سرزمین متعلق به ماست، نه فقط متعلق به تو یا من. هر تپه، هر رودخانه، هر گوشه خیابان، هر تپه بامبو و ریشههای برنج با عرق و خون اجداد ما آغشته شده است. عشق و قدردانی نسبت به نسل گذشته، آجرهایی هستند که عشق به سرزمین پدری را میسازند. این منبع احساسات، مادهای است که میهنپرستی را پرورش میدهد، انگیزهای برای هر فرد تا آماده کمک و فداکاری باشد.
فو دوک فونگ نوشت: «بدون وطن، کجا میتوانیم برویم؟» خانواده و سرزمین پدری منابع مقدسی هستند که مردم میتوانند در آنها زندگی کنند، بجنگند، فداکاری کنند، شاد باشند و احساس کنند که وجودشان معنادار است.
مفهوم «سرزمین مادری» به تدریج گسترش یافته و به «سرزمین پدری» تبدیل شده است. راهپیماییهای طولانی، سفرهایی از میان کائو بونگ، کائو هو، هام رونگ، نام دین، فو لی... به ما کمک کردهاند تا دریابیم که هر مکانی که پا میگذاریم، چه عجیب و چه آشنا، بخشی از کشور است. «صد سرباز صد زندگی و سرزمین مادری متفاوت دارند.» - این ضربالمثل نه تنها تنوع ریشهها را نشان میدهد، بلکه دلالت بر این دارد که هر «سرزمین مادری»، صرف نظر از میزان تفاوت، «آسمان سرزمین پدری» یکسانی دارد. سرزمین مادری دیگر محدود به یک فضای جغرافیایی محدود نیست، بلکه به بخشی جداییناپذیر از سرزمین مقدس پدری ارتقا یافته است. این خاطرات، تجربیات و فداکاریها هستند که هر وجب از خاک را به بخشی از گوشت و خون روح، سرزمین پدری، تبدیل کردهاند.
حتی در زمان صلح، زمانی که کشور مستقل و توسعهیافته است، «آسمان میهن» هنوز نقش بسیار مهمی در پرورش عشق به سرزمین پدری ایفا میکند. ویتنامیهایی هستند که در ویتنام زندگی نمیکنند، اما هر بار که به وطن خود بازمیگردند، اکثر آنها نمیتوانند جلوی اشکهای خود را بگیرند.
از نوشتههای زنده و احساسی نگوین مین چائو، میتوانیم ببینیم که «آسمان میهن» تکیهگاه، خاستگاه و بخش جداییناپذیر «آسمان سرزمین پدری» است. عشق به سرزمین پدری از احساسات ساده و صمیمانه نسبت به رفقا و سرزمینهای خاص پرورش مییابد، از طریق تجربیات و فداکاری گسترش یافته و تعالی مییابد. «آسمان سرزمین پدری» به ما یادآوری میکند که سرزمین پدری هزاران سال وجود داشته است. نسلهای بسیاری فداکاری کردهاند، محافظت کردهاند و ساختهاند. عشق به سرزمین پدری برای همیشه در خون مردم ویتنام امروز و فردا جاری خواهد بود.
سوالات امتحان ادبیات برای آزمون فارغ التحصیلی دبیرستان 2025، به شرح زیر است
درک مطلب (۴.۰ امتیاز)
متن را بخوانید:
آسماننماهای متفاوت
خلاصه صحنه: لو و سون در طول جنگ مقاومت ضد آمریکایی توپچی بودند. وقتی برای اولین بار با هم آشنا شدند، لو تصور خوبی از سون - یک کارگر سفیدپوست اهل هانوی - نداشت. پس از سه سال، اولین برداشتهای او از سون تغییر کرد. لو و سون دوستان صمیمی شدند. آنها همچنین به نگ آن بازگشتند و در نزدیکی روستای نگ آن مستقر شدند. در طول یک نبرد، سون به شدت مجروح شد و مجبور شد به بیمارستان نظامی برود. وقتی سون به واحد خود بازگشت، به او مأموریت داده شد که همچنان در نگ آن بماند، در حالی که لون به هانوی منتقل شد. متن زیر داستان جدایی دو دوست برای جنگیدن در مناطق مختلف را روایت میکند.
یک شب، لی و سون مدت زیادی روی تپهای از خاک که صدای رعد و برق و صدای سیلاب آن را احاطه کرده بود، کنار هم ایستادند. در مقابل دو فرمانده، توپچیهای گروهان توپخانه قدیمی در سرزمین غربی کوانگ بین به هم رسیدند و با یکدیگر خداحافظی کردند. گروهان توپخانه آنها مانند تنه درخت بزرگی بود که شاخههایش به دو شاخه تقسیم شده بود. گروهان سون، خودروهای توپخانه را به صورت آماده روی خاکریز به صورت رژه چیده بود. لی ایستاد تا برای آخرین بار به آسمان سرزمین مادریاش نگاه کند و به سون گفت:
- آنها در این چند روز گذشته هر روز هواپیماهای شناسایی فرستادهاند...
- نگران نباش. ما به هر قیمتی از سد و حریم هوایی سرزمین مادریات محافظت خواهیم کرد...
- من واقعاً باور دارم... من واقعاً به تو ایمان دارم!
پس از سه سال زندگی مشترک، از زمانی که هر دو روی دو صندلی آهنی یک ماشین قدیمی ۳۷ اینچی مینشستند، این بار لو و سون هر کدام ماموریتی دریافت کردند. آنها یک زیرانداز مشترک، چند پیراهن که بوی باروت میداد و آسمان سرزمین پدری بالای سرشان را به اشتراک گذاشتند. در عمیقترین افکارش، سون را صمیمیترین رفیق زندگی سربازیاش میدانست: «برو خانه!». آنها با هم دست دادند و تنها با همین دو کلمه خداحافظی کردند.
لو راهپیمایی طولانی را آغاز کرد. کامیونها پر از تجهیزات بودند. در کنار توپهایی که به سمت آسمان خم شده بودند، زندگی عادی فرزندان سربازان در مقابل چشمان جهانیان به نمایش گذاشته میشد. به سربازان ضدهوایی که با غرور در دو طرف کامیونها نشسته بودند نگاه کنید؛ صد سرباز، صد زندگی متفاوت و زادگاههای مختلف آنجا بودند. آنها از پل بونگ، پل هو، هام رونگ و نام دین، فو لی عبور کردند و گذرگاه نگانگ، کوان هائو، بای ها... سرزمینهایی را که نیمی از روح خود را در آنها جا گذاشته بودند، بسیار پشت سر گذاشتند.
[...] بنابراین امروز لِه زیر آسمان هانوی، کنار رفقای جدید و قدیمیاش ایستاده بود. تقریباً سپیده دم بود. پشت سر لِه، پایتخت پر از سر و صدا بود، مثل کندوی عسلی که تازه از خواب بیدار شده باشد. لِه به دیوار سنگر توپخانه تکیه داد و خوابی را که تازه دیده بود به یاد آورد: درست است، سون اینجا نبود، سون در سرزمین لِه میجنگید. روزی که آن دو در میدان نبرد گروهان سون با هم خداحافظی کردند، سنگرهای توپخانه از آبرفت رودخانه لام، به رنگ زرد روشن زردچوبه، در وسط ساحل رودخانهای که با بادام زمینی کاشته شده بود، ساخته شده بودند.
خاک آبرفتی رودخانه سرخ به له حس خنکی میداد. «انگار اینجا ایستاده بودم - له ناگهان با خودش فکر جالبی کرد - کنار هانوی، پایتختی که سان با تک تک درختان، دیوارها و رنگ ابرهای روی سقف خیابان آشنا بود.»
(نگوین مین چائو، مجموعه بهترین داستانهای کوتاه نگوین مین چائو، انتشارات ادبیات، ۲۰۲۲، صفحات ۳۳-۳۵).
انجام درخواستها
سوال ۱. لحن روایی استفاده شده در متن را مشخص کنید.
سوال ۲. در متن، زادگاه لِ و زادگاه سون با کدام دو رودخانه مرتبط هستند؟ سوال ۳. تأثیر ابزار بلاغی مقایسه را در جمله زیر تحلیل کنید: گروهان توپخانه آنها مانند درختی بزرگ است که پر از شیره است و به دو شاخه گسترش یافته است.
سوال ۴. نقش جزئیات «آنها یک تخت، چند پیراهن آغشته به باروت را با هم شریک بودند و آسمان سرزمین پدری را بالای سرشان تقسیم میکردند» را در بیان محتوای متن بیان کنید.
سوال ۵. دو متن زیر چه شباهتهایی در معنا دارند؟
- آنها از پل بونگ، پل هو، هام رونگ و نام دین، فو لی گذشتند و از گردنه نانگ، کوان هاو، بای ها...
آسمانی که نیمی از روحشان را در آن جا گذاشتند (آسمانهای متفاوت - نگوین مین چائو)
- وقتی اینجا هستیم، اینجا فقط جایی برای زندگی است. وقتی میرویم، زمین تبدیل به روح ما میشود!
(آواز کشتی - چه لان وین)
دوم. نوشتن (۶.۰ امتیاز)
سوال ۱ (۲ نمره): یک پاراگراف استدلالی (حدود ۲۰۰ کلمه) بنویسید که در آن احساسات لی نسبت به پسر در متن بخش درک مطلب تحلیل شود.
سوال ۲ (۴.۰ امتیاز): با توجه به نتایج درک مطلب متن «آسمانهای متفاوت» و درک زمینه تغییرات بزرگ کشور، یک مقاله استدلالی (حدود ۶۰۰ کلمه) با موضوع: هر آسمان وطنی، آسمان سرزمین پدری است، بنویسید.
منبع: https://nld.com.vn/thi-tot-nghiep-tp-thpt-nam-2025-goi-y-giai-de-thi-mon-ngu-van-196250626103221392.htm






نظر (0)