گامهای بیقرار یک ژنرال در زمان صلح
ذکر نام سپهبد ارشد نگوین هوی هیو، ذکر نام ژنرالی است که در میدان نبرد بزرگ شده است. او در نبرد برای محافظت از سرزمین پدری در ۴ لشکرکشی بزرگ شرکت داشت: مائو تان ۱۹۶۸؛ مسیر ۹ - جنوب لائوس ۱۹۷۱؛ کوانگ تری ۱۹۷۲ و لشکرکشی هوشی مین ۱۹۷۵. در طول دوران خدمت نظامی خود، ۶۷ نبرد شدید را پشت سر گذاشت و در میدان نبرد زخمی شد. نگوین هوی هیو وقتی عنوان قهرمان نیروهای مسلح خلق را دریافت کرد، تنها ۲۶ سال داشت و در سن ۴۰ سالگی به درجه سرلشکری ارتقا یافت و به یکی از جوانترین ژنرالهای کل ارتش در آن زمان تبدیل شد... با این حال، در گفتگو با من، او به ندرت از دستاوردهای خود نام میبرد. او فقط از رفقایش نام میبرد که بسیاری از آنها سالها پیش در سرزمین آتشین کوانگ تری جان باخته بودند.
نگوین هوی هیو، سپهبد ارشد، عضو آکادمیسین و قهرمان نیروهای مسلح خلق، در سن نزدیک به ۸۰ سالگی، هنوز هم خستگیناپذیر کار میکند. عکس از شخصیت اصلی داستان. |
نکتهی خاصی در مورد سپهبد ارشد نگوین هوی هیو وجود دارد: او هر سال به میدان نبرد قدیمی بازمیگردد. او به طور خلاصه گفت: «این وعدهای به رفقایش است.»
آن سفرهای برگشت نه تنها برای سوزاندن عود به نشانه قدردانی بود، بلکه برای او انجام کارهای معنادار دیگری نیز بود. در طول این سالها، او همیشه سعی کرده است تا با بسیج، ارتباط و مشارکت در ساخت معبد شهدا در کائو دیم ۳۱، مجتمع فرهنگی معنوی پاگودای گیو آن، معبد درخت بانیان در دیا ول، منطقه یادبود هنگ ۲۷، بنای یادبود نوستالژی کوانگ تری، بنای یادبود ما سائو نگائو (در استان سابق بین دونگ )... به شهدای قهرمانی که برای استقلال و آزادی سرزمین پدری جان باختند، ادای احترام کند. اینها نه تنها آثار یادبود هستند، بلکه مکانهایی برای نسل جوان نیز هستند تا بیایند و درباره گذشته بیشتر بدانند.
ژنرال با صدای آهسته گفت: «شبهای زیادی نمیتوانستم بخوابم. با فکر کردن به کسانی که زیر این لایه از خاک افتادهاند، به خودم میگفتم که باید زندگی شایستهای داشته باشم.»
هر سال در ماه جولای، باد گرم لائوس از میان جنگلهای اکالیپتوس و کنارههای سبز رودخانه تاچ هان میوزد. او در مقابل ردیفهای سنگ قبر در گورستان شهدای ترونگ سون، مدت زیادی بیحرکت میایستد، گویی دوران بمب و گلوله را به یاد میآورد. سپهبد ارشد نگوین هوی هیو، که از رفقایش که در میدان نبرد قدیمی باقی مانده بودند، خوششانستر است، در زمان صلح زندگی میکند، اما هنوز هم برای رفقایش دلسوزی میکند. همین خاطره است که او را به انجام کارهای معنادار، بدون خودنمایی، بدون سر و صدا، و صرفاً با پشتکار برای چندین دهه ترغیب کرده است.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو در مجتمع فرهنگی معنوی پاگودای گیو آن، جایی که او و همتیمیهایش برای کمک به ساخت و ساز بسیج و با هم در ارتباط بودند. |
هر زمان که فرصتی پیدا کند، به انجام کارهای خیر میپردازد، از همکاری با مردم برای مرمت آثار تاریخی، بازدید و اهدای هدایا به خانوادههای ذینفعان بیمه و کودکان آسیبدیده از عامل نارنجی گرفته تا کمک به بستگان رفقایش برای یافتن مزار شهدایی که شخصاً نام هر فرد، زادگاه و محل دفن آنها را با دقت ثبت کرده بود...
فقط با شمارش تعداد رفقایی که جان باختند و سپهبد ارشد نگوین هوی هیو مستقیماً شاهد آنها بود، و برخی از آنها را شخصاً پانسمان و به خاک سپرد، به صدها نفر میرسید. مردم او را "کتاب تاریخ زنده" نبردهای باشکوه ارتش آزادیبخش میدانستند. به لطف یادداشتها و حافظه ویژه او، بسیاری از خانوادهها بعداً بقایای عزیزان خود را پیدا کردند و آنها را برای دفن به زادگاهشان بازگرداندند...
در میان آنها، داستان تأثیرگذار خانم تو کیم خوی در دهکده ۱۲، بخش جیائو ها، منطقه جیائو توی، استان قدیمی نام دین (که اکنون نین بین نام دارد) وجود دارد. او از طریق خاطرات و یادداشتهای سپهبد ارشد نگوین هوی هیو، دریافت که همسرش، کاپیتان تانک، شهید قهرمان هوانگ تو مک، شجاعانه جنگیده و خود را در آخرین دقیقه جنگ برای آزادسازی کشور، یعنی ظهر ۳۰ آوریل ۱۹۷۵، در مقابل دروازه شمالی سایگون، فدا کرده است.
میتوان گفت که اگرچه بازنشسته شده است، اما ردپای خستگیناپذیر سپهبد ارشد نگوین هوی هیو هنوز در سراسر حومه شهر، جایی که رفقایش آرمیدهاند، ردپای خود را به جا میگذارد...
با دقت تبلیغ کنید دانش عطا کن
یک بعد از ظهر تابستانی در هانوی، با سپهبد ارشد نگوین هوی هیو در دفتر آکادمیکش در خیابان تران وو ملاقات کردم. در اتاق مرتب، نه چندان جادار اما پر از گرمای کتابها و یادگاریهای زمانبر، ژنرال هنوز با پشتکار روی نسخههای خطی و یادداشتهای دستنویس کار میکرد که همگی نشان از سختکوشی داشتند.
وقتی دید که با دقت به قفسههای کتاب نگاه میکنم، به آرامی لبخند زد: «من دارایی زیادی ندارم. فقط همین کتابها را دارم. مینویسم تا زحمات رفقایم را جبران کنم و به نسل بعدی بفهمانم که خون و استخوانهای اجدادمان بیمعنی نیست. من کتابها را انتخاب میکنم - چون کتابها معلم هستند، پلی که گذشته را به آینده متصل میکند.»
در دفترش، کتابهایی را که نوشته بود و کتابهای زیادی را که نویسندگان و روزنامهنگاران درباره او نوشته بودند، به من نشان داد. در طول ۲۰ سال گذشته، او بیش از ۱۰ اثر مهم در مورد دیپلماسی دفاعی ویتنام، هنر نظامی، پیشگیری و کنترل بلایای طبیعی، جستجو و نجات، حفاظت از محیط زیست و غیره نوشته، گردآوری و ویرایش کرده است.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو از خانوادههای سیاسی در کوانگ تری بازدید و به آنها هدایایی اهدا میکند. عکس از شخصیت اصلی داستان گرفته شده است. |
در میان آنها، «زمانی در کوانگ تری» اثری ویژه است که توسط او به همراه سرهنگ و نویسنده لو های تریو نوشته شده است. این کتاب خاطرات تابستان آتشین ۱۹۷۲ را ثبت میکند، جایی که او و رفقایش سرسختانه برای محافظت از استقلال سرزمین پدری جنگیدند. این اثر به انگلیسی ترجمه شده است، هنگام بازدید باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا از ویتنام به او هدیه داده شد و در حال حاضر در کتابخانه واشنگتن نگهداری میشود.
او با چشمانی که از شادی برق میزدند، تعریف کرد: «امیدوارم از طریق صفحات این کتاب، دوستان بینالمللی ویتنامی را که عاشق صلح است، اما در حفاظت از سرزمین پدری ثابت قدم است، بهتر درک کنند.»
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو با چشمانی گود رفته گفت: «من مینویسم تا به یاد داشته باشم، اما مهمتر از آن، تا نسلهای آینده بفهمند که صلح امروز با خون و استخوان معاوضه شد.»
کتابهایی که او نوشت، هر کلمهاش مانند یک «نبرد» در زمان صلح بود - که به همان اندازه که در زمان فرماندهیاش نیاز به تحقیق و کار فکری داشت، به تحقیق و کار فکری نیاز داشت. او با صدایی عمیق و قاطع گفت: «نوشتن، شیوهای است که من به جنگیدن ادامه میدهم. هر کتاب مانند آجری است که به ساختن پایههای دانش برای کشور کمک میکند.»
او گفت: «من بیش از ۵۰ هزار کتاب به مدارس، کتابخانهها، موزهها، همتیمیها و دوستان بینالمللیام هدیه دادهام. هدیه دادن کتاب به من، دادن یک باور است: باور به دانش.»
در بسیاری از سفرها، او چندین جعبه کتاب با خود میآورد و شخصاً آنها را امضا میکرد. او میگفت: «کتابهایی که به دست خوانندگان میرسند مانند درختانی هستند که خاک برای ریشه دواندن دارند.» کامیونهای کتاب او به بسیاری از مناطق روستایی، بسیاری از ایستگاههای گارد مرزی، تا ترونگ سا رسیدهاند و به دست سربازان جوان، دانشآموزان فقیر و... رسیدهاند.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو، هنگام صحبت با نسل جوان، اغلب با چشمانی پر از امید میگفت: «باید درک کنید که دستیابی به صلح در این کشور آسان نیست. باید با تمام هوش و قلب خود مطالعه و کار کنید.» این پیام ساده اما عمیق است، مانند دستوری که نه روی کاغذ، بلکه با قلب نوشته شده است.
در سال ۲۰۰۹، سپهبد ارشد نگوین هوی هیو کتاب «بهکارگیری شعار «چهار عامل درجا» در پیشگیری و کنترل بلایای طبیعی» را ویرایش کرد. |
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو همچنین به عنوان "معمار" بسیاری از استراتژیهای دفاعی شناخته میشود و یکی از پیشگامان دیپلماسی دفاعی مدرن است. او وقت خود را وقف تحقیق در علوم نظامی کرد و دارای مدرک دکترا است. در سال ۲۰۱۰، سپهبد ارشد نگوین هوی هیو اولین فرد ویتنامی بود که توسط آکادمی علوم نظامی روسیه عنوان آکادمیسین را دریافت کرد. این نشان بینالمللی، گواهی بر هوش، جایگاه و تأثیر عمیق او در زمینه هنر جنگ مدرن و همکاری دفاعی جهانی است.
سپهبد ترونگ کوانگ خان (که بعدها سپهبد ارشد شد)، معاون وزیر دفاع ملی، در سخنرانی خود در مراسم آن زمان تأکید کرد: انتخاب سپهبد ارشد دکتر نگوین هوی هیو به عنوان یک عضو آکادمیسین خارجی آکادمی علوم نظامی روسیه نه تنها افتخار بزرگی برای شخص سپهبد ارشد است، بلکه نشان دهنده قدردانی و به رسمیت شناختن دستاوردهای بزرگ علوم نظامی و هنر نظامی ویتنام است.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو گفت: «نوشتن راهی است که من به جنگیدن ادامه میدهم. هر کتاب مانند آجری است که به ساختن پایههای دانش برای کشور کمک میکند.» |
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو نویسنده کتاب «برخی از مسائل هنر نظامی در جنگ برای دفاع از میهن» است - یک اثر تحقیقاتی دقیق، غنی از نظر عملی و عمق نظری، که به عنوان سندی مهم در آموزش و تحقیق بسیاری از واحدها و آکادمیهای کل ارتش در نظر گرفته میشود. این کتاب نه تنها تجربیات حاصل از تمرین جنگی را خلاصه میکند، بلکه به انتقال تفکر نظامی علمی و مدرن مرتبط با الزامات ساخت و دفاع از میهن در شرایط جدید نیز کمک میکند.
سرهنگ لی مین تان، معاون سابق مدیر بخش لجستیک، اداره کل سیاست ارتش خلق ویتنام، در مورد سپهبد ارشد نگوین هوی هیو گفت: «سردار نگوین هوی هیو کارهای بزرگی را به روشی بسیار ساده انجام میدهد - بیسروصدا دانش را در زندگی میپاشد.»
روزهای سپهبد ارشد نگوین هوی هیو به منظمی یک راهپیمایی است: دو ساعت کار در صبح، دو ساعت نوشتن در بعد از ظهر، که با جلسات و تبادل نظرهای حرفهای با همتیمیها و دوستانش در هم آمیخته است. همکارانش که بسیاری از آنها ژنرال هستند با او کار میکنند. او هنوز در شوراهای علمی شرکت میکند، هنوز برای صحبت با دانشجویان به سالنهای سخنرانی میرود، هنوز مانند زمانی که در ستاد کل ارتش خلق ویتنام بود، نگران مشکلات کشور است.
آتش را برای نسل جوان روشن کنید
قدردانی - برای سپهبد ارشد نگوین هوی هیو فقط نوشتن کتاب یا ساختن معابد نیست. او همچنین یک روش بسیار منحصر به فرد دارد: کاشت درخت. تا به امروز، او بیش از ۵۰۰ درخت بودی و سالا را در گورستانها و معابد شهدا در سراسر کشور کاشته است.
درست در محوطه ارگ کوانگ تری (نام قدیمی)، اکنون یک درخت انجیر هندی بزرگ وجود دارد که چندین نفر به سختی میتوانند آن را در آغوش بگیرند. مردم اینجا آن را نمادی زنده از سرزندگی قوی سرزمینی میدانند که زمانی از بمب و گلوله رنج میبرد، سپس برای مقاومت در برابر طوفانها و سیلهای منطقه مرکزی برای احیای آن تلاش کرد. تعداد کمی از مردم میدانند که درخت انجیر هندی توسط سپهبد ارشد نگوین هوی هیو در سال ۱۹۸۳ کاشته شده است. برای او، درخت انجیر هندی خاطرهای است که با یک سفر فراموشنشدنی مرتبط است.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو با نسل جوان در مورد سنت قهرمانانه مردم ویتنام به طور کلی و ارتش خلق ویتنام به طور خاص (تصویر در کنار مجسمه خانم سائو نگو در بین دونگ، شهر هوشی مین فعلی) تعامل و گفتگو کرد. |
او گفت که در سال ۱۹۷۷، به هیئتی از انجمن دوستی ویتنام پیوست تا از بسیاری از کشورها، از جمله هند، بازدید کند. بزرگترین تأثیری که در آن زمان بر او گذاشت «انقلاب سبز» بود - تلاشی بزرگ برای کمک به رهایی کشور همسایه از فقر.
سپهبد ارشد نگوین هوی هیو به یاد میآورد: «نخستوزیر وقت هند، خانم ایندیرا گاندی، به هر نفر یک درخت به عنوان سوغاتی داد. بسیاری از مردم گل رز را انتخاب کردند، اما من به تصویر حومه شهر، با سنت ویتنامی درختان انجیر، چاهها و خانههای اشتراکی فکر میکردم، بنابراین تصمیم گرفتم یک درخت انجیر کوچک درخواست کنم.»
درخت انجیر هندی در آن زمان فقط حدود ۳۰ سانتیمتر ارتفاع داشت و در یک آبشخور قرار داده شده بود. پس از بازگشت از هند، او حتی در دوران مدرسه نیز از آن به دقت نگهداری میکرد. تا اینکه در سال ۱۹۸۳، طی یک سفر کاری به کوانگ تری، تصمیم گرفت درخت انجیر هندی را در تیم شهر کوانگ تری (که بعدها تیم شهر کوانگ تری شد) بکارد - به عنوان پیامی در مورد استقامت و پایداری مردم و زمین اینجا.
«کاشت درخت سپاسگزاری» - او این را چنین نامید، تا سایهی درخت یادآور فداکاری باشد.
او همچنین بیسروصدا به زندگی دشوار کهنهسربازان اهمیت میدهد و به دانشآموزان فقیر بورسیه تحصیلی میدهد. او به سادگی گفت: «رفقای من جان باختند تا آنها بتوانند درس بخوانند. من هر کاری از دستم بربیاید برای نسل جوان انجام خواهم داد.»
برای افسران جوان ارتش، او معلمی فداکار بود. سخنرانیهای او در مورد سنت و هنر نظامی همیشه سالن را پر میکرد... این همان روشی بود که او میهنپرستی را در جوانان امروزی پرورش میداد.
عصر هانوی فرا رسید، آخرین نور خورشید روز بر موهای نقرهایاش میتابید. ناگهان به ذهنم رسید، زندگی سپهبد ارشد نگوین هوی هیو مانند درختی بودایی بود که او در گذشته در سرزمین کوانگ تری کاشته بود: ریشههایی عمیقاً در سنت میهنپرستی، تنه محکمی که برای استقبال از نور دانش به سمت بالا کشیده شده است، شاخ و برگهای لطیفی که سایهای برای نسلهای امروز و آینده میاندازند. سربازی که از آتش جنگ عبور کرده است، اکنون هنوز خستگیناپذیر در "جبهه نبرد" جدید - جبهه نبرد دانش، انسانیت - کار میکند. آن تصویر - یک ژنرال ساده اما شریف!
نگوین هونگ
منبع: https://www.qdnd.vn/phong-su-dieu-tra/cuoc-thi-nhung-tam-guong-binh-di-ma-cao-quy-lan-thu-16/thuong-tuong-nguyen-huy-hieu-vi-tuong-binh-di-va-mot-doi-cong-hien-bai-2-dau-dau-lam-nhieu-viec-nghia-de-tri-an-tiep-theo-va-het-839234
نظر (0)