
تابه آتش دین هوا
بقایای جنگ اکنون آرام آرام در زیر درختان، باغها و شلوغی زندگی که در سراسر روستاهای کمون دین هوا (شهر دین بان) در حال گسترش است، آرمیده است. با این حال، خاطرات سالهای باشکوه هنوز در قلب کسانی که جنگ را از سر گذراندهاند، وجود دارد.
در ماه ژوئیه، من به دهکده بونگ برگشتم تا در مراسم معارفه دولت محلی، آقای تران ون چوان (۷۱ ساله، معاون دبیر دائمی سابق کمیته حزب ناحیه دین بان) را ملاقات کنم، شاهد زندهای از سرزمین دین هوا در دوران مبارزه علیه امپریالیسم آمریکا و نوکرانش.
خانهای که آقای چوان در آن زندگی میکند در منطقه ترانگ نات واقع شده است که در طول جنگ ویتنام پایگاه نظامی امپریالیستها و استعمارگران بود.
در ترانگ نات، امپریالیستهای آمریکایی و نوچههایشان پایگاه محکمی ساختند که در آن همیشه یک گردان و یک اسکادران هلیکوپتر دشمن مستقر بودند تا سرکوب مردم را انجام دهند، چریکها و سربازانی را که در منطقه هممرز با شهر دانانگ فعالیت میکردند، جستجو کنند.
تصادفی نیست که دشمن همیشه به ترانگ نات اهمیت میدهد. این یک منطقه مرتفع است، میتوان به راحتی منطقه وسیعی را از بزرگراه ملی ۱ که تا دین هوا امتداد دارد، مشاهده کرد که از بالا به پایگاه بو بو (در کمون دین تین) متصل میشود و یک دیوار دفاعی محکم تشکیل میدهد.
منطقه دین هوا همچنین جایی است که بسیاری از انقلابیون و واحدهای اصلی محلات در شهر دانانگ برای فعالیت عقبنشینی کردند؛ این جاده به عقب، پایگاه انقلابی ارتش ما در مناطق کوهستانی دوی شوین و که سون، متصل میشود.
آقای چوان گفت: «از سال ۱۹۶۷، امپریالیستهای آمریکایی شروع به مجبور کردن مردم به کوچ اجباری کردند و با استفاده از بولدوزر، روستاهای بونگ، دونگ و فوئونگ را با بولدوزر صاف کردند. یک منطقه بزرگ و سرسبز ناگهان به یک زمین بایر تبدیل شد، با علفهای سوخته و بدون سقف. هرگونه فعالیت مردم، چریکها یا سربازانی که از این منطقه عبور میکردند، نمیتوانست از چشم دشمن پنهان بماند.»
هر روز، قبل از شروع جستجو، دشمن شروع به پرتاب بمب از پایگاه ترانگ نات در همه جهات برای تهدید مردم و چریکها میکرد. سپس، هلیکوپترها در آسمان معلق میماندند، دشمن روی زمین رژه میرفت و به روستا هجوم میآورد و هر گوشهای را میبست. تنهای بیشماری بمب پرتاب میشد و منطقه کم جمعیت دهکده بونگ تا بیچ باک، حتی متروکهتر هم میشد.
در سال ۱۹۶۸، امپریالیستهای آمریکایی شروع به ایجاد حصار الکترونیکی مکنامارا کردند - ابتکاری از وزیر دفاع وقت ایالات متحده، رابرت مکنامارا. این حصار مرگبار از دین تین تا دین تانگ امتداد داشت تا از امنیت شهر دانانگ محافظت کند.
این حصار از دو ردیف موازی سیم خاردار، به فاصله ۱۰۰ متر از یکدیگر، تشکیل شده است. در داخل آن ۱۲ ردیف مین، از جمله مینهای شکافنده LH14 و مینهای سه شاخه، قرار دارد. هر ۱ کیلومتر یک پست نگهبانی وجود دارد. در شعاع ۲ کیلومتری در دو طرف حصار، هیچ خانه یا بوتهای وجود ندارد. هر کسی که از این محدوده عبور کند، هدف گلوله قرار خواهد گرفت.
روحیه شکستناپذیر
با وجود اینکه نسلهای متمادی از پدران و پسران در دین هوآ مورد ظلم و تهدید دشمن قرار میگرفتند، همچنان برای مبارزه با دشمن اسلحه به دست میگرفتند. آقای چوان نیز از این قاعده مستثنی نبود. در کودکی، او و دوستانش در روستا گاومیش چرانی میکردند، به اخبار دشمن گوش میدادند و سپس آن را به چریکها گزارش میدادند.

گاهی اوقات، او اسلحه و نارنجک از دشمن میدزدید و آنها را به مقامات محلی تحویل میداد تا قدرت آتش در نبردها افزایش یابد. در سال ۱۹۷۰، زمانی که تنها ۱۶ سال داشت و اسلحه هنوز روی کمرش زمین را لمس میکرد، آقای چوان به ندای میهن پاسخ داد، فرار کرد و به چریکهای محلی پیوست.
آقای چوان گفت، اسلحه و مهمات زیادی وجود نداشت، بنابراین آنها عمدتاً دشمن را غارت میکردند و سپس به مقابله میپرداختند. دشمن پرشمار بود و چریکها در گروههای کوچک عمل میکردند، اما در نبردهای کمین، آنها مستقیماً به سمت دشمن نشانه میرفتند و تیراندازی میکردند. پیروزیهایی حاصل شد و مواقعی بود که آنها توسط آتش دشمن سرکوب میشدند و تلفات زیادی داشتند، اما هیچ کس دلسرد نشد و نفرت آنها از دشمن حتی بیشتر شد.
«از سال ۱۹۶۷ به بعد، فعالیتهای انقلابی بسیار دشوار بود. روستاها هر روز با خاک یکسان میشدند، چریکها فقط میتوانستند در سنگرهایی که زیر بوتههای موز، مزارع چمن سوخته یا زیر ریلهای راهآهن حفر کرده بودند، پنهان شوند...
آقای چوان گفت: «در طول فصل بارندگی، اگر نمیتوانستیم در تونلها پنهان شویم، به بزرگراه ۱ میرفتیم و سپس برای عبور از حصار الکترونیکی بالا میرفتیم و در روستای ها تای یا روستای بیچ باک پناه میگرفتیم. وقتی دشمن برای جستجو میآمد، ما روی پشت بامها، در کنارههای رودخانه پنهان میشدیم... خوشبختانه، چریکها توسط روستاییان محافظت و پناه داده میشدند. بسیاری از افرادی که در اردوگاههای کار اجباری نگهداری میشدند، هنوز راهی برای فرار و بازگشت به روستاهای خود پیدا میکردند تا به پایگاههای انقلابی تبدیل شوند.»
نمونه بارز روحیه شکستناپذیر کادرها، چریکها و مردم، تخریب حصار الکترونیکی آمریکایی بود. طبق کتاب «تاریخچه مبارزه انقلابی کمیته حزب و مردم کمون دین هوا (1030 - 1976)»، دشمن در طول روز حمله میکرد و ما در شب تخریب میکردیم.
شبها، با استفاده از شکافهای موجود در هواپیماها و خودروهای گشتی آمریکایی، چریکهای محلی برای برداشتن حصار وارد عمل شدند و دشمن را مجبور کردند بارها آن را دوباره محصور کند، اما موفق نشد. یک شب، چریکها ۵۰۰ متر از حصار را شکستند و صدها مین را از بین بردند.
وقتی از عادتهای گشتزنی دشمن مطلع شدند، چریکها حتی در طول روز مینها را جمعآوری میکردند و درست زیر نردهها پناهگاه حفر میکردند. چریکها از مینهایی که جمعآوری میکردند برای تلهگذاری و نابودی دشمن استفاده میکردند.
در طول آن سالها، چریکهای محلی ۴ بولدوزر، ۲۰۰ سرباز آمریکایی و دستنشانده را نابود کردند و صدها نارنجک و مین دشمن را به غنیمت گرفتند. از سال ۱۹۷۰ به بعد، دشمن تقریباً در تلاشهای خود برای حفظ حصار درمانده شده بود.
نبردهای نفسگیر
در اواخر سال ۱۹۶۹، ایالات متحده و دستنشاندههایش به تدریج به تاکتیک حمله با هواپیما (که با نامهای کشتیهای جاسوسی، کشتیهای تجسسی و کشتیهای ملاقه نیز شناخته میشوند) روی آوردند. دشمن هر جا که کادر، سرباز، چریک... را مییافت، به شدت موشک شلیک میکرد، سپس هواپیما میفرستاد تا به داخل شیرجه بزند، سرباز پیاده کند و مردم را جمعآوری و دستگیر کند.

آسمان پر از صدای هواپیماهاست. کشتیهای جستجو و نجات شبها از ساعت ۵ بعد از ظهر تا ۶ صبح روز بعد و کشتیهای نجات از ساعت ۵ صبح تا ۵ بعد از ظهر فعالیت میکنند.
برای خنثی کردن نقشه آمریکا برای استفاده از هواپیما، در پایان سال ۱۹۷۱، چریکهای دین هوا یک قایق غواصی آمریکایی را در روستای کوانگ هین سرنگون کردند. در سال ۱۹۷۲، نیروهای مسلح دین هوا به سرنگونی چهار هلیکوپتر HU1A دشمن ادامه دادند. از آن به بعد، هواپیماهای دشمن جرات نکردند بیپروا عمل کنند و آشکارا سربازان و چریکها را در این منطقه شکار کنند.
در اواسط سال ۱۹۷۴، ارتش دستنشانده مرتباً برای سرقت و تجاوز به زنان وارد دهکده بونگ میشدند. آقای تران ون چوان، که در آن زمان رهبر روستا بود، مصمم بود جلوی این راهزنان را بگیرد.
آقای چوان دستهای را که به سه بخش تقسیم شده بودند، برای کمین در آبگذر با تین ترتیب داد. بهطور غیرمنتظرهای، وقتی شورشیان ترانگ نات از راه رسیدند، پشت سر آنها لشکر سوم دشمن قرار داشت که در کو سون شکست خورده بود و در آن زمان به دین هوا بازمیگشت.
هر دو طرف آتش گشودند، چریکها ۲ نفر از دشمنان را کشتند و ۳ نفر را زخمی کردند. متأسفانه، آقای چوان و ۲ چریک زخمی شدند و سپس ۱ چریک جان باخت. به دلیل جراحات و نیروی زیاد دشمن، جوخه مجبور به عقبنشینی شد. پس از آن کمین، ارتش دستنشانده جرات ورود به روستا برای تخریب یا غارت را نداشت و این باعث هیجان مردم شد...
شمارش تمام نبردهای قهرمانانه و خونریزیها در مسیر آتشین سرزمین دین هوا غیرممکن است. ما فقط میدانیم که سختیها، اراده و غیرت مردم ثابت قدم را که با تمام وجود به انقلاب وفادار بودهاند، شکل داده است. و آنها عامل مهمی در مسیر احیای زمین، پاکسازی مین و غیره هستند تا سرسبزی را به میهن بازگردانند.
--------------------------
پست آخر: کمربند سفید را متوقف کنید
منبع: https://baoquangnam.vn/tro-lai-nhung-vung-dat-lua-bai-2-dat-thep-duoi-mua-bom-3138427.html






نظر (0)