او نگوین هو دات (۱۶۰۳-۱۶۸۱) اهل ناحیه تونگ سون، که اکنون ناحیه ها ترونگ ، استان تان هوآ است ، بود. او پسر تام تونگ چونگ کو نگوین تریو وان بود که در تانگ لونگ متولد شد، سپس پدرش خانواده را به جنوب آورد تا از لرد نگوین هوانگ از سال ۱۶۰۹ پیروی کنند.
بر اساس کتاب «وقایعنامه دای نام چین بین»: «نگوین هو دات قبل از ده سالگی میدانست که چگونه با کودکان منطقه آرایش جنگی بگیرد، طبل، ناقوس و پرچم برپا کند و ادعای ژنرالی کند. بنابراین، وقتی تنها ۱۶ سال داشت، مورد توجه لرد نگوین فوک نگوین قرار گرفت و به عنوان کارمند دولت در کاخ لرد انتخاب شد. با این حال، از آنجا که او هنوز بیپروایی جوانی را داشت، لرد نگوین هو دات را به تریو وان فرستاد تا برای ادامه آموزش به خانه آورده شود و بعداً مورد استفاده قرار گیرد.»
نگوین هو دات تا سال ۱۶۲۶، در سن ۲۳ سالگی، رسماً برای مقام رسمی به کاخ فراخوانده نشد. او هوش و توانایی جنگی خود را در اولین جنگ بین دانگ نگوآی و دانگ ترونگ، در سال ۱۶۲۷، نشان داد.
به طور خاص، او با هوش برتر خود، از استراتژی ایجاد اختلاف برای پخش اخبار استفاده کرد: «در بیرون از تانگ لانگ، خائنین در حال توطئه برای ایجاد هرج و مرج هستند و این باعث شده لرد ترین در مورد حقیقت گیج و نگران شود و در نهایت مجبور به عقب نشینی نیروهایش شود.» در جنگهای بعدی، استراتژی ضد جاسوسی و ایجاد اختلاف با مهارت و اثربخشی بیشتری توسط نگوین هو دات مورد استفاده قرار گرفت.
کتابهای تاریخی، نگوین هو دات را در مقایسه با ژوگه لیانگ، فردی خردمند و بااستعداد میستایند. (عکس از آرشیو)
نگوین هو دات همچنین به خاطر مهارتش در نجوم شناخته شده بود، که در نبرد به او کمک زیادی میکرد. این موضوع از طریق دو داستان در تاریخ ثبت شده است:
اولین حادثه در پاییز ۱۶۵۷ رخ داد، زمانی که لرد ترین کان فکر میکرد ژنرال تانگ نام در دژ دونگ هون مستقر است، زمین پست و مرطوب بود و ترسید که در پاییز سیل بیاید و او مورد حمله ارتش جنوبی قرار گیرد، بنابراین میخواست پادگان را به دامنه کوه تو سون منتقل کند.
جاسوس موضوع را به هو دات گزارش داد و هو تین گفت: «من محاسبه کردهام که در روز بیست و پنجم، که روز کوی هوی است، ستاره چان با جهت خورشید تلاقی میکند، قطعاً بادهای شدید و باران شدید خواهد بود و هوا تا ستاره دائو تاریک خواهد بود. ابرهای سفید کاخ چان را خواهند پوشاند و در شمال سیل خواهد آمد. ما از این فرصت برای حمله به قلعه تانگ نام استفاده خواهیم کرد و قطعاً میتوانیم آن را نابود کنیم.»
آن روز، باران شدید و بادهای سهمگینی میبارید و آب رودخانه بالا آمده بود. هوو دات، پس از سیل، نیروهایش را مستقیماً به سمت دونگ هون هدایت کرد و به آن قلعه حمله کرد. تانگ نام به تو سون گریخت و ارتش لرد نگوین سلاحهای زیادی را به غنیمت گرفت. با یک پیروزی بزرگ، هوو تین با خوشحالی به هوو دات گفت: « تو به خوبی یک خدا هستی.» هوو دات با فروتنی گفت: «به لطف قدرت خداوند و قدرت ژنرالها، من در هیچ کاری خوب نیستم.»
داستان دوم در پاییز سال بعد، سال مائو توات (۱۶۵۸) اتفاق افتاد، زمانی که نگوین هو تین میخواست ارتش ترین را به ستوه آورد، بنابراین نیروهای خود را به مناطق دونگ تان، هونگ نگوین و نام دان ( نگه آن ) تقسیم کرد تا حمله کنند. ارتش ترین با دقت دفاع کرد، بنابراین ارتش ارباب نگوین مجبور به عقبنشینی شد.
ناگهان، مردی به نام فام پونگ به پایگاه نظامی هوو تین آمد و گفت: «سال گذشته، تانگ نهام از دونگ هون دفاع کرد و توسط فرماندار (نگوین هوو دات) شکست خورد. ترین جان به فرماندار وان خا دستور داد تا ارتش را برای دفاع از آن رهبری کند. وان خا فردی حریص و خشن است، او میتواند راهی برای تصرف آن پیدا کند.»
هوو تین کسی را فرستاد تا به هوو دات خبر دهد. هوو دات با خوشحالی گفت: « قبلاً، من به آسمان نگاه میکردم و ابرهای تیرهای را دیدم که ستاره خوی را پوشانده بودند. در یازدهم مائو تین، روز لوک لانگ است، قطعاً باران و سیل خواهد آمد. اگر از افزایش آب برای حمله استفاده کنیم، قطعاً بر او پیروز خواهیم شد.»
ژنرال دات از هوو تین خواست تا برای جنگ به نیروها بپیوندد. در آن روز، باران شدیدی میبارید. هوو دات پیش از این ارتش و قایقهای خود را برای حمله به قلعه دونگ هون رهبری کرده بود و فوراً حمله کرده بود. ارتش ترین وحشت زده شد و شکست خورد. وان خا به ین ترونگ فرار کرد، هوو تین ارتش خود را با پیروزی رهبری کرد.
کتاب «دای نام لیِت تروین» در مورد نگوین هو دات، او را به عنوان مردی خردمند و بااستعداد ستایش میکند: « در ابتدا، او یک کارمند دولت بود، سپس سرپرست جنگ شد و شهرتش از قبل زبانزد بود. وقتی ژنرال شد، بارها و بارها استراتژیهای درخشانی ابداع کرد و در هر نبردی پیروز شد. مردم در آن زمان به او بسیار احترام میگذاشتند و او را با مشاوران نظامی مشهوری مانند خونگ مین و لو با اون مقایسه میکردند. پس از مرگش، مردم کوانگ بین او را دوست داشتند و به یاد داشتند، او را «بودیساتوا» نامیدند و معبدی در کمون تاچ شا برای پرستش او ساختند.»
منبع: https://vtcnews.vn/vi-tuong-nao-co-tai-thien-van-sanh-ngang-khong-minh-cua-trung-hoa-ar914640.html






نظر (0)