Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

ویت فوونگ - مسافر تنها

از برخی جهات، تشخیص کامل چهره فعالان اجتماعی دشوار است. در یک لحظه تاریخی خاص، آنها همانطور که هستند ظاهر می‌شوند، سپس می‌توانند با گذشت زمان ناپدید شوند یا وجود داشته باشند. در مورد یک محقق، یک روشنفکر، تشخیص چهره آسان است، زیرا آنها پیشگویی‌های اجتماعی و آرمان‌های ابدی انسانی را در خود حمل می‌کنند.

Báo Thái NguyênBáo Thái Nguyên24/07/2025

تصویرسازی: دائو توان.
تصویرسازی: دائو توان.

تصویر انسان از دیرباز کانون خلاقیت شعر ویت فونگ بوده است. او همیشه انسان را ستایش می‌کند، کلمه "انسان" با حروف بزرگ، مهم نیست از چه منظری، چه زمانی. در مجموعه شعر "در باز" که توسط انتشارات ادبیات در سال ۱۹۷۰ منتشر شد، یادداشتی در شعر "امشب به آسمان نگاه می‌کنم و می‌خوانم " وجود دارد که می‌گوید: کلمه "انسان" از هم جدا شده و کنار هم قرار گرفته تا "NOI GU" را تشکیل دهد . انسان در شعر ویت فونگ دارای ماهیتی انسانی است، عاری از تمام مرزهایی که به طور قراردادی فرموله شده و منطقی هستند. اما این تصویر بسیار ملموس، نزدیک، بسیار ریشه‌دار، بدون هیچ توهم یا خیالی است.

من خودم را جوهره پوچی می‌دانم.

اما تاندون‌های تو قوی و خونت قرمز است

آرمان والای رهایی بشر پیوسته در جوهره فلسفی اشعار ویت فونگ گره خورده است.

دری برای ادامه‌ی آن جریان باز شده است(*) . در فراز و نشیب‌های تجربه، تفکر فلسفی عمیق‌تر و انسانی‌تر می‌شود. او همیشه چیزهای جدید و متفاوتی به خوانندگان می‌دهد. این غرابت سبک شاعرانه‌ای نیست که معنا و فهم را رد می‌کند، بلکه این غرابت از فلسفه‌ی زندگی، یک جهان‌بینی و یک پیام سرچشمه می‌گیرد: آنچه انسان‌ها نمی‌دانند بی‌نهایت است/ دریای پهناور، مردم فقط در اطراف کشتی شناورند/ آنچه انسان‌ها انجام می‌دهند در هیچ کجا و سطحی نیست/ فقط کارهای خدایان یا شیاطین از ابتدا تا انتها شگفت‌انگیز و سیستماتیک است (نگو). او مستقیماً به حقیقت نگاه می‌کند، گویی به دانه نگاه می‌کند تا ارزش زندگی را بداند: زندگی عمداً هر دانه را زشت می‌کند (گان). یک مشاهده، یک بیداری، یک حال و هوا؟ آن را هر طور که دوست دارید درک کنید، هر بار که قلب شاعر با شرایط انسانی می‌لرزد.

فضای بی‌کران کیهان، به لطف نوری که می‌درخشد، قابل مشاهده است. اما بدون انسان‌ها، کیهان فقط تاریکی و توده‌ای خاموش خواهد بود. به لطف ادراک انسان، می‌توانیم قوانین کیهان را درک کنیم و دگرگونی طبیعت را ببینیم:

جهانی خاموش زیر مژه‌های ما آرمیده است

و:

چشمه ای هست که مثل دستمال پاکش کنی

(داشتن)

بسیار حکیمانه و بسیار عاشقانه. جایگاه دو بیت بالا متعلق به انسان‌هاست. تنها ذهن و قلب انسان می‌تواند رابطه‌ای گسترده برقرار کند. پیشینیان می‌گفتند: چشم و گوش انسان در میانه‌ی آسمان و زمین قرار دارد .

در هر زمانی، ویت فونگ نگاهی دیالکتیکی دارد، نه دنبال کردن زمان و عواقب آن. هزاران سال است که بشریت مجبور بوده در تراژدی‌ها زندگی کند، مردم مجبور بوده‌اند تناقضات را بر دوش خود حمل کنند. مردم فریب می‌خورند، یا خودشان را فریب می‌دهند. ادبیات همیشه سعی می‌کند هشدار دهد، به مردم کمک کند تا درک کنند و راهی برای فرار از آن تناقضات پوچ پیدا کنند. بنابراین، شاعر مسافری تنهاست، تنها در میان طوفان شن زندگی برای یافتن حقیقت زندگی، برای یافتن معنای انسان‌گرایانه زندگی. تنهایی در شعر او تنهایی یک فرد تنها و کسل‌کننده نیست، بلکه تنهایی یک مسیر شاعرانه، یک خود، مرز زیبایی‌شناسی برای خلق خلاقیت منحصر به فرد است:

دلم میخواد گریه کنم، دلم میخواد بخندم، دلم میخواد منفجر بشم.

عابر پیاده تنها در طوفان شن کورکننده

دایناسور بی‌هدف به جزر و مد گوش می‌داد

آسمان و دریا در غروب آفتاب متروک و وهم‌آور هستند

من مشتاق واقعیت، مشتاق خیال، مشتاق شعله‌های سوزان هستم.

سینه‌های گرد روی سینه‌ای باریک

ماه تمام شب به روشنی می درخشد

ستاره‌ای بی‌نام بر زمینِ خالی از سکنه می‌درخشد

(برگ)

شاید ژنرال وو نگوین جیاپ، شاید با همدردی با مردم و شعر از طریق مجموعه «درِ باز »، یک رویداد ادبی در اوایل دهه ۷۰، در ۶۰ سالگی چند بیت شعر به ویت فونگ تقدیم کرد. رویارویی سرنوشت‌ساز دو روح فرهنگی در ملودی ظریفی آشکار شده است: اِ آ، اِ آ/ همیشه جوان، اِ آ، همیشه جوان، هرگز پیر نمی‌شو... آ/ در روزگار هیزم برنج و دارچین/ ما هنوز لحظات بسیار شاد و بسیار «گیویی» داشتیم/ اِ آ، اِ، آ...

با خواندن شعر ویت فونگ، با شکاف‌ها، وقفه‌ها، پرش‌های ناگهانی و تصاویر شاعرانه ضمنی مواجه می‌شویم که همواره شعر را در موقعیتی باز قرار می‌دهد. بیایید به عنوان نمونه، یک شعر کامل را نقل کنیم:

تو کسی هستی که بیشتر از همه مرا عذاب می‌دهی و از من رنج می‌کشی.

آخرین نفری که در جاده ملاقات کرد

کیهان تنهاست.

شکل‌های جذاب ابرها

سرگردان

پرتگاه طلایی

هرگز به ته خط نرس

قطعات سوخته

بوی برنج هر روز

دست

مالیدن خشن سر به پیشانی

قطره نور

از تاریکیِ گِل

نفس

در گلوی سیاه، آسمان ترک خورد

(بخوان)

این را می‌توان یک شعر عاشقانه دانست، یا می‌تواند نباشد. شخصیت‌های «تو» و «من» در بیت اول مانند دو شریک برای ایجاد مجموعه‌ای از تصاویر هستند که خیلی با یکدیگر سازگار نیستند. هر بیت موقعیت خاص خود، لحن خاص خود را دارد و صدا و رنگ نیز با هم هماهنگ نیستند. همه از یک ایده سورئال سرچشمه می‌گیرند که برای ایجاد صدای «آوازخوان» کنار هم قرار گرفته‌اند (همچنین می‌تواند صدای آوازخوان نباشد). تصویر کل شعر بر بیت آخر متمرکز است. چیزی به شدت در حال اوج گرفتن است. احساسات فشرده می‌شوند، بیت فوران می‌کند و سپس خواننده در طعم و مزه خود غرق می‌شود. حالت باز، افکار شعر را به جهات مختلف و دوردست‌ها می‌برد. همه متوجه نمی‌شوند و نمی‌توانند این کار را انجام دهند. به عنوان مثال، وقتی مدت زیادی در یک خانه بسته آزاد هستیم، وقتی بیرون می‌رویم، اگر فعال نباشیم، گیج خواهیم شد و نمی‌دانیم کجا برویم و چه کار کنیم. شاعر همچنین باید قبل از اینکه جامعه آزاد شود، خود را آزاد کند. تنها شجاعت و جسارت برای غلبه بر موانع می‌تواند یک اثر ادبی به معنای واقعی آن ایجاد کند.

در سال ۱۹۷۰، ویت فوانگ از روی حصار پرید تا زنگ خطر را به صدا درآورد. از آن زمان تاکنون، تقریباً چهل سال بعد، او سفر خود را در مسیر انتخابی‌اش ادامه می‌دهد. شعر او با احساسی بسیار تأمل‌برانگیز تا انتهای وجودش پیش می‌رود: من در بالا هستم، به آسمان نگاه می‌کنم/ خورشید با تابشی درخشان به تو می‌تاباند/ در پایین، ابرها باز و بسته می‌شوند/ زمین مرکز درخشش جهان است (ذهن). نگاهی واقعاً محبت‌آمیز: اوه، عشق می‌داند چقدر کافی است/ نپرس و پاسخ نده (سکوت)، افق هنوز پر است، چرا هنوز تنگ است/ باران دریا واقعاً تو هستی (گربه). آن امواج دوقلو برای گسترش معنای شاعرانه به یکدیگر متکی هستند.

بشریت چه مسیرهای زیادی را پیموده است، شکوه و تاریکی، شادی و رنج، به یاد آوردن و فراموش کردن، فراموش کردن و به یاد آوردن، اما چرا آرزو تازه آغاز راه است؟ آیا شعر خاستگاه همه خاستگاه‌هاست؟

پرنده‌ای جنگلی با تردید جیک‌جیک می‌کرد

زندگی با سکوت ما را فرا می‌خواند

در پژواک سکوت، انسان بیدار می‌شود، متوجه می‌شود و برمی‌خیزد.

______

(*) انتشارات تان نین، ۲۰۰۸

منبع: https://baothainguyen.vn/van-nghe-thai-nguyen/202507/viet-phuong-nguoi-lu-hanh-co-don-57c0a8c/


برچسب: صورت

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول