برای نصیحت کردن کسی، میتوانیم از «should»، «had better» یا با احتیاط بیشتر از «recommend» استفاده کنیم.
وقتی میخواهید به کسی بگویید که چه کاری باید انجام دهد، «باید» رایجترین روش است. «باید» هم همین معنی را دارد اما کمی رسمیتر است. برای مثال: وقتی بزرگتر میشوید، باید یک برنامه مدیریت مالی داشته باشید / هنگام عبور از خیابانها در شهرهای بزرگ، باید مراقب باشید.
اگر بخواهیم به کسی توصیه کنیم که برای جلوگیری از عواقب منفی، فوراً کاری را انجام دهد، از عبارت «بهتر است» استفاده میکنیم: بهتر است همین الان شروع به رفتن کنی وگرنه به امتحانت دیر میرسی!
اگر میخواهید آنها را از انجام کاری منع کنید، میگویید «بهتر بود انجام نمیدادم» و نمیگویید «بهتر نبود انجام نمیدادم».
یکی دیگر از روشهای رایج برای نصیحت کردن، قرار دادن خود به جای شنونده است. جملات شرطی نوع ۲ اغلب در این مورد استفاده میشوند: اگر من جای تو بودم، فوراً شغل را قبول میکردم / اگر من جای تو بودم، او را به این راحتی نمیبخشیدم.
اگر میخواهید به شیوهای ظریفتر نصیحت کنید، میتوانید از سوالات تلقینی استفاده کنید. برای مثال: چرا با رئیست در موردش صحبت نمیکنی؟ / چطور است با رئیست در موردش صحبت کنی؟
در نهایت، میتوانیم با استفاده از «توصیه» یا «پیشنهاد» به صورت پیشنهاد، توصیههایی ارائه دهیم: من توصیه میکنم به جای خرج کردن همه آنها برای گوشیهای جدید، پسانداز کنید / من پیشنهاد میکنم که به رژیم گرفتن فکر کنید.
مناسبترین پاسخ را برای تکمیل جملات زیر انتخاب کنید:
خان لین
لینک منبع






نظر (0)