GĐXH - بزرگترین غم والدین، بزرگ کردن 6 نوع فرزند زیر است، به طوری که در پیری برایشان بار اضافی باشند.
۱. کودکان خود را حق به جانب میدانند و خواستههایشان را به والدینشان تحمیل میکنند.
همچنین کودکانی وجود دارند که فکر میکنند نیازهای والدین خود را درک میکنند و خواستههای خود را تحمیل میکنند، و فکر میکنند این فرزندسالاری است.
این نوع رفتار «فرزندسالارانه» از سوی کودکان اغلب نتیجهی معکوس میدهد و والدین را بدبخت میکند.
تیو هین فرزندی خودپسند و فرزندپرور است.
او احساس میکرد که والدینش پیرتر شدهاند و به ورزش بیشتری نیاز دارند، بنابراین هر روز ساعت ۶ صبح آنها را بیدار میکرد و با آنها به پارک میرفت تا بدود.
در واقع، والدینش دوست داشتند تا دیروقت بیدار بمانند و در نزدیکی خانه قدم بزنند، اما برای اینکه فرزندشان را ناامید نکنند، مجبور بودند با او همکاری کنند.
در نتیجه، پدرش از کار زیاد بیمار شد و مادرش از کمبود خواب افسرده شد.
نیت خیر شیائو شیان باری بر دوش والدینش شد و این فرزندسالاری تحمیلی، والدینش را درمانده کرد.
همچنین کودکانی وجود دارند که فکر میکنند نیازهای والدین خود را درک میکنند و خواستههای خود را تحمیل میکنند، با این تصور که این نوعی فرزندسالاری است. عکس تزئینی
۲. فرزندان «نامشروع»
به عنوان والدین، همه میخواهند فرزندانشان شاد باشند و در عشق بزرگ شوند.
از روزهایی که فرزندانشان هنوز نوزاد بودند، والدین سعی در پرورش، مراقبت و آموزش فرزندان خود داشتهاند.
آنها دوران جوانی خود را صرف این میکنند که فرزندانشان به خوبی تغذیه شوند، لباس بپوشند، تحصیل کنند و در بهترین شرایط ممکن رشد کنند.
گاهی اوقات، آنها مجبورند رویاها و زندگی شخصی خود را فدا کنند، فقط برای دیدن لبخند فرزندانشان.
اما نکته غمانگیز این است که این فداکاریها همیشه توسط کودکان درک و قدردانی نمیشوند.
کودکانی هستند که به دلیل مشغله زیاد برای زندگی خود، یا به دلیل عدم توجه کافی، ناخواسته یا عمداً ارزش به دنیا آوردن و بزرگ کردن والدین خود را فراموش کردهاند.
برای والدین، هیچ چیز دردناکتر از این نیست که احساس کنند عشق و فداکاریهایشان بدیهی یا حتی انکار میشود.
دو کلمه «نافرمان» بار سنگینی برای والدین دارند. این فقط زمانی نیست که کودکان کلمات بیادبانهای میگویند یا کارهای توهینآمیز انجام میدهند.
بیاحترامی همچنین از طریق چیزهای کوچکی نشان داده میشود که بسیاری از کودکان متوجه آن نیستند: بیتفاوتی، عدم علاقه، گوش ندادن یا نادیده گرفتن احساسات والدین.
والدین انتظار ندارند فرزندانشان محبت آنها را جبران کنند یا با چیزهای مادی جبران کنند. چیزی که آنها گاهی اوقات نیاز دارند فقط یک سلام و احوالپرسی، کمی توجه یا یک آغوش گرم است.
با این حال، اگر حتی این چیزهای ساده هم از دست بروند، درد دل والدین از هر زخمی بیشتر خواهد بود.
به خصوص وقتی والدین پیر میشوند، از نظر جسمی و روحی ضعیفتر میشوند. آنها نه تنها به فرزندانشان نیاز دارند که از آنها مراقبت کنند، بلکه به آنها نیاز دارند که همدم و همراه آنها باشند و زندگی خود را با آنها تقسیم کنند.
اگر با تنهایی، بیتفاوتی یا فراموش شدن توسط فرزندان خود مواجه شوند، احساس رها شدن و محروم شدن از ارزش زندگی را خواهند داشت.
۳. با والدین مانند دستگاههای خودپرداز سیار رفتار کنید، فقط منتظرند تا از آنها پول بگیرند
کودکانی که با والدین خود مانند ماشین چاپ پول رفتار میکنند، نمیخواهند بزرگ شوند و مسئولیت والدین خود را بر عهده نمیگیرند، چه برسد به اینکه فرزندپروری کنند.
عموی من پسری دارد که از دانشگاه فارغالتحصیل شده اما هرگز بهطور جدی دنبال کار نرفته است.
آن شخص، پسرعموی من، همیشه در خانه میماند و هیچ کاری نمیکند. هر وقت میخواهد پول خرج کند، چه برای بیرون رفتن و غذا خوردن با دوستانش باشد و چه برای خرید هدیه برای دوست دخترش، از پدرش پول میخواهد.
مبلغ درخواستی فقط افزایش مییابد، نه کاهش.
عمویم به شدت بدبخت و بی پول بود و قادر به برآوردن نیازهای پسرش نبود. اگرچه او را سرزنش میکرد، اما چون پسرش را دوست داشت، کم کم اثاثیه خانه را فروخت تا مخفیانه مخارج او را تأمین کند.
بالاخره عمویم از من خواست که به پسرعمویم کمک کنم تا کاری پیدا کند. من هم از روی دلسوزی برای او، از ارتباطاتم استفاده کردم تا به پسرعمویم کمک کنم تا به عنوان کارگر کارخانه نزدیک خانه کاری پیدا کند.
اما او با همکارانش مشاجره کرد و تنها پس از دو روز کار را رها کرد.
بعد از آن، پسرعمویم تمام روز را در خانه میماند و بازی میکرد، کارهای خانه را انجام نمیداد و به پدر و مادرش کمک نمیکرد. اتاقش مثل یک زبالهدان شده بود و عمو و عمهام آنقدر نگران بودند که موهایشان سفید شد.
کودکانی که رویایی ندارند، نمیدانند چه باید بکنند، نمیدانند چگونه مسئولیت خودشان را بپذیرند و فقط میخواهند به دیگران وابسته باشند، همیشه دوران پیری والدینشان را به سمت فاجعه سوق میدهند.
بنابراین، والدین باید از سنین پایین با فرزندان خود سختگیر باشند، آنها را لوس نکنند و اجازه دهند مستقل بودن را یاد بگیرند.
کودکانی که با والدین خود مانند ماشین چاپ پول رفتار میکنند، نمیخواهند بزرگ شوند و مسئولیت والدین خود را بر عهده نمیگیرند، چه برسد به اینکه فرزندپروری کنند. عکس تزئینی
۴. سپردن مسئولیت مراقبت از نوهها به والدین، بیاحترامی به والدین
والدین برای ازدواج فرزندانشان پول خرج میکنند، بعد از اینکه بچهها بچهدار شدند، والدین باید مسئولیت اضافی پرستار بچه بودن را هم بر عهده بگیرند.
در ظاهر، بسیاری از مردم فکر خواهند کرد که این کودکان شرایطی را برای پدربزرگ و مادربزرگ ها ایجاد می کنند تا در کنار فرزندان و نوه های خود جمع شوند، اما در واقعیت، همه سالمندان از ترک زادگاه خود، رفتن به شهر و پذیرفتن مسئولیت های سنگین تر، خوشحال نیستند.
شخصی گفت: پدربزرگ و مادربزرگ پسر و عروس خود را خیلی دوست داشتند، آنها هر روز با پشتکار به خانه زوج جوان می آمدند تا از نوه های خود مراقبت کنند.
اما یک روز، کودک بیمار شد، کودک برگشت و والدینش را به خاطر سنگدلی، ندانستن چگونگی دوست داشتن نوهشان، که باعث شده کودک اینگونه بیمار شود، سرزنش کرد.
با شنیدن این حرفها از پسر و عروس، زوج پیر خیلی عصبانی شدند و بلافاصله با هم دعوا کردند.
از آن زمان، رابطه بین دو نسل قطع شده است، فرزندان از والدین خود متنفرند و مهربانی زوج پیر جبران نمیشود.
والدین تمام عمر خود را صرف تربیت فرزندان خود کردهاند، وقتی به سن بازنشستگی میرسند، باید استراحت کنند و به سلامت خود رسیدگی کنند.
اینکه مجبور باشیم از صبح زود تا آخر شب تمام روز دنبال ۲-۳ نوه بدویم، ما را خسته و حتی به شدت بیمار میکند.
والدین برای ازدواج فرزندانشان پول خرج میکنند و بعد از اینکه فرزندانشان بچهدار میشوند، والدین باید مسئولیت اضافی پرستار بچه بودن را نیز بر عهده بگیرند. عکس تزئینی
۵. وابسته به همسر، نادیده گرفتن والدین
چه مرد و چه زن، ازدواج کم و بیش تحت تأثیر نیمه دیگر است.
اگر عروس/داماد فهمیده باشد، اشکالی ندارد، اما در شرایط برعکس، بدشانسترین افراد، والدین هستند.
همسایه من یک نمونه است. او و همسرش فقط یک پسر دارند، بنابراین تمام تلاش و قلب خود را برای بزرگ کردن او میگذارند.
او پسری آرام و مطیع است، اما در عین حال شوهری ضعیف نیز هست.
پس از ازدواج، همسرش تقریباً تمام کنترل خانواده را به دست گرفت، از جمله نشان دادن احترام به فرزند و مراقبت از والدینش.
یک آخر هفته، پسر قصد داشت تمام خانواده را برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگش ببرد. در روز سفر، همسرش ناگهان اعلام کرد که یکی از دوستان صمیمیاش تازه از تحصیل در خارج از کشور برگشته و میخواهد جلسهای ترتیب دهد.
اگرچه او نمیخواست، اما سرانجام خواسته همسرش را اجابت کرد و والدینش را وقتی فرزندان و نوههایشان به خانه بازگشتند و سپس "رو برگرداندند" شگفتزده کرد.
این وضعیت نه تنها برای پسران، بلکه برای دختران نیز اتفاق میافتد. بسیاری از زنان هنگام ازدواج اغلب خود را وقف شوهر و خانواده همسرشان میکنند و فراموش میکنند که والدین خودشان نیز نیاز به مراقبت دارند.
زمانی دختران به کتهای نخی کوچک والدینشان تشبیه میشدند، اما اکنون این کتهای نخی دیگر متعلق به والدینشان نیستند.
در واقع، در این مورد، والدین فقط باید یک چیز کوچک از فرزندانشان بپرسند. اینکه، بعد از ازدواج، بهتر است نظر خودتان را داشته باشید.
آنها نیازی به اطاعت کامل از والدین یا همسر خود ندارند.
در عوض، هر فرد باید مشکل را با دقت بررسی کند و تعادلی بین شریک زندگی و والدین خود برقرار کند.
۶. کودکانی که بیش از حد دخالت میکنند و آزادی والدین خود را سلب میکنند
نوعی از کودک وجود دارد که بیش از حد مراقب و مراقب والدین خود است، بیش از حد نگران آنهاست و میخواهد در همه چیز دخالت کند و باعث میشود والدینش آزادی خود را از دست بدهند و لذت زندگی را از دست بدهند.
آنها میترسند که والدینشان پیر شوند و برایشان دردسر درست شود، بنابراین اجازه نمیدهند کارهای خانه را انجام دهند. آنها میترسند که بیرون رفتن برای آنها خطرناک باشد، بنابراین والدینشان را مجبور میکنند تمام روز در خانه بمانند.
والدین پیر اگرچه زندگی بی دغدغه ای دارند، اما استقلال در زندگی را از دست داده اند.
آنها احساس میکنند که به پرندهای تبدیل شدهاند که در قفس گیر افتاده و آزادی را نمیشناسد. مهربانی کودکان به مانعی برای والدین تبدیل شده است.
فرزندسالاری سنت گرانبهایی است، اما اگر فقط سطحی باشد و نیازها و احساسات واقعی والدین را نادیده بگیرد، به یک «فاجعه» تبدیل خواهد شد.
احترام واقعی به فرزند نه تنها رضایت مادی، بلکه مراقبت و درک عاطفی را نیز شامل میشود.
بچهها باید یاد بگیرند که به حرفهای والدینشان گوش دهند، به خواستههای آنها احترام بگذارند و واقعاً از آنها مراقبت کنند.
تنها از این طریق است که والدین میتوانند در سالهای پایانی زندگی خود، شادی و گرمای واقعی را احساس کنند.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/6-kieu-con-cai-la-noi-am-anh-cua-cha-me-khi-ve-gia-172250313113805421.htm
نظر (0)