Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

۷۰ سال پیروزی دین بین فو - بخش ۱: خاطرات یک سرباز رابط در «درب مرگ» کو نوی

Việt NamViệt Nam17/04/2024

یادگار تقاطع کو نوی.

کیسه‌های بمب و مرداب‌ها حالا به یادگار تبدیل شده‌اند

تقاطع کو نوی در موقعیتی استراتژیک قرار دارد زیرا تقاطع بین بزرگراه ۱۳ (از منطقه جنگی ویت باک) و بزرگراه ۴۱ (بزرگراه ملی ۶ امروزی، از دشت‌ها، بین منطقه ۳، بین منطقه ۴) است. می‌توان گفت که در آن زمان همه مسیرها به دین بین فو باید از کو نوی عبور می‌کردند.

طبق اسناد موجود در محل باستانی کو نوی، در آن زمان، استعمارگران فرانسوی تصمیم گرفتند: اینکه آیا می‌توانند مسیر حمل و نقل در محل اتصال کو نوی را قطع کنند یا خیر، موفقیت یا شکست دین بین فو را تعیین می‌کند. بنابراین، آنها حداکثر پتانسیل نیروی هوایی را بسیج کردند و از بمب‌هایی با قدرت تخریب بالا برای حمله به این نقطه کلیدی استفاده کردند.

۷۰ سال پیش، در چنین روزهایی، در تقاطع کو نوی، هر روز نزدیک به ۷۰ تُن بمب پرتاب می‌شد. بمب‌های انفجاری، بمب‌های تأخیری، بمب‌های ناپالم و بمب‌های پروانه‌ای، چندین برابر بیشتر از سایر نقاط کلیدی در اینجا پرتاب می‌شدند. این مکان به یک «کیسه بمب»، یک باتلاق عظیم و یک میدان نبرد شدید تبدیل شد.

در آن زمان، نیروهای ما که مرتباً در اینجا حضور داشتند، داوطلبان جوان واحدهای C293، C300، تیم 34 و C403، C406، C408، تیم 40 بودند. آنها با پشتکار و خلاقیت جنگیدند تا سیستم ترافیک و حمل و نقل را باز و به موقع نگه دارند. با غلبه بر آن روزهای سخت و طاقت فرسای نبرد، هزاران نفر بخشی از بدن خود را از دست دادند و خسته شدند. در پایان کمپین دین بین فو، حدود 100 داوطلب جوان تیم 34 و تیم 40 قهرمانانه خود را در تقاطع کو نوی فدا کردند.

برای بزرگداشت مشارکت‌ها و فداکاری‌های داوطلبان جوان که در پیروزی باشکوه کمپین دین بین فو نقش داشتند، استان سون لا مجسمه یادبودی در تقاطع کو نوی ساخت. در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۰، ساخت این پروژه با سرمایه‌گذاری اتحادیه جوانان کمونیست هوشی مین از استان سون لا آغاز شد. پس از نزدیک به ۲ سال ساخت و ساز، در ۷ مه ۲۰۰۲، این پروژه به پایان رسید. دو سال بعد، در ۲۹ آوریل ۲۰۰۴، «یادبود داوطلبان جوان» در تقاطع کو نوی توسط وزارت فرهنگ و اطلاعات (که اکنون وزارت فرهنگ، ورزش و گردشگری است) گواهی میراث تاریخی ملی دریافت کرد. در حال حاضر، در جاده منتهی به دین بین، گردشگران اغلب در اینجا توقف می‌کنند تا عود بسوزانند و از مشارکت‌های داوطلبان جوان سابق که برای میهن جان باختند، تجلیل کنند.

این بنای یادبود با گروهی متشکل از سه داوطلب جوان مرد در موقعیت‌های مختلف ساخته شده است که شجاعانه زیر باران بمب‌ها و گلوله‌ها می‌جنگند. در دو طرف این بنای یادبود، دو نقش برجسته وجود دارد که تصاویری را به تصویر می‌کشند که بیانگر روحیه «همه برای خط مقدم»، «همه برای پیروزی» ارتش و مردم ما در برابر استعمارگران فرانسوی است.

همچنین یک نمایشگاه وجود دارد که ۲۸ اثر باستانی، شامل ۱۵ اثر باستانی و ۱۳ سند عکس را در خود جای داده است. در میان این آثار، «نامه‌ای به شما» نوشته‌ی یک داوطلب جوان وجود دارد که لحظات نبرد شدید، زمانی که هواپیماها در آسمان فریاد می‌زدند را بازسازی می‌کند. در این نامه آمده است: «از روزهای باز کردن مسیر شمال غربی، سپس مبارزه سخت با بمب‌ها و گلوله‌های دشمن برای تضمین تردد برای عملیات شدید دین بین فو، واحد من وظیفه محافظت از گذرگاه را داشت و با مشکلات و سختی‌ها روبرو بود. مواقعی بود که من و برادرانم در واحد، بمب‌های منفجر نشده را جستجو و نابود می‌کردیم، در حالی که هواپیماهای دشمن برای بمباران و پرتاب تن‌ها بمب در تلاش برای مسدود کردن مسیر تدارکات ما، بالای سرمان می‌آمدند. اما برادران واحد مصمم بودند که مطمئن شوند حتی یک شب هم انسداد وجود نخواهد داشت...»

جوانان برای بزرگداشت شهدا در کو نوی عود می‌سوزانند.

روزهای پیروزی را دوباره زنده کنید

در فوریه ۱۹۵۳، مرد جوانی به نام لو ون پوم (متولد ۱۹۳۱) در روستای کو نوی (منطقه مای سون)، که در آن زمان ۲۲ سال داشت، داوطلبانه به تیم چریکی کمون پیوست تا در جنگ مقاومت علیه استعمارگران فرانسوی شرکت کند. پوم جوان به دلیل آشنایی با جاده‌ها، با وظیفه رابط استانی در کمپین دین بین فو شرکت کرد. او هر شب سربازان و کارگران را از تقاطع کو نوی به توآن چائو ( سون لا ) هدایت می‌کرد. «جوانان در آن زمان بسیار مشتاق بودند. فقط فریاد می‌زدند «بیایید به ارتش بپیوندید»، «بیایید به کارگران بپیوندید» و ما راه می‌افتادیم. ما اولین کلاس داوطلبان جوان در کمون کو نوی بودیم. آقای سان، آقای تام، آقای بوم... خیلی‌ها با من می‌آمدند!» این جمله را مرد رابط که بیش از ۹۰ سال سن داشت و موهایش به سفیدی ابریشم بود، شروع کرد.

آقای لو ون پوم.

پس از کمپین دین بین فو، آقای پوم برای فروش کالا برای اداره بازرگانی سون لا بازگشت و سپس توسط استان برای شرکت در دوره‌های آموزش حرفه‌ای انتخاب شد. پس از آن، او به منطقه مای چائو فرستاده شد تا به عنوان افسر خدمات ملکی کار کند، سپس به کمون کو نوی فرستاده شد تا تا زمان بازنشستگی‌اش کار کند.

آقای پوم گفت که در ماه‌های اول عملیات دین بین فو، تقاطع کو نوی حتی یک روز هم بدون بمباران نبود. «هواپیماهای دشمن از ساعت ۶ صبح تا ۵ بعد از ظهر، بمب‌ها را دسته دسته پرتاب می‌کردند. هر چند ساعت، گروهی از هواپیماها برای پرتاب بمب می‌آمدند. هواپیماها از روستای کو نوی تا منطقه اطراف تقاطع جاده بمب می‌ریختند. جنگل اطراف تقاطع کو نوی مانند زمینی که تازه شخم زده شده باشد، برهنه بود. هر روز صدها دهانه بمب وجود داشت، دسته قبلی بمب‌ها هنوز پر نشده بودند که دسته بعدی رسید. شب، کارگران خط مقدم و داوطلبان جوانان به سرعت دهانه‌ها را صاف کردند تا وسایل نقلیه حمل و نقل بتوانند عبور کنند. درست به همین ترتیب، سیل مردم و وسایل نقلیه به سمت هات لات، نا سان (نام مکانی در منطقه مای سون، به سمت شمال، به سمت دین بین - PV) سرازیر شد... غذا و مهمات از کاروان‌های حمل و نقل از نام ها، نین بین، تان هوا، نگ آن، رودخانه ما را تا موک چائو دنبال کردند. سپس کاروان‌های ین بای، فو تو، توین کوانگ (منطقه جنگی ویت باک) از گذرگاه چن (گذرگاهی به طول ۱۱ کیلومتر) عبور کردند. در بزرگراه ملی ۳۷، در کمون مونگ خوآ، ناحیه باک ین، سون لا)، کشتی تا خوآ (عبور از رودخانه دا در بزرگراه ملی ۳۷). آقای پوم تحلیل کرد: «مسیر ۳۷ در ناحیه باک ین برای حرکت به ایستگاه‌های بعدی باید از تقاطع کو نوی عبور کند.»

ماموریت آقای پوم در آن زمان هدایت سربازان و جوانان برای تخلیه به دره‌ها برای جلوگیری از بمب‌گذاری در طول روز بود. شب‌ها، او گروه‌ها را به ایستگاه‌های لجستیکی هدایت می‌کرد. بارها، او گروه‌ها را برای حمل غذا به گذرگاه فا دین (مرز بین سون لا و دین بین امروزی) هدایت می‌کرد، سپس سربازان زخمی را سوار می‌کرد. در طول این مسیر، گروه‌ها مجبور بودند از صدها ایستگاه لجستیکی عبور کنند. هر جا جنگلی بود، ایستگاه لجستیکی ما هم آنجا بود، هر ایستگاه 20 تا 30 کیلومتر از هم فاصله داشت.

«در آن زمان، سربازان، کارگران و داوطلبان جوان زیادی بودند... تمام شب را می‌رفتند و هرگز توقف نمی‌کردند. هر شب، هر گروه به دلیل تعداد زیاد افراد، کالاهای سنگین و شیب‌های تند، فقط می‌توانست حدود ۲۰ کیلومتر را طی کند. در بالا رفتن از یک شیب تند، گاری‌های سنگین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرمی باید توسط ۲-۳ نفر از یک گاری به گاری دیگر هل داده می‌شدند. فردی که گاری‌ها را حمل می‌کرد، مهمات و غذایی به وزن حدود ۲۰ تا ۳۰ کیلوگرم حمل می‌کرد. هنگام عبور از ایستگاه‌ها، اگر خسته می‌شدند، برای استراحت در آنجا توقف می‌کردند. در اینجا کوفته برنجی وجود داشت. این کوفته برنج پخته شده بود که در یک پارچه موسلین قرار داده شده و محکم فشرده می‌شد. به هر فردی که از آنجا عبور می‌کرد، ۲ کوفته داده می‌شد تا برای صبحانه و شام بخورد. آب آشامیدنی از نهر گرفته می‌شد. در ایستگاه‌ها می‌خوابیدند، برگ‌ها را برای درست کردن حصیر پهن می‌کردند و فقط با لباس می‌خوابیدند. پشه‌ها و زالوها زیاد نیش می‌زدند و باعث می‌شد بسیاری از مردم به مالاریا مبتلا شوند...» آقای پوم در مورد این موضوع صحبت کرد و سپس گفت: «در آن زمان، من هم ترسیده بودم، خیلی... دشوار. اما به عنوان یک مرد جوان، عزم و اراده به معنای پیروزی بود!

او در طول سفرش به عنوان رابط، هزاران کیلومتر را پیمود و سربازان و کارگران بی شماری را برای پشتیبانی از میدان نبرد رهبری کرد.

(ادامه دارد)

منبع: TPO


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

مزارع پلکانی فوق‌العاده زیبا در دره لوک هون
گل‌های «غنی» که هر کدام ۱ میلیون دونگ قیمت دارند، هنوز در ۲۰ اکتبر محبوب هستند.
فیلم‌های ویتنامی و سفر به اسکار
جوانان در زیباترین فصل برنج سال برای بازدید به شمال غربی می‌روند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

جوانان در زیباترین فصل برنج سال برای بازدید به شمال غربی می‌روند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول