Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

موسیقی معجزه‌ای است که مرا دوباره متولد کرد!

Báo Dân ViệtBáo Dân Việt18/03/2024


Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 1.

در سال ۲۰۲۳، او کنسرت زنده «تنها و وسیع» را به مناسبت سی‌امین سال فعالیت آهنگسازی‌اش برگزار کرد . در این رویداد، کارشناسان تحسین خود را ابراز کردند زیرا او همزمان نقش‌های زیادی را بر عهده داشت ، از انتخاب آهنگ، ویرایش و تنظیم خوانندگان، تنظیم موسیقی گرفته تا نواختن گیتار و تقریباً ۴ ساعت اجرای زنده. اما برخی افراد نیز فکر می‌کنند که او کار زیادی را بر عهده می‌گیرد و خود را بدبخت می‌کند ؟

- من کسی هستم که همیشه می‌خواهد همه چیز بهترین باشد، بنابراین مجبورم با چنین حجم کاری سر کنم. شاید هر کسی دیدگاه متفاوتی داشته باشد، اما برای من، این سختی نیست، من فقط سعی می‌کنم بهترین شب موسیقی را داشته باشم، بیشترین رضایت را برای مخاطبان داشته باشم و همچنین رویای خودم را به کامل‌ترین شکل ممکن بسازم.

همانطور که در این کنسرت زنده گفتم، این کنسرت چیزی بیش از یک رویا است زیرا برخی رویاها فقط ۵ تا ۱۰ سال، یک یا دو سال یا چند ماه طول می‌کشند. اما این رویا، یک رویای ۳۰ ساله است، زیرا از زمانی که شروع به نوشتن موسیقی کردم، می‌خواستم روزی کنسرت‌هایی را در شهرهای سراسر کشور ترتیب دهم.

برای اجرای کنسرت زنده‌ای مثل «تنها در پهناوری»، ۳ ماه بدون حتی یک روز تعطیلی کار کردم. قبل از آن، ۱۴ ماه متوالی بدون حتی یک روز تعطیلی داشتم، از برنامه سائو مای ۲۰۲۲ گرفته تا برنامه‌هایی مثل «جاده موسیقی »، «فو کوانگ - دو بائو با عنوان «هانوی در فصل متغیر»، برنامه «دن چیم ویت - ون کائو ۱۰۰ سال».

فرآیند آماده‌سازی و شدت کار هنری باید این‌طور باشد، بنابراین برای رسیدن به هدف، راهی جز خسته کردن خودم ندارم.

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 2.

بسیاری از نوازندگان گفته‌اند که در هر آهنگی که درباره عشق است، همیشه یک داستان عاشقانه واقعی از نوازنده آن آهنگ وجود دارد. برای شما هم آهنگ‌های زیادی درباره عشق وجود دارد ، به خصوص در برنامه زنده "How alone" که خودتان هم اعتراف کردید، آهنگی از احساسات دختری ساخته شده که وقتی در سایگون بودید، عشقش را به شما ابراز کرده است. پس مطمئناً آن تنها دختری نیست که به شما ابراز عشق کرده است، اما تعداد بیشتری از آنها در آهنگ‌های شما وجود دارد؟

- من خیلی سرم شلوغه، نقش‌های مختلفی مثل آهنگسازی، تدریس، اجرای برنامه‌های خودم، تنظیم آهنگ برای خواننده‌ها، مسئول موسیقی در برنامه‌ها و رویدادهای موسیقی... رو به عهده دارم، بنابراین به نظر نمی‌رسه وقت داشته باشم که به اتفاقات اطرافم اهمیت بدم، از جمله اینکه آیا کسی بهم علاقه داره یا نه. وقتی دانشجو بودم، خیلی جذاب بودم، اما متأسفانه چون فقط موسیقی دوست داشتم، همیشه آخرین کسی بودم که می‌فهمید کسی بهم علاقه داره (می‌خندد).

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 3.

من اغلب به دوستانم می‌گویم که زندگی روزمره‌ام کاملاً کسل‌کننده است. من فقط قهوه می‌نوشم، به موسیقی گوش می‌دهم، بدون خوردن و آشامیدن آهنگسازی می‌کنم، به ندرت با دوستانم وقت می‌گذرانم... همچنین در نزدیک شدن و گپ زدن با مردم به طور کلی و به ویژه زنان احساس راحتی نمی‌کنم. بعداً، وقتی تشکیل خانواده دادم، به نظر می‌رسید که در این مورد رواقی‌تر هستم، بنابراین هرگز دوست دختر واقعی نداشتم که دوستی باشد که بتوانم با او راحت و آزاد صحبت کنم. فکر می‌کنم دخترانی که مرا تحسین می‌کنند، عمدتاً از عشق به آهنگسازی‌های من ناشی می‌شوند.

چند آهنگ قدیمی از دوران جوانی‌ام، آهنگ‌هایی درباره عشق، که از دختری یاد می‌کنند که می‌تواند با خاطرات، با هر سرنوشتی در آن زمان مرتبط باشد. گاهی اوقات فقط یک نگاه اجمالی می‌تواند وارد کار من شود، اما احساسات بسیار عمیقی نیز وجود دارد که در هیچ آهنگی ظاهر نمی‌شوند. دوست دارم داستان عاشقانه را در آهنگسازی اینجا متوقف کنم، زیرا فکر می‌کنم هنوز جوان هستم و وقت صحبت در مورد این چیزها را ندارم. آن را برای وقتی که بزرگتر شدم نگه دارم، آن وقت به اشتراک خواهم گذاشت.

شما گفتید که احساسات بسیار عمیقی وجود دارد اما در آهنگ‌های شما نیستند، اما با برخی از نوازندگان مانند فام دوی، فو کوانگ، تران تین... داستان‌های عاشقانه عمیق اغلب در آهنگ‌ها گنجانده می‌شوند، آنها ماده اولیه آهنگ‌های آنها هستند و آن آهنگ‌ها اغلب احساسات زیادی را به جا می‌گذارند و تأثیرات زیادی را برای مخاطب ایجاد می‌کنند. بنابراین فکر می‌کنید در مقابل آن نوازندگان قرار می‌گیرید ؟

- چون مردم مدام به حکایات گوش می‌دهند و فکر می‌کنند که آهنگ‌ها فقط به یک شکل خلق می‌شوند، در این مورد مطمئن نیستم. عشق عمیق اغلب عنصری ارزشمند برای آهنگ‌های عاشقانه است. برای من، مهم نیست عشق چقدر عمیق باشد، هنوز هم یک داستان کوچک است که لحظه‌ای در زندگی یک فرد است. برای یک نفر عمیق است اما می‌تواند برای شخص دیگری، برای خود فرد در زمان دیگری و برعکس، بی‌مزه باشد. به عنوان مثال، اکنون ما به عشق زمانی که دانش‌آموز ساده‌ای بودیم نگاه می‌کنیم، لبخند می‌زنیم و فکر می‌کنیم اوه، این لزوماً عشق نیست. به همین ترتیب، من خیلی می‌ترسم که به یک آهنگ ساده خودم به نام عشق عمیق نگاه کنم. بنابراین، مدت زیادی دوست داشتم تمام عشقی را که داشتم، دارم و عشق هر کس دیگری را، مانند اقیانوسی بزرگتر از احساسات یا تجربیات، در نظر بگیرم و سپس بیشتر اثر را بنویسم. البته، وقتی منبع احساسات در مورد کسی، یک احساس خاص خیلی قوی اما به اندازه کافی بالغ باشد، یک آهنگ می‌تواند متولد شود و بلافاصله باقی بماند.

می‌توانم با مشاهده یک زوج در زندگی واقعی آهنگ بسازم، یا یک پدیده اجتماعی را که مرتباً در روزنامه‌ها ظاهر می‌شود ببینم، داستان‌هایی که به اندازه کافی قوی باشند، به اندازه‌ای که من را جذب کنند، آنگاه می‌توانم آهنگ بسازم. آهنگسازان حرفه‌ای، صرف نظر از شرایط، هنوز هم می‌توانند بنویسند.

خیلی‌ها این سوال را از من پرسیده‌اند، مطمئناً نوازنده خیلی عشق می‌ورزد. جواب دادن به آن را خیلی سخت می‌دانم، چون دیگر نمی‌دانم چطور جواب بدهم. اگر صدها عشق را دوست داشته باشم، وقت هیچ کاری را ندارم، جز... قلبی در حال تقلا، که فقط برای عشق ورزیدن به هر سو می‌چرخد. (می‌خندد).

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 4.
Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 5.

وقتی از دو بائو، نوازنده، نام برده می‌شود، مخاطبان اغلب مجموعه آهنگ‌های «نامه عاشقانه»، از «اولین نامه عاشقانه » تا آهنگ‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم را به یاد می‌آورند. به طور خاص، «دومین نامه عاشقانه» برای هو کوین هونگ به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد و به این خواننده کمک کرد تا شناخته‌تر و مشهورتر شود. بنابراین در آن زمان، آیا هو کوین هونگ آمد و درخواست خواندن این آهنگ را کرد یا او هو کوین هونگ را برای خواندن آن دعوت کرد؟

- آهنگ "Love Letter 2" زمانی بود که من قصد داشتم آلبوم "Canh Cung 1" را بسازم. من کسی بودم که این آهنگ را برای هو کوین هونگ فرستادم تا گوش دهد و سپس آن را با هو کوین هونگ در Ho Guom Audio در خیابان Hang Bo در سال 2003 ضبط کردم.

در آن زمان، من جوان و معصوم بودم و فکر می‌کردم که بدون فکر کردن به سرنوشت کار، مجموعه نامه‌های عاشقانه را ادامه خواهم داد. فکر نمی‌کردم که آهنگ‌ها اینقدر عمر طولانی داشته باشند و اینقدر مورد استقبال و علاقه مخاطبان قرار بگیرند. و بعد از 20 سال، آهنگ‌ها هنوز هم مورد استقبال، علاقه و علاقه قرار می‌گیرند و هنوز هم عمر خوبی دارند که باعث خوشحالی من می‌شود.

برای یک آهنگساز، هنگام نوشتن یک آهنگ، آن را "فرزند ذهن" خود می‌داند، بنابراین وقتی سرنوشت آن خوب است، "والدین" خوشحال‌ترین هستند.

آهنگ «اولین نامه عاشقانه» را برای دوست دختر قبلی‌ام، وقتی جوان بودم، ساختم. و «دومین نامه عاشقانه» را وقتی نوشتم که اولین ملاقاتم با همسرم را به یاد آوردم.

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 6.

وقتی یک آهنگ با استقبال خوبی مواجه می‌شود، خواننده نیز مشهور می‌شود. با این حال، این شهرت تا حدودی با شهرت نوازنده، کسی که آهنگ را ساخته است، برابر نیست، زیرا مخاطب فقط خواننده‌ای را که آهنگ را خوانده می‌شناسد و توجه کمی به نویسنده آهنگ دارد. و نکته منفی‌تر این است که دستمزد خواننده نیز بیشتر از حق چاپ آهنگ است . نظر شما در این مورد چیست ؟

- من فکر می‌کنم این یک مسئله اجتماعی بزرگ است، بنابراین گفتنش سخت است. به طور خلاصه، فکر می‌کنم فرهنگ، آگاهی هنرمند، قوانین خودجوش در صنعت و به طور گسترده‌تر، داستان قانون و فرهنگ، سبک زندگی کل کشور، نحوه ساخت همه چیز و آنچه اکنون داریم است. اگر قانون کپی‌رایت به خوبی اجرا شود و فناوری خوبی وجود داشته باشد، فکر می‌کنم قوانین رفتاری جدیدی ایجاد خواهد شد، وقتی انصاف بیشتری وجود داشته باشد، مردم نیازی ندارند که مثلاً از یکدیگر قدردانی قدیمی بخواهند.

من شخصاً از این داستان که چرا مخاطبان خوانندگان را بیشتر می‌شناسند یا چرا حقوقی که دریافت می‌کنند بیشتر از حق امتیاز است، ناراحت نیستم. مشکل این است که همه ما باید زمانی را برای صبر کردن داشته باشیم تا زندگی توسعه یابد، مانند زیرساخت‌های یک شهر یا یک کشور که هر ۵ تا ۱۰ سال تغییر می‌کند و پیشرفت می‌کند و این به طور خودکار مردم را متمدن‌تر می‌کند و می‌داند چگونه درست رفتار کند. در آن زمان، حتی اگر بخواهید اشتباه کنید، کار اشتباهی انجام دهید، نمی‌توانید. و در این فرآیند انتظار، فکر می‌کنم باید هر کار مثبتی که می‌توانم انجام دهم.

در آهنگی که زمانی نوشتم: «همیشه ساده‌لوح، همیشه منتظر»، این دیدگاه من نسبت به زندگی است. فکر می‌کنم مثبت زندگی می‌کنم تا هر کاری که انجام می‌دهم مثبت باشد. و بیایید خوش‌بین باشیم که بدانیم چگونه صبر کنیم، آنگاه متمدن‌تر خواهیم بود. متمدن در بسیاری از جنبه‌ها، از جمله موسیقی، حق نشر، رفتار هنرمند با هنرمند، یا فضای رسانه‌ای با کیفیت بهتر.

خب، در مورد شخص شما چطور ، آیا تا به حال خواننده‌ای طوری رفتار کرده که باعث رنجش شما شده باشد ؟

- بله، درست است. در انتظار برنامه‌ریزی توسعه، هنرمندان اغلب با یکدیگر اشتباه می‌کنند، بنابراین من معمولاً آن را باز می‌گذارم (می‌خندد). من می‌فهمم که این صنعت چگونه پیش می‌رود، بنابراین معایبی را که مردم اغلب از آنها نام می‌برند نمی‌بینم. اگر از معایب می‌ترسیم، چرا چیزی را دنبال می‌کنیم؟

این را می‌توان فهمید، یک نوازنده خوب دو بائو یا یک دو بائو که به پول احتیاج ندارد ؟

- درست نیست که من به پول نیاز ندارم، اما با هدف پول درآوردن زیاد کار نمی‌کنم. من خیلی روی پول تأکید ندارم، اما همیشه به اندازه کافی برای زندگی دارم چون قیمت من ارزان نیست. یکی از دوستانم در صنعت موسیقی به من طعنه زد که من مثل یک بچه پولدار هستم، به نظر می‌رسد که پول را ساده نمی‌گیرم. فقط قوانین فضایی را که در آن زندگی می‌کنم درک می‌کنم، از خودم راضی هستم، بنابراین در حال حاضر هیچ ناامیدی ندارم.

اگر در گذشته، وقتی ۲۰ ساله بودم، ناامیدی‌های زیادی داشتم، می‌توانستم از هر چیزی ناامید شوم. فکر می‌کردم باید دیدگاهی داشته باشم تا با ذهن خودم به جامعه نگاه کنم، سپس استدلال‌های مخالف را مطرح کنم، به شکل مقاومت، مبارزه یا اصلاح یا چیزی شبیه به آن...

فکر می‌کنم این فرآیند یادگیری من برای بزرگسالی است تا زمانی که قوانین را بفهمم، معایب، چیزهای رقت‌انگیز، حتی نقاط قوت را درک کنم، آن وقت دیگر ناراحت نیستم. درست همانطور که شما نقشه، مسیر را می‌فهمید، اگر هنوز اشتباه می‌کنید، تقصیر خودتان است.

و حالا، برای جوانان، شاید مجبور باشید درس بخوانید، بنابراین فکر می‌کنم باید درس بخوانید، درس بخوانید و سریع یاد بگیرید تا درس‌هایتان را یاد بگیرید و در وقتتان صرفه‌جویی کنید. جامعه یک نفر را که به شیوه‌ای نادرست ناراحت است، به شیوه‌ای بی‌اثر ناراحت است، نجات می‌دهد.

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 7.

شما یک موسیقیدان پاپ بسیار مورد احترام هستید، بازار فعلی موسیقی پاپ را چگونه ارزیابی می‌کنید ، در حالی که بازار موسیقی پاپ به طور فزاینده‌ای پر جنب و جوش است و به سرگرمی بالایی نیاز دارد ؟

- من می‌بینم که موسیقی پاپ ویتنامی قبل و بعد از همه‌گیری کووید-۱۹ بسیار خوب پیشرفت کرده است. دلیل اینکه می‌گویم خوب است این است که کیفیت آهنگسازی‌ها بهتر از قبل شده است. آهنگسازان اکنون از نظر روندها، سازهای موسیقی، تنظیم‌ها، آهنگسازی‌ها و... به جهان دسترسی دارند.

گذشته از اطلاعات آکادمیک، تحقیقات، تکنیک‌ها، تجربه تولید... همه فروخته می‌شوند، در اینترنت زیاد به اشتراک گذاشته می‌شوند، برنامه‌ها... کیفیت موسیقی را به سطح جدیدی رسانده‌اند. اساساً، فکر می‌کنم موسیقی معاصر ویتنام به خوبی با مخاطبان ویتنامی سازگار است.

در مورد هنرمندان جوان، آنها بسیار خوب هستند و بر تمام تکنیک‌ها و روندها تسلط دارند. آنها زود و با اعتماد به نفس وارد صنعت موسیقی شدند. من فکر می‌کنم این یک تغییر بسیار موفق در موسیقی معاصر است. با این حال، هر چیزی دو جنبه دارد، به عنوان مثال، تلفن‌های هوشمند هم مزایا و هم معایبی دارند. در موسیقی نیز همین امر صادق است، بنابراین استفاده از فناوری همچنین مستلزم آن است که هنرمندان از تسلط بر فناوری آگاه و قادر به بهره‌برداری از نقاط قوت و نکات مثبت آن باشند، بدون اینکه از آن فناوری سوءاستفاده کنند و خلاقیت خود را از دست بدهند.

در مورد دنبال کردن مدها، فکر می‌کنم کاملاً طبیعی است. این نیاز انسان به تقلید از چیزهای خوب، سرگرم‌کننده و زیباست. به دلیل همین نیاز به تقلید، کیفیت تولید و هنر نیز افزایش می‌یابد و محصولات بیشتری، بیایید آنها را خوب بنامیم، محصولات خوب برای مصرف همه وجود دارد.

من هنوز فکر می‌کنم که در هر زمینه‌ای، هر هنری اکنون بخشی دارد که مردم هنوز آن را موسیقی بازاری می‌نامند، فکر می‌کنم اینها محصولاتی برای جامعه مصرفی، برای جامعه مصرف‌کننده هستند. این بسیار ضروری است و اگر محصول خوب باشد، مخاطب سود خواهد برد. اما مهمترین چیزی که من نگران آن هستم این است که اگر اکثریت به دنبال تولید کالاهای مصرفی بروند، فردیت، شخصیت موسیقیایی و فقدان شخصیت‌های خلاق برجسته بسیار کم خواهد شد.

برای مثال، اگر ۱۰۰ نوازنده و خواننده در تولید و خواندن موسیقی برای مصرف عمومی مشارکت داشته باشند، تنها ۱۰٪ در خلق چیزهای جدید و منحصر به فرد فعال هستند.

یا مانند خوانندگانی که در برنامه‌ها، مراسم‌ها و بنا به درخواست می‌خوانند، در آن مکان آوازخوانی، مخاطبان درخواست می‌کنند که این آهنگ‌ها را بخوانند و چه خوب و چه بد، آنها همچنان برای کسب درآمد می‌خوانند، نه برای خواندن آنچه دوست دارند. اگر ۹۰٪ خوانندگان اینگونه بخوانند، تنها درصد بسیار کمی از آنها آنچه را که دوست دارند می‌خوانند و بنابراین از برخی جنبه‌ها مخاطب سودی نمی‌برد. مخاطب از خلاقیت و جستجوی چیزهای جدید لذت نخواهد برد.

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 8.

یک بار شنیدم که وقتی جوان بود ، وقتی والدینش او را برای تحصیل موسیقی فرستادند، به مادرش قول داد: «وقتی ۵۰ ساله شوم، یک موسیقیدان مشهور خواهم شد.» و در واقع ، اکنون او یک موسیقیدان مشهور است که مورد علاقه بسیاری از مخاطبان است. در آن زمان، چرا او این قول را اینقدر محکم به مادرش داد و تا به امروز، چه قول دیگری به مادرش داده است ؟

- (می‌خندد) حالا دیگر به مادرم هیچ قولی نمی‌دهم. به نظرم این بزرگترین قول است. درست است که وقتی ۱۵ سالم بود، به مادرم قول دادم که تا ۵۰ سالگی یک نوازنده معروف شوم. آن زمان این را به مادرم گفتم چون این آرزوی یک نوجوان با آرزوهای زیاد بود.

وقتی پدر و مادرم مرا به مدرسه موسیقی فرستادند، احساس می‌کردم گنجی از طلا دیده‌ام. آنقدر شور و اشتیاق داشتم که فقط بلد بودم ساز را تمرین کنم. روزم صرف غذا خوردن و تمرین ساز می‌شد. بعد از آن، سال‌ها ساز یاد گرفتم، موسیقی یاد گرفتم، تنظیم کردم، موسیقی نواختم و بعد در آزمون ورودی کنسرواتوار ملی موسیقی ویتنام، که اکنون آکادمی ملی موسیقی ویتنام است، شرکت کردم تا آهنگسازی بخوانم. من تمام مهارت‌ها را با اشتیاق و سخت‌کوشی یاد گرفتم.

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 9.

می‌دانم که وقتی جوان بودید، لقب «بائوی ناشنوا» را داشتید که برای یک نوازنده حرفه‌ای کمی نامناسب به نظر می‌رسد. چرا مردم شما را با این لقب صدا می‌زنند ؟

- فکر می‌کنم در آن زمان، بعداً به موسیقی‌ام کمک کردم. در آن زمان، در نواختن موسیقی، تولید برنامه‌ها و رویدادهای موسیقی شرکت می‌کردم و مدام در بار کار می‌کردم، شاید به همین دلیل، شنوایی‌ام بیش از حد تحت فشار بود. یادم می‌آید، یک بار به عنوان رهبر گروه در برنامه آقای نگوک تان شرکت کردم، بعد از اتمام کار، به خانه رفتم، یک شب خوابیدم، صبح روز بعد درد شدیدی در گوشم احساس کردم. نمی‌دانم به دلیل آسیب بود یا سوزش، اما گوش من صداهایی را می‌شنید که چندین برابر بیشتر از افراد عادی تقویت شده بودند. من به رادیو با صدای معمولی گوش می‌دادم و همچنین احساس سردرد می‌کردم، بنابراین مجبور شدم به مدت 2 سال موسیقی را کنار بگذارم.

در طول آن دو سال، اگر بیرون می‌رفتم، مجبور بودم گوش‌هایم را بگیرم. واقعاً شوکه شده بودم، چون در آن زمان فقط ۱۹ سال داشتم، مسئول موسیقی یک برنامه بزرگ بودم و پول زیادی درمی‌آوردم. بعد با گروه موسیقی کوک ترونگ و تران مان توان در سالن رقص موسیقی اجرا می‌کردم. آینده کاملاً باز بود، اما حالا در محکم بسته شد، همه چیز یک شبه تاریک شد و من را ناامید کرد...

دو سال برای درمان به بیمارستان می‌رفتم، اما نمی‌دانستم بیماری خاص چیست و مجبور بودم با آن زندگی کنم. سپس یک روز، کابوس ناپدید شد. آن روزی بود که برای دیدن اجرای آهنگ "Thăng ngày cho mong" توسط گروه 3A Trio به Lan Song Xanh در Giang Vo ( هانوی ) رفتم. برای دیدن آن رفتم و هنوز مجبور بودم گوش‌هایم را با پنبه بپوشانم، اما با دیدن اینکه تماشاگران عاشق این آهنگ بودند و به گرمی از آن استقبال کردند، بسیار خوشحال شدم. آن شب، بسیار خوشحال بودم، زیرا برای اولین بار، یکی از آهنگ‌های من روی یک صحنه بزرگ اجرا شد. سپس خوابیدم و صبح روز بعد که از خواب بیدار شدم، گوش‌هایم به حالت عادی برگشته بودند، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود.

موسیقی برای من یک معجزه است، می‌تواند مرا به مدت ۲ سال به اعماق احساسات بکشاند و همچنین در یک لحظه مرا دوباره زنده کند. همه اینها برای من مثل یک تغییر ناگهانی است که فقط در یک شب اتفاق می‌افتد.

اما باید این را هم بگویم که در طول دو سالی که در خانه بودم (۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹)، آهنگ‌های زیادی ساختم. با نگاهی به گذشته، فکر می‌کنم دوران بیماری‌ام برای من دوران فوق‌العاده ارزشمندی بود. چون موسیقی به من اجازه داد دو حس افراطی مثبت و منفی را تجربه کنم.

یه جایی تو زندگی آدما از سرنوشت حرف میزنن و این اشتباه نیست. اون دو سال، فکر میکردم سرنوشت منم همینه.

یک چیز هست که همیشه به خودم یادآوری می‌کنم که فراموش نکنم، مهم نیست چه کار می‌کنم، چقدر موسیقی می‌سازم یا در موسیقی مشارکت می‌کنم، همه اینها در این زندگی وسیع، چیز کوچکی است. فقط امیدوارم همیشه در کارم آرامش داشته باشم، مغرور نباشم، به روشنی بدانم چه کار می‌کنم و از دنبال کردن مسیری که انتخاب کرده‌ام احساس خوشبختی کنم.

از نوازنده دو بائو برای این گفتگو متشکرم !

Nhạc sĩ Đỗ Bảo: Âm nhạc là phép màu tái sinh tôi!- Ảnh 10.


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ
گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول