در میان کوههای تاچ لام ( کائو بنگ )، هر روز صبح، معلمی به نام نونگ له لوین، غذا را از روی دامنههای سنگی و از میان نهرها حمل میکند تا ناهار را به موقع به کلاس بیاورد. در مدرسه هو نهی - جایی که برق، امواج رادیویی و بادهای شدید کوهستانی در تمام طول سال وجود ندارد - این معلم ۳۱ ساله سالهاست که بیسروصدا در رفت و آمد است و به حامی بیش از ۲۰ دانشآموز مونگ تبدیل شده است.
مهدکودک تاچ لام ۱۶ پردیس دارد که از بین آنها، هو نهی سختترین پردیس است که در آن بیش از ۸۰٪ دانشآموزان از خانوادههای فقیر یا نزدیک به فقر و ۱۰۰٪ کودکان از نژاد مونگ هستند.
در سال ۲۰۲۲، خانم نونگ له لوین (که در آن زمان ۲۸ ساله بود) برای تدریس به اینجا فرستاده شد و برای اولین بار کلاسهای درس دورافتاده در کوهستانها و جنگلها را لمس کرد.

خانم Nong Le Luyen و دانش آموزان مدرسه Ho Nhi، Cao Bang (عکس: NVCC)
خانم لوین در اولین روز ورود به مدرسه، اشک در چشمانش حلقه زد. در مقابل چشمانش یک کلاس درس ساده، بدون برق یا سیگنال، با بیش از 20 دانشآموز 3 تا 5 ساله قرار داشت. خانم لوین برای بردن بچهها ساعت 7 صبح، مجبور بود هر روز 16 کیلومتر سفر کند که 12 کیلومتر آن را میشد با موتورسیکلت طی کرد و 4 کیلومتر باقیمانده را به دلیل صعبالعبور بودن زمین باید «پیاده» میرفت.
پیش از این، وعدههای غذایی دانشآموزان هو نهی عمدتاً برنج سفید با نمک کنجد بود و «لوکسترین» آنها فقط کمی ماهی خشک یا یک تکه کوچک گوشت بود. بنابراین، وعدههای غذایی با گوشت و ماهی، با مراقبت یک معلم، برای کودکان در طبیعت وحشی رویایی دور از دسترس بود.
خانم لوین به یاد میآورد: «روز اول کلاس، با دیدن اینکه بچهها فقط مردها را با برنج سرد میخوردند، نگرانیهای زیادی به سراغم آمد. بچههای ۵ سالهای بودند که فقط ۱۰ کیلوگرم وزن داشتند، بدنهایشان لاغر و فاقد نشاط بود. در آن لحظه، میدانستم که باید تغییر کنم تا زندگی آنها را بهتر کنم.»
این معلم جوان که تنها ۲ کیلومتر با بازار محلی فاصله دارد، حمل غذا به کوهستان را به کاری آشنا تبدیل کرده است. هر روز صبح ساعت ۵، او به بازار میرود تا دستههایی از سبزیجات، تکههای گوشت و ماهی را انتخاب کند و سپس آنها را به مدرسه میآورد تا ناهار دانشآموزانش را آماده کند.
وقتی هوا صاف است، موتورسیکلت قدیمیاش «همراه» او در جاده خاکی و پر پیچ و خم است. اگر باران شدید ببارد و جاده لغزنده باشد، او مجبور است غذایش را در کیسههای پلاستیکی بپیچد، بارانیاش را بپوشد و قبل از ناهار پیاده برود تا ناهارش را به کلاس برساند.
یک بار، هنگام عبور از یک نهر، آب بالا آمده هم مردم و هم غذا را با خود برد. او که به سنگی چسبیده بود، درمانده نظارهگر فرو رفتن غذای دانشآموزانش در آب بود. از آنجایی که هیچ سیگنال تلفنی برای درخواست کمک وجود نداشت، از نگرانی گریهاش گرفت که نکند بچهها گرسنه بمانند.
خوشبختانه، یکی از والدین که از آنجا میگذشت به او کمک کرد. پس از بیش از دو ساعت پیادهروی در کوهستان در زیر باران شدید، به دروازه مدرسه رسید و با کمال تعجب دید که دانشآموزانش در صف منتظر ایستادهاند. همه آنها بدون بارانی یا چتر، خیس شده بودند. بچهها با دیدن لنگیدن او، به سمتش هجوم آوردند تا او را در آغوش بگیرند، پچ پچ میکردند و سوال میپرسیدند و بدین ترتیب تمام مشکلات او از بین رفت.
دفعه بعد، خانم لوین از تجربهاش درس گرفت و همیشه چکمه، بارانی، لباس اضافه و یک عصای شانهای همراه داشت. عصای شانهای به او کمک میکرد هنگام بالا رفتن از سربالایی تعادلش را حفظ کند، خستگیاش را کاهش دهد و غذا را بهتر حمل کند.

تصویر خانم لوین در حال حمل غذا به مدرسه برای دانشآموزانش (عکس از صفحه)
به عنوان تنها معلم مدرسه هو نهی، نیروی محرکهای که او را به این مدرسه دورافتاده و بدون برق یا سیگنال متصل نگه میدارد، محبت گرم دانشآموزان در ارتفاعات است.
کوچکترین فرزند فقط ۳ سال دارد، بزرگترین آنها ۵ سال، اما همه آنها بدون اینکه به آنها یادآوری شود، غذا میخورند و کارهایشان را انجام میدهند. یک روز، وقتی داشت ناهار میپخت، نگاه کرد و دید که بچههای بزرگتر به نوبت آب برمیدارند و به بچههای کوچکتر کمک میکنند تا دستهایشان را بشویند. آن لحظات ساده او را تحت تأثیر قرار داد.
سفر خانم نونگ له لوین از میان تپههای شیبدار برای آوردن غذا به مدرسه
در اولین روز کلاس، بزرگترین چالش خانم لوین یادگیری زبان مونگ برای برقراری ارتباط با دانشآموزانش بود. از سلام و احوالپرسی، غذا خوردن گرفته تا خداحافظی، او از وقت آزاد خود برای نوشتن و یادگیری همه چیز استفاده کرد. او نه تنها از طریق ارتباط یاد میگرفت، بلکه صحبتهای والدین را نیز ضبط میکرد، عصر به آن گوش میداد و تلفظ هر کلمه را تمرین میکرد.
به تدریج، او به سرعت با زبان و فرهنگ کودکان کوهستانی آشنا شد و آن را درک کرد. به لطف ارتباط خوب او با زبان مونگ، ساعات یادگیری خواندن و آواز خواندن آسانتر شد و فاصله بین معلم و دانشآموزان را کوتاه کرد.
دانشآموزان هو نهی که دیگر در مقابل «معلم کین» خجالتی نبودند، کمکم به خانم لوین مانند مادر دوم خود وابسته شدند. برخی از دانشآموزان که در ابتدا خجالتی بودند، حالا میدانستند که چگونه کاساوا و کدو حلوایی پرورش یافته توسط خانوادههایشان را به او بدهند. وقتی او را خسته میدیدند، حالش را میپرسیدند، به او دارویی میدادند تا پاهایش را ماساژ دهد و محبت خود را مانند اعضای خانواده نشان میدادند.

یک وعده غذایی برای دانشآموزان در مدرسه هو نهی، کائو بانگ. (عکس: NVCC)
با تجربه چهار زمستان سخت در کوهستان، چیزی که بیش از همه خانم لوین را رنج میداد این بود که دانشآموزان در ارتفاعات نه تنها غذا نداشتند، بلکه لباس گرم هم نداشتند. بسیاری از آنها بدون جوراب به کلاس میآمدند و پاهایشان از سرما کبود میشد. در روزهای سرد، خانم لوین از کوه بالا میرفت تا هیزم جمع کند و آتش روشن کند تا دانشآموزان بتوانند در گرما درس بخوانند.
خانم لوین امیدوار است که در آینده، جاده جدید و جادارتری به مدرسه منتهی شود تا دانشآموزان دیگر در دامنههای کوه زمین نخورند و معلمان بتوانند با موتورسیکلت، چه در هوای بارانی و چه در هوای آفتابی، به کلاس درس بروند. این جاده جدید همچنین کار روزانه «حمل» غذا از بالای کوه را آسانتر خواهد کرد.
او همچنین امیدوار است که مدرسه به زودی برق و آنتن تلفن داشته باشد تا معلمان بتوانند به راحتی با والدین تماس بگیرند و کلاس کوچک در وسط جنگل دیگر خلوت نباشد.
خانم لوین با ارسال پیامی به همکارانش که جوانی خود را وقف آموزش در ارتفاعات کردهاند، گفت: «ما کاری آرام اما معنادار انجام میدهیم. روزهایی هست که آنقدر خستهام که گریه میکنم، اما فقط شنیدن خنده دانشآموزانم تمام سختیهایم را از بین میبرد. امیدوارم معلمان همچنان در حرفه خود پایدار بمانند، زیرا در این منطقه کوهستانی، هر معلم شعله کوچکی است که امید را برای کودکان روشن میکند.»
داستان خانم لوین همچنین در برنامه «به جای قدردانی» ۲۰۲۵ وزارت آموزش و پرورش و تلویزیون ویتنام به اشتراک گذاشته شد، جایی که تصویر معلم جوان که در میان نهرها قدم میزد و غذا را از فراز کوهها حمل میکرد، بسیاری از مردم را به گریه انداخت.
منبع: https://vtcnews.vn/co-giao-vung-cao-loi-suoi-vuot-doc-ganh-com-co-thit-len-non-cho-hoc-tro-ar988148.html






نظر (0)