Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

موج‌های خداحافظی وجود دارد

شعر «این مکان، همیشه به یاد تو و من است» نه تنها عشق به یک مکان و زندگی کاری نویسنده را در بر می‌گیرد، بلکه از زبان دل‌های نسل‌های بسیاری در مواجهه با تغییر سخن می‌گوید.

Báo Hải DươngBáo Hải Dương21/06/2025

این مکان، همیشه به یاد من و توست
(برای روزنامه قدیمی های دونگ )
خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
رد پاها از این مسیر می‌روند، بی‌آنکه بازگردند
گل‌ها هنوز کنار جاده شکوفه می‌دهند، دلم برایشان خیلی تنگ شده است
باد بعد از ظهر بی‌وقفه می‌وزید.

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
ردیف‌های لاگرسترومیا هنوز آسمان را بنفش رنگ می‌کنند
درخت انجیر هندی پیر با ریشه‌های آویزان، منتظر
گلبرگ‌های گل ققنوس قرمز در باد می‌ریزند.

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
اتاق زیبا دیگر با نفس انسان گرم نمی‌شود
صدای خنده به خاطره ای از گذشته تبدیل می شود
پله‌ها غمگینند، بدون من و تو.

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
تمام جوانی من!
لطفا آن را به عنوان "جهیزیه" گذشته بپیچید
به سوی فردایی که در افق منتظر است.

خداحافظ، واقعاً فاصله نیست
چرا قلبم پر از امواج بی پایان است؟
هر برگ و شاخه‌ای با جدیت فریاد می‌زند
برای همیشه اینجا
دلتنگ توام…
دوستان!


هکتار مس
شهر های دونگ، مه ۲۰۲۵

شعر «اینجا، من همیشه تو و خودم را به یاد خواهم داشت» اثر روزنامه‌نگار و شاعر، ها کو، عضو انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام ، عضو انجمن نویسندگان ویتنام و سردبیر سابق روزنامه های دونگ، در یک بستر خاص متولد شد. از ابتدای ماه مه 2025، روزنامه های دونگ و ایستگاه رادیو و تلویزیون های دونگ در روزنامه و ایستگاه رادیو و تلویزیون های دونگ ادغام شدند.

او که بیش از سه دهه به روزنامه‌نگاری اختصاص داشته و در تمام مشاغلش به آن علاقه داشته، نمی‌تواند جلوی احساس حسرت، پشیمانی و نوستالژی خود را بگیرد و این خاطرات را به عنوان وداعی در ذهنش به شعر تبدیل کند.

این شعر از ۵ بند تشکیل شده است که هر بند ۴ سطر و هر سطر ۸ کلمه دارد و دارای وقفه‌های ریتمیک مختلف است. در سراسر شعر، سطری بارها تکرار شده است : «خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد» که با سبک بلاغی خاص خود، دل مردم را به تپش می‌اندازد و به ریتم شعر می‌افزاید و سرزندگی و جذابیت خاصی را در پس متن ایجاد می‌کند.

با دقت که می‌خوانیم، می‌بینیم که شعر سرشار از حس و حال است. لحن اصلی شعر مانند امواجی است که به قلب می‌رسند. آغاز شعر پیامی از حسرت، اضطراب و اشتیاق است:

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
رد پاها از این مسیر می‌روند، بی‌آنکه بازگردند
گل‌ها هنوز کنار جاده شکوفه می‌دهند، دلم برایشان خیلی تنگ شده است
باد بعد از ظهر بی‌وقفه می‌وزید.

این بیت در ابتدای هر بند ۴ بار تکرار می‌شود. آن گردش موج‌مانند، ملودی هماهنگی برای شعر ایجاد می‌کند و ارزش زیبایی‌شناختی شعر را افزایش می‌دهد. هر بار که تکرار می‌شود، بند فضاهای جدید، تصاویر جدید، افکار جدید را باز می‌کند، اما همه اینها خاطرات و حسرت خاطرات زیبایی هستند که گذشته‌اند و دیگر هرگز باز نمی‌گردند.

آنچه کیفیت غنایی شعر را می‌سازد، پیش از هر چیز، نظامی از کلمات شامل فریادها است، کلماتی که حالات روحی را با ظرافت‌ها و سطوح مختلف نشان می‌دهند: «خداحافظ، خیلی دلم برایتان تنگ شده، دوستان من...». سپس کلمات: «اشتیاق، انتظار، غمگین، دلتنگ...» احساسات اشتیاق و دلتنگی نویسنده را بیان می‌کنند. اما، تأثیرگذارترین چیز، فضای هنری شعر است - فضایی پر از دلتنگی با طبیعت تازه و سبز، با گل‌ها و برگ‌ها، با نسیم عصرگاهی، با رنگ‌های درخشان خیابان‌ها وقتی تابستان از راه می‌رسد.

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
ردیف‌های لاگرسترومیا هنوز آسمان را بنفش رنگ می‌کنند
درخت انجیر هندی پیر با ریشه‌های آویزان، منتظر
گلبرگ‌های گل ققنوس قرمز در باد می‌ریزند.

فضایی گرم با اتاق‌های کاری زیبا، صداهای جیرجیر و خنده، به نظر می‌رسد پله‌هایی که بالا و پایین می‌روند هنوز ردپاهایی را به جا می‌گذارند... اما آن فضا همچنین پر از نوستالژی است. مناظر به اندازه قلب انسان غم‌انگیز است، بنابراین گل‌هایی که در کنار جاده شکوفا می‌شوند پر از "اشتیاق" هستند، باد بعد از ظهر "با اشتیاق پرواز می‌کند و هرگز متوقف نمی‌شود"، ردیف درختان جاکاراندای بنفش هنوز شکوفا هستند اما "تمام آسمان را بنفش رنگ می‌کنند" مانند قلب وفادار اشتیاق، و "گل‌های ققنوس قرمز در معرض باد فرو می‌ریزند" مانند اشک‌های جدایی. دوست‌داشتنی‌ترین چیز، درخت انجیر هندی جلوی دروازه است که خود شاعر مدت‌ها پیش کاشته است، "با ریشه‌های آویزان در انتظار". سال‌های زیادی گذشته است، درخت هنوز به عنوان شاهد، با وجود باران و آفتاب، با وجود سال‌ها و تغییرات تاریخ، آنجا ایستاده است. فضای اینجا بسیار خالص، گرم و دوست‌داشتنی است و رشته‌های عاشقانه زیادی را در قلب خواننده برمی‌انگیزد.

همه تبدیل به خاطره میشن.

اما این شعر فقط درباره نوستالژی و حسرت نیست. در بند چهارم، پس از لحظات پرشور اولیه، به نظر می‌رسد احساسات شاعر آرام می‌گیرد و به عمق می‌رود.

خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد
تمام جوانی من!
لطفا آن را به عنوان "جهیزیه" گذشته بپیچید
به سوی فردایی که در افق منتظر است.

این شعر سرشار از احساس است، به تدریج روشن‌تر و گرم‌تر می‌شود. برای کسانی که دلتنگ گذشته‌اند. شاعر «دوران جوانی» با آرمان‌های والا، با آرزوی فداکاری و از خودگذشتگی داشته است. آن سال‌های جوانی به «جهیزیه»‌ای از گذشته تبدیل شده‌اند که به «فردا» فرستاده شده است.

در بند آخر، شعر یک بار دیگر «تغییر» می‌کند.

خداحافظ، واقعاً فاصله نیست
چرا قلبم پر از امواج بی پایان است؟
هر برگ و شاخه‌ای با جدیت فریاد می‌زند
برای همیشه اینجا
دلتنگ توام…
دوستان!

اگرچه قلب‌های مردم هنوز آنجا با «امواج بی‌پایان» است، با اشتیاق فراوان برای هر «سایبان و شاخه درخت» اینجا، با فریاد اشک‌بار و پرشور: «دوستان!». اما، اگر در بالا: «خداحافظ، فردا از هم جدا خواهیم شد»، اکنون «خداحافظ، نه واقعاً از هم جدا». این بیت پر از امید است. شعر «تراژیک» است اما «غم‌انگیز» نیست.

شعری حقیقتاً تأثیرگذار با غمی زیبا. «انقلاب» ساده‌سازی دستگاه نظام سیاسی ، روندی اجتناب‌ناپذیر برای سازگاری با شرایط جدید است. این شعر نه تنها عشق به یک مکان، یک عمر کار نویسنده، بلکه صدای مشترک بسیاری از افراد دیگر درگیر را نیز در بر می‌گیرد. شاعر در مواجهه با تغییرات و نوآوری، از زبان دل‌های نسل‌های بسیاری سخن گفته است.

نگوین تی لان

منبع: https://baohaiduong.vn/co-nhung-dot-song-long-gia-biet-414413.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

پاگودای تک ستونی هوا لو

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول