Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

گشت و گذار در باغ ادبیات آمریکا [بخش ۱۴]

Báo Quốc TếBáo Quốc Tế14/07/2024


ارنست میلر همینگوی (۱۸۹۹-۱۹۶۱) رمان‌نویس، نویسنده داستان کوتاه و روزنامه‌نگار آمریکایی بود.
Dạo chơi vườn văn Mỹ [Kỳ 14]
نویسنده ارنست میلر همینگوی.

همینگوی در اوک پارک، ایلینوی، از پدری پزشک و مادری خواننده متولد شد. خانواده‌اش خانه‌ای در دریاچه والون، نزدیک پتوسکی، میشیگان، داشتند و تابستان‌ها را در آنجا می‌گذراندند. این تجربیات اولیه زندگی در نزدیکی طبیعت، اشتیاق مادام‌العمر به ماجراجویی در فضای باز و زندگی در مناطق دورافتاده را در همینگوی ایجاد کرد.

او به دانشگاه نرفت، خودآموخته بود و حرفه نویسندگی خود را به عنوان خبرنگار روزنامه کانزاس سیتی استار آغاز کرد. به مناسبت صدمین سالگرد تولد ارنست همینگوی (۱۸۹۹)، روزنامه استار، همینگوی را به عنوان خبرنگار برجسته این روزنامه در صد سال گذشته معرفی کرد.

سبک نوشتاری همینگوی مختصر و مفید ("تلگرافیک")، مختصر و ساده است و تأثیر مهمی بر توسعه ادبیات قرن بیستم داشته است. شخصیت‌های اصلی آثار او افرادی با ویژگی‌های رواقی‌گری هستند. بسیاری از آثار او اکنون جزو آثار کلاسیک ادبیات آمریکا محسوب می‌شوند.

همینگوی یکی از کهنه سربازان مجروح جنگ جهانی اول بود که به عنوان «نسل گمشده» شناخته می‌شدند. او در سال ۱۹۵۳ جایزه پولیتزر را برای رمان «پیرمرد و دریا» و در سال ۱۹۵۴ جایزه نوبل ادبیات را به خاطر خدمات ادبی مادام‌العمرش دریافت کرد.

او به عنوان خبرنگار مطبوعاتی به کشورهای زیادی، به ویژه فرانسه، سفر کرد. رمان «خورشید همچنان می‌دمد» (۱۹۲۶) اولین اثر تحسین‌شده‌ی او بود. او با استفاده از سبک نگارش واقع‌گرایانه، زندگی بی‌محتوا و بی‌هدف گروهی از نویسندگان آمریکایی را که قبل و بعد از جنگ جهانی اول در تبعید در پاریس زندگی می‌کردند، توصیف کرد. «وداع با اسلحه» (۱۹۲۹) یک رمان ضد جنگ است که غیرانسانی بودن نظامی‌گری را برجسته می‌کند. داستان درباره افسر جوانی است که زخمی، ترک خدمت کرده و با معشوق خود، یک پزشک زن، فرار کرده است، اما معشوق درگذشت، جنگ مقصر نابودی شادی بود. همینگوی نماینده «نسل گمشده» برخی از نویسندگان آمریکایی در دهه ۲۰ بود، که تمام آرمان‌ها و باورها را از دست داده، گم شده و گم شده بودند.

همینگوی به مدت ۱۰ سال، از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹، به گاوبازی در اسپانیا علاقه‌ی زیادی داشت و «مرگ در بعدازظهر» (۱۹۳۲) را نوشت؛ «تپه‌های سبز آفریقا» (۱۹۳۵) شرح سفرهای شکار او بود. او شکار و گاوبازی را به عنوان آزمونی و وسیله‌ای برای درک مرگ می‌دانست. او در طول جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶) به عنوان خبرنگار خط مقدم کار می‌کرد، در «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» (۱۹۴۰) و نمایشنامه‌ی ضدجاسوسی «ستون پنجم» (۱۹۳۸) به ستایش از افراد قهرمان پرداخت.

رمان کوتاه «داشتن و نداشتن» (۱۹۳۷) صحنه‌ای تلخ از بحران اقتصادی را به تصویر می‌کشد، جامعه را نقد می‌کند و اضطراب نویسنده را بیان می‌کند. درست از دومین کنگره نویسندگان آمریکایی، او برای اولین بار آشکارا به فاشیسم حمله کرد. در طول جنگ جهانی دوم، او به عنوان خبرنگار خط مقدم در انگلستان و فرانسه کار می‌کرد و چریک‌ها را برای آزادسازی پاریس دنبال می‌کرد. «آن سوی رودخانه و به سوی درختان» (۱۹۵۰) داستان عشق و مرگ ژنرالی را روایت می‌کند که بلافاصله پس از جنگ به درجه سرهنگی تنزل درجه یافته است.

داستان کوتاه پیرمرد و دریا (۱۹۵۲) پیروزی انسان بر طبیعت را ستایش می‌کند و اثری با شهرت جهانی است. همینگوی که از غم «نسل گمشده» دگرگون شده بود، قدرت معنوی انسان را در رویارویی با طبیعت در مبارزه‌ای تنها و بی‌رحمانه ستایش می‌کند.

«زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند»، رمانی که منعکس‌کننده‌ی روح روشنفکران دهه‌ی ۱۹۳۰ و نیاز آنها به وقف خود برای یک آرمان است، برخلاف کسالت و ناامیدی خود همینگوی در دهه‌ی ۱۹۲۰. سبک رمان برخلاف معمول او خشک نیست، بلکه سرشار از تغزل عاشقانه است که وضعیت انسان را در بازی عشق و مرگ بیان می‌کند.

داستان در طول جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) اتفاق می‌افتد. رابرت جردن، یک استاد دانشگاه آرمان‌گرای آمریکایی، برای جنگیدن در کنار جمهوری به اسپانیا می‌رود. ماموریت او منفجر کردن یک پل استراتژیک است. او به تیم چریکی به رهبری پابلو و همسرش پیلار می‌پیوندد. پیلار، یک زن دهقان با اراده، نماینده اسپانیا و اراده آزادی است. جردن عاشق ماریا، یک زن چریکی می‌شود که توسط فاشیست‌ها مورد تجاوز قرار گرفته است.

در طول سه روزی که با هم زندگی می‌کردند، با اینکه مرگ در نزدیکی‌شان بود، آن دو با شور و اشتیاق یکدیگر را دوست داشتند و زمان و جنگ را فراموش کرده بودند. فاشیست‌ها چریک‌های نزدیک را سرکوب کردند. جردن می‌دانست که منفجر کردن پل در این زمان بی‌فایده است، اما ستاد کل تصمیم گرفته بود، بنابراین او همچنان دستور را اجرا کرد. پل فرو ریخت، اما او یک پایش شکست. او به همه دستور عقب‌نشینی داد و خودش تنها در حاشیه جنگل منتظر دشمن ماند. اگرچه می‌خواست زنده بماند، اما مرگ را پذیرفت.

رمان «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» را می‌توان اثری از «رستگاری» و توبه نویسنده دانست که برخلاف دوره قبلی خود، به مسیر فداکاری روی آورده و همچون فردی بی‌مسئولیت در قبال جامعه زندگی می‌کند. شخصیت‌های این اثر، در هر دوره، شخصیت‌هایی مشابه خود او دارند که اغلب درگیر جفت دیالکتیکی «ترس - شجاعت» یا «سختی - ضعف» هستند.



منبع: https://baoquocte.vn/dao-choi-vuon-van-my-ky-14-278476.html

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

پاگودای تک ستونی هوا لو

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول