هنرمند هو چائو در نمایش «خانهای در ابرها». |
«حرفه تئاتر واقعاً تلخ است» - این بخشی از خاطرات هنرمند شایسته هوو چائو (با نام کامل نگوین هوو چائو، متولد ۱۹۶۶) در کتاب هوو چائو - گهواره طلایی طوفانها (صفحه ۱۹۲)، نوشته نویسنده تان توی، منتشر شده توسط انتشارات دن تری و انتشارات فان بوکز است.
زندگی روی صحنه
کتاب خاطرات پرتره هو چائو - گهواره طلایی طوفانها، خاطرات یک خانواده هنری مشهور، زندگی یک هنرمند "متولد خانواده" را که خیلی زود استعداد و توانایی بازیگری عالی خود را آشکار کرد، بازسازی میکند. هو چائو، هنرمند، عضوی از خانواده سابقاً مشهور گروه تان مین تان نگا کای لونگ است (مادربزرگ او خانم نگوین تی تو، مالک گروه تان مین است) - با وجود فراز و نشیبهای فراوان، این "خانواده شاد" اوست.
هو چائو، که از نوادگان بسیاری از «هنرمندان افسانهای سایگون» است (والدینش هنرمندانی به نام هوو تین - تان له هستند)، به کمدین برجستهای نیز تبدیل شد که هزاران نقش متنوع را «به تنهایی هم تراژدی و هم کمدی را مدیریت میکرد» در بسیاری از نمایشهای صحنهای، آثار مشهوری که مورد تحسین مخاطبان قرار گرفتهاند.
|
جذابیت ویژه این کتاب از داستانهایی ناشی میشود که فقط یک عضو نزدیک خانواده، یک فرد باسابقه و خودی مانند هو چائو میتواند آن را به سبکی صمیمانه، صادقانه و خودمانی روایت کند. سبک نوشتاری نویسنده، تان توی، به طرز شیرینی با خاطرات هو چائو در هم میآمیزد و ترکیبی «درخشان مانند رویای مرغ طلایی» خلق میکند. در این کتاب نه تنها گهواره گرم کودکی برای مرد جوان ثروتمند وجود دارد، بلکه زندگی وسیع، خشن و عریانی نیز وجود دارد که هو چائو، هنرمند، را مانند یک «گوهر رنگارنگ» برای عموم مردم قالبریزی کرده است.
هو چائو وقتی تنها ۳ سال داشت روی صحنه رفت. او در اواخر دهه ۱۹۸۰ با اولین نقش خود در نمایش «شاهزاده و دختر چوپان» به گروه درام کیم کونگ پیوست. او نقشهای زیادی در اپراها و درامهای اصلاحشده مانند «برگ دوریان»، «عاشقی که دیر به اتوبوس رسید»، «به نام عدالت»، «توطئه و عشق»، «خداحافظی نکن»، «زندگی قهرمانانه»، «رعد و برق»، «دانشمند»، «سه مرحله و چهار حضور»، «زندگی و مرگ»، «دا کو هوای لانگ»، نزدیک به ۴۰ نقش در سریال «روزی روزگاری» که ۲۳ سال به طول انجامید...
آتش اشتیاق را روشن کن هوو
چائو با صداقت بسیار در مورد فراز و نشیبهای گروه تئاتر خانوادگی، زمانی که معیشت "دور خود میچرخید"، "درد آسمانی" جدایی و مرگ بستگان مینویسد. بسیاری از صفحات خاطرات بسیار احساسی هستند، مانند سالهای رکود کای لونگ، هو چائو به یاد میآورد که والدینش برای خرید ذرت از مزارع به لانگ خان ( دونگ نای ) میرفتند تا پوست بکنند و برای فروش در شهر بپزند. تمام خانواده، از جمله مادربزرگش (تهیهکننده تو)، نیز آستینهای خود را بالا زدند تا با فرزندان و نوههایشان کار کنند. سپس دو برادر: هو چائو و هو لوک هر روز از ساعت ۴ صبح برای فروش روزنامه میرفتند تا به مادرشان - بازیگر زیبای سابقاً مشهور، تان له - کمک کنند. او مدتی به عنوان کارگر استخدام شده بود و سخت کار میکرد تا قهوه بفروشد، گاهی سودآور، گاهی بیفایده...
هو چائو به خانم های کیم کونگ (بازیگر مشهور کیم کونگ) که به هو چائو حقوق "سرسامآوری" میداد و زندگی او را به رویایی تبدیل میکرد، احترام میگذاشت. او درباره "عمو سائو بائو کووک" مهربان و بامزه نوشت. دوستان و همکاران نزدیک هو چائو بازسازی شدند، از هنرمند هونگ دائو، "خزانهدار" که حقوق را برای او نگه میداشت، هوو نگیا - همکلاسی خوبی که با هو چائو همکاری کرد تا در صحنه کمدی به یک "زوج بینقص" تبدیل شوند، گرفته تا هونگ وان، کیم شوان، چی هیو، هونگ لون، برادر کوچکتر هوو لوک... و البته، هنرمند تان لوک ضروری است (هو چائو از ژوئیه ۲۰۲۳ تاکنون با تان لوک در صحنه درام تین دانگ کار میکند).
بسیاری از دانشجویان تئاتر، رونمایی کتاب هو چائو را به او تبریک میگویند. |
هو چائو تاکنون خود را وقف بازیگری در تمام زمینههایی که در آنها شرکت داشته، از صحنه تئاتر گرفته تا فیلمهای بسیاری که در سینماها به نمایش درآمده، کرده است. هو چائو در سن ۵۹ سالگی و پس از فراز و نشیبهای فراوان اعتراف کرد: «از فردی رقابتجو و گاهی تندخو، آرام و ملایم شدهام. ملایم تا جایی که میدانم کوچک هستم.»
او فاش کرد که وقتی نقش نگوین تری را در نمایش «راز باغ له چی» (با ۱۵۰ اجرا در ۱۲ سال) بازی کرد، بسیار تحت تأثیر قرار گرفت و از آن تأثیر پذیرفت. جالب اینجاست که خانه گرمی که هوو چائو مدت زیادی در آن زندگی کرده است، در خیابانی به نام نگوین تری در شهر هوشی مین نیز واقع شده است.
هو چائو با خوشحالی اذعان میکند که در سن «اواخر عصر» خود (صفحه ۲۴۲) است و در حال حاضر مدرس بسیاری از آکادمیهای آموزش بازیگری است و اشتیاق دارد شور هنری را به نسل بعدی منتقل کند. نسلهای زیادی از بازیگران جوان و ستارههای صحنه، شاگردان هو چائو هستند و او به آنها بال داده است تا رویاهایشان را به آسمان هنر پرواز دهند. مفهوم هو چائو از انتقال حرفه، دانش و قلب مهربان در ماموریتش برای انجام کار این است: «لطفاً تمام تلاش خود را بکنید، راه را برای نسل بعدی هموار کنید».
هو چائو اظهار داشت که کتاب هو چائو - گهواره طلایی طوفانها «هدیهای فروتنانه به محراب اجدادی و مزار ما با» است. «ما با» نام محبتآمیزی است که هو چائو و بسیاری از نوادگان دیگر، خانم تان نگا را به آن خطاب میکنند - عضو زیبای خانواده که باعث افتخار اوست، «پری دوران کودکی» که «داستان زندگی من» را آغاز کرد. هنرمند با استعداد تان نگا زمانی که هو چائو کمی بیش از 10 سال داشت، درگذشت، اما همچنان هدیهای بزرگ از سرنوشت شغلی خود و «شادی عظیم زندگی روزمره» (صفحه 87) برای او به جا گذاشت. هو چائو شعری را که حضار در مورد تان نگا تحسین کردند، کپی کرد: «در آسمان هزاران ستاره وجود دارد/در جهان فقط یک تان نگا وجود دارد» و فریاد زد: «من عاشق تان نگا هستم - عشق بزرگ همیشگی من».
وفاداری
منبع: https://baodongnai.com.vn/dong-nai-cuoi-tuan/202507/doc-huu-chau-chiec-noi-vang-giong-bao-nghiep-doi-san-khau-cay-dang-va-vinh-quang-3961d83/
نظر (0)