برنامه پخش قسمت ۴۴ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
بینندگان میتوانند قسمت ۴۴ برنامه «هوا سوا و ترونگ جیو» را که امروز، ۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۹ شب پخش میشود، به صورت زنده از کانال VTV1 تماشا کنند.
VTV Go - VTV - VTVCab - SCTV - TV360 - FPTPlay

لینک تماشای فیلم بازگشت گل شیر در باد با کیفیت Full HD
برای تماشای قسمتهای کامل HD این سریال که از کانال VTV1 پخش شده است، به این لینک مراجعه کنید
پیشبینی میشود این مجموعه تلویزیونی ۶۵ قسمت داشته باشد و از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت ۹ شب از کانال VTV1 به صورت زنده در VTV Entertainment - VTV - VTV Go پخش خواهد شد.
خلاصه قسمت ۴۳ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
پس از آرام شدن، ثوان سعی کرد از دخترش بپرسد، اما تنها چیزی که دریافت کرد سکوت بود. این موضوع او را به شدت گیج و ترسیده کرد، به خصوص پس از اینکه شاهد بود دخترش در تلاش برای خودکشی رگهایش را برید. ثوان که متوجه شد در مجبور کردن دخترش به درس خواندن بیش از حد اشتباه کرده است، مدام از فوآنگ عذرخواهی میکرد. وضعیت فوآنگ زمانی وخیمتر شد که حتی یک صدای بلند باعث وحشت و لرز او میشد. ثوان با دیدن دخترش در آن حالت، پشیمان شد و به گریه افتاد.
خانم تروک به توآن توصیه کرد: «اوضاع اینطور شده. الان، بیش از هر زمان دیگری، باید آرام باشی تا از فوآنگ مراقبت کنی.»
ثوان مادرش را در آغوش گرفت و گریه کرد، احساس ترس میکرد زیرا ممکن بود اشتباهی مرتکب شده باشد که قابل اصلاح نباشد. خانم تروک او را دلداری داد و به او یادآوری کرد که هر کسی ممکن است اشتباه کند، مهم این است که آیا میداند چگونه آنها را تشخیص دهد و اصلاح کند یا خیر.
ترانگ هم نگران فوانگ بود، بنابراین به توان گفت که نگران است فوانگ افسرده شده باشد. توان اعتراف کرد که افراد زیادی به او هشدار داده بودند، اما او حرف آنها را باور نکرده بود.
خانگ مشغول کار بود که برادر همسرش با او تماس گرفت. آقای هیو مشکلات توآن و فوئونگ را مطرح کرد و باعث شد خانگ در مورد تصمیمش تجدید نظر کند. او اعتراف کرد که بیش از حد روی کار تمرکز کرده و از خانوادهاش غافل شده است.
با این حال، هیو مخالفت کرد و گفت که خانگ برای فرار از مسئولیت بهانه تراشی میکند. او رک و پوست کنده گفت: «هر مردی به شغل نیاز دارد، اما این به معنای نادیده گرفتن خانوادهاش نیست.»
هیو با لحنی جدی گفت: «قبلاً بهت گفتم اگه حس میکنی نمیتونی بری خونه و با زن و بچههات غذا بخوری، ازدواج نکن، چون حتی اگه ازدواج هم بکنی، آخرش به طلاق ختم میشه.»
خانگ متوجه شد و سرش را برای عذرخواهی خم کرد، در عین حال اعتراف کرد که شغل فعلیاش او را تحت فشار قرار داده است، هر بار که به خانه میآمد، همسرش را خشن میدید، بنابراین نمیتوانست درد دل کند.
هیو ادامه داد: «شما پول زیادی به دست میآورید اما همسر، فرزندان و خانوادهتان را از دست میدهید. آیا پولی که به دست میآورید معنایی دارد؟ به شما توصیه میکنم قدر داشتههایتان را بدانید، افکار غیرواقعی نداشته باشید، خیالپردازی نکنید یا سعی نکنید سایهای را تسخیر کنید.»
در همین حال، دوست دختر سابق خانگ به کشور بازگشته است اما همچنان از ترس شایعات از او دوری میکند.
در مورد فوآنگ، پس از آرام شدن، او به همراه مادرش به خانه رفت اما ساکت ماند و برای مطالعه به اتاقش رفت. ثوان ابتدا به او توصیه کرد که استراحت کند و از او دعوت کرد که بیرون برود، اما ثوان ساکت ماند و به مطالعه ادامه داد. ثوان با درک اینکه ذهنیت فرزندش هنوز ناپایدار است، او را مجبور نکرد، بلکه به او فرصت فکر کردن داد.
در این زمان، خانگ به خانه آمد و بلافاصله از حال دخترش پرسید. توآن با دیدن شوهرش، برخورد سردی نشان داد و مستقیماً به اتاق دخترش رفت، جایی که با دیدن فوآنگ که روی میز ولو شده بود، شوکه شد. خوشبختانه، فوآنگ خیلی خسته بود و خوابش برد.
خانگ، توان را به خاطر مجبور کردن بیش از حد فرزندش که منجر به این وضعیت شده بود، سرزنش کرد. توان اعتراض کرد: «چه کار کردی؟ وقتی او بیشتر از همه به تو نیاز داشت کجا بودی؟ آیا این خانه با پانسیون تو فرقی دارد؟ تو همیشه بهانهای برای زود رفتن و دیر برگشتن داری.»
توآن اشتباهاتش را انکار نکرد، اما او همچنین فکر میکرد که خانگ باید مسئول فرزندش باشد. او مجبور بود از خودش مراقبت کند و تصمیمات خودش را بگیرد زیرا شوهرش همیشه سرش شلوغ بود.
«من فقط از تو میخواهم که این کارها را انجام دهی: هر شب برای شام خوردن با خانواده به خانه بیایی، و وقتی به تو نیاز داریم به تلفن جواب بدهی. آیا این کارها اینقدر سخت است؟» توآن در حالی که بغض گلویش را گرفته بود پرسید، اما هیچ جوابی دریافت نکرد.
پس از بازگشت به خانه، هیو به لین (تان هوئونگ) گفت که فوئونگ به خودش آسیب رسانده است. لین شوکه شد و میخواست با توآن تماس بگیرد و حالش را بپرسد، اما نمیدانست از کجا شروع کند. لین در مورد اختلافش با خواهر شوهرش با هیو صحبت کرد و توضیح داد: «من نگران مادرم بودم، بنابراین او فکر میکرد که سعی دارم او را راضی کنم. اما من مدام با خودم فکر میکردم، 'از راضی کردن مادرم چه چیزی نصیبم میشود؟'»
هیو از شخصیت خواهرش دلخور بود، اما در عین حال با ثوان همدردی میکرد، چرا که میدانست ثوان چیزهای زیادی در ذهن دارد که نمیتواند آنها را با دیگران در میان بگذارد.
در مورد شوای، او وقتی فهمید که خه، فرستندهی بار، ازدواج کرده، ناراحت شد. او دلشکسته شد زیرا این اولین عشق او بود. لین به شکایات شوای گوش داد و قول داد که موضوع را پیدا کند و به او در حل این مشکل کمک کند.
لطفا قسمت ۴۴ برنامه «گلهای شیری در باد بازمیگردند» را که ساعت ۹ شب ۴ نوامبر از شبکه VTV1 پخش میشود، تماشا کنید!
فیلم «گل شیر در باد بازمیگردد» حول محور خانواده خانم تروک، یک مقام بازنشسته، با دو فرزند، هیو و توآن، میچرخد.
شوهر خانم تروک زود فوت کرد و او به تنهایی دو فرزندش را بزرگ و شوهر داد. تصور میشد که خانم تروک از دوران پیری خود، از بودن با فرزندان و نوههایش و ملاقات هر روز با دوستان قدیمی از همان محله لذت خواهد برد.
اما نه، خانم تروک هنوز هم از هر چیز کوچکی برای فرزندان و نوههایش مراقبت میکند، بدون اینکه بین عروس، داماد، پسر یا دختر تفاوتی قائل شود.
و از آن به بعد، درگیریها، مشکلات و حوادث در خانواده کوچک هیو - لین، توآن - خنگ، یا داستان عشق و کار خواهرزادهاش ترانگ، هنوز هم مایه غم و اندوه و نگرانی خانم تروک است.
منبع: https://baodaknong.vn/hoa-sua-ve-trong-gio-tap-44-tren-vtv1-ngay-4-11-233272.html












نظر (0)