Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

در جنگل برای نمایش فیلم‌ها روی پرده بزرگ

Việt NamViệt Nam14/03/2024


جیپ قدیمی A2 ما را از جاده آسفالت به جاده خاکی ناهموار قرمز رنگ برد، سپس از ایستگاه راه آهن سونگ فان عبور کرد و در آن زمان از مسیر گلی به داخل جنگل دوید.

ماشین در گل گیر کرد، اعضای تیم پیاده شدند تا مقداری از تجهیزات و ماشین‌آلات را حمل کنند، سپس با هم فریاد زدند و ماشین را از میان آب راکدی که شبیه نهر بود، هل دادند. تمام اعضای تیم با لباس‌های گل‌آلود به یکدیگر نگاه کردند و از خنده منفجر شدند. سپس ماشین به سمت جنگل حرکت کرد.

39589047_1278272832307573_4877763292568748032_n.jpg

در زمین خالی توقف کردیم و به اطراف نگاه کردیم. خانه‌های کوچک چوبی مردم بومی در اطراف پراکنده بودند. روستا کم‌جمعیت بود و چند ده خانه داشت. هنوز عصر نشده بود، روستا خالی از سکنه بود. چند کودک برهنه و سیاه‌پوست بیرون دویدند و با حیرت به ما یا به ماشین عجیب و غریب نگاه می‌کردند. پرسیدیم والدینشان کجا هستند، بعضی از آنها ویتنامی نمی‌فهمیدند.

خورشید پشت درختان جنگل ناپدید شد. شش برادر کار خود را شروع کردند: نصب فیلم، مونتاژ دستگاه، کشیدن بلندگوها... روستاییان نیز شروع به بازگشت از مزارع و جنگل‌های انبوه به روستا کردند. سبدهای سنگین و سبک سیب‌زمینی شیرین و کاساوا بر پشت برهنه مردان حمل می‌شد و کودکان پشت سر مادرانشان چرت می‌زدند. دسته‌های هیزم و تیرهای چوبی بر دوش آنها حمل می‌شد. وقتی روستاییان ما را دیدند، به سمت ما دویدند و فریاد زدند: این فیلم است، این فیلم است.

سلام، سلام. ما تیم نمایش سیار شماره ۳ شرکت سینمایی توآن های هستیم. بعد از شام، از همه دعوت می‌کنیم تا در محل نمایش فیلم روبروی روستا جمع شوند تا برنامه نمایش رایگان فیلم ما را تماشا کنند. امروز، فیلم «قهرمانی که در برابر مهاجمان فرانسوی پنهان شده است» ساخته استودیوی فیلم بلند ویتنام را در خدمت شما هستیم.

بسیاری از مردم که به ما از بلندگو گوش می‌دادند، به یکدیگر نگاه می‌کردند و چیزی زمزمه می‌کردند. به نظر می‌رسید که بعضی‌ها متوجه نمی‌شوند، بنابراین به زبان مادری‌شان از یکدیگر می‌پرسیدند. منتظر ماندیم تا شب به اندازه کافی تاریک شود تا پروژکتور فیلم را از اتاق دستگاه پخش کند. وقتی همه جمع شدند، از آنها دعوت کردیم که در وسط فضای باز بنشینند و به صفحه نمایش بزرگ نگاه کنند. مردم بسیار مهربان، بسیار متحد و بسیار منظم بودند و به ما گوش می‌دادند. آنها فاقد نور تمدن بودند. بسیار رقت‌انگیز بود، اما به دلیل دورافتادگی، تیم پروژکتور فقط هر چند ماه یک بار می‌آمد تا چند فیلم خوب بیاورد تا به روحیه مردم خدمت کند و به آنها کمک کند تا پس از ماه‌ها کار سخت، کمی شادی داشته باشند.

این دیگر به گذشته پیوسته است. شب‌های نمایش فیلم روی پرده بزرگ روی چمن طبیعی بیرون، با پیشرفت تمدن، دیگر وجود ندارد. همچنین روستای کوچک اقلیت قومی راگلی در جنگل عمیق، که اکنون روستای تان کوانگ، کمون سونگ فان، منطقه هام تان است.

این روستا حالا یک بزرگراه ملی از میانش می‌گذرد، جمعیت بیشتر و شادتر است. آن بچه‌های سیاه‌پوست و بدون پیراهن آن زمان حالا بزرگ شده‌اند، جانشینانشان در سراسر کشور برای کار رفته‌اند و با استفاده از فناوری هوشمند با والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان تماس می‌گیرند.

دیگر آن روزهایی که هر بعدازظهر وقتی صدای یک تیم فیلمبرداری سیار را از دوردست‌ها می‌شنیدیم که به روستا می‌آمدند، پیر و جوان دنبالشان می‌دویدند و هورا می‌کشیدند و دست می‌زدند، گذشته است.


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول