برنامه پخش قسمت ۴۲ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
بینندگان میتوانند قسمت ۴۲ برنامه «هوا سوا و ترونگ جیو» را که امروز، ۳۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۹ شب پخش میشود، به صورت زنده از کانال VTV1 تماشا کنند.
VTV Go - VTV - VTVCab - SCTV - TV360 - FPTPlay

لینک تماشای فیلم بازگشت گل شیر در باد با کیفیت Full HD
برای تماشای قسمتهای کامل HD این سریال که از کانال VTV1 پخش شده است، به این لینک مراجعه کنید
پیشبینی میشود این مجموعه تلویزیونی ۶۵ قسمت داشته باشد و از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت ۹ شب از کانال VTV1 به صورت زنده در VTV Entertainment - VTV - VTV Go پخش خواهد شد.
خلاصه قسمت ۴۱ سریال گل شیر در باد بازمیگردد
در قسمت ۴۱ سریال «گل شیر در باد بازمیگردد»، ترانگ و کوان بیشتر و بیشتر یکدیگر را درک میکنند. هوانگ آن احساس میکند که این دو به تدریج نسبت به هم احساساتی پیدا میکنند، اما ترانگ این را انکار میکند.
هوآی آن با لحنی معنادار گفت: «به این ترتیب، احتمالاً دیگر نیازی به انجام مراسم برای دفع بدشانسی نخواهم داشت.»

بعد از جلسه گروه، ترانگ خبر زمین خوردن مادربزرگش را دریافت کرد و فوراً به خانه برگشت. کوان نگران شد و تصمیم گرفت خودش ترانگ را به خانه ببرد تا او را آرام کند.
در همین حال، پس از زمین خوردن خانم تروک، فرزندانش بسیار نگران شدند و تصمیم گرفتند او را برای معاینه به بیمارستان ببرند. خوشبختانه، حال او خوب بود و فقط به چند روز استراحت نیاز داشت.

در بیمارستان، ثوان احساس ناامیدی میکرد زیرا نمیتوانست با شوهرش تماس بگیرد. او با برادرش درد دل کرد و نگرانی خود را در مورد اینکه شوهرش ممکن است استرس داشته باشد ابراز کرد، اما چون او این موضوع را با کسی در میان نمیگذاشت، نمیتوانست کمکی کند. قبل از اینکه بتواند مشکلات شوهرش را حل کند، ثوان نگران درسهای دخترش شد. او نمیدانست که فوئونگ تحت فشار زیادی در مورد نمراتش است و نشانههایی از بیثباتی روانی نشان میداد، اما با این حال دخترش را مجبور به درس خواندن کرد، زیرا معتقد بود که این موضوع بسیار مهم است.

«مامان میداند که خستهای، اما آیا میدانی که نمره امتحانت خیلی بد بود؟ اگر بد باشی، باید سعی کنی نتایج خوبی بگیری تا امتحان را جبران کنی. روی درس خواندن من تمرکز کن. اگر نمیتوانی در دبیرستان به یک مدرسه خوب بروی، حتی فکر رفتن به دانشگاه را هم نکن.» ثوان بدون اینکه به فونگ فرصتی برای پاسخ بدهد، کلی حرف زد.
با شنیدن این مکالمه، هیو نیز احساس استرس کرد. او به ثوان توصیه کرد که ملایمتر باشد و به پسرش فشار نیاورد. با این حال، ثوان به نصیحت برادرش گوش نداد.

فوآنگ بعد از اینکه مادرش او را سرزنش کرد، احساس حواسپرتی کرد. وقتی شوای تماس گرفت، جواب نداد، ذهنش پر از افکار منفی بود. به نظر میرسید که او قصد دارد با از بین بردن دفتر مشقش به خودش آسیب برساند، اما نکته نگرانکننده این بود که توان متوجه این موضوع نشد.
خانم تروک به خانه برگشت و او هم نگران حال فونگ بود، مخصوصاً وقتی فونگ تماس گرفت اما فونگ جواب نداد و تنها در اتاق نشست. با این حال، او فکر کرد که فونگ بیش از حد درس خوانده است، بنابراین خسته شد و کمی خوابش برد.
مانگو در خیابان قدم میزد که ناگهان توسط یک زن غریبه متوقف شد. این زن ادعا میکرد که همسر آقای خه، نزدیکترین شریک زندگی شوای، است و همین باعث شد مانگو بسیار گیج شود.

زن که قصد داشت شوای را بزند، گفت: «داری سعی میکنی توجیه کنی که این دوباره عشق خالص است، نه؟» «شبیه احمقها شدهای و زیاد حرف میزنی.»
شوای در مواجهه با این وضعیت، فقط میتوانست بیحرکت بایستد و توهینها را تحمل کند. در این لحظه، توآن از آنجا عبور کرد و پرسید چه خبر است. زن همچنان سر و صدا میکرد و میگفت که شوای شوهری را دزدیده و زنی متأهل را اغوا کرده است.
ثوان که از این بحث خسته شده بود، رک و پوستکنده گفت: «برایم مهم نیست بین شما و خانم شوای چه اتفاقی افتاده، این مسئلهی خصوصی شماست. اما اینکه شما دو نفر اینجا ایستادهاید و بحث میکنید، همسایههای پایین خیابان هم برای تماشا میآیند، روی خانوادهی من تأثیر میگذارد. شما از بحث کردن خوشتان میآید، درست است؟ لطفاً جای دیگری بروید.»

سپس توان از شوای خواست که به خاطر «زندگی بر اساس غریزه» عذرخواهی کند. شوای از اینکه هیچ کار اشتباهی نکرده بود اما به دروغ متهم شده بود، احساس رنجش میکرد. وقتی آن زن برای کتک زدن شوای هجوم برد، لین فوراً مداخله کرد تا جلوی او را بگیرد. توان فرصت را از دست نداد و به لین گفت که شوای با یک مرد متاهل رابطه دارد.
شوای توضیح داد که خه مطلقه است و آن دو همیشه آشکارا با هم بودند و هیچ چیز مشکوکی وجود نداشت. شوای ناامید به گریه افتاد: «فکر میکنی من تا جایی پیش میروم که شوهر کس دیگری را بدزدم؟ اگر واقعاً چنین اتفاقی افتاده، باید به خانه بروی و از شوهرت بپرسی، چون شوهر تو کسی است که به دیگران خیانت میکند.»
لین همچنین از شوای دفاع کرد و اظهار داشت که او چنین آدمی نیست.
لین پس از رسیدگی به موضوع شوای، میخواست برای خانم تروک فرنی و دارو بخرد که توآن جلویش را گرفت: «من میتوانم خودم از مادرم مراقبت کنم، تو برو خانه و به کارهای خانهات برس. فقط کاری به من و مادرم نداشته باش.»

لین معمولاً خودداری میکرد، اما این بار، حرفهای ثوان باعث شد نتواند ساکت بماند. او مستقیماً از ثوان پرسید که آیا واقعاً مادرش را دوست دارد یا از شوای متنفر است که میخواسته او را از خود براند که او اینطور از او انتقاد کرده است؟ او مادرش را مجبور کرد که برای خانوادهاش خرید کند و غذا بپزد، که این کار او را بسیار خسته کرد.
ثوان با بیتفاوتی پاسخ داد: «طبیعی است که مادران از فرزندانشان مراقبت کنند. مادرم مشغول آشپزی برای خانوادهام است و وقت ندارد برای شما غذا درست کند، پس شما ناراحتید؟»
لین اعتراض کرد: «تو خیلی خودخواهی، فقط به خودت فکر میکنی و به مادرت فکر نمیکنی. او پیر است و به استراحت نیاز دارد، نه اینکه مشغول مراقبت از فرزندان و نوههایش باشد.»
توان فکر میکرد که لین تظاهر میکند و «خیلی سختگیرانه رفتار میکند». لین در پاسخ به این حرفها، رک و پوستکنده گفت: «اینقدر مبهم حرف نزن. اگر میخواهی وجدانت را بسنجی، دیگر روی درسهای فوآنگ فشار نیاور. بگذار با دوستانش خوش بگذراند و استراحت کند.»
توآن گوش نکرد و حتی به لینه هشدار داد و گفت که لینه باید مراقب باشد که خانواده شوهرش را شرمنده نکند. توآن تکرار کرد: «تو فقط یک عروس هستی. فرزندان بیولوژیکی تو هنوز اینجا هستند، بنابراین لازم نیست نگران باشی.»
لطفا قسمت ۴۲ برنامه «گلهای شیری در باد بازمیگردند» را که ساعت ۹ شب ۳۱ اکتبر از شبکه VTV1 پخش میشود، تماشا کنید!
فیلم «گل شیر در باد بازمیگردد» حول محور خانواده خانم تروک، یک مقام بازنشسته، با دو فرزند، هیو و توآن، میچرخد.
شوهر خانم تروک زود فوت کرد و او به تنهایی دو فرزندش را بزرگ و شوهر داد. تصور میشد که خانم تروک از دوران پیری خود، از بودن با فرزندان و نوههایش و ملاقات هر روز با دوستان قدیمی از همان محله لذت خواهد برد.
اما نه، خانم تروک هنوز هم از هر چیز کوچکی برای فرزندان و نوههایش مراقبت میکند، بدون اینکه بین عروس، داماد، پسر یا دختر تفاوتی قائل شود.
و از آن به بعد، درگیریها، مشکلات و حوادث در خانواده کوچک هیو - لین، توآن - خنگ، یا داستان عشق و کار خواهرزادهاش ترانگ، هنوز هم مایه غم و اندوه و نگرانی خانم تروک است.
منبع: https://baodaknong.vn/link-xem-hoa-sua-ve-trong-gio-tap-42-tren-vtv1-ngay-31-10-233114.html












نظر (0)