"سرمایه" 2 میلیون دونگ ویتنامی در آمریکا
خانم تویه شروع به تعریف کردن سفرش برای شروع یک کسب و کار در یک کشور خارجی کرد: «در ۸ آگوست ۲۰۱۰، وقتی در فرودگاه سانفرانسیسکو، ایالات متحده، فرود آمدم، بسیار گیج بودم و هیچ ایدهای نداشتم که زندگی خودم و خانوادهام در آینده چگونه خواهد بود. در آن زمان، فقط ۱۲۰ دلار آمریکا در جیبم مانده بود که ۱۰۰ دلار آن پول اضافی بود که مادرم داده بود. در آن زمان، نرخ ارز دلار آمریکا ۱۸۰۰۰ دونگ ویتنامی بود، بنابراین فقط حدود ۲ میلیون دونگ ویتنامی میشد.»
خانم دو تی آنه تویت، ۵۵ ساله، که در تقاطع هانگ زان در منطقه بین تان، شهر هوشی مین متولد و بزرگ شده است، پس از ازدواج، مشاغل زیادی را امتحان کرده است، از خیاطی، افتتاح رستوران، دلالی املاک گرفته تا فروش دکوراسیون داخلی.
این خانواده کوچک زمانی که همسر خانم تویئت هنوز زنده بود، عکسی گرفتند (عکس: NVCC).
با این حال، امور مالی خانواده هنوز عمدتاً توسط شوهرش اداره میشد، او فقط کمک میکرد. زندگی خانواده کوچک متشکل از والدین و دو پسر با آرامش سپری میشد.
در سال ۲۰۰۶، ناگهان یک حادثه بزرگ خانوادگی رخ داد. شوهرش دچار سکته مغزی شد و در سن ۳۹ سالگی درگذشت. خانم تویئت وقتی مادر و فرزندانش حمایت معنوی و اقتصادی قوی خود را از دست دادند، گیج و مردد شد. اگرچه او برای امرار معاش مشاغل زیادی انجام میداد، اما بزرگ کردن دو فرزند خردسال (۱۳ و ۹ ساله) در وسط شهر هوشی مین، زندگی را برای مادر و فرزندان بسیار دشوار کرده بود.
خانم تویِت پس از مدتها تفکر و بررسی، و در حالی که خواهرش در ایالات متحده مراحل اسپانسرشیپ را انجام میداد، تصمیم گرفت مسیر جدیدی برای خود پیدا کند. چهار سال پس از فوت همسرش، هر سه نفرشان برای امرار معاش به سرزمینی بیگانه رفتند.
خانم تویِت قبل از رفتن به آمریکا، اتاقی در آپارتمان خواهرش به قیمت ۳۰۰ دلار اجاره کرد. پس از تکمیل مدارک و خرید بلیط هواپیما، این زن متولد ۱۹۶۹ تقریباً هیچ پولی در جیبش باقی نمانده بود. مادرش ۱۰۰ دلار اضافی برای هزینههای اضطراری به او داد.
مادر و سه فرزندش در فرودگاه بینالمللی سانفرانسیسکو (ایالات متحده آمریکا) فرود آمدند، برادر شوهرش آنها را سوار کرد و برای صرف غذا و استراحت به خانه خواهرش برد.
خانم تویه گفت: «وقتی به آن زمان فکر میکنم، یادم نمیآید چطور بر آن غلبه کردم. ما سه نفر در یک اتاق کوچک زندگی میکردیم و از یک تلفن نوکیا که فقط قابلیت تماس داشت، به طور مشترک استفاده میکردیم.»
وقتی برای اولین بار به آمریکا آمد و در یک سالن ناخن محلی کار کرد (عکس: NVCC).
این زن اهل شهر هوشی مین، وقتی برای اولین بار به آمریکا رسید، تصمیم گرفت برای امرار معاش و تضمین زندگی خوب برای خود و سه فرزندش، در حرفهی مراقبت از ناخن مشغول به کار شود.
در طول ۳ ماه اول، خانم تویه سعی کرد تمام مدارک (شماره تأمین اجتماعی، کارت اقامت دائم) را برای شروع درخواست برای مدرسه تکمیل کند. در سال ۲۰۱۰، برای کار به عنوان تکنسین ناخن در کالیفرنیا، کارگران باید ۴۰۰ ساعت مدرسه را برای دریافت مجوز میگذراندند. او به عنوان پیشخدمت در یک رستوران کار میکرد و پول پسانداز میکرد تا به تدریج شهریه و بنزین را بپردازد.
خانم تویِت پس از دریافت مدرکش، برای کار در یک سالن کوچک ناخن محلی درخواست داد. این زن هفت روز هفته کار میکرد تا مخارج زندگیاش را تامین کند. در همین حال، دو پسرش در مدارس محلی پذیرفته شدند.
در ابتدا، مهارتهای ارتباطی او محدود بود و تجربه زیادی نداشت، بنابراین فقط روزی ۳-۴ مشتری داشت. معمولاً مشتریان فقط به لاک ناخن پایه آب نیاز داشتند، نه طراحی ناخن خیلی پیچیده.
با اشتیاق به مشتریان خدمترسانی میکرد و رفتاری پذیرا داشت، و پس از مدتی منبع پایدارتری از مشتریان دائمی داشت. او علاوه بر حقوق اصلی ۹ دلار آمریکا در ساعت، ۱۰ تا ۱۵ درصد از کل صورتحساب را نیز به عنوان انعام از مشتریان دریافت میکرد.
این زن ویتنامی گفت که در آمریکا، اگر در خانه آشپزی کنید، هزینههای زندگیتان را بسیار کاهش خواهید داد (عکس: NVCC).
پس از اتمام دوره و دریافت گواهینامه، مادر و سه فرزندش از آنجا نقل مکان کردند و اتاقی اجاره کردند. در طول سال اول، این زن اهل شهر هوشی مین از هیچ کاری برای کسب درآمد دریغ نکرد. حقوق ماهانه او حدود ۲۰۰۰ دلار آمریکا (در سال ۲۰۱۰) بود، اما او همه آن را خرج میکرد و هیچ پولی برایش باقی نمیماند.
علاوه بر سنگینترین بار اجاره، او برای راحتی خود یک ماشین قسطی هم خرید و بنزین و بیمه ماشین را هم پرداخت کرد. این زن برای کمک به گذران زندگی، از دولت درخواست حمایت از خانوادههای تکسرپرست کرد. هر ماه، این مادر و سه فرزندش ۲۶۰ دلار اضافی برای خرید غذا، برنج، روغن، سس ماهی، نمک و غیره دارند.
او گفت: «در آمریکا، اگر بلد باشید در خانه آشپزی کنید، کلی پول پسانداز خواهید کرد. من همیشه برای تضمین زندگی خانوادهام، هر پنی را حساب میکنم.»
«فرصت در دستان توست، با تواناییات پول دربیاور»
پس از مدتی تلاش برای گذران زندگی، در ماه هفتم، تین تروک، پسر بزرگ خانواده، به فکر کسب درآمد افتاد. تروک با دیدن مادرش که سخت کار میکرد، صبح زود از خواب بیدار میشد تا روزنامههای صبح را به خانههای مردم برساند. همه چیز باید قبل از ساعت ۶ صبح تمام میشد. پس از آن، تروک برای استراحت و غذا خوردن به خانه میرفت تا مادرش بتواند ساعت ۹ صبح در مدرسه باشد.
خانم تویِت پس از مدت کوتاهی زندگی در آمریکا، متوجه شد که این کشور فرصتهای زیادی برای کسب درآمد دارد، البته به شرطی که کوشا باشید. بسیاری از مشاغل در اینجا محدودیت سنی برای کارگر ندارند، نکته مهم این است که آیا کارگر میتواند تقاضا را برآورده کند یا خیر.
خانم تویت و پسر دومش (عکس: NVCC).
او گفت: «من همیشه این را در ذهن دارم که فقط در سال اول به خودم اجازه میدهم که تقلا کنم و نمیتوانم بگذارم این دوره خیلی طولانی شود. همچنین در سال اول در آمریکا، هرگز قبل از نیمهشب نمیخوابیدم و بعد از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشدم و همیشه آرزو داشتم ۴۸ ساعت در روز داشته باشم تا بتوانم کار بیشتری انجام دهم، پول بیشتری دربیاورم تا زندگی برای خودم و فرزندانم کمتر دشوار شود. در آمریکا، من فقط از تنبلی میترسم، اما هرگز کمبود کار برای انجام دادن وجود ندارد.»
برای مثال، در کار ناخن، اگر کارگر بااستعداد باشد، مهم نیست، اما تا زمانی که کوشا باشد و ۵۰٪ از انتظارات مشتری را برآورده کند، انعام اضافی دریافت خواهد کرد.
خانم تویه گفت: «در سالنهای ناخن، خدمات زیادی برای خلاقیت کارگران وجود دارد. اگر کارگران بدانند که چگونه پودر و لاک ناخن بزنند، درآمدشان بسیار افزایش مییابد. برای مثال، یک دست ناخن ۵۰ دلار آمریکا قیمت دارد، اما اگر کارگران بدانند که چگونه مشتریان را راضی کنند و طبق سلیقه آنها لاک بزنند، میتوانند ۶۵ دلار آمریکا درآمد داشته باشند، البته بدون احتساب انعام. بنابراین، همه فرصتها در دسترس هستند و درآمد به توانایی هر فرد بستگی دارد.»
دو پسر روز مادر را جشن میگیرند (عکس: NVCC).
تا سال دوم، زندگی برای هر سه نفرشان آسانتر شد. تین تروک یاد گرفت که خودش رانندگی کند تا خواهر و برادرهای کوچکترش را به مدرسه ببرد، نه مادرش. به لطف این، او فقط ۶ روز در هفته کار میکرد و یک روز اضافه برای استراحت داشت. درآمد او نیز به لطف تجربهاش در این شغل و بهبود تدریجی مهارتهای ارتباطیاش به زبان انگلیسی افزایش یافت.
«به شرطی که قبل از ۶۰ سالگی مدرک دانشگاهی بگیرم»
بیش از ۳۰ سال پیش، در طول سال دوم دانشگاه، خانم تویت مجبور شد موقتاً رویای رفتن به دانشگاه را کنار بگذارد و برای حمایت مالی از خانوادهاش به عنوان کارگر کارخانه کار کند. بعدها، پس از ازدواج، بچهدار شدن و مهاجرت به آمریکا برای امرار معاش، این زن ۵۵ ساله هنوز نتوانسته بود از رویای رفتن به مدرسه دست بکشد.
در سال ۲۰۱۹، وقتی فرزندانش بزرگ و از نظر مالی مستقل شدند، رویای زن ویتنامی برای بازگشت به مدرسه حتی قویتر شد.
او در ابتدا تصمیم گرفت به مدت دو سال در کالج کاسومنس ریور در رشته زبان انگلیسی عمومی تحصیل کند، سپس شرایط لازم برای انتقال به دانشگاه و تحصیل در رشته تغذیه را کسب کرد.
این زن ۵۵ ساله قبل از رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته تغذیه، زبان انگلیسی خوانده بود (عکس: NVCC).
وقتی کووید-۱۹ شیوع پیدا کرد، کلاسها مجبور شدند به آموزش آنلاین تغییر کنند. مهارتهای شنیداری او به اندازه کافی خوب نبود، بنابراین تحصیلاتش متوقف شد. او رسماً در بهار ۲۰۲۲ به مدرسه بازگشت.
در این زمان، خانم تویِت بیش از پیش عاشق درس خواندن شد و حتی میتوانست تا ساعت ۲ بامداد بنشیند و درسهایش را بدون خستگی مرور کند. او تمام وقتش را در طول هفته صرف درس خواندن میکرد و فقط آخر هفتهها برای کسب درآمد کار میکرد.
او گفت: «در حال حاضر فقط باید نگران پرداخت اقساط ماشین و بیمه آن باشم، اما فرزندانم در این بار مالی کمک خواهند کرد، بنابراین همه چیز کمتر دردسرساز است.»
تا اوایل سال ۲۰۲۴، او امتحان زبان انگلیسی را قبول شده بود و واجد شرایط تحصیل در رشته تحصیلی مورد علاقهاش بود. این زن ویتنامی اعتراف کرد که کار ناخن به او کمک کرده تا در یک سرزمین خارجی امرار معاش کند، اما این کار سرگرمی او نبود.
او میخواهد در رشته تغذیه تحصیل کند تا درباره سلامت بیشتر بیاموزد، از خود و اطرافیانش محافظت کند. اگر فارغالتحصیل شود و مدرک بگیرد، میتواند شغلی را که دوست دارد انجام دهد و از جامعه حمایت کند.
او دریافت که بسیاری از افراد مسن در جامعه ویتنامیها در ایالات متحده، به دلایل شخصی مانند عقده حقارت، جرات یادگیری بیشتر زبان انگلیسی را ندارند و این منجر به یک مانع بزرگ زبانی میشود. اگر یک زبان خارجی خوب باشد، کارگران فرصتهای بیشتری خواهند داشت و راحتتر شغل پیدا میکنند.
«مرداد ماه آینده، رسماً وارد یک بازی بزرگ خواهم شد که ۴ سال طول خواهد کشید. بعد از شوک مرگ ناگهانی همسرم، متوجه شدم که هر اتفاقی که در زندگی میافتد دیگر وحشتناک نیست و راههایی برای غلبه بر آن وجود دارد.
او با خوشحالی گفت: «ما فقط یک بار زندگی میکنیم، پس چرا به جای تلاش بر اساس تواناییهایمان، فقط بر اساس غریزه زندگی میکنیم؟ تا زمانی که بتوانم قبل از ۶۰ سالگی مدرک دانشگاهی بگیرم، اشکالی ندارد.»
منبع: https://dantri.com.vn/an-sinh/me-don-than-trong-tui-con-2-trieu-dong-dat-2-con-sang-my-muu-sinh-20240602233410558.htm
نظر (0)